••
.
زندگى خـواب خوشى بود كه تعبير نشد
من دچارم به شب و از تب خواب افتاده
#سید_تقی_سیدی
.
•••
بهـــار آمده امــا هــوا هــوای تو نیست
مرا ببخش اگر این غزل برای تو نیست
به شـــوق شــال و کلاه تو برف میآمد
و سالهاست ازاینکوچه ردپایتو نیست
نسیم با هـــوس رختهای روی طنـــاب
به رقص آمده و دامـن رهـــای تو نیست
کنـــار این همـه مهمــان، چقدر تنهــــایم
میاناینهمهناخوانده،کفشهایتونیست
به دل نگیر اگر این روزهــا کمی دو دلم
دلیکلافهکهجایتو هستوجایتونیست
بهشیشه میخورد انگشتهایباران...آه
شبیه در زدن تو...ولی صدای تو نیست
تو نیستی دل این چتــر وا نخواهد شد
غمیستباران وقتی هوا هوایتو نیست
#اصغر_معاذی
••
.
سالها بعد باز میگردم
با فراموش کردن همه چیز
آن زمانی که بارش باران
قسمتی ساده از خبر باشد
نه مرور شدید خاطرهها
سالها بعد
بعد #دلتنگی
#سید_تقی_سیدی
.
•••
••
.
میل من سوی وصال و قصد او سوی فراق
ترک کام خــــود گرفتم تا برآید کام دوست
#حافظ
.
•••