🪐از دست دادن فرصتها
📿كُلٌّ مُعَاجَلٌ يَسْأَلُ آلاِْنْظَارَ، وَكُلٌّ مُؤَجَّلٌ يَتَعَلَّلُ بِالتَّسْوِيفِ
🟤آنان كه وقتشان پایان یافت خواستار مهلتند، و آنان كه مهلت دارند كوتاهی می ورزند.
✍اين يك واقعيت است كه آمال و آرزوهاى دور و دراز و جاذبه هاى شهوات به انسان اجازه نمى دهد از فرصتى كه در دست دارد بهره گيرد و خطاها و گناهان گذشته را جبران نمايد و با اعمال صالح آثار شوم آنها را بزدايد. جوانان نبايد بپندارند هميشه مرگ به سراغ پيران مى رود و آنان در امانند. همچنين افراد سالم نبايد تصور كنند كه مردن مخصوص بيماران است و آنها كه ايمن هستند نبايد چنين پندارند كه هميشه در امن و امان خواهند بود.
📚#حکمت_285
🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بیانات آیت الله العظمی جوادی آملی در شرح نهج البلاغه(حکمت ١٠١)
"لَا يَسْتَقِيمُ قَضَاءُ الْحَوَائِجِ إِلَّا بِثَلَاثٍ بِاسْتِصْغَارِهَا لِتَعْظُمَ وَ بِاسْتِكْتَامِهَا لِتَظْهَرَ وَ بِتَعْجِيلِهَا لِتَهْنُؤَ"
درس اخلاق ٩٨/١٠/۵
🔶 @Nahj_Et
🔆وَ مِن خَبَرِ ضِرَارِ بنِ حَمزَةَ الضبّاَئیِ ّ
عِندَ دُخُولِهِ عَلَی مُعَاوِیَةَ وَ مَسأَلَتِهِ لَهُ عَن أَمِیرِ المُؤمِنِینَ علیه السلام وَ قَالَ فَأَشهَدُ لَقَد رَأَیتُهُ فِی بَعضِ مَوَاقِفِهِ وَ قَد أَرخَی اللّیلُ سُدُولَهُ وَ هُوَ قَائِمٌ فِی مِحرَابِهِ قَابِضٌ عَلَی لِحیَتِهِ یَتَمَلمَلُ تَمَلمُلَ السّلِیمِ وَ یبَکیِ بُکَاءَ الحَزِینِ وَ یَقُولُ یَا دُنیَا یَا دُنیَا إِلَیکِ عنَیّ أَ بیِ تَعَرّضتِ أَم إلِیَ ّ تَشَوّقتِ لَا حَانَ حِینُکِ هَیهَاتَ غرُیّ غیَریِ لَا حَاجَةَ لِی فِیکِ قَد طَلّقتُکِ
ثَلَاثاً لَا رَجعَةَ فِیهَا فَعَیشُکِ قَصِیرٌ وَ خَطَرُکِ یَسِیرٌ وَ أَمَلُکِ حَقِیرٌ آهِ مِن قِلّةِ الزّادِ وَ طُولِ الطّرِیقِ وَ بُعدِ السّفَرِ وَ عَظِیمِ المَورِدِ
🔆خبر ضرار بن ضمره ضبائی است هنگامی که پیش معاویه آمد، و معاویه، راجع به امیرالمومنین (علیه السلام) از او پرسید. گفت: گواهی می دهم که در بعضی جاهایی که عبادت می کرد، او را دیدم، هنگامی که شب پرده های تاریکی را گسترده، و او در محراب عبادت ایستاده بود، محاسنش را روی دست گرفته و بر خود مانند مارگزیده می پیچید، و همچون غم رسیده ای می گریست و (درباره ی) دنیا می فرمود: ضباء: تیره ای از اولاد قهر بن مالک بن نضر بن کنانه بود. سدول، جمع سدل: چیزی که بر کجاوه آویزند. تململ: بر خود پیچیدن از شدت درد و اندوه. سلیم: مارگزیده. وله: غم زیاد. (ای دنیا! ای دنیا! از من دور شو. آیا خود را به من می نمایانی؟ و خواهان من هستی؟ آن هنگام نزدیک مبادا! هیهات! مرا به تو نیازی نیست شخص دیگری را بفریب! من تو را سه طلاقه کرده ام که از آن راه بازگشتی نیست! پس زندگانی تو کوتاه و ارزش تو اندک و آرزوی تو ناچیز است. آه از کمی توشه، و درازی راه و دوری سفر و سختی منزلگاه). این مرد (ضرار) از اصحاب امام (علیه السلام) بود
ادامه دارد....
📙شرح#حکمت_77
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص82
🔶 @Nahj_Et
حکمت 97 نهج البلاغه.mp3
1.67M
🌸🍃🌸🍃
🍃
📚شرح و تفسیر #حکمت_97 (کلمات قصار)
⏮استاد حجت الاسلام والمسلمین #محمدی_شاهرودی کارشناس برنامه های اعتقادی و معارف اسلامی
🎤بیان شیوا و روان و ساده
⏱دقایقی کوتاه در محضر نهج البلاغه
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
🔆وَ مِن خَبَرِ ضِرَارِ بنِ حَمزَةَ الضبّاَئیِ ّ عِندَ دُخُولِهِ عَلَی مُعَاوِیَةَ وَ مَسأَلَتِهِ لَ
🔆ادامه شرح حکمت ۷۲
🍃🌹وقتی که پس از شهادت آن حضرت بر معاویه وارد شد، معاویه به او گفت: علی را برای من توصیف کن. او گفت: مرا از این کار معاف بدار. معاویه گفت: به خدا سوگند که باید این کار را بکنی، این بود که ضرار این مطالب را گفت، معاویه به قدری گریست که ریشش از اشک چشم تر شد. علی (علیه السلام) دنیا را به صورت زنی می دید که خود را آراسته و طوری خود را بر او عرضه می کند تا به وصالش برسد در حالی که برای وی (علی (علیه السلام)) ناخوشایند بود. پس امام (علیه السلام) خطاب به او، چنین می گفت: و الیک: از اسماء افعال است یعنی: دور شو، و عنی متعلق به چیزی است که معنای فعل را دارد. و استفهام امام (علیه السلام) در عبارت: آیا خود را به من می نمایانی، و خواهان من هستی؟ استفهام انکاری و نیز نوعی بی ارزش ساختن دنیا و دور شمردن موافقت خود با خواسته ی آن است. و لاحان حینک! یعنی: آن وقت نزدیک مباد! یعنی هنگام فریب خوردن من از تو و این که تو مرا گول بزنی. عبارت: هیهات یعنی آنچه را تو از من می خواهی بسیار دور است. آنگاه امام (علیه السلام) او را امر به فریفتن دیگری کرده است، کنایه از این که دنیا چشم طمعش را از او ببرد، نه آن که مقصود امام (علیه السلام) این باشد، دیگران را بفریبد، این سخن مانند آن است که به فریبنده اش- وقتی که از فریب او اطلاع یافته است- بگوید: دیگری را فریب بده، یعنی فریب تو در من اثر نمی کند. آنگاه مانند یک همسر ناراضی، در حالی که از او بیزار است، دنیا را مخاطب می سازد، و به او اطلاع می دهد که از او بی نیاز است. سپس طلاق سه باره ی او را عنوان می کند تا جدایی او را مورد تاکید قرار دهد با این عبارت: لا رجعه فیها (راه برگشتی نیست) و این جمله کنایه از نهایت نارضایتی است- و طلاق دنیا را به خاطر توجه امام (ع به زیانبخش بودن آن که همان زیبائی و جلوه ی آن باشد، مورد تاکید قرار داده است.
ادامه دارد.....
📙شرح#حکمت_77
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص82
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
🔆ادامه شرح حکمت ۷۲ 🍃🌹وقتی که پس از شهادت آن حضرت بر معاویه وارد شد، معاویه به او گفت: علی را برای م
🔆ادامه شرح حکمت۷۷
🍃🌸. و بعد به عیبهایی اشاره فرموده است که به خاطر آن که معایب از او ناراضی بوده و طلاقش داده است. و آنها عبارتند از کوتاهی زندگانی، یعنی مدت زندگی در دنیا، و کمی ارزش، یعنی کمی ارزش و جایگاه آن در نظر امام (علیه السلام) و بعد، ناچیزی آرزویی که از دنیا نمی رود. سپس از چند چیز نالیده است: 1- از کمی توشه در سفر الی الله، و قبلا روشن شد که توشه همان تقوا و اعمال شایسته است، و روش عارفان در ناچیز شمردن اعمال خود چنین است. 2- درازی راه و طریق الی الله، و چیزی در نزد عقل درازتر از نامتناهی نیست. 3- دوری سفر، به دلیل دوری نتیجه و سرانجام کار و نامتناهی بودن آن. 4- سختی منزلگاه، و نخستین منزلگاهها مرگ است، و بعد از آن عالم برزخ سپس قیامت کبرا. و خدا یار و یاور است. نیز روایت شده است.
📙شرح#حکمت_77
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص82
🔶 @Nahj_Et
#نهج_البلاغه
▫️وَ قَدَّرَ لَکُمْ أَعْمَاراً سَتَرَهَا عَنْکُمْ، وَ خَلَّفَ لَکُمْ عِبَراً مِنْ آثَارِ الْمَاضِينَ قَبْلَکُمْ، مِنْ مُسْتَمْتَعِ خَلاَقِهِمْ وَ مُسْتَفْسَحِ خَنَاقِهِمْ. أَرْهَقَتْهُمُ الْمَنَايَا دُونَ الاْمَالِ، وَ شَذَّ بِهِمْ عَنْهَا تَخَرُّمُ الاْجَالِ. لَمْ يَمْهَدُوا فِي سَلاَمَةِ الاَْبْدَانِ، وَ لَمْ يَعْتَبِرُوا فِي أُنُفِ الاَْوَانِ
🟠مدّت زندگى هر يك از شماها را مقدّر فرمود، و از شما پوشيده داشت، و از آثار گذشتگان عبرت هاى پند آموز براى شما ذخيره كرد، لذّت هايى كه از دنيا چشيدند، و خوشى ها و زندگى راحتى كه پيش از مرگ داشتند، سر انجام دست مرگ گريبان آنها را گرفت و ميان آنها و آرزوهايشان جدايى افكند: آنها كه در روز سلامت چيزى براى خود ذخيره نكردند، و در روزگاران خوش زندگى عبرت نگرفتند.
✍چه بسيار کسانى که نقشه هاى دامنه دارى، براى زندگى خود کشيده بودند و در دنيايى از آرزوها غوطه ور بودند، ولى مرگ آمد و دامنه آرزوها را به سرعت برچيد و همه نقشه ها را نقش برآب کرد; و اين در حالى بود که آنها نيز، در برابر تاريخِ اقوامِ پيش از خود، قرار داشتند، ولى هوا وهوسهاى سرکش، پرده ضخيمى بر چشمان عقل و خِرد آنها افکند، و نتوانستند واقعيّات اين زندگى را ببينند! به همين دليل، با دست خالى از اين جهان، به جهان ديگر شتافتند.
📙#خطبه_83
🔶 @Nahj_Et
💠مِن کَلَامٍ لَهُ علیه السلام لِلسّائِلِ الشاّمیِ ّ لَمّا سَأَلَهُ أَ کَانَ مَسِیرُنَا إِلَی الشّامِ بِقَضَاءٍ مِنَ اللّهِ وَ قَدَرٍ بَعدَ کَلَامٍ طَوِیلٍ هَذَا مُختَارُهُ
وَیحَکَ لَعَلّکَ ظَنَنتَ قَضَاءً لَازِماً وَ قَدَراً حَاتِماً لَو کَانَ ذَلِکَ کَذَلِکَ لَبَطَلَ الثّوَابُ وَ العِقَابُ وَ سَقَطَ الوَعدُ وَ الوَعِیدُ إِنّ اللّهَ سُبحَانَهُ أَمَرَ عِبَادَهُ تَخیِیراً وَ نَهَاهُم تَحذِیراً وَ کَلّفَ یَسِیراً وَ لَم یُکَلّف عَسِیراً وَ أَعطَی عَلَی القَلِیلِ کَثِیراً وَ لَم یُعصَ مَغلُوباً وَ لَم یُطَع مُکرِهاً وَ لَم یُرسِلِ الأَنبِیَاءَ لَعِباً وَ لَم یُنزِلِ الکُتُبَ لِلعِبَادِ عَبَثاً وَ لَا خَلَقَ السّمَاوَاتِ وَ الأَرضَ وَ مَا بَینَهُمَا بَاطِلًاذلِکَ ظَنّ الّذِینَ کَفَرُوا فَوَیلٌ لِلّذِینَ کَفَرُوا مِنَ النّارِ
💠هنگامی که کسی از او پرسید آیا رفتن ما به شام، قضا و قدر خداوند است، پاسخی دراز فرمود که گزیده اش چنین است:
وای بر تو، گویا به قضای لازم و قدر حتمی گمان می بری! اگر چنین باشد دیگر ثواب و عقاب باطل شود و وعد و وعید ساقط گردد.
خداوند بندگانش را امر کرده با اختیار و نهی کرده تا بترسند. آنان را به آسان مکلف ساخته و به دشوار مکلّف نساخته. در برابر عمل اندک، پاداشهای بسیار داده است. نباید مغلوبش پندارند و نافرمانیش کنند و نباید از روی اکراه اطاعتش نمایند.
او پیامبران را به بازیچه نفرستاد و، بعبث، کتابهای آسمانی را نازل ننمود و آسمان و زمین را و آنچه میان آنهاست به باطل نیافریده. «این گمان کسانی است که کافر شده اند و وای بر کسانی که کافر شده اند از آتش.»
📙شرح#حکمت_78
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص83
🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟠راز سادگی کعبه در کلام امیرالمومنین علیه السلام
▫️وَ لَوْ کَانَ الاِْسَاسُ الْمَحْمُولُ عَلَيْهَا، وَ الاَْحْجَارُ الْمَرْفُوعُ بِهَا، بَيْنَ زُمُرُّدَة خَضْرَاءَ، وَ يَاقُوتَة حَمْرَاءَ، وَ نُور وَ ضِيَاء، لَخَفَّفَ ذلِکَ مُصَارَعَةَالشَّکِّ فِي الصُّدُورِ، وَ لَوَضَعَ مُجَاهَدَةَ إِبْلِيسَ عَنِ الْقُلُوبِ، وَ لَنَفَى مُعْتَلَجَ الرَّيْبِ مِنَ النَّاسِ
💠و اگر پى و بنيانى که خانه کعبه بر آن نهاده شده و سنگهايى که بناى آن را بالا برده از زمرد سبز و ياقوت سرخ همراه با نور و درخشش بود، سبب مى شد شک و ترديد در سينه ها کمتر رخنه مى کرد و نيازى براى تلاش ابليس جهت سيطره بر قلوب نبود و وسوسه هاى پنهانى از مردم منتفى مى شد»
📘#خطبه_192
🎤استادمحمدعلی انصاری
⏱زمان: ۴:۵۴ حجم: ۲۱.۷ MB
🔶 @Nahj_Et
حکمت 98 نهج البلاغه.mp3
3.32M
🌸🍃🌸🍃
🍃
📚شرح و تفسیر #حکمت_98 (کلمات قصار)
⏮استاد حجت الاسلام والمسلمین #محمدی_شاهرودی کارشناس برنامه های اعتقادی و معارف اسلامی
🎤بیان شیوا و روان و ساده
⏱دقایقی کوتاه در محضر نهج البلاغه
🔶 @Nahj_Et
❣امیرالمومنین علیهالسلام مى فرماید:
✨الطَّامِعُ في وَثَاقِ الذُّلِّ
💠«طمع كار در بند ذلت گرفتار است»
✍همان گونه كه پيش از اين نيز اشاره شد طمع معمولا به معناى علاقه شديد به چيزى است كه فوق استحقاق انسان و غالباً به دست ديگران است شخص طمع كار براى به دست آوردن آن بايد در مقابل اين و آن خضوع كند و طناب ذلت بر گردن خويش نهد، شايد به مقصود برسد و شايد هم نرسد.
✔️ به تعبير ديگر طمع ريسمانى نامرئى است كه انسان بر گردن خود مى نهد و سر آن را به دست كسى كه از او طمع دارد مى سپارد و همچون برده يا حيوانى در اختيار او قرار مى گيرد. نقطه مقابل طمع قناعت است كه انسان را از همگان بى نياز و عزت و كرامت او را حفظ مى كند. اضافه بر اين ها، اموال و مقامات و اشيايى كه مورد طمع طمعكاران است در بسيارى از موارد دست نيافتنى است، به همين دليل طمع كار براى رسيدن به آن عمرى دست و پا مى زند و چه بسا ناكام از دنيا برود در حالى كه سرمايه عمر خود را بيهوده از دست داده نه به مقامى در دنيا رسيده و نه در پيشگاه خدا منزلتى دارد.
📙#حکمت_226
🔶 @Nahj_Et
🍃قَالَ علیه السلام خُذِ الحِکمَةَ أَنّی کَانَت فَإِنّ الحِکمَةَ تَکُونُ فِی صَدرِ المُنَافِقِ فَتَلَجلَجُ فِی صَدرِهِ حَتّی تَخرُجَ فَتَسکُنَ إِلَی صَوَاحِبِهَا فِی صَدرِ المُؤمِنِ
🍃امام (علیه السلام) دستور داده است تا حکمت را در هر جا که باشد- هر چند از منافقان- بیاموزند، و کسانی را که شاید از فراگیری از بعضی موارد (از منالقان) نفرت دارند با قیاس مضمری وادار کرده است تا حکمت را هر جا بیابند فراگیرند، که صغرای قیاس جمله ی: فان الحکمه است. و با کلمه ی تلجلج و یا اختلاج بنا به دو روایتی که نقل شده، اشاره به بی ثباتی حکمت و مضطرب بودن حکمت در سینه ی منافق فرموده است، به این ترتیب که سینه ی منافق جای مناسب حکمت نیست و حکمت در آن جا ناآرام است تا به جای مناسب خود یعنی سینه ی مومن وارد شود و در سینه ی صاحبان اصلی که جای حکمتهاست، قرار گیرد، و کبرای مقدر آن نیز چنین است: و هر چه اینطور باشد بر مومن فراگرفتن آن و نهادن در جای مناسب و بیرون آوردن از جای نامناسب لازم و واجب است.
📙شرح#حکمت_79
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص84
🔶 @Nahj_Et
🍃🌹قَالَ علیه السلام الحِکمَةُ ضَالّةُ المُؤمِنِ فَخُذِ الحِکمَةَ وَ لَو مِن أَهلِ النّفَاقِ
🍃🌹(حکمت گم شده ی مومن است، پس حکمت را فراگیر هر چند که از شخص منافق باشد). کلمه ی ضاله (گم شده) را برای حکمت نسبت به مومن، از آن جهت استعاره آورده که حکمت خواسته ی مومن است و او در پی آن است، و می جویدش چنان که صاحب هر گم شده ای، گم شده ی خود را می جوید.
📙شرح#حکمت_80
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص85
🔶 @Nahj_Et
حکمت 99 نهج البلاغه.mp3
3.11M
🌸🍃🌸🍃
🍃
🌸
🍃
📚شرح و تفسیر #حکمت_99 (کلمات قصار)
⏮استاد حجت الاسلام والمسلمین #محمدی_شاهرودی کارشناس برنامه های اعتقادی و معارف اسلامی
🎤بیان شیوا و روان و ساده
⏱دقایقی کوتاه در محضر نهج البلاغه
🔶 @Nahj_Et
💠قَالَ علیه السلام قِیمَةُ کُلّ امر ِئٍ مَا یُحسِنُهُ
قال الرضی وهی الکلمة التی لاتصاب لها قیمة و لاتوزن بهاحکمة و لاتقرن إلیها کلمة
💠(ارزش هر کسی به چیزی است که آن را خوب می داند). هدف از این سخن، تشویق در حد اعلای آن به کسب کمالات نفسانی و فراگیری صنعتها و نظایر آنهاست. ارزش شخص، مقام وی در نظر ارباب خرد، و جایگاه او در دل آنان و شایسته بودن به تعظیم و بزرگداشت و یا تحقیر و ناقص شمردن اوست. بدیهی است که تمام اینها در گرو چیزی است که خوب می شمارد و کمالات نامبرده ای است که به دست آورده بنابراین پرازشترین و والاترین افراد در نزد مردم با کمالترین آنان، و فرومایه ترین آنها کسانی هستند که پست ترین حرفه و شغل را دارند، و تمام اینها برحسب ارزشی است که عقل مردم برای کمالات و لوازم کمالات قائلند.
📙شرح#حکمت_81
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص86
🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠🔹قَالَ علیه السلام أُوصِیکُم بِخَمسٍ لَو ضَرَبتُم إِلَیهَا آبَاطَ الإِبِلِ لَکَانَت لِذَلِکَ أَهلًا لَا یَرجُوَنّ أَحَدٌ مِنکُم إِلّا رَبّهُ وَ لَا یَخَافَنّ إِلّا ذَنبَهُ وَ لَا یَستَحِیَنّ أَحَدٌ مِنکُم إِذَا سُئِلَ عَمّا لَا یَعلَمُ أَن یَقُولَ لَا أَعلَمُ وَ لَا یَستَحِیَنّ أَحَدٌ إِذَا لَم یَعلَمِ الشیّ ءَ أَن یَتَعَلّمَهُ وَ عَلَیکُم بِالصّبرِ فَإِنّ الصّبرَ مِنَ الإِیمَانِ کَالرّأسِ مِنَ الجَسَدِ وَ لَا خَیرَ فِی جَسَدٍ لَا رَأسَ مَعَهُ وَ لَا فِی إِیمَانٍ لَا صَبرَ مَعَهُ
💠🔹شما را به پنج چیز سفارش می کنم، که اگر برای به دست آوردن آنها به زیر بغل شتران با زانو بزنید، سزاوار است: کسی از شما به کسی جز به پروردگارش امید نبندد. از چیزی نترسد مگر از گناه خود. و شرم نکند از کسی به گفتن نمی دانم، وقتی چیزی را از او بپرسند که نمی داند و شرم نکند از کسی به آموختن چیزی که آن را نمی داند. و بر شما باد گرویدن به شکیبایی زیرا شکیبایی نسبت به ایمان، همچون سر است، نسبت به بدن، و خیری در آن بدن نیست که سر نداشته باشد، چنان که در ایمان بدون صبر نیست). امام (علیه السلام) آباط الابل (زیر بغل شتران) را کنایه آورده است از مسافرت در جستجوی آن چیزها توضیح آن که شترسوار با زانوهایش به بغل شتر می زند. اما آن پنج چیز عبارتند از: 1- امید داشتن تنها به خدا و نه به جز او. از جمله لوازم این کار اخلاص در عمل برای خدا و پیوسته مطیع فرمان او بودن است. 2- از چیزی جز گنان خود نباید بترسید. توضیح آن که ترسناکترین چیز، کیفر خداوندی است و چون این کیفر در اثر گناه به بنده ی خدا می رسد، بنابراین سزاوارتر آن است که از گناه بترسیم، نه از چیز دیگر و این سخن دعوت به دوری از گناه است با یادآوری ترس از آن. 3- شرم نداشتن از آن که چون چیزی را نمی داند، بگوید، نمی دانم. زیرا شرم از گفتن چنین سخنی باعث سخن گفتن از روی نادانی است، و این هم گمراهی و نادانی است که گمراه ساختن و نادان کردن دیگری را در پی دارد، و باعث هلاکت اخروی است. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: (هر کس ندانسته فتوا دهد، فرشتگان آسمان و زمین او را لعنت کنند) و گاهی باعث هلاکت در دنیا نیز می گردد.
ادامه دارد.....
📙شرح#حکمت_82
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص87
🔶 @Nahj_Et
💠قَالَ علیه السلام أُوصِیکُم بِخَمسٍ لَو ضَرَبتُم إِلَیهَا آبَاطَ الإِبِلِ لَکَانَت لِذَلِکَ أَهلًا لَا یَرجُوَنّ أَحَدٌ مِنکُم إِلّا رَبّهُ وَ لَا یَخَافَنّ إِلّا ذَنبَهُ وَ لَا یَستَحِیَنّ أَحَدٌ مِنکُم إِذَا سُئِلَ عَمّا لَا یَعلَمُ أَن یَقُولَ لَا أَعلَمُ وَ لَا یَستَحِیَنّ أَحَدٌ إِذَا لَم یَعلَمِ الشیّ ءَ أَن یَتَعَلّمَهُ وَ عَلَیکُم بِالصّبرِ فَإِنّ الصّبرَ مِنَ الإِیمَانِ کَالرّأسِ مِنَ الجَسَدِ وَ لَا خَیرَ فِی جَسَدٍ لَا رَأسَ مَعَهُ وَ لَا فِی إِیمَانٍ لَا صَبرَ مَعَهُ
💠4- شرم نداشتن از آموختن چیزی که آن را نمی داند، از آن رو که شرم داشتن نادان از فراگیری باعث باقی ماندن او در حالت نادانی و کاستی و هلاک، و هلاکت اخروی است. 5- فضیلت شکیبایی، و امر به داشتن صبر و شکیبایی، زیرا هیچ فضیلتی بدون صبر ممکن نیست، و کمترین مرحله ی آن استقامت در راه فراهم آوردن فضیلتها و بعد پایدار داشتن آنها و همچنین از دست ندادن آنهاست، از این روست که صبر را نسبت به ایمان تشبیه به سر نسبت به تن نموده است، به دلیل آن که ایمان بدون صبر ممکن نیست. آنگاه تشبیه و مناسبت بین آن دو را با این بیان مورد تاکید قرار داده است که: در آن بدنی که سر نداشته باشد خیری نیست.
📙شرح#حکمت_82
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص87
🔶 @Nahj_Et
🌟قَالَ علیه السلام لِرَجُلٍ أَفرَطَ فِی الثّنَاءِ عَلَیهِ وَ کَانَ لَهُ مُتّهِماً أَنَا دُونَ مَا تَقُولُ وَ فَوقَ مَا فِی نَفسِکَ
🌟امام (علیه السلام) به کسی که در ستایش آن بزرگوار افراط می کرد، در حالی که به بی اعتقادی نسبت به آن حضرت متهم بود، فرمود: (من کمتر از آنم که می گویی و برتر از آنم که در باطن می پنداری). عبارت: من کمتر از آنم که می گویی پاسخ زیاده روی آن مرد در ستایش آن بزرگوار است، و عبارت: و برتر از آنم که در باطن می پنداری پاسخ به آن مطلب باطن اوست که امام (علیه السلام) را به نداشتن فضیلت متهم می کرد.
📙شرح#حکمت_83
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص88
🔶 @Nahj_Et
🍃حضرت علی (ع) :
🌹یاد مرگ ، انسان را از فرورفتن در دام دنیای نکوهیده باز می دارد و سرکشی آدمی را مهار هرکه مرگ را یاد کند ، آرزو ( ی دنیایی ) را فراموش کند . اگر آدمی خود را رفتنی بداند و فرصت را کوتاه ببیند و به حسابرسی یقین بیابد ، خود را آماده می سازد و از این مهلت داده شده به درستی و نیکویی بهره می گیرد و در انجام دادن کارهای نیک شتاب می ورزد و جز خیر را برنمی گزیند؛ و از این رو یاد مرگ و ذکر معاد بالاترین ذکرهاس
📚نهج البلاغه#حکمت_280
🔶 @Nahj_Et