eitaa logo
(✌️#آتاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
4.9هزار دنبال‌کننده
65.5هزار عکس
62.3هزار ویدیو
1.8هزار فایل
https://eitaa.com/joinchat/3122724864Cdeade52bf9 (لینک مادرتلگرام) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://کانال.شهیدنوری https://t.me/Noori82325 #یازهرای_مرضیه #حضرت_زهرا #زهرا #مادر #ایام_فاطمیه #فاطمیه #عزاداری #فاطمه_الزهرا #حضرت_فاطمه #فاطمه_پاره_تن_من_است_هرآنكس_كه.
مشاهده در ایتا
دانلود
⚠️امام زمان(عج)نمی تواند از صفر شروع کند... 🔴رهبر انقلاب؛ امام زمان می آید انجام می دهد یعنی چه؟؟ امروز تکلیف شما چیست؟ شما امروز باید چه بکنی؟؟ شما باید #زمینه را آماده کنی، تا آن بزرگوار بتواند بیاید و در آن زمینه آماده، اقدام فرماید..از صفر که نمی شود شروع کرد..جامعه ای می تواند پذیرای مهدی موعود ارواحنا فداه باشد که در آن #آمادگی و #قابلیت باشد.. #زمینه_سازی_ظهور #حکومت_جهانی_امام_زمان #اقامه_عدالت_جهانی
✳️ امام زمان منتظر آمادگی ماست 🔻 (عج) منتظر ما هستند، منتظر اين كه دل‌های ما از پرده‌ی غيب در آيد. اين نكته‌ی بسيار مهمی است که در عين ، زمان ظهور بستگی به شخصيت افراد جامعه‌ی اسلامی دارد. همين‌طور که در عين حتمی‌بودن اجل مُسمّی، امکان تقدم و تأخر آن به ما بستگی دارد، هر اندازه انسان‌ها به نزديک شوند و نظرها به آن معطوف گردد، امکان تسريع در ظهور بيشتر می‌شود. 🔸 اگر سطح را پایين بياوريم و انتظارِ خود را از باطنی‌ترين بُعد هستی به چراغانی و شربت و شيرينی تقليل دهيم، ظهور حضرت را عقب می‌اندازيم. با انتظار عملاً از حضرت می‌خواهيم تشريف بياورند و همين كارهايی را که ما می‌کنيم بپذيرند و اين موجب می‌شود جلوی ظهور گرفته شود. 📚 برگرفته از کتاب «آخرالزمان؛ شرایط ظهور باطنی‌ترین بُعد هستی» 👈 به نیابت از قمرالعشیره ابالفضل العباس علیه السلام () ✨جهت تعجیل و تسهیل در امر فرج ✨ @noori82325
✳️ امام زمان منتظر آمادگی ماست 🔻 (عج) منتظر ما هستند، منتظر اين كه دل‌های ما از پرده‌ی غيب در آيد. اين نكته‌ی بسيار مهمی است که در عين ، زمان ظهور بستگی به شخصيت افراد جامعه‌ی اسلامی دارد. همين‌طور که در عين حتمی‌بودن اجل مُسمّی، امکان تقدم و تأخر آن به ما بستگی دارد، هر اندازه انسان‌ها به نزديک شوند و نظرها به آن معطوف گردد، امکان تسريع در ظهور بيشتر می‌شود. 🔸 اگر سطح را پایين بياوريم و انتظارِ خود را از باطنی‌ترين بُعد هستی به چراغانی و شربت و شيرينی تقليل دهيم، ظهور حضرت را عقب می‌اندازيم. با انتظار عملاً از حضرت می‌خواهيم تشريف بياورند و همين كارهايی را که ما می‌کنيم بپذيرند و اين موجب می‌شود جلوی ظهور گرفته شود. 📚 برگرفته از کتاب «آخرالزمان؛ شرایط ظهور باطنی‌ترین بُعد هستی» #⃣ @noori82325
🔴🔵 چرا امام زمان نمی‌آیند؟ 🌺 پاسخ : 🔷حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی: ♦️در كتابي خواندم، شايد در حدود دويست، سيصد سال پيش جمعي از صلحا در نجف اشرف مجتمع بودند. از آدم هاي بسيار خوب و مقدّس. روزي با خودشان نشستند و گفتند: چرا امام نمي ‌آيد؟ در صورتي كه ما بيش از سيصد و سيزده نفر كه او لازم دارد هستيم. به اين فكر افتادند كه سرّ تأخير در ظهور را به دست آورند. تصميمشان بر اين شد كه از بين خودشان يك نفر را كه به تأييد همه خوبترينشان هست، انتخاب كنند و او را بفرستند در مسجد كوفه يا سهله تا اعتكاف كند و از خود امام بخواهد كه سرّ تأخير در ظهور را بيان بفرمايد. جمعيّت خودشان را به دو قسمت تقسيم كردند و قسمت بهتر را باز به دو قسمت و همچنين تا آن فرد آخر را كه از همه بهتر و مقدّس ‌تر و زاهد تر بود انتخاب كردند كه او به مسجد سهله يا مسجد كوفه برود. او هم رفت و بعد از دو سه روزي برگشت. پرسيدند چه طور شد؟ 🔴 گفت: راست مطلب اين‌ كه من وقتي از نجف بيرون رفتم و رو به مسجد سهله راه افتادم با كمال تعجّب ديدم شهري بسيار آباد و خرّم در مقابل من ظاهر شد. جلو جلو رفتم. پرسيدم: اينجا كجاست؟ گفتند: اين شهر صاحب الزمان است و امام ظهور كرده است. بسيار خوشحال شدم و شتابان به در خانه‌ي امام رفتم. كسي آمد و گفتم: به امام بگو فلاني آمده و اذن ملاقات مي ‌خواهد. او رفت و برگشت و گفت: آقا مي ‌فرمايند: شما فعلاً خسته اي، از راه رسيده‌اي. برو فلان خانه (نشاني دادند) آنجا مرد بزرگي هست. ما دختر  او را براي شما تزويج كرديم. آنجا باش و هر وقت احضار كرديم، بيا. من خوشحال شدم. به آن آدرس رفتم و خانه را پيدا كردم. از من خيلي پذيرايي كردند و آن دختر را به اتاق من آوردند، هنوز ننشسته بودم كه درِ اتاق را زدند. گفتم: كيست؟ گفت: مأمور از طرف امام. مي‌ فرمايند: بيا! مي‌ خواهيم قيام كنيم و شما را به جايي بفرستيم. 🔺گفتم: به امام بگو امشب را صبر كنيد. 🔺گفت: فرموده‌ اند: همين الآن بيا. گفتم: بگو من امشب نمي‌آيم تا اين را گفتم ديدم هيچ خبري نيست. نه شهري هست، نه خانه‌اي هست و نه عروسي. من هستم و صحراي نجف؛ معلوم شد مكاشفه اي بوده و خواسته‌اند به ما بفهمانند كه ما هنوز براي آمدن امام زمان(ع) نداريم. 🌕 به راستی خود ما اکنون لازم برای آمدن را داریم ؟؟؟ ✋💚 @NOORI82325 😍💚
♨️چرا امام زمان نمی‌آیند؟ 🔸در كتابی خواندم، شايد در حدود دويست، سيصد سال پيش جمعی از صلحا در نجف اشرف مجتمع بودند از آدم های بسيار خوب و مقدّس. 🔸روزى با خودشان نشستند و گفتند: "چرا امام نمی ‌آيد"؟ در صورتی كه ما بيش از سيصد و سيزده نفر كه او لازم دارد هستيم. به اين فكر افتادند كه سرّ تأخير در ظهور را به دست آورند. تصميمشان بر اين شد كه از بين خودشان يك نفر را كه به تأييد همه خوبترينشان هست، انتخاب كنند و او را بفرستند در مسجد كوفه يا سهله تا اعتكاف كند و از خود امام بخواهد كه سرّ تأخير در ظهور را بيان بفرمايد. 🔸جمعيّت خودشان را به دو قسمت تقسيم كردند و قسمت بهتر را باز به دو قسمت و همچنين تا آن فرد آخر را كه از همه بهتر و مقدّس ‌تر و زاهد تر بود انتخاب كردند كه او به مسجد سهله يا مسجد كوفه برود. او هم رفت و بعد از دو سه روزی برگشت. پرسيدند چه طور شد؟ 🔸گفت: راست مطلب اين‌ كه من وقتى از نجف بيرون رفتم و رو به مسجد سهله راه افتادم با كمال تعجّب ديدم شهرى بسيار آباد و خرّم در مقابل من ظاهر شد. جلو جلو رفتم پرسيدم: اينجا كجاست؟ گفتند: اين شهر صاحب الزمان است و امام ظهور كرده است. بسيار خوشحال شدم و شتابان به در خانه‌ی امام رفتم. كسى آمد و گفتم: به امام بگو فلانى آمده و اذن ملاقات مى ‌خواهد. او رفت و برگشت و گفت: آقا مى ‌فرمايند: شما فعلاً خسته اى، از راه رسيده‌ای . برو فلان خانه (نشانى دادند) آنجا مرد بزرگى هست. ما دختر  او را براى شما تزويج كرديم. آنجا باش و هر وقت احضار كرديم، بيا. من خوشحال شدم. به آن آدرس رفتم و خانه را پيدا كردم. از من خيلى پذيرايی كردند و آن دختر را به اتاق من آوردند، هنوز ننشسته بودم كه درِ اتاق را زدند. 🔸 گفتم: كيست؟ گفت: مأمور از طرف امام، می فرمايند: "بيا! مى خواهيم قيام كنيم و شما را به جايى بفرستيم." گفتم: به امام بگو امشب را صبر كنيد. گفت: فرموده‌ اند: "همين الآن بيا." گفتم: بگو من امشب نمی‌آيم! تا اين را گفتم ديدم هيچ خبرى نيست. نه شهرى هست، نه خانه‌اى هست و نه عروسى. من هستم و صحراى نجف؛ 🔸معلوم شد مكاشفه ای بوده و خواسته‌اند به ما بفهمانند كه ما هنوز برای آمدن امام زمان نداريم. 🖋آیت الله ضیا آبادی
♨️چرا امام زمان نمی‌آیند؟ 🔸در كتابی خواندم، شايد در حدود دويست، سيصد سال پيش جمعی از صلحا در نجف اشرف مجتمع بودند از آدم های بسيار خوب و مقدّس. 🔸روزى با خودشان نشستند و گفتند: "چرا امام نمی ‌آيد"؟ در صورتی كه ما بيش از سيصد و سيزده نفر كه او لازم دارد هستيم. به اين فكر افتادند كه سرّ تأخير در ظهور را به دست آورند. تصميمشان بر اين شد كه از بين خودشان يك نفر را كه به تأييد همه خوبترينشان هست، انتخاب كنند و او را بفرستند در مسجد كوفه يا سهله تا اعتكاف كند و از خود امام بخواهد كه سرّ تأخير در ظهور را بيان بفرمايد. 🔸جمعيّت خودشان را به دو قسمت تقسيم كردند و قسمت بهتر را باز به دو قسمت و همچنين تا آن فرد آخر را كه از همه بهتر و مقدّس ‌تر و زاهد تر بود انتخاب كردند كه او به مسجد سهله يا مسجد كوفه برود. او هم رفت و بعد از دو سه روزی برگشت. پرسيدند چه طور شد؟ 🔸گفت: راست مطلب اين‌ كه من وقتى از نجف بيرون رفتم و رو به مسجد سهله راه افتادم با كمال تعجّب ديدم شهرى بسيار آباد و خرّم در مقابل من ظاهر شد. جلو جلو رفتم پرسيدم: اينجا كجاست؟ گفتند: اين شهر صاحب الزمان است و امام ظهور كرده است. بسيار خوشحال شدم و شتابان به در خانه‌ی امام رفتم. كسى آمد و گفتم: به امام بگو فلانى آمده و اذن ملاقات مى ‌خواهد. او رفت و برگشت و گفت: آقا مى ‌فرمايند: شما فعلاً خسته اى، از راه رسيده‌ای . برو فلان خانه (نشانى دادند) آنجا مرد بزرگى هست. ما دختر  او را براى شما تزويج كرديم. آنجا باش و هر وقت احضار كرديم، بيا. من خوشحال شدم. به آن آدرس رفتم و خانه را پيدا كردم. از من خيلى پذيرايی كردند و آن دختر را به اتاق من آوردند، هنوز ننشسته بودم كه درِ اتاق را زدند. 🔸 گفتم: كيست؟ گفت: مأمور از طرف امام، می فرمايند: "بيا! مى خواهيم قيام كنيم و شما را به جايى بفرستيم." گفتم: به امام بگو امشب را صبر كنيد. گفت: فرموده‌ اند: "همين الآن بيا." گفتم: بگو من امشب نمی‌آيم! تا اين را گفتم ديدم هيچ خبرى نيست. نه شهرى هست، نه خانه‌اى هست و نه عروسى. من هستم و صحراى نجف؛ 🔸معلوم شد مكاشفه ای بوده و خواسته‌اند به ما بفهمانند كه ما هنوز برای آمدن امام زمان نداريم. 🖋آیت الله ضیا آبادی