eitaa logo
پیچیدگی عرفانی
179 دنبال‌کننده
638 عکس
91 ویدیو
1 فایل
باشد که غم خجل شود از صبر بی‌صدای ما... https://harfeto.timefriend.net/17019209864769 @Mystical_complexity_2
مشاهده در ایتا
دانلود
crying_in_the_chapel.mp3
6.21M
0:00 برای یاشیل یک مکان که بتونی هرچیزی که جنبه معنوی داشته باشه رو حس کنی؟ اینجا یک باغ با سبزه‌های کوتاه و پر از گل‌های ظریفه که گوشه و کنارش پخش شده و با کمی چاشنی امید..
Aaron Smith - Dancin (KRONO Remix) 128.mp3
4.15M
1:20 برای samin's not اتاق شادی یک اتاق پر از بادکنک و کاغذ رنگی.. صاحب اتاق خوره فیلمه و برای همین روی دیوار پوستر فیلم‌هایی رو میبینی که متناقض تم اتاقه و همین تفاوت‌ها جالبش کرده.
enrico_macias_-_solenzara.mp3
2.81M
0:00 0:59 برای بِ‌رکه. اداره پستی که در نزدیکی یک ساحل قرار داره. گاهی اوقات آدمایی که سواد ندارن میان پیشت و تو نامه‌هاشون می‌خونی. مثل چند روز پیش که نامه دختری رو برای مادرش خوندی.گاهی هم امواج دریا با خوندن نامه‌هات هم‌نوا میشن و موسیقی رو می‌سازن‌.
01_rolling_in_the_deep.mp3
9.52M
0:44 برای "انجمنِ مخفی دیوانه‌ها" شمشیرها از جنس عشق‌های دروغین و در مقابل اراده‌ای از جنس غم و دردِ تبدیل شده به خشم و غضب.. پیروز این میدان جنگ کیست؟
elliot_james_reay_-_i_think_they_call_this_love.mp3
7.87M
0:34 برای کالیگو دفتر شعرِ شاعری که سپید می‌سرایید. دفتر شعر هم مکانه؛ مکانی برای حرف‌ها، گفته‌ها، گلایه‌ها و احساسات صادقانه. مگه نه؟
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای جامانده یک کتابخونه که توی هر قفسه موضوعات مختلف چیده شده و روی دیوارهای کتابخونه عکسایی که مربوط به موضوعات هست و خودش گرفته رو توی قاب گذاشته.
تقدیمی‌تون دیشب ارسال نمی‌شد. امیدوارم گوش بدین و لذت ببرین. اگه کسی هنوزم دوست داره در تقدیمی شرکت کنه بفرسته. مشکلی نیست
george_michael_last_christmas_128.mp3
10.7M
2:50 برای Nilarc اینجا ؟ اینجا ایتالیاس.. وایب و محتوای درونی که بهم منتقل می‌کنه مثل معماری ساختمون‌ها و استایل و حتی چهرهٔ مردم ایتالیاست.
پیچیدگی عرفانی
#movie
خونمون داره پر میشه از حلزون..
Sara Naeini _ Del Yar (320).mp3
7.98M
1:17 برای سوگند مکانی به اسم سجاده گفت‌وگوهای خودمانی، راز و نیاز و آرامش. سجاده‌ای به رنگ کاشی‌هایِ لاجوردیِ مسجد محله‌.
مرگ یک رویا، یک جورایی می‌تواند از مرگ یک موجود زنده غم انگیز تر باشد..
به دست دوست یا که به آغوش امن عشق این‌بار اعتماد کنی، خاک بر سرت (💕)
نباید سرنوشت صبر من بیهودگی باشد مرا پروانه کن، هرچند از پرواز مأیوسم اگر تنها شدم، غم نیست، خاطرجمع باش ای دل که گر با دیگران بیگانه‌ام، با خویش مأنوسم
منظره زمستانی از ایوان آیوازوفسکی
توصیف جالبی که هدایت از گربه داره رو دوست دارم
دیدم که از دستت عصبانی نیستم، دلشکسته نیستم، قهر نیستم، خلاصه اینکه من با تو دیگر "هیچ چیز" نیستم.
ازمردم صد رنگ ، سيه‌پوشى بِه وزخلق فرومايه فراموشى بِه ازصحبت ناتمام بی‌خاصيتان كنجى و فراغتى و خاموشى بِه
من می دانستم نومیدی هست، اما نمی دانستم یعنی چه. من هم مثل همه خیال میکردم که نومیدی بیماری روح است. اما نه، بدن زجر میکشد. پوست تنم درد میکند، سینه ام، دست و پایم. سرم خالی است و دلم بهم می خورد. و از همه بدتر این طعمی است که در دهنم است. نه خون است. نه مرگ، نه تب، اما همه اینها باهم کافی است زبانم را تکان بدهم تا دنیا سیاه بشود و از همه موجودات نفرت کنم. چه سخت است. چه تلخ است انسان بودن!
هدایت شده از ‌‌𝙉𝙞𝙡𝙖𝙧𝙘
چنلو انتقال دادم تل و دیگه قرار نیست اینجا فعالیت کنم خواستین تشریف بیارین https://t.me/nilarce
وقتی یبار فلسفه می‌خونی:
آخرین غروب پاییزی.. #فقط‌یه‌عکس‌؟
آیا ممکن است که هیچ تفاوتی میان زندگی و مرگ وجود نداشته باشد؟ آیا ممکن است که زندگی ما در واقع یک خیال واهی باشد و تنها با مرگ است که به حقیقت می‌رسیم؟ این سوال‌ها بودند که ذهن نخلودوف را به خود مشغول کرده بودند و او را به سوی جستجوی معنای واقعی زندگی سوق دادند.
کس پی تعظیم ما از اهل مجلس برنخاست بهر پاس عزت آخر خود ز جا برخاستیم
‌سا‌ل‌ها رفت و هنوز یک نفر نیست بپرسد از من که تو از پنجره‌ی عشق چه‌ها می‌خواهی صبح تا نیمه‌ی شب منتظری همه‌جا می‌نگری گاه با ماه سخن می‌گویی گاه با رهگذران خبرِ گمشده‌ای می‌جویی راستی، گمشده‌ات کیست؟ کجاست؟
از خنده‌ی ترحم مردم که بگذریم با‌ من‌ کسی‌ به غیر غمت مهربان نبود...