eitaa logo
🇮🇷 نفس عمیق 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
849 ویدیو
46 فایل
@MLN1360 کانال دوم ما: 🎀دونفره های عاشقی🎀 💌 @DoNafarehayeAsheghi 💌
مشاهده در ایتا
دانلود
﴿ای شمعها بسوزید ﴾ می‌گریم و میخندم دیوانه چنین باید می سوزم و می سازم پروانه چنین باید میکوبم و می رقصم؛ مینالم و می‌خوانم در بزم جهان شور مستانه چنین باید من این همه شیدایی ؛دارم ز لب جامی در دست تو ای ساقی پیمانه چنین باید خَلقم ز بی افتادند تا مست بگیرندم در صحبت بی عقلان فرزانه چنین باید یکسو بَرَدم عارف؛ یکسو کِشَدم عامی بازیچه ی هر دستی طفلانه چنین باید موی تو و تسبیح شیخم به در از ره بُرد یا دام چنان باید ؛ یا دانه چنین باید بر تربت من جانا مستی کن و دست افشان خندیدن ِ بر دنیا رندانه چنین باید @NafasseAmigh
﴿ای شمعها بسوزید﴾ شاعر   (زادهٔ ۱۵ بهمن ۱۳۰۱ در کرمانشاه – درگذشته ۲۶ آبان ۱۳۹۴ در تهران) نقاش، روزنامه‌نگار، نویسنده، شاعر و ترانه‌سرای اهل ایران بود. از آثار ایشان میتوان به عناوین زیر اشاره کرده _ ای شمعها بسوزید _ فطرت _ حافط برخیز _ خورشید شب شاهکار دوره تاریخ ایران (منظوم_ چهارده جلد) در خرابات مغان همچنین فرزند ایشان حسن معینی کرمانشاهی در صدد چاپ ترانه های پدر خویش بر آمد که کتابهای _خواب نوشین _ راز خلقت و _ حکایت نگفته نتیجه ی این کوشش است @NafasseAmigh
📚📖 میانبر به آخرین پست 📖📚
﴿زلالود﴾ زلف دیوانگی ام باز پریشان شده است روضه خوان از خبر اینه حیران شده است روضه خوان مانده که با معجر زینب چه کند گویی از آخر این روضه پشیمان شده است روضه خوان دم نزد اما همگان دانستند ماه از حادثه کوفه هراسان شده است مستمع حوصله ی صبر ندارد دیگر بعد از این صاعقه ها نوبت باران شده است روضه خوان لال شد و مستمع آشفته گریست فهم این روضه برای همه آسان شده است چند سال ست گرفتار همین بی دلی ام آتش و آب به هم دست و گریبان شده است شاه عریان به صلیب است و مسیحا در عرش ارمنی در عجب از کار مسلمان شده است روضه ی کوفه نخوانید مگر نیمه ی شب این تنوریست که گرم از سر مهمان شده است @NafasseAmigh
﴿زلالود﴾ مویم اکر به سایه معجر نمی‌خورَد این بالها به درد کبوتر نمی‌خورد در مشت اهل کوفه ندیدیم هیچ وقت سنگی که بر دهان پیمبر نمی‌خورد بابا! عروسک تو که لکنت گرفته است این حرفها به سوره ی کوثر نمی‌خورد شأن نزول هر لگدی گریه ی من است بی گریه طفل رزق مقدر نمی‌خورد افتاده ام ز ناقه و پایم شکسته است یعنی عمو!! به غیرت تو بر نمی‌خورد؟ وقتی تنور چشم به راه پدر نشست آتش مگر به گیسوی دختر نمی‌خورد من خوش خیال بودم و گفتم به زیرلب این نیزه ها به قامت اصغر نمی‌خورد زین نیزه ها که سهم گلوی علی شده آخر چرا به سینه ی خواهر نمی‌خورد @NafasseAmigh
﴿زلالود﴾ زدم به نام شما قید نام اعظم را مقیدم که ببندم به نامتان دم را همه مقابل قبر تو در قیام و‌ رکوع خدا نگیرد از این طاق ها قد خم را بگیر دست مرا خواهش زیادی نیست نگیر دستکم از سائلان همین کم را دوباره دست تهی آمدم به گوهرشاد گرفت بخش امانات بقچه ی غم را بدون رزق نمانَد کسی در این عالم اگر تو باز کنی سفره ی محرم را @NafasseAmigh
﴿زلالود﴾ دور و بر قتلگاه ...یادت کردیم در توبه و در گناه ...یادت کردیم. خورشید گرفت یاد کردیم ز تو شب‌های بدون ماه... یادت کردیم . . ‌. . یعقوب شدیم ...ماه کنعان گم شد یوسف شده بین چاه ...یادت کردیم . . . در خشکی هر لبی به یادت بودیم در شرجی هر نگاه ‌‌‌...یادت کردیم . . . بی علت روشنی... به هرجا دیدیم یک پارچه ی سیاه...یادت کردیم @NafasseAmigh
📌📘میانبر به آخرین پست 📘📌
﴿برمدار عشق﴾ ما را نظری به غیر الله مباد بر درگه عشق غیر از این راه مباد هرچند که دست ما بجز آه میاد از دامن اهل بیت کوتاه مباد @NafassrAmigh
﴿برمدار عشق﴾ ساقی امشب باده در دف میکند مستی ما را مضاعف می‌کند در حریم خلوت اسرار خود باده نوشان را مشرف میکند هرکه نوشد باده از خُم غدیر بی صُحُف تأویل مصحف میکند جرعه اش کیفیتی دارد شگرف هر دو عالم را مُکَیَف میکند @NafassrAmigh
﴿برمدار عشق﴾ یکی گوید سراپا عیب دارم یکی گوید زبان از غیب دارم نمیدانم چه هستم هرچه هستم قلم چون تیغ می‌رقصد به دستم نه دعبل نه فرزدق نه کمیتم ولیکن خاک پای اهل بینم جز این هرچند کاری دیگرم نیست به جز این افتخاری دیگرم نیست به خون دل قلم را ابردادم هزاران بوسه بر مهتاب دادم تکلم میکنم با حضرت دوست زبانم آتشین از شعله ی اوست @NafassrAmigh
﴿برمدار عشق﴾ مرا از قم به مشهد راه دور است اگرچه خواهرت سنگ صبور است فدای عصمت معصومه گردم که ایوانش سراپا غرق نور است @NafassrAmigh
﴿برمدار عشق﴾ آن شب که بتان که نماز خواندند ما را به حریم راز خواندند بر کف دف و بر لبانشان کف از دلبر دلنواز خواندند دستی به در نیاز بردیم با غمزه خود به ناز خواندند مطرب به ره عراق میزد درگوشه ای از حجار خواندند از پنجره های رو به توحید حق را به وضوح میتوان دید ماه شب چهارده برون آ تا پرده درَد جمال خورشید گر جلوه کند به دیده ی ما تایید کند بدون تردید ما شیعه ی ال مصطفاییم آیینه ی کربلا نماییم @NafassrAmigh
﴿برمدار عشق﴾ من ماندم و گوشه ای دل تنگ با دفتر خاطراتی از جنگ ای جنگ چه شد که قهر کردی در کام امام زهر کردی ای مرز میان مرد و نامرد گر مرد رهی! دوباره برگرد آنان که به غرب می شتابند خائن به امام و انقلابند ای آنکه به غرب می‌گریزی با عرب چگونه می ستیزی ای بیخبر از سیاست و دین بس کن! سر جای خویش بنشین ای تیر و کمان به کف گرفته مولای مرا هدف گرفته ای خون به دل امام کرده در نفی ولی قیام کرده ای عمر کران به باد داده دل در کف قوم عاد داده آیا خبر از معاد داری؟؟؟ @NafassrAmigh
﴿برمدار عشق﴾ به جای آنکه همه ساله سوی مکه روید بجاست گر نظری نیز سوی فکه روی مگر نه اینکه حسین از حجار بیرون زد اقامه کرد نمازی که خیمه در خون زد هنوز بوی شهید از هویزه می آید صدای ناله ی قرآن ز نیزه می آید علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد به دفع فتنه ز جایی شروع باید کرد کسیکه در صدد دفع فتنه برخیزد اگر تمام جهان تیغ شد نپرهیزد کسیکه در ره سرخ حسین با بنهد به عاریت سر خود در کف خدا بنهد قسم به جنگ که تنها ره رهایی ماست سرود فتح به آهنگ پرگشایی ماست نخیب زلزله در گردش زمان افتد خروش و ولوله در هفت آسمان افتد برادران بسیجی! سپر میاندازید به آسمان زدگان! بال و پر میاندازید عقاب در کنَف بال کرکسان؟ هیهات بسیج؛خیته و تسلیم ناکسان؟ هیهات کسیکه در دل خود عزم کربلا دارد چه باک از عطش و غربت و بلا دارد شب شهلدتم اسپند و عود برگیرید ز نعش سوخته ام بوی دود برگیرید اگرچه در سفر من عطش فراوانست چه باک!! بدرقه ی راهم آب و قرآنست فرشتگان عطشم را به آب می‌شویند غبار نعش مرا با گلاب می‌شویند .... @NafassrAmigh