اکبر پسر فوق العاده شوخی بود.
قبل عملیات ازش پرسیدم؟
اگر آرزویی داری بگو!!
گفت: با اخلاص بگم؟
گفتم: آره ..
گفت: از خدا دوازده پسر می خوام تا یه دسته عملیاتی درست کنم.
خودم هم بشم فرماندهشون و ببرمشون داخل میدان مین،
همه شون که شهید شدند..بیایم پشت سیم خاردار های خط!
دستم را به کمرم بگیرم و بگم: آخ کمرم شکست..🥀
#شهیداکبرجمهوری
#مدیون_شهدا_هستیم