eitaa logo
🇮🇷 نفس عمیق 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
850 ویدیو
46 فایل
@MLN1360 کانال دوم ما: 🎀دونفره های عاشقی🎀 💌 @DoNafarehayeAsheghi 💌
مشاهده در ایتا
دانلود
☆🏴☆🏴☆🏴☆ در قافله مجنون یک دختر زیبا بود یک طفل که در صورت چون اشرف زنها بود سیمای وجیه او همچون رخ بابا بود ره رفتن او مثل ره رفتن زهرا بود او پیروی از زهرا با گوش خود امضا کرد پیوسته بر بابا از عمه تمنا کرد گفتا مگر ای عمه جد تو نبی نبود؟ یا مادر تو زهرا بابات علی نبود؟ پس چیست که ای عمه مردم نشناسندت؟ باید که عمو آید تا باز کند بندت!!! گفت ای عموی نازم تو شیر دل دهری دشمن زندم س ی ل ی.... با من تو مگر قهری؟ عاشق تو بدان امروز عشق تو محک خورده هرکس که علی گفته بسیار کتک خورده @NafasseAmigh 🏴☆🏴☆🏴☆🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواهرانم امروز نشان دادند که رنگ چادرشان همیشه یکی از زیباترین مناظر شهرم است خیل عظیم بدرقه کنندگان مسافران بهشت.... تهران_دانشگاه @ayna_mahdiyon
#عاشورا امشب به دامن من خورشید آرمیده یا ماه آسمان‌ها در کلبه‌ام دمیده دختر همیشه جایش آغوش گرم باباست کس روی دست دختر رأس پدر ندیده @NafasseAmigh
🏴🌸🏴🌸🏴 آی قصه قصه قصه،ای بچه های قشنگ برای قصه گفتن،دلم شده خیلی تنگ من حضرت رقیه،یه دختر سه ساله م همه میگن شبیه گلهای سرخ و لاله م گل های دامن من،سرخ و سفید و زردن همیشـه پـروانـه ها دور سـرم مـیـگـردن از این شهر و ازون شهر آدمای زیادی میان به دیدن من،تو گریه و تو شادی هر کسی مشکل داره، میزنه زیـر گریه مشکل اون حل میشه تا میگه یا رقیه خلاصه ای بچه ها،اسم بابام حسینه به یادتون میمونه؟ بابام امام حسینه پدربزرگ خـوبـم ، امیر مومنینه اون اولین امامه، ماه روی زمینه تـو دخترای بابام از هـمـشـون ریـزتـرم خیلی منو دوست داره،از همه عزیزترم مثل رنگین کمون بود النگوهای دستم گردنبند سـتاره بـه گـردنـم می بـسـتـم یه روزی از مدینه، سواره و پیاده راه افتادیم و رفتیم همراه خونواده به سوی مکه رفتیم، تو روز و تو تاریکی تـا خـونـه خـدا رو بـبـیـنـینم از نـزدیـکـی چن روزی توی مکه موندیم و بعد از اونجا راه افـتـادیـم و رفـتـیـم بـه صـحـرای کـربلا به کربلا رسیدیم، اونجا که دریا داره اونجا که آسمونش پر شده از ستاره تو کربلا بچه ها سن و سالی نداشتم بچه کبوتر بـودم ،  پـر و بـالی نداشتم هـمـیـشـه عمه زینب میگفت دورت بگردم به حرفای قشنگش همیشه گوش میکردم تو صحرای کربلا ما با غولا جنگیدیدم با اینکه تنها شدیم ولی نمیترسیدیم تو کربلا زخمی شد چند جایی از تن من سبد سبد گل سرخ ریخت روی دامن من بـزرگـا کـه جـنگیدند با غولای بد و زشت ما توی خیمه موندیم،بزرگا رفتن بهشت گلهای دامن من از تشنگی میسوختن به گریه کردن من چشماشونو میدوختن تحمل تشنگی راس راسی خیلی سخته مخصوصاً اونجایی که خشکه و بی درخته دامنم آتیش گرفت مثل گلای تشنه به سوی عمه زینب دویدم پا برهنه خـواسـتم کـه صورتم رو با چادرم بپوشم خوردم زمین در اومد گوشواره از تو گوشم غولا منو گرفتن،دست و پاهامو بستن خیلی اذیت شدم،قلب منو شکستن خـلـاصـه ای بچه ها، تـو صحرای کربلا وقت غروب خورشید،شدیم اسیر غولا پـیـاده و پـیـاده ، هـمـراه عمه زینب راه افتادیم و رفتیم،از صبح زود تا به شب تا اینکه ما رسیدیم به کشور سوریه از کربلا تـا اون جـا راه خـیـلـی دوریـه توی خرابه شام ما رو زندونی کردن با ما که بچه بودیم نامهربونی کردن فریاد زدم:«آی مردم،عموی من عباسه بابام امام حسینه،کیه اونو نشناسه ؟ سر غولا داد زدیم،اونا رو رسوا کردیم تو قلب مردم شهر خودمونو جا کردیم بابام یـه شـب بـه خـوابـم اومـد تـوی خرابه گفت که:بابا حسینت میخواد پیشت بخوابه دست انداختم گردنش،تو بغلش خوابیدم خیلی شب خوبی بود،خوابای رنگی دیدم صبح که بلند شدم من،دیدم که یک فرشته م مثل داداش اصغرم ، منم توی بهشتم ✔️ ✔️ @NafasseAmigh 🏴🌸🏴🌸🏴
#عاشورا از راه رفتنم تو تعجب نکن که من طعم بَدِ شکستن ِ پهلو چشیده ام   پاهای من همه تاول زده ببین خیلی به روی خار مغیلان دویده ام @NafasseAmigh
•🏴•🏴•🏴• خاطرم این روز و این شب هاست دَر هم بیشتر سال را دور تو می گردم، محرّم بیشتر می وزد نام تو در جان من و گُر می کشم می کند این شعله را داغ تو کم کم بیشتر کعبه و رکن و صفا و مروه و خیف و منا جمله می گریند از داغ تو، زمزم بیشتر ای مسیحِ روی نی! در پرده با اهل حرم می کند گیسو پریشانِ تو مریم بیشتر هر قدَر نزدیک تر می شد به ظهر سرنوشت می گشودی چهره ء خود را تو از هم بیشتر لحظه لحظه شد دوتا پشت تو از هفتاد داغ تا شد از داغ برادر قامتت خم بیشتر ✔️ ✔️ @NafasseAmigh 🏴•🏴•🏴•🏴
🏴محرم نزدیکه! نوحه میخوای😔 همون مداح موردعلاقه ات؟😍 همون نوحه هایی که دوست داری❤️ بدوبدواینجاهرنوحه ای بخوای واست میفرستن آسیدجوادکه یادت نرفته🌹!گروه آسیدهستش ازسیدهم نوحه داریم فراااووون🌹 💔گروه تب نوحه ارسال نوحه ازتمام مداح های اهل بیت(ع)💔 http://eitaa.com/joinchat/2108555275C470f942936
هدایت شده از 
علم میزنم به روی دلم رن مشی میزنم.علیمی (1).mp3
6.48M
🌹 @nafasseamigh ❣علم میزنم به دل رنگ مشکی غم میزنم 🕯تواین تکیه های محرم همش دارم ❣زندگیمورغم میزنم 🕯به سرمیزنم برات ناله شب ❣تاسحرمیزنم 🕯درخونه تون بازدرمیزنم تپی روضه ❣تون بال وپرمیزنم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#عاشورا نزدیک ترین راه به ارباب...... @NafasseAmigh
هدایت شده از 🌻حس زیبای زندگی🌻
💐فنجـانی چـاے بـا خـدا ✅قسمت اول  ✨بہ نام خـداوند تبارڪ و تعالے✨ ✍از وقتی که حرف زدن یاد گرفتم تو آلمان زندگی می کردیم. نه اینکه آلمانی باشیم، نه. ایرانی بودیم آن هم اصیل. اما پدر از مریدان سازمان مجاهدین خلق بود و بعد از کشته شدنِ تنها برادرش در عملیات مرصاد و شکستِ سخت سازمان، ماندن در ایران براش مساوی شده بود با جهنم. پس علی رغم میل مادرم و خانواده ها، بارو بندیل بست و عزم مهاجرت کرد. آن وقتها من یک سالم بود و برادرم دانیال پنج سال. مادرم همیشه نقطه ی مقابل پدرم قرار داشت. اما بی صدا و بی جنجال. و تنها به خاطر حفظ منو برادرم بود که تن به این مهاجرت و زندگی با پدرم می داد. پدری که از مبارزه، فقط بدمستی و شعارهایش را دیده بودیم. شعارهایی که آرمانها و آرزوهای روزهای نوجوانی من و دانیال را محاصره میکرد. که اگر نبود، زندگیم طور دیگه ایی میشد. پدرم توهم توطئه داشت اما زیرک بود. پله های برگشت به ایران را پشت سرش خراب نمیکرد. میگفت باید طوری زندگی کنم که هر وقت نیاز شد به راحتی برگردم و برای استواری ستون های سازمان خنجر از پشت بکوبم. نمیدونم واقعا به چه فکر میکرد، انتقام خون برادر؟؟، اعتلای اهداف سازمان؟؟، یا فقط دیوانگی محض؟؟. اما هر چی که بود در بساط فکریش، چیزی از خدا پیدا نمیشد. شاید به زبون نمیاورد اما رنگ کردار و افکارش جز سیاهی شیطان رو مرور نمیکرد. و بیچاره مادرم که خدا را کنجِ بقچه ی سفرش قایم کرده بود، تا مهاجرتش بی خدا نباشد. و زندگی منه یکسال و دانیال پنج ساله میدانی شد، برای مبارزه ی خیر و شر و طفلکی خیر، که همیشه شکست میخورد در چهارچوب، سازمان زده ی خانه ی مان. مادرم مدام از خدا و خوبی میگفت و پدرم از اهداف سازمان. چند سالی گذشت اما نه خدا پیروز شد نه سازمان.  و من و برادرم دانیال خلاء را انتخاب کردیم، بدون خدا و بدون سازمان و اهدافش. نوجوانی من و دانیال غرق شد در مهمانی و پارتی و دیسکو و خوشگذرانی. جدای از مادرِ همیشه تسبیح به دست و پدر همیشه مست. شاید زیاد راضیمان نمیکرد، اما خب؛ از هیچی که بهتر بود. و به دور از همه حاشیه ها من بودم و محبت های بی دریغ برادرم دانیال که تنها کور سویِ دنیایِ تاریکم بود.  آن سالها چند باری هم علی رغم میل پدر، برای دیدار خانواده ها راهی ایران شدیم که اصلا برایم جذاب نبود. حالا سارایِ ۱۸ ساله و دانیال ۲۳ ساله فقط آلمان رو میخواستند با تمام کاباره ها و مشروب هایش. اما انگار زندگی سوپرایزی عظیم  داشت برای من و دانیال. در خیابانهای آلمان و دل ایران نویسنده زهرا اسعد بلند دوست 🌴✨🌴✨🌸✨🌴✨🌴 @Shamim_best_gift
🕳آنكه باشد همچو حرّ افتاده در پاي حسين 🕳گردد از دوزخ رها با نازِ چشمان حسين 🕳فطرس پربسته پر وا كرد با قنداقه اش 🕳تا قيامت مي كند جان را به قربان حسين
✴️هر كه آيد بر سر اين سفره و خوان حسين ✴️مي شود همواره و پيوسته مهمان حسين ✴️حرّ شبي آمد به مهماني سلطانِ عطش ✴️شد به قصرِ كربلا پيوسته دربانِ حسين
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_723784306719266873.mp3
7.03M
🏴🕯🏴🕯🏴 💔روضه حضرت حر ((ع)) بسیار جانسوز 😭
❣⚪️ ❣ای ڪاش ڪسی برای آقا تب داشت⚪️ ⚪️یادی ز امام منتظر برلب داشت❣ ❣قربان غریبی ات شوم مهدی جان⚪️ ⚪️ای ڪاش صاحب الزمان زینب داشت❣ ⚪️اللهم عجل لولیک الفرج⚪️ ❣⚪️❣
✋السَّلَامُ عَلَی عَبْدِ اللهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی الزَّكِی لَعَنَ اللهُ ...... ✋سلام بر عبدالله بن حسن بن علی، پاك طینت، خدا قاتل او حرملة بن كاهل اسدی را كه به سویش تیراندازی كرد، لعنت كند.
▪️🔻▪️🔻▪️ حسین جان...❣ ◀️من کـربلا نـدیـده چـنـیـن ضجه مـیزنـم😔 💔زینب که دیده کرب و بلا را چه کرده است...😭😭 ▪️🔺▪️🔺▪️🔺
هدایت شده از حسین
🍃سبکـ زندگے شهدا🔅 ❌شهید اسدالهی ُنمیشناسید؟⁉️😳 ‼️میدونی کی فرهنگ جهادی رو به دنیا صادر کرد؟🤔 ♨️از حضور خانواده عماد مغنیه تا ساخت مدرسه کربلا💯 ✅بزودی مطالب و میذارم اینجا👇 💠 @shahidnama
#عاشورا در حنجره ی زمانه تابید اصغر هی گریه نکرد! هی ننالید اصغر دیگر نگران نباش آرام بگیر آسوده تر از همیشه خوابید اصغر @NafasseAmigh
🔶جمعه يعني زانوي غم دربغل 🔷برسرسجاده هاي العجل ▪️جمعه يعني اشک هاي انتظار ▪️جمعه يعني شکوه ازهجران يار 🔷جمعه يعني "آه،الغوث،الامان" 🔶درفراق "مهدي صاحب زمان(عج)"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔😭 افزون ز تصور است شیدایی من 💔این حال خوش و غم و شکیبایی من می بخشی اگر کم است اما بپذیر 💔این هم دو پسر تمام دارایی من
💔 این جمعه جنس خواهشمان فرق می کند آقا به ی کرببلا بیا 😔🙏