••
.
جز تو معنای سکوتم را؛ نمیفهمد کسی...
در گلویم بغضِ بیتابیست «توفان در بغل»
#حسین_دهلوی
.
•••
••
.
هزار شکوه به دل ماند و تا گلو نرسید
چه نامهها که نوشتم، ولی به او نرسید
خوشا به گریه، که روزِ وداع، دستـانم
اگر رسید به گیسوش، بیوضو نرسید
هــزار حرفِ جگــرسوز بر دهــانم بود
شکست بغضم و کارم به گفتگو نرسید
میانِ شهر، گریبان دریدم از غمِ خویش
رمیـده بودم و عقـــلم به آبـرو نرسید
جهان چه بزمِ خسیسانهای به پا کردهست
که عمرِ ما به سر آمد، ولی ســـبو نرسید
#حسین_دهلوی
.
•••
••
.
من دوستی "به جز تو" ندارم، قسم به عشق
هرکس که غیر از این به تو گفتهست،
دشمن است
#حسین_دهلوی
.
•••
••
.
به حرفهای خوشت دلخوشیم، میبینی؟
به باد تکیه زدن نیز قابلیتِ ماست . . 🍂
#حسین_دهلوی
.
•••
••
.
بس که مـن سـرگرم رؤیای تو بودم، بـارها
دیدهام خواب تو را با دیدهی بیدار خویش
#حسین_دهلوی
.
•••
••
.
سخــن بگو که منِ بیقرار، خـام شـوم
شبیـه قـبل، گرفتــارِ یک ســلام شــوم
مــرا به آب حرامی رهاکن از هـــر قید
مخــواه در قفـسِ آبــرو حـرام شــوم
کسیکهپشتِسرمحرفِحقنخواهدزد
چــه روســیاه بمانم؛ چه نیـکنام شوم
جوابِزخم، بهجز زخم نیست؛ آرے! من
خودم نخـواستهام خارجاز نیام شوم
زبانِشعله به من دادهاند، تا چونشمع
سخنبگویم و در اشکِخود تمام شوم
#حسین_دهلوی
.
•••
••
.
⏱تمامِ ثانیهها شـاهدانِ این دردند
که من بدونِ تو میمیرم و نمیمیرم
#حسین_دهلوی
.
•••
••
.
تو بینظیـری و در واژههـا، نمیگنجـی
سکوتِلحظهٔوصفت، زبانِتحسین است
#حسین_دهلوی
.
•••
••
.
غمت نشست به جانم، جنون از آب درآمد
گریستم دوسـه پلکی و خون از آب درآمد
#حسین_دهلوی
.
•••
••
.
نه مغرورم نه دلسنگم نه از تحقیر میترسم
پر از بغضم ولی از اشکِ بی تاثیر میترسم
#حسین_دهلوی
.
•••
••
.
کتابم را مخوان!
🍂 تنها تو را آشفته خواهد کرد
سراسر شرحِ اندوهاست دیوانی که من دارم
#حسین_دهلوی
.
•••
••
.
شیشهای نازکدلـــم؛ اما بدان اے سنگـدل
خردشدهرکسکهمیپنداشتمحکمنیستم
لطفِخورشیدست اگر ازماه نوریمیرسد
آنچهفهمیدی غلطبود؛ آنچه هستم نیستم!
#حسین_دهلوی
.
•••