eitaa logo
🇮🇷 نفس عمیق 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
850 ویدیو
46 فایل
@MLN1360 کانال دوم ما: 🎀دونفره های عاشقی🎀 💌 @DoNafarehayeAsheghi 💌
مشاهده در ایتا
دانلود
💫🖤💫🖤💫 روز اول که درِ خانه ی زهرا دیدم همه تکلیفِ خودم در رهِ مولا دیدم دَمِ در، بر قدمِ دختِ علی افتادم خویش را خادمه ی زینب کبرا دیدم خواستم مادری از بهر یتیمان بکنم عالَمی فاصله تا ام ابیها دیدم چونکه آقام به یافاطمه میکرد خطاب غمِ بی مادری از چهره ی گلها دیدم یاوه گویان چقدَر پشتِ سرم حرف زدند چه بگویم، چقدَر طعنه ز اعدا دیدم قصد کردم که خدا هر چه دهد طفلانم همه را نذر یتیمان حرم گردانم از همان روز که رخسار قمر آوردم باورم بود، سپاهی ز جگر آوردم خواستم یارِ حسینم بشوم، از این رو در ره کرب و بلا چار پسر آوردم قصه ی کوچه ی غم را که شنیدم ز حسن لشگرِ منتقمان را به ثمر آوردم داستان در و دیوار عزادارم کرد بهر زینب پس از آن، چند سِپر آوردم میخِ در را که شنیدم، نفَسم سخت گرفت ناله ها در دلِ شب تا به سحر آوردم غمِ بازوی ورم کرده کبابم میکرد روضه ی سوختنِ فاطمه آبم میکرد سوختم در همه ی عمر بر آن عمر کمش گریه کردم همه شب از غمِ آن قدِّ خمش قصد کردم، شود عباس علمدار حسین تا که در معرکه گیرد کمی از کوهِ غمش از خدا خواسته بودم به صفِ کرب و بلا بشود منتقم سیلیِ اهلِ ستمش من بمیرم که به جبهه پسرم سقا بود نتوانست در آنروز شود منتقمش از خجالت پسرم کشته شد، از تیغ نشد از لب تشنه ی آن سَرور و اهل حرمش چشمِ گریانِ سکینه جگرش را سوزاند نیزه نه، طفلِ حرم چشم ترش را سوزاند کاش بعد از پسرم یاور زینب بودم جای زهرا همه جا مادر زینب بودم وقتِ بوسیدنِ حنجر که هجوم آوردند کاش همچون سپری بر سر زینب بودم کاش در حمله ی بی وقفه ی غارتگرها مانعِ غارتِ آن معجر زینب بودم کاش زیر لگد و کعب نی و سیلی و مُشت سپرِ قافله و لشگر زینب بودم کاش در کوفه و در شام و در آن مجلسِ شوم وسط معرکه دور و بر زینب بودم تهمتِ سختِ کنیزی به حرم کشت مرا بر سر نیزه حیای پسرم کشت مرا @NafasseAmigh 💫🏴💫🏴💫
🔘🌸🔘🌸🔘 اصلِ لذّت از مناجاتِ سحرهایم علیست برترین مضمونِ احیا مدح مولایم علیست بهترین سوگندِ پیغمبر به درگاه خدا هر سحر، نامِ شَهَنشاهِ دو دنیایم علیست حَیِّ سرمد بارها فرمود با ختم رُسل قالعِ کفر و نفاق و شرکِ اعدایم علیست از شب معراج چون برگشت احمد، فاش کرد از ازل نوری که شد هم قدّ و بالایم علیست لیلةُ القدرِ خدا زهراست، اما فاطمه گفت: آری لیلةُ القدرم، که همتایم علیست از حسن پرسید سلمان، سِرّی از مولا بگو مجتبی فرمود: سِرُّالله بابایم علیست گفت اربابِ شهیدم وصفِ ثارُالله را خون‌بهای قطره قطره، خونِ رگهایم علیست قائم آل محمد اینچنین فرموده است: ذوالفقارم، یادگارِ جدِّ والایم علیست یل یلِ اُم البنین، هِیبت ز حیدر برده است هیبةُ اللّهیِ سالارِ دل آرایم علیست چون حجاب از چشم ما یک لحظه بَردارد خدا دیده خواهد دید جَنبُ الله، آقایم علیست با کسی کاری ندارم، من غلامِ قنبرم زانکه قنبر بندۀ درگاه مولایم علیست فاتح بدر و حنین و خیبر و خندق علی صاحب قلبِ پُر از حُبِّ تَولّایم علیست زاهدِ شب، مَرد میدان، شیرِ حق، عبدِ خدا معنیِ زُهد و وَرع، طاعات و تقوایم علیست در طواف کعبه میگردم به گِردِ روی او آبروی بیتِ حق، مولای یکتایم علیست صحن ایوان نجف، دربارِ سلطان من است کلب این درگاهم و هردَم تمنایم علیست نام او نقشِ نگین خاتم پیغمبران قبلۀ راز و نیاز و درد دلهایم علیست شیر مادر، لقمۀ بابا، حلالم تا ابد در حقیقت مادرم زهرا و بابایم علیست سائلم من، سائلم من، سائل روی علی صاحب دنیا و دین، امروز و فردایم علیست از علی دم میزنم تا زنده ام، سِرّ و عَلن گر گنهکارم ولی پنهان و پیدایم علیست ✔️ ✔️ @NafasseAmigh 🌸🔘🌸🔘🌸
✔️⭐️✔️⭐️✔️ نیزه ای آمد به قلب حمزه، آن شوکت شکست آن صلابت، آن شجاعت، آن همه هیبت شکست دور از چشم نبی، افتاد علمدارش زمین آن شکوه و هِیمنه، در موجی از حیرت شکست ناگهان پیچید در دشتِ اُحد این مرثیه تک سوارِ یل، یلِ پیغمبر رحمت شکست در یمینِ جبهه میجنگید حیدر، یک تنه در یسارِ جبهه یک سردار ، یک امّت شکست فرصتَش را مغتنم دید و جگرخواره، رسید سینۀ شیر رسولُ الله، بی مُهلت شکست چون جگرخواره دلِ آن شیر، بر دندان کشید مُثله شد آن قامتِ چون سَرو، آن عزت شکست تا به بالین عمو آمد پَیمبر آه آه بر کمر دستی گرفت و گفت: این قامت شکست یادم آمد از علمدار رشید کربلا از غمش پشت حسین آنروز با شدّت شکست بی علم، بی دست، با صورت، زمین افتاده بود گفت آقاجان؛ غرورم پیش این ملت شکست من شنیدم سنگ بارانت کنند این کوفیان خوب شد پیشانی اَم پیش از تو با ضربت شکست من نباشم تا ببینم زینبت را میزنند وای از آندم که حریم بانوی عصمت شکست وای اگر گویند؛ حمله بر حرم آزاد شد آه از آن ساعت که دشمن در حرم حرمت شکست گوشواره، دستبند، خلخال، اینها جای خود حرمت معجر شکست و حرمت عترت شکست یا ز غم باید بمیرم، یا رَود از دیده خون مهدیا!!! بازآ که دیگر حرمت غیرت شکست 🏴 🏴 @NafasseAmigh ✔️⭐️✔️⭐️✔️
🌿🏴🌿🏴🌿 شیعه باید نیمه ی شوال را از بر کند عبرتِ جنگِ اُحد را ذرّه ای نوبر کند با مُروری جِدّی از تاریخِ دوران، خویش را در کنار مصطفی روحی فِدا، باور کند از غنائم، لحظه ی بُحبوحه باید دست شُست ورنه کِی دفعِ خطر از جانِ پیغمبر کند الگوی رزمنده ی اسلام، اخلاصِ علی است حمزه در جنگ اقتدا بر شیوه ی حیدر کند دید مولا میزند تیغ از یمین و از یسار تا ز ختم الانبیا، دفعِ بلا یکسر کند "لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار" برترین مدحی است، کز مولای ما، داور کند شد علی شیر خدا و حمزه شد شیر رسول تا تهاجم بر سپاهِ مشرک و کافر کند شیر میخواهد، زنَد شیرازه ی دشمن بهم حمزه یکجا میتواند، دفعِ صد لشکر کند شیعه باید از جناب حمزه گیرد درسها سینه ی خود را سپر، در یاریِ رهبر کند بولهب ها را نشانَد جای خود، در هر زمان غیرتِ دینیِ خود را فاش در منظر کند دختِ نامشروعِ بوسفیان، جگرخوار از چه شد؟ زانکه لشکر را تهی از حیدرِ دیگر کند حیف که امرِ نبی را، پشتِ گوش انداختند فرصتی شد تا جگرخواره، لب از خون تر کند حکمِ پیغمبر زمین ماند و غنیمت اصل شد خصم باید هم که دستِ خویش را برتر کند وای بر قومی که از تکلیف خود غافل شود در همین هنگامه، دشمن بر دلش خنجر کند هیچکس باور نمیکرد از سوی یک آکله خنجری وحشی تواند حمزه را پرپر کند حمزه چون از پا درآمد، مصطفی از پا نشست کاش فکری از برای حالتِ خواهر کند جسمِ سالارِ سپه را ساخت پنهان در عبا کاش فکری هم برای زینبِ مضطر کند مُثله شد، اما سرش بر نیزه ی اعدا نرفت کِی تواند خواهر از محمل سخن با سر کند □ □ □ کاش حمزه بود و کس، جرات نمیکرد از نفاق نیّتِ سیلی زدن، بر سوره ی کوثر کند این سخن، حتی شنیدن هم برایش سخت بود بارها میدید احمد را سخن از در کند... ✔️ ✔️ @NafasseAmigh 🌿🏴🌿🏴🌿
🌺▪️🌺▪️🌺 شُکرِ لِلَّه، شهرِ ما را آبرویی دیگر است قبلۀ تهران، نمادِ کربلای دلبر است حضرت عبدالعظیم از دودمان مجتباست طاهرِ زین العِباد از خاندان حیدر است وادیِ طور است اینجا، بوی موسی میدهد حمزةِ بنِ موسیِ جعفر، ز نسل جعفر است چارده معصوم را اینجا زیارت میکنیم گوشه گوشه مُلک ری، یک بضعه از پیغمبر است آری از قم تا خراسان هست یکسر مُلک ری از فدک دارد نشان، این خاک خاک کوثر است نهضت موسی بن جعفر این فدک را پس گرفت زین سبب ایران اسلامی، ولایت گستر است مُلک ری ایران اسلامیست، سلطانش رضاست بیمۀ سلطان علی موسی الرضا این کشور است طوس، قم، ری، شاچراغ، اینجاست سرتاسر حرم گلشنِ این خِطّه را صدها شهیدِ بی سر است در دفاعِ از حریمِ اهلبیت مصطفی هر زمان آمادۀ اعزام، چندین لشگر است ما برای فتح قدس از کربلا صف میکشیم جملگی آماده ایم و امر، امر رهبر است عالمی در آتش، اینجا در امان فاطمه ست این دیار اصلاً به یُمنِ روضه هایش برتر است با گناه ماست درهای بلا وا میشود ورنه در این مملکت، پرچم سرِ هر سردر است خیمۀ اربابِ بی سر، هر طرف باشد بپا روضۀ گودال در این خیمه ها سرتاسر است اشکها در این ولایت، کار باران میکنند اشک ما هر روز و شب، همراه اشک مادر است هر شب جمعه ندا آید حسین من چه شد جای مادر هر شب جمعه کنار پیکر است از پریشانیِ زینب، ذکرِ این یک جمله بس بر گلوی پاره پاره بوسه های خواهر است لحظۀ سختِ اسیری رفتنِ زینب رسید دست بر سر، بر لبش أمَّن یُجیبُ المُضطَر است ✔️ ✔️ @NafasseAmigh ▪️🌺▪️🌺▪️
🦋🏴🦋🏴🦋 میریخت اشکِ شام غریبان به نیمه شب تشییع شد، امامِ امامان به نیمه شب ارثِ شب مدینه، به کوفه رسیده است تکرار شد، شبِ غمِ هجران به نیمه شب بعد از نبی که در دلِ شب دفن شد، چرا گردید دفنِ فاطمه پنهان به نیمه شب؟ گویا که خوفِ فاجعه ی نبشِ قبر بود! شد دفنِ آلِ عترت و قرآن به نیمه شب تنها حسن مشایعتش روز شد، ولی آخر کشاند فتنه ی عدوان به نیمه شب هفتاد تیر بر بدنِ مجتبی زدند تا در بقیع، خاک شد اینسان به نیمه شب از پنج تن، یکی تنَش از زیرِ آفتاب شد تا سه شب، به فاطمه مهمان به نیمه شب طاقت ز دستِ خیلِ ملائک ربوده شد از گریه ی وحوشِ بیابان به نیمه شب اما تمامِ غربتِ زینب، به یک طرف وای از نمازِ شامِ غریبان به نیمه شب با چادری که پاره و خاکی و سوخته است دارد عجب، قنوتِ درخشان به نیمه شب از داغِ نعشِ بی سرِ گودالِ قتلگاه زهرا هنوز مانده پریشان به نیمه شب مهدی بیا که گمشده، گلهای کاروان کِی میرسی بدادِ یتیمان به نیمه شب آتش گرفته خیمه ی اهل حرم، بیا غارت شدند زینتِ طفلان به نیمه شب یک سر، نهان به کیسه ی خورجین و مابقی بر نیزه رفت، راسِ شهیدان به نیمه شب @NafasseAmigh 🏴🦋🏴🦋🏴
🔆💐🔆💐🔆 تو را قسم به نگاهت نیفتم از چشمت به برق چشم سیاهت نیفتم از چشمت قدم قدم ز شما دورتر شدم، حالا نشسته ام سرِ راهت نیفتم از چشمت چو دل ز غیر بریدم، تو وا کنی آغوش من و امیدِ پناهت نیفتم از چشمت نِیَـم چنان شهدا روسفیدِ تو اما منم غلامِ سیاهت نیفتم از چشمت رها مکن به خطایم، هدایتم با توست مگو بمان به گناهت نیفتم از چشمت مرا جدا مکن از اشکِ روضۀ ارباب فدای ناله و آهت نیفتم از چشمت به اشک صبح و مسائت، به دیدگانِ تَرَت مرا کمی است شباهت نیفتم از چشمت کنون قریب هزار و چهارصد سال است به قتلگاست نگاهت نیفتم از چشمت قسم به روزِ نجاتِ اسیریِ زینب مرا بخوان به سپاهت نیفتم از چشمت به سمت کرب و بلا هر سحر سلامم باد در انتظار پگاهت نیفتم از چشمت @NafasseAmigh 💐🔆💐🔆💐