eitaa logo
🇮🇷 نفس عمیق 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
838 ویدیو
46 فایل
@MLN1360 کانال دوم ما: 🎀دونفره های عاشقی🎀 💌 @DoNafarehayeAsheghi 💌
مشاهده در ایتا
دانلود
شروع عاشقیمون از همین جا بود! قدیم ندیما زیر این پرچم.. با مادرم راهی شدم روضه زلفم گره خورد به همین پرچم:)🏴 @NafasseAmigh
دوره شهید محسن نظربیگی💠 🔵با موضوع نقد مدعیان دروغین یمانی 🔵 💠تحت اشراف حضرت آیت الله اراکی 🔸با حضور اساتید برجسته کشوری 🔹تاریخ شروع دوره: ۸ مردادماه ۱۴۰۱ 🔹مزایای طرح: 1️⃣ مجازی 2️⃣ ثبت نام رایگان 3️⃣ اعطای گواهینامه رسمی 4️⃣ امکان شرکت در دوره تکمیلی 5️⃣پشتیبانی اساتید توانمند کشوری 6️⃣ ارائه جزوات آموزشی حین دوره 7️⃣اهدا درسنامه دوره به پذیرفته شدگان 🔴لینک ثبت نام در دوره: 🌐: 👇🏻👇🏻👇🏻 https://survey.porsline.ir/s/meYIfv9 پس از تکمیل فرآیند ثبت نام، عضویت در کانال ضروری ست : 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2880372923C7fa5001ed0 ⚠️ برای هر گونه سوال، پیشنهاد و یا کسب اطلاعات بیشتر از طریق شماره زیر با ما در تماس باشید : ☎️‌ :۰۹۳۳۴۳۲۱۸۴۶ و یا شماره ۰۹۱۹۰۰۳۹۶۳۴ لطفاً در این امر خیر شریک و سهیم باشید.(رسانه باشید)
🏴 علیه‌السلام 🔹خیمۀ غم🔹 برپا شده‌ست در دل من خیمهٔ غمی جانم! چه نوحه و چه عزا و چه ماتمی! عمری‌ست دلخوشم به همین غم که در جهان غیر از غمت نداشته‌ام یار و همدمی بر سیل اشک، خانه بنا کرده‌ام ولی این بیتِ سُست را نفروشم به عالمی! گفتی شکار آتش دوزخ نمی‌شود چشمی که در عزای تو لب تر کند نمی دستی به زلف دستهٔ زنجیرزن بکش آشفته‌ام میان صفوف منظّمی می‌خوانی‌ام به حکم روایات روشنی می‌خواهمت مطابق آیات محکمی ذی‌الحجّه‌اش درست به پایان نمی‌رسد تقویم اگر نداشته باشد مُحرّمی @NafasseAmigh 🏴
🏴 روشن آن چشم که در سوگ تو پُر نم باشد دل‌ربا، نرگس این باغ به شبنم باشد تا بدانند کجا بزم عزای تو به پاست دودِ آهِ دلِ عشّاقِ تو پرچم باشد دل حسینیه؛ نَفَس نوحه؛ تپش سینه‌زنی‌ست دم بگیریم که عمر همه این دم باشد به خدای حرم و کعبه قسم، ای حُجّاج! هر که مُحرِم به مُحَرّم شده، مَحرَم باشد آن که دارد غم عشق تو ندارد غمِ هیچ که نشاط دل عالم، همه زین غم باشد خانۀ تنگِ دلم نیست شبی بی‌مهمان لحظه‌ای نیست که دل بی غم و ماتم باشد مطلع «صائب تبریز» به یادم آمد آن که در شیوه‌اش استاد مسلَّم باشد: «گر صفای حرم کعبه به زمزم باشد زمزم اهل صفا دیدۀ پُر نم باشد» @NafasseAmigh 🏴
🏴 علیه‌السلام ای کاش غیر غصۀ تو غم نداشتیم ماهی به غیر ماه محرم نداشتیم این داغ سینه‌سوز تو می‌کشتمان اگر قلبی به قدر وسعت عالم نداشتیم گاهی اسیر غربت عباس می‌شدیم چون داشتیم روضه و پرچم نداشتیم شرمنده‌ام برای تنت زیر آفتاب در حد چند قطرۀ شبنم نداشتیم گیرم که گریه مرهم زخم دلم شود اما برای زخم تو مرهم نداشتیم... @NafqsseAmigh 🏴
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔈محرم سلام 🌷محرم سلام 🌷قدم رنجه کردی به روی چشام... @NafasseAmigh
•| |• 🌱🖤 مشکی به تن کنید که اِحرام نوکری‌ست... @NafasseAmigh
🏴 علیه‌السلام عصر یک جمعهٔ دلگیر، دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است؟ چرا آب به گلدان نرسیده است؟ چرا لحظهٔ باران نرسیده است؟ و هر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است، به ایمان نرسیده است و غم عشق به پایان نرسیده است. بگو حافظ دلخسته ز شیراز بیاید بنویسد که هنوزم که هنوز است چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است؟چرا کلبه احزان به گلستان نرسیده است؟ دل عشق ترک خورد، گل زخم نمک خورد، زمین مرد، زمان بر سر دوشش غم و اندوه به انبوه فقط برد، فقط برد، زمین مرد، زمین مرد، خداوند گواه است، دلم چشم به راه است، و در حسرت یک پلک نگاه است، ولی حیف نصیبم فقط آه است و همین آه خدایا برسد کاش به جایی، برسد کاش صدایم به صدایی... عصر این جمعهٔ دلگیر وجود تو کنار دل هر بیدل آشفته شود حس، تو کجایی گل نرگس؟به خدا آه نفس‌های غریب تو که آغشته به حزنی است ز جنس غم و ماتم، زده آتش به دل عالم و آدم مگر این روز و شب رنگ شفق یافته در سوگ کدامین غم عظمی به تنت رخت عزا کرده‌ای؟ ای عشق مجسم! که به جای نم شبنم بچکد خون جگر دم به دم از عمق نگاهت. نکند باز شده ماه محرم که چنین می‌زند آتش به دل فاطمه آهت به فدای نخ آن شال سیاهت به فدای رخت ای ماه! بیا صاحب این بیرق و این پرچم و این مجلس و این روضه و این بزم تویی، آجرک الله! عزیز دو جهان یوسف در چاه، دلم سوخته از آه نفس‌های غریبت دل من بال کبوتر شده خاکستر پرپر شده، همراه نسیم سحری روی پر فطرس معراج‌نفس گشته هوایی و سپس رفته به اقلیم رهایی، به همان صحن و سرایی که شما زائر آنی و خلاصه شود آیا که مرا نیز به همراه خودت پای رکابت ببری تا بشوم کرب و بلایی، به خدا در هوس دیدن شش‌گوشه دلم تاب ندارد، نگهم خواب ندارد، قلمم گوشه دفتر غزل ناب ندارد، شب من روزن مهتاب ندارد، همه گویند به انگشت اشاره مگر این عاشق بیچارهٔ دلدادهٔ دلسوخته ارباب ندارد... تو کجایی؟ تو کجایی شده‌ام باز هوایی، شده‌ام باز هوایی... گریه کن، گریه و خون گریه کن آری که هر آن مرثیه را خلق شنیده است شما دیده‌ای آن را و اگر طاقتتان هست کنون من نفسی روضه ز مقتل بنویسم، و خودت نیز مدد کن که قلم در کف من همچو عصا در ید موسی بشود چون تپش موج مصیبات بلند است، به گستردگی ساحل نیل است، و این بحر طویل است و ببخشید که این مخمل خون بر تن تبدار حروف است که این روضهٔ مکشوف لهوف است، عطش بر لب عطشان لغات است و صدای تپش سطر به سطرش همگی موج مزن آب فرات است، و ارباب همه سینه‌زنان کشتی آرام نجات است، ولی حیف که ارباب «قتبل العبرات» است، ولی حیف که ارباب «اسیر الکربات» است، ولی حیف هنوزم که هنوز است حسین بن علی تشنهٔ یار است و زنی محو تماشاست ز بالای بلندی، الف قامت او دال و همه هستی او در کف گودال و سپس آه که «الشّمرُ ...» خدایا چه بگویم «که شکستند سبو را و بریدند ...» دلت تاب ندارد به خدا با خبرم می‌گذرم از تپش روضه که خود غرق عزایی، تو خودت کرب و بلایی، قسمت می‌دهم آقا به همین روضه که در مجلس ما نیز بیایی، تو کجایی ... تو کجایی... @NafasseAmigh 🏴
╚» 🏴💔 «╝ 🖤 شب اول مسلم بن عقیل 🖤 مسلم، نخستین شهید واقعة کربلاست. شهادت او کمی پیش تر از حادثه کربلا رخ داده است و شب نخست ماه محرم به پاس فداکاری و جان فشانی های این سفیر شهید راه سرخ، شب حضرت مسلم بن عقیل نام نهاده شده است. مسلم الگوی محبت و وفاست. او عاشقی دل باخته بود که تا آخرین لحظه از عشق پاک خود به حسین(ع) دست بر نداشت و در اوج بی وفایی کوفیان به مولایش وفادار ماند :) @NafasseAmigh
🏴 علیه‌السلام ای انتظارِ جاری ده قرن تا هنوز بی‌تو غروب می‌شود این روزها هنوز اما هنوز چشمِ جهانی به راه توست این جمعه آه می‌رسی از راه یا هنوز...؟ با اشتیاق رؤیت تو رو به آسمان هر چشم، خیره است ولی ابرها هنوز... باران پاک رحمتی و خاک می‌کشد هر لحظه انتظار نزول تو را هنوز تو وعدهٔ خدایی و جاری‌ست یاد تو در خواهش مکرّر هر «ربنا» هنوز در انتظار جمعهٔ تو ندبه می‌کند ناحیهٔ مقدسهٔ کربلا هنوز... @NafasseAmigh 🏴
به مناسبت ایام سوگواری ارباب ؛ در گروه نفسهای عمیق بداهه سرایی داریم که مجموع اشعار بچه‌های گروه رو میفرستم اینجا
جمع‌بندی عرض ارادت اعضای گروه نفسهای عمیق به محضر سالار شهیدان؛ حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام همه میتونن در این عرض ارادت سهیم باشن https://eitaa.com/joinchat/2095644695C087c9bc0a2 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
یا عقیله بنی هاشم: دلم را هوایی کردی و من را نبردی سوی خود 😔 tamana: به تو از دور سلام سرم افکنده به زیر دلم اما آنجاست که به جز عشقت راه به جایی نبرد بچه شیعه: حسرت به دل مانده ؛سخن با عکس میگویم الا یا ایهاالارباب؛ نوکر مانده اندر گل میان عشق و تنهایی؛ شده اندوه سهم من ترک خورده ز بی یاری مرا همراه و همدم؛ دل مجنونــِ او...... :): سـلام خریدار قلـوب شکستـه سلام نفـس بانوی دوجهان سلام ای که با یادتـــ تن ها رعشـه میگیرند و اشکــ ها مسابقه میگذارند و دل ها خـون میشوند... سـلام ای که قلــم کـم می آورد هنکام نوشتـن از مظلـومیتت امام حسین ع عزیزم تنها قلبم که نه تمام وجودم شکسته است کاش به واسطه ی تـو خدا کاری کند برا وجود تکـه تکـه شـده ام 💔🚶‍♀ یا عقیله بنی هاشم: می‌رسد بانگ عزایت کم کم و نم نم به‌گوش ای عزادار و سیه پوش حسینی ،تو به هوش Soleimani: اصلا سفینه النجات اینجاست هرکس گمشده است ، وادی بهشت اینجاست vesal: فصل عطش و غم حسین آمده است قد قامتِ ماتم حسین آمده است رخصت بده ای اجل که دل بی تاب است اشک دل و مرهم حسین آمده است عالم شده یک دست سیه از غم او چون غربت اعظم حسین آمده است فریاد زده ز عرش جبریلِ حزین ای وای محرم حسین آمده است ای عالمیان به این ندا گوش کنید کز سینه زنان ، دمِ حسین آمده است بیرق به بلندای قیامش نَبُوَد صد شکر که پرچم حسین آمده است ... alone_girl: دل تنگم و‌این صحن و سرا مرهم جان است از دوری تو حال دلم همچو خزان است من بند به بندم شده مجنون حسین و جز کوی حسین هرچه بخواهم به زیان است عالم همه مست است ز عطر حرم او این معنی عشق است که پیدا و عیان است باز آمده ماهت، چه کنم حضرت ارباب این شور حسینی‌ست به عالم که روان است یک سال به جان منتظرم تا که بیاید این فصل عزایت که بهار دو جهان است من منتظرم تا به حرم راه بیابم این حال دلم را چه نیازی به بیان است
🏴 علیه‌السلام 🔹اول محرم🔹 ستاره بود و شفق بود و فصل ماتم بود بساط گریه برای دلم فراهم بود... برای عرض تبرّک به ساحت گریه فرشته منتظر دستمال اشکم بود کسی برای من و دیده چاوشی می‌خواند اگر درست بگویم، صدای آدم بود چگونه اشک نریزد نگاهمان وقتی زمان خلقتمان اول محرم بود چرا به آمدن مادرت یقین نکنم در آن حسینیه‌ای که خود خدا هم بود @NafasseAmigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاروان سلاله های خدا کاروان امام عاشورا کاروان بهشتیان زمین کاروان فرشتگان سما @NafasseAmigh
🏴🏴🏴 جمع‌بندی اشعار بچه های گروه نفسهای عمیق در حسینیه شب دوم شنیدم بوی تربت را هوای کربلا کردم یا عقیله بنی هاشم: شنیدم بوی تربت را هوای کربلا کردم چو یادم آید از آنجا ،فراری شد همه دردم بچه شیعه: شنیدم بوی تربت را هوای کربلا کردم برای این دل خونم ؛کمی قصد دعا کردم به زیر نم نم باران نگاهم غرق اشکی تلخ بجای حرف ناگفته ؛ نگاه بی صدا کردم تمام واژه هایم مثل شعر تازه ای بودند کنار عکس زیبایت ؛ دلم را خون بها کردم برای من تو مصداق حضور گرم رویایی برایت من همیشه دردسرها را به پا کردم تو اربابی ! غلام روسیاه بینوایت من ولی با این همه امید بر کرب و بلا کردم دخیل چشم عباست منم از بچگی هایم خدا داند که عمرم را برای او فدا کردم به حُکمت نوکر خوان وسیع رحمتت گشتم نماز عشق را من در عزای تو ادا کردم Hs.SayedAlhasani: شنیدم بوی تربت را هوای کربلا کردم که در این مدت کوتاه، از غفلت اِبا کردم الهی...عجل لولیك الفرج...: شنیدم بوی تربت را هوای کربلا کردم به عشقت پیچک دل را دوباره مبتلا کردم... دوباره ماه ماتم، ماه اشک و ماه عشق آمد و من در قلب خود اینک حسینیه به پا کردم... یاصاحب صبر: شنیدم بوی تربت را هوای کربلا کردم دمی که خاک کفش زائرت را توتیا کردم دلم تنگ است دعوت کن که بشتابم سراسیمه هوای همنشینی چند روزی با شما کردم همین امسال از این غربت رهایی ده دلم را که تمام زندگی را در غم غربت فنا کردم بخوان آقا مرا هم جزو نوکرهای درگاهت که من با افتخار نوکری هایم صفا کردم vesal: (شنیدم بوی تربت را هوای کربلا کردم ) زیارت را تمنا از عزیز مصطفی کردم دوباره بوی اسپند و دوباره پرچم مشکی محرم آمد و دل را به نامش مبتلا کردم ... alone_girl: «شنیدم بوی تربت را هوای کربلا کردم» زچشمم اشک بارید و هوای نینوا کردم کمی دورم و این دردم مرا از پا درآورده برای مرهم دوری کمی قصد دعا کردم به درد و رنج عالم من همیشه صبر میکردم ولی این بار از رنجم، لبی بر شکوه وا کردم غلامم بر تو و هستم کنیز حضرت زهرا ولی رویم سیاه است و ز دوری بغض ها کردم من اینجا و دلم اطراف کوی تو پریشان است به رسم عاشقی دل را برای تو فدا کردم جزای عشق را اینگونه باید داد اربابم ؟ که از دوری دلم پر میزد و نامت صدا کردم حرم آنجاست، هرجایی که نامت برده شد اقا و من در مجلس روضه،بسی عشق و صفا کردم همین که اذن دادی تا به هیأت ها رهی یابم ز لطف و رحمتت بوده و من شکر خدا کردم همیشه مهربان بر من، هوادار دلم بودی و من جز درد سر چیزی برای تو به پا کردم؟! در این شب ها که بیرق های عشقت میشود برپا منم جامانده از راهت، دلم را مبتلا کردم گهی اشک وگهی غصه، گهی دسته گهی روضه به هرراهی که میشد من به سویت اقتدا کردم https://eitaa.com/joinchat/2095644695C087c9bc0a2
شعر کودکانه درباره محرم دويدم و دويدم به كربلا رسيدم كنار چشمه آب يه مشك خالي ديدم مشك رو دادم به تشنه تشنه به من اشك داد اشك رو دادم به زمين زمين به من لاله داد لاله پر ناله داد لاله به رنگ خونه تو گوش من مي خونه حسين حسين یا حسين @NafasseAmigh
🏴 کربلا گفتم، دلم لرزید، گفتم: یا حسین اشک روی گونه‌ام غلتید، گفتم: یا حسین باد سرگرم نوازش بود با گلبرگ‌ها باغبان هر شاخه گل را چید، گفتم: یا حسین ابر‌های آسمان گلرنگ شد وقت غروب رفت در دریای خون خورشید، گفتم: یا حسین رد شدم از صحن سقاخانۀ «شهر بهشت» هر کبوتر آب می‌نوشید، گفتم: یا حسین داشتم در دست خود تسبیح سرخی از عقیق دانه‌هایش هر طرف پاشید، گفتم: یا حسین نام «ثارالله» را بردند هفتاد و دوبار خاطرات جبهه شد تجدید، گفتم: یا حسین حاجیان «روز دهم» گفتند در کوی منا عید قربان است، ما را عید، گفتم: یا حسین در طواف کعبۀ شش‌گوشه، از من بیدلی، معنی لبیک را پرسید، گفتم: یا حسین قاری قرآن تلاوت کرد از اصحاب کهف برگ قرآن را که می‌بوسید، گفتم: یا حسین چشم در چشم برادر، دست در دست پدر دختری معصوم می‌خندید، گفتم: یا حسین شیرخواری نازنین با لای‌لایِ مادرش در دل گهواره می‌خوابید، گفتم: یا حسین از شقایق رسم عشق و عاشقی آموختم هر کس داغ برادر دید، گفتم: یا حسین @NafasseAmigh 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 علیهاالسلام امشب که با تو انس به ویران گرفته‌ام ویرانه را به جای گلستان گرفته‌ام امشب شب مبارک قدر است و من تو را بر روی دست خویش چو قرآن گرفته‌ام پاداش تشنه کامی و اجر گرسنگی گل بوسه‌ای‌ست کز لب عطشان گرفته‌ام از بس که پا برهنه به صحرا دویده‌ام یک باغ گل ز خار مغیلان گرفته‌ام... بر داغ‌دیده شاخۀ گل هدیه می‌برند من جای گل، سرِ تو به دامان گرفته‌ام... @NafasseAmigh 🏴
نتیجه ی جمع‌بندی بچه‌های گروه نفسهای عمیق👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2095644695C087c9bc0a2
بچه شیعه: alone_girl: ته آرزوی دلم این شده بگیرم بغل گوشه ی مضجعت کنار تو آقا فقط جان دهم ز یادم رود هرچه جز مطلعت... مرغ خیال من فقط سوی تو پر می‌زند غیر تو سمت هرکسی رود ضرر میزند من که بجز کرب و بلا ندیده ام چاره ای یاد تو بهر مشکلم زود اثر می‌زند با غم دل تنگی خود سوی حرم آمدم حضرت آقا به دلم مهر ثمر می‌زند الهی...عجل لولیك الفرج...: دست من و دامانت، دل گوش به فرمانت ای مهر تو در جانم؛ شد عشق؛ پریشانت... از مرقد تو خورشید هر صبح برون آید سر می زند هر شب ماه از گنبد رخشانت... عشق از تو شود آغاز؛ دردانه ی پیغمبر از عشق تو اینگونه عالم شده حیرانت... هفتاد دو تا اختر در حول حریم توست لبّیک به تو مولا ؛ لبّیک به یارانت... بچه شیعه: در آغوشت بگیر این حس تلخ بی پناهی را تو معنا کرده ای این عشق و حس سربراهی را طلوع شعرهایم خاک پاک کربلای توست مگیر از شاعر آواره ات گوشه نگاهی را به دریای عظیم زائرانت میخورم سوگند که میبخشی به کاه توبه ای ؛ کوه گناهی را Hs.SayedAlhasani: تا که چشمم به آن نگین افتاد در دلم شور اربعین افتاد.. ༺ م . نظرے༻: دستهای من و پنجره ی ضریحت آیا چنین خوشبختی نصیب من خواهد شد دست‌ها ی بیچاره ی من سالهاست انتظار آغوش ضریحت را می کشند، آیا عزرائیل مهلت خواهد داد!! می پرسد : کدام دلیل تو را دراین دنیا نگه داشته می گویم : در آغوش کشیدن ضریح شش گوشه ! همه میگن حسادت چیز بدی هست، من اعتراف می کنم، به این آدما حسادت می کنم. من حسود عالمم! خوشا پرگشودن...پرستو شدن..: چون کبوتر درقفس ماندم.. ندیدم روی تو من شدم حوّا.. و عمری دوری از مینوی تو خسته جانی دارم و سرمایه ام جز عشق نیست خسته روحی که دلش بند است بر گیسوی تو خواهم از معبود اگر قسمت کند.. دنیا و دین سهم من باشد فدایی.. آیم از جان سوی تو دست من کوتاه و دنیایم فقط نام تو شد بال من بشکست وقلبم در خم ابروی تو کاش می‌شد لحظه ای گرد حرم پرواز کرد کاش بودم من کبوتر.... بر فراز کوی تو یا که چون جوون.. و دلی لبریز از عشقِ مدام جان رود از تن به حالِ خفته بر زانوی تو یا عقیله بنی هاشم: دست من کوتاه گشته از ضریح دلربایت کاش قسمت گردد وبینم ضریح بی مثالت مجنونــِ او...... :): کاش میشـد در کنار درگاهت مرد مردن سائل کنار بخشنده امان است امـان ایرانی غیور: در منجلاب گناه غرقه ام حسین دستم دخیل، بیرون میکِشی مرا؟ گر تیمم بر زمین تن را مطهر میکند بین! تیمم بر ضریح جان ها مطهر میکند الهی...عجل لولیك الفرج...: پناه دست های من ضریح دلگشای توست ز عالم دل بریدم من؛ به سر تنها هوای توست... alone_girl: مرغ خیالم فقط سوی تو پر می‌زند غیر تو هرجا رود به من ضرر میزند من که بجز کربلا ندیده ام چاره ای یاد تو تاریکی ام، رنگ سحر می‌زند با غم دل تنگی ام سوی حرم آمدم تا که پناهم شوی یک سره در می‌زند منتظرم تا مرا کمی نگاهم کنی گوشه چشمان تو طعنه به زر می‌زند من که نمک گیر این رحمت و خوان توام لطف وسیعت به من همیشه سر میزند 😷 💚εαɖᵃT سادات الحسینی💚: آنقدر پیش خدا دست تو باز است حسین تو که باشی دگران را چه نیاز است حسین درقیامت همه ی چشم و دلم بر رخ توست شعرمن هیچ ،رخت قافیه ساز است حسین هر که فرموده بهشتم بدهند از خوبی گو که فردوس برین باتو چه ناز است حسین من عاصی و گنهکار کجا راه برم گفت رندی به دوعالم چاره ساز است حسین خواب دیدم ک دمی در حرمت بنسشتم خواب هم باتو فقط خاطره ساز است حسین Soleimani: خوشا آنکس که اربابش تو باشی... ݩجـۅاۍ‌بۍ‌کلامـ: یک کلمه کفایت می‌کند <عشق✨> https://eitaa.com/joinchat/2095644695C087c9bc0a2
🏴 شعله‌های خیمه‌ها موی سرش را... بگذریم رد این زنجیرها بال و پرش را... بگذریم یک پدر با چشم‌هایی نیمه‌باز از روی نی سیلی زجرآوری بر دخترش را... بگذریم هر زمان چشمش به سرها می‌خورد در بین راه شمر پیش چشم‌هایش خنجرش را... بگذریم درد پایش هیچ؛ وقتی درد پهلو می‌گرفت با لگد آرام شد تا مادرش را... بگذریم در دلش گل کرد حس خواهرانه بین راه خواند لالایی که قدری اصغرش را... بگذریم با عمو عباس گفت آخر نمی‌بینی مگر خواهرت نامحرمان دور و برش را... بگذریم با وجود زخم تاول، زخم گوش و زخم دست دل‌خوش است از این‌که بر سر معجرش را... بگذریم @NafasseAmigh 🏴
قرار بود بمیری خدا شهیدت کرد... 😭😭😭 @NafassAmigh
🏴 علیهاالسلام قامت کمان کند که دو تا تیر آخرش یک‌دم سپر شوند برای برادرش خون عقاب در جگر شیرشان پر است از نسل جعفرند و علی این دو لشکرش این دو ز کودکی فقط آیینه دیده‌اند «آیینه‌ای که آه نسازد مکدّرش» واحیرتا که این دو جوانان زینب‌اند یا ایستاده تیغ دو سر در برابرش؟ با جان و دل، دو پاره جگر وقف می‌کند یک پاره جای خویش و یکی جای همسرش یک دست گرم اشک گرفتن ز چشم‌هاش مشغول عطر و شانه زدن دست دیگرش چون تکیه‌گاه اهل حرم بود و کوه صبر چشمش گدازه ریخت ولی زیر معجرش زینب به پیشواز شهیدان خود نرفت تا که خدا نکرده مبادا برادرش... :: زینب همان شکوه که ناموس غیرت است زینب که در مدینه قُرُق بود معبرش زینب همان که فاطمه از هر نظر شده‌ست از بس‌که رفته این همه این زن به مادرش زینب همان که زینت بابای خویش بود در کربلا شدند پسرهاش زیورش :: گفتند عصر واقعه آزاد شد فرات وقتی گذشته بود دگر آب از سرش... @NafasseAmigh 🏴