هدایت شده از
4_5931315132440250426.mp3
10.01M
💢نوحه شب ششم
💔حضرت قاسم بن الحسن
🎶حاج حسین سیب سرخی
بسیار سوزناک😭
دلت سوخت اشکت سرازیر شد
التماس دعا✋
◼️◾️▪️📚▪️◾️◼️
📖درسهایی از عاشورا🏴
قسمت دوم🚩
◼️◾️▪️📚▪️◾️◼️
🌹 @nafasseamigh 🌹
❣دلاور حسن(ع)
🏴پا برهنه شد و به میدان زد
🏴داد میزد عمو رسیدم من
🏴دست من هست پس نبُر دیگر
🏴تیغِ زیر گلو ....رسیدم من
🌹 @nafasseamigh 🌹
هدایت شده از سَمتِ بِهِشت
@navayehosseinian.bani fateme. Abdolah.mp3
2.67M
💔 منم میخوام برم پیش داداش قاسم
💢زمینه بسیار دلنشین
🎤 #سیدمجید_بنی_فاطمه
💥پیشنهاد ویژه دانلود
التماس دعا✋😔
*🏴*🏴*🏴*
#عاشورا
کبوتریم و پی دانه ی امام حسن
رسیده ایم در خانه ی امام حسن
تمام مردم این شهر ، شهرت ما را
شناختند به دیوانه ی امام حسن
عجیب نیست اگر می شوند دشمن و دوست
اسیر لطف کریمانه ی امام حسن
اگر تمام جهان میهمان او باشند
هنوز جا دارد خانه ی امام حسن
نمیرویم سراغ کسی به غیر از او
که رزق ماست به پیمانه ی امام حسن
دل شکسته ی ما آنقدر طوافش کرد
لقب گرفت به پروانه ی امام حسن
فقیر بوده ولی پادشاه می گردد
به هرکه می رسد عیدانه ی امام حسن
به نام قاسمیون مفتخر شدیم و شدیم
غلام قاسم دردانه ی امام حسن
✔️ #مجتبی_خورسندی ✔️
@NafasseAmigh
🏴*🏴*🏴*🏴
□🏴□🏴□🏴□
#عاشورا
ماه در خون شناورم، قاسم
سیزده ساله یاورم، قاسم
من تو را بوده ام به جای پدر
تو به جای برادرم، قاسم
زخمهای تن تو کشت مرا
تازه شد داغ اکبرم، قاسم
سخت بود آنکه در وداع حرم
تشنه لب رفتی از برم، قاسم
سختتر اینکه با لب تشنه
جان سپردی برابرم، قاسم
گر سراغ تو را ز من گیرد
چه بگویم به خواهرم، قاسم
تن پاک تو را خودم تنها
به سوی خیمه میبرم، قاسم
تن به خاک و سر تو همسفر است
در ره شام با سرم، قاسم
✔️ #استاد_غلامرضا_سازگار ✔️
@NafasseAmigh
🏴□🏴□🏴□🏴
♡🏴♡🏴♡🏴♡
#عاشورا
آن شب که چارچوب غزل در غزل شکست
مست مدام شیشه می در بغل شکست
یک بیت ناب خواند که نرخ عسل شکست
فرزند آن بزرگ که پشت جمل شکست
پروانهء رها شده از پیرهن شده است
او بی قرار لحظهء فردا شدن شده است
بر لب گلایه داشت که افتادم از نفس
بی تاب و بی قرار، سراسیمه چون جرس
سهم من از بهار فقط دیدن است و بس؟
بگذار تا رها شوم از بند این قفس
جز دست خط یار به دستم بهانه نیست
خطی که کوفی است ولی کوفیانه نیست
گویی سپرده اند به یعقوب، جامه را
پر کرد از آن معطر یکریز، شامه را
می خواند از نگاه ترش آن چکامه را
هفت آسمان قریب به مضمون نامه را
این چند سطر را ننوشتم، گریستم
باشد برای آن لحظاتی که نیستم
آورده است نامه برایت، کبوترم
اینک کبوترم به فدایت، برادرم
دلواپسم برای تو ای نیم دیگرم
جز پاره های دل چه دلیلی بیاورم
آهنگ واژه ها دل از او برد ناگهان
برگشت چند صفحه به ماقبل داستان
یادش به خیر، دست کریمانه ای که داشت
سر می گذاشتیم به آن شانه ای که داشت
یک شهر بود در صف پیمانه ای که داشت
همواره باز بود درِ خانه ای که داشت
هرچند خانه بود برایش صف مصاف
جز او کدام امام زره بسته در طواف
اینک دلم به یاد برادر گرفته است
شاعر از او بخوان که دلم پر گرفته است
آن شعر را که قیمتِ دیگر گرفته است
شعری که چشم حضرت مادر گرفته است "
از تاب رفت و تشت طلب کرد و ناله کرد
وآن تشت را ز خون جگر باغ لاله کرد”
اینک برو که در دل تنگت قرار نیست
خورشید هم چنان که تویی آشکار نیست
راهی برای لشکر شب جز فرار نیست
پس چیست ابروانت اگر ذوالفقار نیست؟
مبهوت گام هاش، مقدس ترین ذوات
می رفت و رفتنش متشابه به محکمات
بغض عمو درون گلو بی صدا شکست
باران سنگ بود و سبو بی صدا شکست
او سنگ خورد سنگ، عمو بی صدا شکست
در ازدحام هلهله او… بی صدا شکست
✔️ #سید_حمیدرضا_برقعی ✔️
@NafasseAmigh
🏴♡🏴♡🏴♡🏴
#یا_علے_اصغر_رباب
💔پرپر، بریده حَلق بہ خون غوطہور، شهید
تقصیرعشق بود اگر اینچنین شدے
💔اے ڪهنہ ڪار عاشق #شش_ماهہ تا ابد
برحلقہهاے اهل مُحرَم نگین شدے
هدایت شده از
4_695743491741486619.mp3
6.5M
❀ لالا لالا , گل سقــــا...❀
🎵 واحد سوزناڪ😔
📢 از ڪربلایے جواد مقـدم
🔲 #شب_ـہفتم شب حضرت علے اصغر (ع)
○🏴○🏴○🏴○
#عاشورا
با خودم فکر می کنم اصلا چرا باید
رباب ، با آب هم قافیه باشد
روضه خوان ها زیادی شلوغش می کنند
حرمله آنقدر ها هم که می گویند تیر انداز ماهری نبود
هدف های روشنی داشت
تنها تو بودی که خوب فهمیدی
استخوانی که در گلوی علی بود سه شعبه داشت
شش ماه علی بودن را طاقت آوردی
خون تو جاذبهء زمین را بی اعتبار کرد
حالا پدرت یک قدم می رود بر می گردد
می رود بر می گردد
می رود...
با غلاف شمشیر برایت از خاک گهواره ای بسازد
تادیگر صدای سم اسب های وحشی از خواب بیدارت نکند
رباب می رسد از راه
با نگاه
بایک جملهء کوتاه
آقا خودتان که سالمید انشاالله...
✔️ #سید_حمیدرضا_برقعی ✔️
@NafasseAmigh
🏴○🏴○🏴○🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرمله آنقدر ها هم میگویند
تیرانداز ماهری نبوده است
هدفهای روشنی داشت......
✔️ #سید_حمیدرضا_برقعی ✔️
فیلم شعر بالا
@NafasseAmigh
●🏴●🏴●🏴●
#عاشورا
حال و روز لبش بیابانی است
و سلاحش دو چشم بارانی است
توی خیمه اگر که زندانی است
گریه هایش پر از رجز خوانی است
شوق لبیک در صدایش بود
آخرین بی قرار را برداشت
غربت بی شمار را برداشت
حرف پایان کار را برداشت
گوییا ذوالفقار را برداشت
آخرین یار با وفایش بود
برد تا دست آسمان بدهد
سند ظلم را نشان بدهد
یا بهانه به آن کمان بدهد
کاش دشمن کمی زمان بدهد
تازه آغاز ربنایش بود
در دل ظلمت اضطراب افتاد
تا نگاهش به نور ناب افتاد
یاد روی ابو تراب افتاد
دهن تیر تشنه آب افتاد
این ولی باز ابتدایش بود
موی بابا سپید تر شده است
غصه و غم شدیدتر شده است
از علی نا امید تر شده است
چشمش از آنچه دید تر شده است
سر در آسمان رهایش بود
در دلش حسرتی تلاطم کرد
در جوانی تو را تجسم کرد
راه برگشت خیمه را گم کرد
به دل مادرت ترحم کرد
جای تو در پر عبایش بود
✔️ #رضا_هدایت_خواه ✔️
@NafasseAmigh
🏴●🏴●🏴●🏴
♡🏴♡🏴♡🏴♡
#عاشورا
نباشد در جهان وقتی که از مردانگی نامی
به دنیا می دهد بی تابیِ گهواره پیغامی
غریبیِ پدر را می زدی فریاد با گریه
گلویت غرق خون شد تا نماند هیچ ابهامی
گلویت از زبانت زودتر واشد ، نمی بینم
سرآغازی از این بهتر ، از این بهتر سرانجامی
تو در شش بیت حق مطلب خود را ادا کردی
چه لبخند پر از وحیی چه اشک غرق الهامی
علی را استخوانی در گلو بود و تورا تیری
چه تضمینی ، چه تلمیحی ، چه ایجازی ،چه ایهامی
تورا از واهمه در قامت عباس می بیند
اگر تیر سه شعبه کرده پیشت عرض اندامی
الا یا قوم ان لم ترحمونی فارحمو هذا....
برید این جمله را ناگاه تیرِ نا به هنگامی
چنان سرگشته شد آرامش عالم که بر می داشت
به سوی خیمه ها گامی به سوی دشمنان گامی
برایت با غلاف از خاک ها گهواره می سازد
ندارد دفنت ای شش ماهه غیر از بوسه احکامی
چه خواهد کرد با این حلق اگر ناگاه سر نیزه...
چه خواهد کرد با این سر اگر سنگ از سر بامی...
کنار گاهواره مادر چشم انتظاری هست
برایش می برد با دست خون آلوده پیغامی
✔️ #سید_حمیدرضا_برقعی ✔️
@NafasseAmigh
🏴♡🏴♡🏴♡🏴