••
.
🦋از خویش فراموشم، با شعله همآغوشم
میسوزم و خاموشم . . .پروانه چنین باید!
#شفایی_اصفهانی
.
•••
••
.
گیرم که ساختم ز تو اغیار را جدا
با سایهای که در پیات افتاده چون کنم؟!
#شفایی_اصفهانی
.
•••
••
.
ناصح!
مگو که دل زِ کف آسان چه میدهی
من دانم و دلم، تو دلِ خود نگاه دار!
#شفایی_اصفهانی
.
•••
••
.
آمد از سینه به مژگان و ندانم چون شد
کفِ خونی که دلِ سوخته نامش کردم
#شفایی_اصفهانی
.
•••
••
.
آنقَدَر ریخته در سینه، غمت بر سرِ هم
که به تشـویش در او نیمنَفَس میگنجد
#شفایی_اصفهانی
.
•••
••
.
صد روزِحَشر، شب شد و، صد شامِهجر، روز
این【 دردِ دل 】هنـوز به پایان نمیرسد...!
#شفایی_اصفهانی
.
•••