•• . ﻣـﻦ ﺧﻨﺪه ﺯﻧﻢ بر دﻝ، ﺩﻝ ﺧﻨﺪه ﺯﻧﺪ ﺑﺮ ﻣن ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﺩ [ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ] #وحشی_بافقى . •••

•• . دنیا هَمه سَر به سَر خیال است، خیال... #وحشی_بافقی . •••

•• . مگو وقتی دلِ صــدپاره‌ای بودت، کجا بردی کجا بردم؟! ز راهِ دیده در دامانِ خود کردم #وحشی_بافقی . •••

•• . زِسر بُگذشت آبِ دیده‌اش از سرگذشتِ‌من به هرکس شرحِ آب‌ِدیدهٔ گریانِ خود کردم #وحشی_بافقی . •••

•• . داغِ جـنون تازه گشـت این دل پژمـرده را سخت خزانی گذشت، خوب بهاری رسید! #وحشی_بافقی . •••

•• ما چون ز دری پای‌کشیدیم؛ کشیدیم امـید ز هـرکـس که بریـدیم؛ بریدیم دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند از گـوشــه‌ی بامـی کـه پـریدیم، پـریدیم #وحشی_بافقی . ‌•••

•• . ز هر کس بیش‌تر مِهرِ تو دارم، وین دلیلم بس که هر کس را فُزون‌تر مِهر، حسرت بیش‌تر دارد #وحشی_بافقی . •••

•• . روزی كه نماند دِگری بر سر كويت دانی كه زِ اغيار وفـــادارترم من... #وحشی_بافقی . ‌‌•••

•• . 🍂•| دلی دارم که هر چندش بیازاری نیازارد نه دل سنگست پنداری، که "آزردن" نمی‌داند #وحشی_بافقی . •••

•• . تو هم از حد درازی، ای شب اندوه! 🌙...کوته شو! #وحشی_بافقی . •••

•• . 🍁 عٌمــرت دراز بـاد که مـا را فــراقِ تـو خوش می‌بَرد به زاری و خوش زار می‌کُشد #وحشی_بافقی . •••

•• . میروم نزدیک و حال خویش میگویم به او آنچه پنهان داشتم زین پیش میگویم به او گشته‌ام خاموش و پندارد که دارم راحتی چند حرفی از درونِ ریش میگویم به او🍂 #وحشی_بافقی . •••

•• . قدر اهل درد صاحب درد می‌داند که چیست مرد صاحب‌درد، درد مرد، می‌داند که چیست هرزمان در مجمعی گردی چه دانی حال ما حال تنهـاگرد، تنهـاگرد، مـی‌داند که چیست رنـج آن‌هــایی کـه تخـم آرزویـی کشــته‌انـد آن‌که نخل‌حسرتی پرورد، می‌داند‌که‌چیست آتــش ســـردی کـه بگـدازد درون سنــگ را هرکه‌ را بودست آه‌سرد، می‌داند‌که‌چیست بازی عشق‌ست کاینجا عاقلان در شش درند عقل کی منصوبهٔ این نرد می‌داندکه‌چیست 🍃 قطـره‌ای از باده‌ی عشـق‌ست سد دریای زهـر هرکه یک پیمانه زین می‌خورد، می‌داندکه‌چیست وحشی آنکس‌راکه‌خونی چندرفت از راه‌چشم علــت آثـار روی زرد مـی‌دانـد کـه چیسـت...!   #وحشی_بافقی . •••

•• . ‌من خنده زنم بر دل، دل خنده زند بر من اینجاست که می خندد دیوانه به دیوانه! من خنده زنم بر غم، غم خنده کند بر من اینجاست که می خندد بیگانه به دیوانه! #وحشی_بافقی . •••

•• . صد فصلِ بهار آید و بیرون ننهم گام ترسـم که بیایی تو و در خانه نباشم #وحشی_بافقی . •••

•• . چاره‌ی من کن و مگذار که بیچاره شوم سرِ خود گیرم و از کوے تو آواره شوم #وحشی_بافقی . •••

•• . گر زِ آزردنِ من، هست غرض مردنِ من مُردم...! آزار مَکِش از پیِ آزردنِ من🍂 #وحشی_بافقی . •••

•• . تو مپندار که مهر از دلِ محزون نرود آتشِ عشق به جان افتد و بیرون نرود #وحشی_بافقی . •••

•• . فرسوده سرها در رهت در هر سری صد آرزو وان آرزوها خاک شد یک‌یک به زیرِ پایِ تو.. #وحشی_بافقی #اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج . •••

•• . زبانم می‌سراید قصه‌ی انـدوه و می‌ترسم که‌برهرحرف‌من بدگو هزاران‌داستان بندد #وحشی_بافقی . •••

•• . دعاهای سَحَر گویند می‌دارد اثر، آری اثرمی‌دارد اما کِی شبِ‌عاشق سحردارد؟ #وحشی_بافقی . •••

•• . داغ‌ِ جنون تازه گشت این دل‌ِ پژمرده را سخت‌خزانی گذشت، خوب‌بهاری رسید #وحشی_بافقی . •••

•• . تو مپندار که مهر از دلِ محزون نرود آتشِ عشق به جان افتد و بیرون نرود #وحشی_بافقی . •••

•• . چون تو در ديده نشينى نرود اشک، بلى کِى روَد طفل زِ جايى که تماشــا باشد؟ #وحشی_بافقی . •••