••
.
دل را چگــونـه منـعِ محـبّت کـند کسی؟
گیرم که بشنود، چه نصیحت کند کسی؟
مسـتی ز باده، خنده ز گُل، خرّمی ز باغ
در زیرِ آســـمان چه فراغت کنــد کسی؟
گشـتم غــبار و از سـرِ کویـش نمــیروم
دیگر چه خاک بر سرِ طاقت کند کسی؟
ماخود کمر به دشمنیِ خویش بستهایم
در حــقِ مــا دگر چه مـروّت کند کسی؟
ایـن زنـدگی کـرایهی مـردن نمـیکند
بهـــرِ کدام عمـر وصیّت کند کسـی؟
گیرم که مهدِ امـن و امــان گشـته روزگار
کو گوشهای که خوابِ فراغت کند کسی؟
با شـکوه ســاختم که مبـادا نهان ز من
شـکرِ تو در لبـاسِ شـکایت کنـد کسـی
غمگین مباش اسیر، که هرچند تیرهاست
شـامِ تو را چو صـبحِ سعــادت کند کسی
#اسیر_شهرستانی
.
•••
••
.
نمیدانم چه گرمی کردهای با او نهان از من
که دل تا میکند غافل مرا سوی تو میآید
#اسیر_شهرستانی
.
•••