فقيه و مفسر بزرگ شيخ طوسى در تفسير" تبيان" ذيل آيه مورد بحث چنين مىگويد:" علماى شيعه معتقدند خداوند در همان شبى كه پيامبرش را از مكه به بيت المقدس برد او را به سوى آسمانها عروج داد، و آيات عظمت خود را در آسمانها به او ارائه فرمود، و اين در بيدارى بود نه در خواب".
مفسر عاليقدر مرحوم طبرسى در تفسير خود مجمع البيان ذيل آيات سوره نجم چنين مىگويد" مشهور در اخبار ما اين است كه خداوند پيامبر را با همين جسم در حال بيدارى و حيات به آسمانها برد و اكثر مفسران را نيز عقيده همين است".
محدث شهير علامه مجلسى در بحار الانوار مىگويد:" سير پيامبر اسلام ص از مسجد الحرام به بيت المقدس و از آنجا به آسمانها از جمله مطالبى است كه آيات و احاديث متواتر شيعه و سنى بر آن دلالت دارد، و انكار امثال اين مسائل يا تاويل و توجيه آن به معراج روحانى، يا خواب ديدن پيامبر ناشى از عدم اطلاع از اخبار ائمه هدى و يا ضعف يقين است".
سپس اضافه مىكند" اگر بخواهيم اخبارى را كه در اين باره رسيده جمع آورى كنيم كتاب بزرگى خواهد شد"
مفسر بزرگ مرحوم طبرسى ذيل همين آيه مورد بحث احاديث معراج را به چهار گروه تقسيم كرده است:
1- رواياتى كه به حكم تواتر قطعى است، مانند اصل موضوع معراج.
2- احاديثى كه قبول آنها هيچ مانع عقلى ندارد و در روايات به آن تصريح شده است، مانند مشاهده بسيارى از آيات عظمت خدا در پهنه آسمان.
3- رواياتى كه با ضوابط و اصولى كه در دست داريم مخالف است ولى مىتوان آنها را توجيه كرد، مانند احاديثى كه مىگويد پيامبر ص در آسمانها جمعى را در بهشت و گروهى را در دوزخ ديد كه بايد گفت منظور مشاهده صفات بهشتيان و دوزخيان بوده است (يا بهشت و دوزخ برزخى).
4- رواياتى كه مشتمل بر امور نامعقول و باطل مىباشد و وضع آنها گواه روشنى بر ساختگى بودن آنها است، مانند رواياتى كه مىگويد پيامبر ص خدا را آشكارا ديد، با او سخن گفت، و با او نشست كه با هيچ منطقى سازگار نمىباشد بلكه مخالف دليل عقل و نقل است، و بدون شك اين گونه روايات مجعول است
مرحوم حضرت آیت الله معرفت قدس سره استاد بزرگوار ما هم این چهار گروه را در کتاب علوم قرآنی ذکر کرده است.
مجلس روضه حضرت زهرا سلام الله علیها در دفتر امام جمعه سادات شهر دمق
@adinehalhadinaj3302
بسم الله الرحمن الرحیم
🔴 تفسیر قرآن
آیه شریفه دوم سوره مبارکه اسراء
🔴 وَ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَني إِسْرائيلَ أَلاَّ تَتَّخِذُوا مِنْ دُوني وَكيلاً (2)
🔴 از آنجا كه نخستين آيه سوره اسراء از سير پيامبر ص از" مسجد الحرام" به" مسجد اقصى" در يك شب به عنوان يك اعجاز و اكرام پيامبر ص سخن مىگفت، و اين گونه موضوعات غالبا از طرف مشركان و مخالفان مورد انكار واقع مىشد كه چگونه ممكن است پيامبرى از ميان ما بر خيزد كه اينهمه افتخار داشته باشد لذا در آيات مورد بحث اشاره به دعوت موسى به كتاب آسمانى او مىكند تا معلوم شود اين برنامه رسالت چيز نوظهورى نيست، همچنين مخالفت لجوجانه و سرسختانه مشركان نيز در تاريخ گذشته مخصوصا تاريخ بنى اسرائيل، سابقه دارد.
به همين دليل در نخستين آيه مورد بحث مىگويد:" ما به موسى كتاب آسمانى داديم" (وَ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ).
" و آن را مايه هدايت بنى اسرائيل قرار داديم" (وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنِي إِسْرائِيلَ).
بدون شك منظور از" كتاب" در اينجا" تورات" است كه خداوند براى هدايت بنى اسرائيل در اختيار موسى ع گذاشت.
🔴 نمونه این اشکال بر معراج نبی مکرم اسلام (ص ) را مثنوی مولوی ذکر نموده که بعد از معراج پیامبر رحمت (صلی الله علیه و آله) ابوجهل به ایشان اعتراض نمود و با تکبر گفت: از آسمان خبر ندهید از مشت من خبر دهید.
سنگها اندر کف بوجهل بود
گفت ای احمد بگو این چیست زود
گر رسولی چیست در مشتم نهان
چون خبر داری ز راز آسمان
گفت چون خواهی بگویم آن چههاست
یا بگویند آن که ما حقیم و راست
گفت بوجهل این دوم نادرترست
گفت آری حق از آن قادرترست
از میان مشت او هر پاره سنگ
در شهادت گفتن آمد بی درنگ
لا اله گفت و الا الله گفت
گوهر احمد رسول الله سفت
چون شنید از سنگها بوجهل این
زد ز خشم آن سنگها را بر زمین
@adinehAlhadiNAJ3302
بسم الله الرحمان الرحیم
تفسیر قرآن
آیه شریفه سوم سوره مبارکه اسراء
. ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ كانَ عَبْداً شَكُوراً (3)
🔴 خداوند تبارک و تعالی براى اينكه عواطف بنى اسرائيل و همینطور همه قرائت کنندگان قرآن را در رابطه با شكرگزارى از نعمتهاى الهى مخصوصا نعمت معنوى و روحانى كتاب آسمانى برانگيزد آنها را مخاطب ساخته مىگويد:" اى فرزندان كسانى كه با نوح در كشتى حمل كرديم" (ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ).
فراموش نكنيد كه" نوح بنده شكرگزارى بود" (إِنَّهُ كانَ عَبْداً شَكُوراً).
شما كه فرزندان ياران نوح هستيد چرا به همان برنامه نياكان با ايمانتان اقتدا نكنيد؟ چرا در راه كفران گام بگذاريد؟!
♦️ " شكور" صيغه مبالغه و به معنى بسيار شكرگزار است.
بدون شك همه پيامبران بنده شكرگزار خدا بودند، ولى براى نوح، ويژگيهايى در احاديث وارد شده كه او را شايسته اين توصيف نموده است، از جمله اينكه هر زمان كه لباس مىپوشيد، يا آب مىنوشيد، يا غذايى مىخورد و يا نعمت ديگرى به او مىرسيد فورا به ياد خدا مىافتاد و شكرگزارى مىكرد.
🔴 در حديثى از امام باقر ع و امام صادق ع مىخوانيم:" نوح، همه روز صبحگاهان و عصرگاهان اين دعا را مىخواند:
اللهم انى اشهدك ان ما اصبح او امس بى من نعمة فى دين او دنيا فمنك، وحدك لا شريك لك، لك الحمد و لك الشكر بها على حتى ترضى، و بعد الرضا
🔴 خداوندا من ترا گواه مىگيرم كه هر نعمتى صبح و شام به من مىرسد، چه دينى و چه دنيوى، چه معنوى و چه مادى، همه از سوى تو است، يگانهاى و شريكى ندارى، حمد مخصوص تو است و شكر هم از آن تو، آن قدر شكرت ميگويم تا از من خشنود شوى و حتى بعد از خشنودى.
سپس امام علیه السلام افزود: شكر نوح اين گونه بود.
@adinehAlhadiNAJ3302
مجلس روضه حضرت زهرا سلام الله علیها در دفتر امام جمعه سادات شهر دمق
@adinehalhadinaj3302