قلم؛اسلحہاستوکلمـات؛
فشنگهایۍهستندکہ..
بہقلبشُبھاتشلیکمۍشوند.
هرافسرجنگنرمبـایدخشاباندیشہ
رابامطالعہوتحقیقپرکنـد..
تادرجھادتبیینمغلوبنشود☝️🏻'!
#لبیک_یا_خامنه_ای
۲۱ دی ۱۴۰۱
با گفتن ، کاری درست نمی
شود والّا سخنگفتن بسیار
است وشیرین ، چون آن دَر
باز نشود ، هـزاران حرف و
گفتار ، چـون صــدای بال
مگسی است کـــه از کنـــار
گوش انسان بگذرد!
#آیت_الله_پهلوانی
#تلنگرانہ
۲۱ دی ۱۴۰۱
۲۱ دی ۱۴۰۱
『𝑵𝒂𝒎𝒊𝒓𝒂|🇵🇸🇮🇷』
اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ
#چھـٰارشنبہامامرضایۍ
۲۱ دی ۱۴۰۱
🎈؛
اگه میخواے کودک عادت کنه که اشتباهاتش رو بپذیره و اونو انکار نکنه،
باید این عمل رو از خودت شروع کنے؟
کودک نگاه میکنه که آیا پدر و مادر
وقتے اشتباه میکنن، اونو قبول و عذرخواهے میکنن یا نه؟
#سبک_زندگی| #مقاله_اجتماعی
۲۱ دی ۱۴۰۱
۲۲ دی ۱۴۰۱
۲۲ دی ۱۴۰۱
۲۲ دی ۱۴۰۱
『𝑵𝒂𝒎𝒊𝒓𝒂|🇵🇸🇮🇷』
💠و درود خدا بر او فرمود: شكيبایی دو گونه است، شكيبایی بر آنچه خوش نمی داری، و شكيبایی در آنچه دوست م
💠و درود خدا بر او فرمود: ثروتمندی در غربت، مانند در وطن بودن است، و تهيدستی در وطن غربت است.
📒 #نهج_البلاغه #حکمت56
۲۲ دی ۱۴۰۱
ديࢪوزاگࢪعزيزمصࢪيوسفبود؛
امࢪوزعزيزدݪماخامنہاۍایسٺ💛:)!
#رهبرانه
#لبیک_یا_خامنه_ای
۲۲ دی ۱۴۰۱
『𝑵𝒂𝒎𝒊𝒓𝒂|🇵🇸🇮🇷』
•●❥ ❥●• #قسمت_دوم _جواب شکلک سکوته بانو؟! +کامنتای مربوط به استوری رو اکثرا جواب نمیدم...
•●❥ ❥●•
#قسمت_سوم
_نمیخوام یه نامحرم سر هر استوری بهم پیام بده
+ای بابا! ما که کاری نمی کنیم آخه..
_مگه قراره کاری هم انجام بدیم؛اینکار درست نیست..!
+ببین من خودم متاهلم،3ساله ازدواج کردم؛همسرمم دوست دارم!
_چه خوب! امیدوارم خوشبخت باشید!
+بله هستیم! خیلی هم خوشبختیم!
_خب خیلی خوبه که..
+اما آدما گاهی نیاز دارن با کسی حرف بزنن..درد و دل کنن..
_وا! خب همون حرفا رو به همسرشونم میتونن بگن دیگه!
+د نه دیگه...وقتی با زنم دعوا میکنم نمیتونم برم با خودش حرف بزنم که..
یه وقتایی آدم یه حرفایی داره که نمیتونه به شریک زندگیش بگه..
_حرفاتون خیلی برام عجیبه!!
+چیش عجیبه فرشته ی روی زمین☺️
_میشه اینطوری صدام نکنید😒
+چشمممم فرشته خانومم!
_بحث محرم و نامحری چی میشه؟!
همون حرفا رو به هم جنس خودتون بزنید،اینطوری بهتره..
+همجنسا اکثرا تو زرد از آب در میان،بعدشم چرا انقدر سخت میگیری حالا!
_من سخت میگیرم؟
+آره دیگه...ما که نمیخوایم ارتباط جنسی با هم داشته باشیم انقدر بزرگش کردی؛میخوایم گاهی دو کلمه با هم اختلاط کنیم همین!نمیخوام بخورمت که!
_ببخشید من نمیتونم با شما صحبت کنم
خیانت که فقط رابطه جنسی نیست!لطفا دیگه پیام ندید..
+عهههه صبر کننن..کجا رفتی؟
میخوام باهات حرف بزنم. خیلی بد اخلاقی😕
حرفاش همش توی ذهنم رژه میرفت
هی با خودم سبک سنگین میکردم..!
چند روزی دور اینستا خط کشیدم..
خودمو سرگرم کتاب خوندن و دید و بازدید کردم.
کیوان جدیدا کارش طول می کشید و شبا دیر می اومد خونه،منم بشدت حوصله ام سر میرفت!
این اواخر دیر اومدنای کیوان و خستگیاش اذیتم میکرد..
زندگی خوبی داشتیم،چیزی کم و کسر نداشتیم به لطف خدا..
من و کیوان دختر خاله پسر خاله بودیم
6سال بود ازدواج کرده بودیم،تقریبا همه چی رو براه بود!
کیوان عاشق بچه بود،دو سالی بود که مدام با زبون بی زبونی میگفت دلش میخواد بچه داشته باشیم!
اما من بهانه می آوردم که هنوز زوده..
خودمون بچه ایم،بچه میخوایم چیکار!
واقعیتش حس میکردم نمیتونم مسئولیت یکی دیگه رو به عهده بگیرم
کمی میترسیدم،حرفای دیگران هم روم تاثیر داشت. خیلیا بهم میگفتن حالا جوونید،خوشگذرونی کنید!وقت واسه بچه دار شدن زیاده..
اینجوری شد که نخواستم حس مادری رو به اون زودی تجربه کنم..
ادامه دارد...
۲۲ دی ۱۴۰۱
۲۲ دی ۱۴۰۱