جزء (13).mp3
12.7M
┏━━━↬🌻↫━━━┓
#هر_روز_با_قرآن
#ختم_قرآن_در_رمضان
#جزء_سیزدهم
با صدای استاد پرهیزگار
التماس دعا
@NafasseAmigh
┗━━━↬🌻↫━━━┛
May 11
«سحر سيزدهم» يـاد عقيـق يمنم
يـاد شير نَر ارباب كريمم حسنم
به رخ ماه و دلاراش اَجرنا يارَب
نام قاسم بنويسيد به روي كفنم
الدخیل یا قاسم بن الحسن
@NafasseAmigh
5b5e18860038b77c9833fa4d_6955448932010624380.mp3
3.97M
تندخوانی جز سیزدهم قرآن کریم
استاد معتز آقایی
#انگیزش
خوشبختی بر سه ستون استوار است
فراموش کردن تلخی های دیروز
غنیمت شمردن شیرینی های امروز
و امیدواری به فرصت های فردا🌸
@nafasseamigh
#انگیزشی
به افکار خوب بیندیش
چیزهای خوب بگو
کارهای خوب در قبال دیگران انجام بده
همه چیز به سوی تو باز می گردد....
@nafasseamigh
#انگیزشی
زندگی يك شادی بی انتهاست
شادی اش اكنون
و در اين لحظه هاست!😊
@nabzeshgh
#انگیزشی
💕ما انسان ها
مثل مداد رنگی هستیم،
شاید رنگ مورد علاقه ی یکدیگرنباشیم !
اما روزی
برای کامل کردن نقاشی هایمان
دنبال هم خواهیم گشت !
به شرطی که
همدیگر را تا حد نابودی نتراشیم
🍃🍃
@nafasseamigh
┊ ┊ ┊ ┊
┊ ┊ ┊ 🕊
┊ ┊ 🕊
┊ 🕊
🕊
پایِ دلم رویِ زمین بند نمی
شود!...
وقتی مناره هایِ شهر
بزرگی تو را جار می زنند!
و دانه هایِ اشکِ من
که مات و مبهوت، تو را تسبیح می کنند؟!
چقدر می چسبد؛
من روزه ام را با همین افطار می کنم!
#افطارانه
🌿🕊🌿
@nafasseamigh
PART-14 (parhizgar).mp3
11.99M
┏━━━↬🌻↫━━━┓
#هر_روز_با_قرآن
#ختم_قرآن_در_رمضان
#جزء_چهاردهم
با صدای استاد پرهیزگار
التماس دعا
@NafasseAmigh
┗━━━↬🌻↫━━━┛
May 11
هدایت شده از 🇮🇷 نفس عمیق 🇵🇸
🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃
🍃🍃
🍃
امشب علی و فاطمه لبخند میزنند
🕊پیوسته بوسه بر رخ فرزند می زنند
🕊این سبط مصطفی است به دامان دخترش
این زاده علی است فرا دست همسرش
🍃
🍃🍃
🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃
❤️ @NafasseAmigh ❤
Moghadam-MiladImamHasan1392[02].mp3
7.45M
🎤 سبـک : مولودی (سرود)
✨✨💠✨✨💠✨✨
اسیر شاه بی کفنم ، حرم فاطمه وطنم
بی بی یه وقت نگی که نخون برای غربت حسنم
میخوام رها بشم ، یه باوفا بشم
دوباره بینوای حضرت عطا بشم
زِ لطف بی حدت ، بی بی بده مدد
گدای کرم امام مجتبی بشم
... آقام امام حسن ، آقام امام حسن ...
اسیر شاه بی کفنم ، به سینه سنگشو میزنم
ولی تا آخرین نفسم فدای غربت حسنم
میخوام رها بشم ، یه باوفا بشم
دوباره بینوای حضرت عطا بشم
ز لطف بی حدت ، بی بی بده مدد
گدای کرم امام مجتبی بشم
... آقام امام حسن ، آقام امام حسن ...
نبوده کار ناشدنی ، آقام میاد میشه شدنی
ان شاءالله یک شبی حرمش به زیر قبّه ی حسنی
میاد اونکه نبود ، میبینن همه زود
میسازه حرمی به کوری چشم حسود
و بعدش میشینی ، به عینه میبینی
که سَر میزنه از وهابی و آل سعود
... آقام امام حسن ، آقام امام حسن ...
میاد دوای درد و مِهَن ، چه حالی میدی سینه زدن
محرما تو صحن حسین تو فاطمیه صحن حسن
با شور و همهمه ، بدون واهمه
علی علی میگیم کنار قبر فاطمه
با روضه های مشک ، با قطره های اشک
میشیم سینه زن مادر شاه علقمه
... آقام امام حسن ، آقام امام حسن ...
در جود و کرم دست خدا هست حسن
دست همه را وقت عطا بست حسن
نومید نگردد کسی از درگه او
زیرا که کریم اهل بیت هست حسن
✨✨💠✨✨💠✨✨
#امام_حسن
#ولادت_امام_حسن
#مولودی_سرود
@nafasseamigh
🌹شاعران کشورمان، طبق سنت هر ساله، همزمان با شب میلاد #امام_حسن مجتبی(ع) مهمان #رهبر_انقلاب هستند.
@NafasseAmigh
🌹🌿🌹🌿🌹
#رمضان
#امام_حسن
نشستم گوشه ای از سفرهء همواره رنگینت
چه شوری در دلم افتاده از توصیف شیرینت
به عابر ها تعارف می کنی دار و ندارت را
تو آن باغی که میریزد بهشت از روی پرچینت
کرم یک ذره از سرشار ، سرشارِ صفت هایت
حسن یک دانه از بسیار ، بسیارِ عناوینت
دهان وا می کند عالم به تشویق حسین اما
دهانِ خاتم پیغمبران واشد به تحسینت
تو دینِ تازه ای آورده ای از دیدِ این مردم
که با یک گل کنیزی می شود آزاد در دینت
معزالمومنین خواندن مذل المومنین گفتن
اگر کردند تحسینت اگر کردند نفرینت_
_برای تو چه فرقی دارد ای والتین و الزیتون
که می چینند مضمون آسمان ها از مضامینت
بگو با آن سفیرانی که هرگز بر نمی گشتند
خدا واداشت جبراییل هایش را به تمکینت
بگو تا آفتاب از مغربِ دنیا برون آید
که سرپیچی نخواهد کرد خورشید از فرامینت
بگو تاتیغ بردارد اگر جنگ است آهنگت
بگو تا تیغ بگذارد اگر صلح است آیینت
خدا حیران شمشیر علی در بدر و خندق بود
علی حیران تیغ نهروانت تیغ صفینت
بگو از زیر پایت جانماز این قوم بردارند
محبت کن! قدم بگذار بر چشم محبینت
تورا پایین کشیدند از سر منبر که می گفتند:
چرا پیغمبر از دوشش نمی آورد پایینت
درون خانه هم محرم نمی بینی تحمل کن
که می خواهند، ای تنها ترین تنها تر از اینت
تو غم های بزرگی در میان کوچه ها دیدی
که دیگر این غمِ کوچک نخواهد کرد غمگینت
از آن پایی که بر در کوفت بر دل داشتی داغی
از آن دستان سنگین بیشتر شد داغ سنگینت
سر راهت می آمد آنکه نامش را نخواهم برد
برای آنکه عمری تازه باشد زخم دیرینت
برای جاریِ اشکت سراغ چاره می گردی
که زینب آمده با چادر مادر به تسکینت
به تابوت تو زخمِ خویش را این قوم خواهد زد
چه می شد مثل مادر نیمهء شب بود تدفینت
صدایت می زند اینک یتیمت از دل خیمه
که اورا راهی میدان کنی با دست آمینت
هزاران بار جان دادی ولی در کربلا آخر
در آغوش برادر دست و پا زد جان شیرینت
کدامین دست دستِ کودکت را بر زمین انداخت؟
همان دستی همان دستی که روزی بوده مسکینت
دعا کن زخم غم هایت بسوزاند مرا یک عمر
نصیبم کن نمک از سفرهء همواره رنگینت
🌟 #سید_حمیدرضا_برقعی 🌟
@NafasseAmigh
🌿🌹🌿🌹🌿