🌻✨🌻✨🌻✨🌻✨🌻✨🌻
#_یا_ضامن_آهو
دوباره میروم آرام و بی صدا مشهد
سلام حضرت سلطان ؛ سلام یا مشهد
سلام میدهم از دور و میشوم نزدیک
چقدر فاصلهها کم شدهست ، تا مشهد
کبوترِ حَرمی جز حرم چه میخواهد ؟!
همانکه انس گرفتهست با تو ؛ با مشهد
رفاقتیست میان من و تو و حرمت
شده محل قرار رفیقها ؛ مشهد
چقدر خستهام از روزگار بی وجدان
کسی که خسته شده میرود کجا ؟ «مشهد»
دوباره حال دلم بد شده مریض توام
شفای عاجل من شو ؛ ببر مرا مشهد
دوباره مثل همیشه مرا به خود بطلب
دوباره مثل همیشه بگو بیا مشهد
همیشه گرم سفر هستم از حرم به حرم
منم مسافر هر روز «کربلا ؛ مشهد»
❇️ #رضا_قاسمی ❇️
@NafasseAmigh
🌻✨🌻✨🌻✨🌻✨🌻✨🌻
❤️🌸❤️🌸❤️
#امام_زمان
شهر، آذین شده و منتظر یار شده
لحظهی عاشقیِ “آمدن” انگار شده
آسمان چشم شد و روی زمین دوخته شد
ماه، همسایهی دیوار به دیوار شده
“نکند یار بیاید … وَ نبینی او را …”
دلم از مردمک چشم، طلبکار شده
پر ستاره شده امشب همه جای عالم
آسمان روی زمین، چادر گلدار شده
عرش، تا صبح فقط دور زمین میگردد
سامرا کعبه شده، نقطهی پرگار شده
یک نفر آمده که بود جهان منتظرش
صاحبی آمده که بوده “زمان” منتظرش
دردمندان همه هُشیار، دوا آمده است
غصه تعطیل، که معنای شفا آمده است
هر چه خواهید، بخواهید از این خانه فقط
بینواها بِشِتابید، نوا آمده است
“عالَم پیر، دگر باره جوان خواهد شد”.
چونکه مُشکِ نفس باد صبا آمده است
آی “دارا” نکنی فخر، به دارایی خود
آنکه عزت بدهد بر فقرا آمده است
آی مظلوم!، بپا خیز، علیه ظالم
چه نشستی که “معین الضعفا” آمده است
ندبه خوانان ظهور و همه محو اوییم
حرفهای دلمان را به خودش میگوییم:
سرمان را به تو دادیم که سامان بدهی
دردها را به تو گفتیم، که درمان بدهی
بَرَکت نیست دگر در برهوتِ بی تو
خشک شد کوزهی ما کاش که باران بدهی
ای که دست تو پر از رزق خدایی باشد …
نان فراوان بُود …ای کاش که دندان بدهی
سرد و بی روحتر از ما که نداری آقا …
مثل مُردار … فقط کاش به ما جان بدهی
جانمان بر کف دست است، فقط لبتر کن
گوشمان را به تو دادیم که فرمان بدهی
ما دعای فرجت را همه دم میخوانیم
ما همه منتظر آمدنت میمانیم
🌟 #رضا_قاسمی 🌟
@NafasseAmigh
🌸❤️🌸❤️🌸
🖤🌸🖤🌸🖤
#مذهبی
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
فاطمه سرچشمهی وحی است، کوثر شاهد است
باء بسماللهِ قرآن تا به آخر شاهد است
فاطمه سوغاتی عرش است، در تندیس سیب
لیلةالمعراج، میداند؛ پیمبر شاهد است
«اشهد انَّ علیّاً حجة الله» است، نیست ؟!
فاطمه آیینهی مولاست، حیدر شاهد است
شأنش از هر مأذنه گویاست، با شعرِ اذان
نیست بالاتر از آن؛ اللهاکبر شاهد است
روضهاش اشکِ قلم را ریخت، کاغذ گُر گرفت
داغش آتش زد به جانِ شعر، دفتر شاهد است
لشکرِ هیزم به دستان آب را آتش زدند
آتش از هرمِ خجالت آب شد؛ در شاهد است
سنگهای کوچه بارِ شیشه را انداختند
غنچهی نشکفته پرپر؛ روزِ محشر شاهد است
گریهاش انداخت، مسجد را به هقهق عاقبت
شانهی محراب هم لرزید، منبر شاهد است
بالهایش ریخت، در شمعِ مریضی ذوب شد
محو شد خاکسترِ پروانه؛ بستر شاهد است
تا نوشتم کاشکی این روضهها افسانه بود
روضهخوان فریاد زد «نه نیست»، مادر شاهد است
#رضا_قاسمی
@NafasseAmigh
🌸🖤🌸🖤🌸