″اشک امام″🥀 خاطره‌ای زیبا از مادر گرامی 🌷🌷شهیدان جوادنیا🌷🌷 #حاجیه‌خانم‌فاطمه‌عباسی‌ورده مادر شهیدان "علی، محمد، یونس و احمد جوادنیا" ، همزمان با سالروز وفات اُم‌الشهدا حضرت اُم‌البنین «س» پس از سال‌ها صبر و مجاهدت به فرزندان شهیدش پیوست... 🌴 تشییع و بدرقه این بانوی فداکار تا درب بهشت ... امروز صبح(۲۵آذر)و تا ساعاتی دیگر در بهشت زهرا (س)تهران -- قطعه ۲۶ ▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️ 💠وقتی مادر چهارشهید از ساوه اُمُّ البَنین ایران شد ◇ این مادر شهید درباره فرزندانش مي‌گفت: ▫️احمد از قبل از انقلاب فعالیت می‌کرد. یادم هست یک شب که دیر آمد ساعت دو نیمه شب بود؛ اما من بیدار بودم.دنبالش تا اتاق رفتم و دیدم چیزی را لابلای روزنامه‌ پنهان می‌کند. در صندوق گفتم باز کرد، دیدم قوطی رنگ است و او شب‌ها «مرگ بر شاه» را دیوارنویسی می‌کند ◇ احمد به پاوه رفت و در سال ۵۸ به دست گروهک‌های تجزیه‌طلب شهید می‌شود ◇ مادر تا خبر شهادت احمد را می‌شنود نه شکایت می‌کند نه حتی گریه: «من سریع سجده شکر به جا آوردم؛ چون احمد بالاخره به آرزویش رسید.» ◇ بعد از شهادت احمد ، علی و یونس ۱۸ و ۱۶ ساله هم بهانه جبهه گرفتند تا دو سال بعد این دو برادر هم به برادر بزرگترشان بپیوندند: «علی و یونس هر دو برای عملیات فتح خرمشهر رفته بودند. علی شب شهید شده بود و یونس صبح؛ اما چون یونس جلوتر بود، جنازه‌اش چند روز دیرتر و موقع مراسم ترحیم و ختم علی رسید.» ◇ محمد پسر ته‌تغاری و شوخ طبع خانواده هم پنج سال بعد(سال ۱۳۶۶ و در عملیات کربلایی ۸) به شهادت رسید تا بالاخره مادر خود را ملقب به «ام‌البنین ایران» کرد گروه رفاقت باشهدا. 🌹🌹🌹