#نوشته_لحظه_ای چرا وقتی نیاز داری یکی پیشت باشه هیچکس نیست؟!..

#نوشته_لحظه_ای چقدر دلم برای روز های هفته پیشم تنگ شده... نزدیک سال تحویل که میشیم قلبم داره کم کم دلتنگی رو احساس میکنه ۳۶۴ روز دیگه هم گذشت ۳۶۴ روز دیگه به دلتنگی های قبلیم اضافه شد...💔🙃

#نوشته_لحظه_ای دلم گرفته بااینکه میگن آروم میشن اینجا🚶🏿‍♂

#نوشته_لحظه_ای ناامید نیستم اما دلم گرفته گریه میخواد:)))

#نوشته_لحظه_ای دیگر تنها .. گریه حالم را می داند از عشق دلتنگی هایش می ماند آه ای دل ای موج بی ساحل:)🚶‍♀

#حرف_دل #نوشته_لحظه_ای گاهی اوقات مثل امروز دلم تنگ میشه واسه بچگی هام روزایی که از شنبه تا چهارشنبه منتظر بودم تند تند بگذره بشه پنجشنبه،پنجشنبه تند تند مشق هامو بنویسم صبح بریم با مامانم خرید و عصر هم بریم توی خیابون بگردیم:) روز پنجشنبه که تموم شد برسیم خونه مغز مامان و بابام و سوراخ کنم که اصرار پشت اصرار که فرداش برم با یکی بازی کنم🥺بعدشم صبح با انرژی پاشمو تلفن به دست ببینم کدوم یکی از دوستام که البته از خانواده بودن مشق هاشون رو نوشتن که باهم تا شب بازی کنیم^^ یادش بخیر چقدر خوشحال بودیم که با دوستام خونه هم دیگه بریم تا شب بازی کنیم و بخندیم،دعوا هامون سرِ اسم فامیل که کی برنده شده یا وسیله کدوم یکی بهتره میشد نمک بازی هامون گاهی اوقات خرید هامون از مغازه سرکوچه که کلی مارو با ترس میفرستادن که یک موقعی سرمون گرم نشه و یکی مارو با خودش نبره😆 یا حتی خاک بازی های توی باغچه،خاک بازی توی حیاط مادربزرگم و دوچرخه سواری و بعدش موتور سواری با عمو در آخر مغازه ای که مقصد آخر بود تا بریم و اخرین شیطونی مون رو بکنیم:)🥺

#نوشته_لحظه_ای هیچی امام رضا جانم فقط خواستم بگویم کمی بیشتر دلتنگیم:)^^ میهمان نمیخواهی؟!🥺