من از چیزی که تورا به یادم بیاورد بیزارم، زیرا زخمهایی را میشکافد که میدانم با هیچ مرهمی التیام نمیپذیرد. و چه بسیارند چیزهایی که تورا به یادم میآورند: ماشینها، خیابانها، دوستانی که بر چشمانشان ردی از خودت بهجا گذاشتهای، صندلیها،کتابها، نامهها، همه و همه
نامه از #غسان_کنفانی به #غادة_السمان #تپشهایشیدایی
بعضی چیزها را نمیشود گفت.
بعضی چیزها را احساس میکنید. رگ و پی شما را میتراشد، دل شما را آب میکند، اما وقتی میخواهید بیان کنید میبینید که بیرنگ و جلاست. مانند تابلوییست که شاگردی از روی کار استاد ساخته باشد. عینا همان تابلوست. اما آن روح، آن چیزی که دل شما را میفشارد، در آن نیست.
...
#چشمهایش
#بزرگ_علوی
چقدر انسان جسور میشود وقتی مطمئن است کسی دوستش دارد.
#زیگموند_فروید
_نامهبهنامزدش
حالِ مَرا از شعرهایم بو نخواهی بُرد
من پشتِ شعری که نخواهم گفت میمیرم!
#راضیه_فولادوند
#شعر