eitaa logo
(✌️#آتاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
4.9هزار دنبال‌کننده
65.5هزار عکس
62.2هزار ویدیو
1.8هزار فایل
https://eitaa.com/joinchat/3122724864Cdeade52bf9 (لینک مادرتلگرام) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://کانال.شهیدنوری https://t.me/Noori82325 #یازهرای_مرضیه #حضرت_زهرا #زهرا #مادر #ایام_فاطمیه #فاطمیه #عزاداری #فاطمه_الزهرا #حضرت_فاطمه #فاطمه_پاره_تن_من_است_هرآنكس_كه.
مشاهده در ایتا
دانلود
@Elteja -کانال اِلتجا4_5765023709660186278.mp3
زمان: حجم: 4.51M
▪️به مناسبت هشتم شوال، سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام؛ جانسوزی از تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام. @NOORI82325
@Elteja | کانال اِلتجاHekayat Jenabe Salman Farsi.mp3
زمان: حجم: 4.88M
▪️به مناسبت سالروز وفات فخر ایران زمین، جناب سلمان فارسی علیه الرحمة (هشتم صفر) ✨ تصویر کوچکی از حکومت الهی امام عصر عجل الله فرجه 📚ترجمه نفس الرحمن ص۵۱۱.
▪️سیّدی بود در نجف، مردم می‌گفتند علم غیب دارد! به خودش گفت: «بگذار امتحانش کنم.» رفت پیش سیّد. گفت: «من گمشده‌ای دارم، بگویید الان کجاست؟» سیّد در فکر فرو رفت. یک‌دفعه رنگ صورتش تغییر کرد. بهت‌زده گفت: ... 🔘 حکایت سیّدی که از غیب میگفت! 👇
@Elteja -کانال اِلتجاHekayate Seyedi Ba Elme Qeib.mp3
زمان: حجم: 4.77M
▪️حکایت سیّدی که از غیب میگفت! 📚به نقل از فرزندان مرحوم آخوند خراسانی
@Elteja -کانال اِلتجا4_5947276283179175113.mp3
زمان: حجم: 5.52M
▫️ماجرای عجیب نِگین شکسته زیبای یونس نقاش و پناه بردن او به امام زمانش، 📚امالی طوسی ص۲۸۸.
🍁 ✍چوپانی گوسفندان را به صحرا برد و به درخت گردوی تنومندی رسید. از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد كه ناگهان طوفان سختی در گرفت. خواست فرود آید، ترسید. باد شاخه‌ای را كه چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می‌برد. دید نزدیك است كه بیفتد و دست و پایش بشكند. مستاصل شد و صوتش را رو به بالا کرد و گفت: «ای خدا گله‌ام نذر تو برای اینکه از درخت سالم پایین بیایم.» قدری باد ساكت شد و چوپان به شاخه قوی‌تری دست زد و جای پایی پیدا كرد و خود را محكم گرفت. گفت: «ای خدا راضی نمی‌شوی كه زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی. نصف گله را به تو می‌دهم و نصفی هم برای خودم.» قدری پایین‌تر آمد. وقتی كه نزدیك تنه درخت رسید گفت: «ای خدا نصف گله را چطور نگهداری می‌كنی؟ آنها را خودم نگهداری می‌كنم در عوض كشك و پشم نصف گله را به تو می‌دهم.» وقتی كمی پایین‌تر آمد گفت: «بالاخره چوپان هم كه بی‌مزد نمی‌شود. كشكش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.» وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به آسمان کرد و گفت: «چه كشكی چه پشمی؟ ما از هول خودمان یك غلطی كردیم. غلط زیادی كه جریمه ندارد.» 👌در زندگی شما چند بار این حکایت پیش آمده است؟! امان ازین حکایت.... به ما👇👇بپیوندید @NOORI82325
@Elteja_tales | کانال قصّه‌های مهدوی4_5879963090405037437.mp3
زمان: حجم: 5.16M
🔹مهربان‌تر از پدر و مادر زیبایی از محبت و عطوفت اهلبیت علیهم‌السلام نسبت به شیعیان 📚 بصائر الدرجات، ج‏۱، ص: ۲۵۹.
@Elteja_tales | کانال قصه های مهدوی4_5987692174542640080.mp3
زمان: حجم: 3.83M
🔸اگر خسته‌جانی بگو: یاعلی زیبایی از لحظات احتضار یکی از دوستداران امیرالمومنین علیه‌السلام 📚 کافی، ج۳، ص۱۳۰.
@Elteja_tales | کانال قصه های مهدوی4_5987692174542640080.mp3
زمان: حجم: 3.83M
🔸اگر خسته‌جانی بگو: یاعلی زیبایی از لحظات احتضار یکی از دوستداران امیرالمومنین علیه‌السلام 📚 کافی، ج۳، ص۱۳۰.
💢 طلا یا سفال 🔰 نادرشاه از جنگ بر می‌گشت، از دور سید هاشم خارکن را دید که مشغول کندن خار است، به سمت او رفت و گفت: تو که عالم بزرگی هستی، چرا لذت شهرت و شوکت را رها کردی و به عبادت و خارکنی و ریاضیت می‌پردازی؟ 🔸سید هاشم بوته خار را روی زمین پرت کرد و گفت: من هم تعجب میکنم، چرا تو از آن همه لذت عالی و ماندگار آخرت دست کشیدی و به لذت‌های فانی دنیا مشغول شدی؟ 🔹نادر ابرو در هم کرد و سید ادامه داد: اگر دنیا از طلای فانی باشد و آخرت از سفال باقی، بهتر نیست سفال باقی را به طلای فانی ترجیح دهی؟ ❇️در حالیکه آخرت طلای باقی و دنیا سفال فانی است. 📎 📎 📎 📎