💌حضرت #رقیه سلاماللّهعلیها جانشان را فدای امامشان کردند.
این درس را باید از بیبی گرفت.
چطور؟
روضه خواندند که بیبی در خرابه از خواب بیدار شد،
بهانه گرفت،
سر بابا را در طبق آوردند در دامان بیبی گذاشتند و ایشان درد و دلی کرد و از دنیا رفت.
نه، این شهادت به ظاهر این است که ما میخوانیم.
در واقع با شهادت خودشان
جان امام سجاد علیهالسّلام را که امام زمان خودشان بود،
برادرشان بود نجات دادند.
خرابهای که اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسّلام را جای داده بودند چسپیده به کاخ یزید بود.
سقف این خرابه ریخته بود و دیوارهای خشت و گلی برجا بود. اهلبیت علیهمالسّلام در این مکان میگذارند.
روزها سایبانی نداشتند.
دیوارها هم ترک خورده بوده،
خراب بود.
قرار این بود آن شب
وقتی که اهلبیت علیهمالسّلام میخوابند،
نگهبانها دیوارها را روی سر ایشان خراب کنند.
این نقشه را داشتند که
حضرت رقیه سلاماللهعلیها بهانه گرفت گفت:
بابایم را میخواهم.
جریان این بود که بعد از شهادت ایشان برملا شد.
وقتی سر بابا را آوردند و بلبل زبانی و درد دل کرد که بابا جان، چه شده؟
چه اتفاقی افتاده؟
بعد حضرت رقیه سلاماللهعلیها جان داد و همه در خرابه شیون و ناله و گریه کردند؛ اینها دیگر نتوانستند نقشهشان را عملی کنند.
لذا بیبی جان رقیه،
مدافع امامش بود. جانش را برای امامش داد.