۰۰• بــسمـاللّٰہالرحمـٰـنالرحیــم •۰۰
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
○◇● یکــْـمینیاتوریستِـــــجــٰادوگـر ●◇○
#بخش_دوّم (پایانی)
من یک نفر را میشناسم که جادوگرِ جادوگران است؛ استادْ تمامِ مینیاتور. حال، توصیف استادنا الاعظم -#که_نامش_بماند- از کارهای "او" را، زیر انگشتانم #لمس میکنم: «"او" یک مینیاتوریست واقعیست». البته "او"، یک #رئالیست_افراطی هم هست.
برای دیدن تابلوهایی که فرشچیان به رنگِ روغن سروده، نیاز به #ذرّهبین دارید؛ امّا نوآوری و ابداعات "او" را نه با ذرّهبین، که با #میکروسکوپ هم به زحمت میتوانید ببینید. آری "او" در عرصهی فعالیت خود، یک اَبَر مینیاتوریست است.
"او"، استخوان خُرد کرده رزمگاهِ #حکمت است. "او" پیرِ میکده #فلسفه است. "او" یک حکیم است. "او" یک فیلسوف است. تعجب کردید؟! خودمم هم متعجّبم! "او" انسان عجیبیست. "او" شاگرد اوّل مدرسه بوعلی، شهاب الدین، صدرا و محیالدین است.
"او" نامش «مُحَمَّدحسین طباطبایی تبریزی» است. "او" کسیست که به لغت «#علّامه»، هیبت بخشیده. «علّامه» از صدقه سر "او"ست که علامه است. علامه لغت بزرگیست امّا نه به بزرگی "او".
"او" بهسان جادوگری قهّار در عرصه عریض و طویل حکمت، محصولات ناب و متاعهای گرانبهایی را رندانه و مینیاتوری در لابهلای آثار خویش نظیر «#بدایه»، «#نهایه»، «#اصول_فلسفه» و «#المیزان» و #رسالات و #مقاله های فراوان، پنهان کرده...
علّامه، #فرشچیانِ_فلسفه است؛ برای درک ظرافتهای جاساز شده در آثار او، باید میکروسکوپی بسیار قوی در دست داشته باشيد؛ میکروسکوپی چون همو -#که_نامش_بماند.
میناتورکاری، کار من و شما نیست؛ فهم آن هم کارِ ما نیست. امّا بازهم میشود به تابلو «پنجمین روز آفرینش» خیره شد، چیزی از آن نفهمید، امّا حظیط و سرمست شد از آن همه هنر و زیبایی.
میشود «نهایه» را چهار-پنج بار کلاس رفت، صوتِ این استاد و آن استاد را استماع کرد، ولی باز با هر بار خواندنِ مدخل، نکاتی نغز و کامکار صید کرد.
امید است روزی، توفیق دو زانو نشستن محضر علّامه و استفاده از آثار او، درک درست اندیشههای او، و فهم ظرافتهای مینیاتوری کار او، برای یکایک طالبان و عاشقان فکر و #حکمت حاصل شود.
والسلام، والحمدللّه علی التمام
به تاریخ ۱۴۰۲/۰۹/۳۰
۰۲:۵۴ بامداد
#محمد_برهان