eitaa logo
نهج البلاغه
38هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
2.5هزار ویدیو
58 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼حل يك معادله ریاضی توسط امیر المومنین علی(ع) 🔸گویند شخصی در حال مرگ بود و قبل از مرگش او وصیت کرد: من 17 شتر و 3 فرزند دارم شتران مرا طوری تقسیم کنید که بزرگترین فرزندم نصف آنها را و فرزند دومم یک سوم آنها را و فرزند کوچکم یک نهم مجموع شتران را به ارث ببرند. وقتی که بستگانش بعد از مرگ او این وصیت نامه را مطالعه کردند متحیر شدند و به یکدیگر گفتند ما چطور می توانیم این 17 شتر را به این ترتیب تقسیم کنیم؟ و بعد از فکر کردن زیاد به این نتیجه رسیدند که تنها یک مرد در جزیرة العرب می تواند به آنها کمک کند؛ بنابراین آنها به نزد امام علی رفتند تا مشکل خود را مطرح کنند حضرت علی ((ع))فرمود: رضایت می دهید که من شترم را به شتران شما اضافه کنم آنگاه تقسیم بنمایم. گفتند: چگونه رضایت نمی دهیم پس شتر خویش را به شتران اضافه نمود و به فرزند بزرگ که سهمش نصف شتران بود، نه شتر داد، به فرزند دوم که سهمش ثلث شتران بود شش شتر داد و به فرزند سوم که سهم او یک نهم بود دو شتر داد و در آخر یک شتر باقی ماند که همان شتر حضرت بود. 👈یعنی چی شد؟هر کس به سهم خودش رسید و شتر حضرت دوباره به خودش،جل الخالق 📚از بیانات دکتر رفیعی 🔶 @Nahj_Et
💠🔹قَالَ علیه السلام مَن لَم یُنجِهِ الصّبرُ أَهلَکَهُ الجَزَعُ 💠🔹(هر کس را پایداری نجات نداد، بی تابی او را از پای درآورد). گاهی مصیبت بزرگ، باعث بی تابی کشنده است و در چنین حالتی برای انسان به جای بی تابی، پایداری و شکیبایی لازم است تا از هلاکت نجات یابد و تقدیر عبارت چنین است: هر کس بر مصیبت صبر نکند تا نجات یابد، پس بی تابی می کند و هلاک می شود. و احتمال دارد که مقصود امام (علیه السلام) هلاکت اخروی باشد: یعنی کسی را که فضیلت صبر نجات ندهد، صفت ناپسند بی تابی از پا درآورد و این عبارت برای برحذر داشتن از بی تابی و واداشتن بر صبر و پایداری است. 📙شرح حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص193 🔶 @Nahj_Et
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃🍁🍃🍁 ✍️چه چیز هایی توش _آخرت انسان ها می شود؟ 💎امام علی (ع): 👈«آگاه باش که راهی سخت و دراز در پیش داری که توفیق شما در پیمودن این راه در گرو آن است که به شایستگی بکوشی و تا می توانی توشه برگیری و بار گناه خود را سبک گردانی که سنگینی آن در این راه دشوار، رنج آور است . پیشاپیش تا می توانی به آن سرای توشه بفرست . مستمندان را یاری رسان تا بدین وسیله توشه ای بر دوش آنان بگذاری که روز قیامت به تو باز گردانند تا می توانی انفاق کن و برگ عیشی به گور خویش بفرست . اگر از تو وام خواهند غنیمت بشمار که اگر به وامی دست کسی را بگیری در روزهای سخت آن دنیا، دست تو را بگیرند . بدان که در پیش روی تو گردنه های صعب العبور وجود دارد که تا می توانی باید سبک بار بوده و توشه راه داشته باشی» 📚نهج البلاغه، نامه ۳۱، بند ۹ 🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚫با نعمتهايش او را معصيت مكن❗️ 📿أَقَلُّ مَا يَلْزَمُكُمْ لِلّهِ أَلاَّ تَسْتَعِينُوا بِنِعَمِهِ عَلَى مَعَاصِيهِ 🔮انسان در برابر نعمتهايى كه خداوند به وى داده كمترين وظيفه اش اين است كه نعمتهايش را وسيله معصيت او قرار ندهد»؛ ✍نافرمانى مولا هميشه زشت است، ولى زشت ترين حالات نافرمانى و عصيان اين است كه انسان نعمتهاى او را وسيله نافرمانى وى قرار دهد. پيام ديگرى كه اين گفتار حكيمانه دارد اين است كه انسان هر گناهى كه مى كند به يقين با استفاده از يكى از نعمتهاى الهى است؛ چشم، گوش، دست، پا، فكر، قدرت و مواهب ديگر همه نعمتهاى پروردگارند و انسان بدون استفاده از اينها نمى تواند كار خلافى انجام دهد، بنابراين مفهوم كلام اين مى شود كه انسان منصف نبايد هيچ گناهى كند، زيرا هر گناهى مرتكب شود با استفاده از يكى از نعمتهاى خداست و اين كار بسيار شرم آور است. 📙 🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایشون همون مسیحی معروف( جرج جرداق ) هستن که درباره امام علی علیه السلام کتاب نوشتن😍 واقعا مجنون نهج البلاغه شده این مرد✨ 🔶 @Nahj_Et
💫🌟قَالَ علیه السلام وَا عَجَبَاه أَ تَکُونُ الخِلَافَةُ بِالصّحَابَةِ وَ القَرَابَةِ 💫🌟شگفتا! آیا خلافت به صحابی بودن و خویشاوندی (با پیامبر (صلی الله علیه و آله)) بستگی دارد). سیدرضی می گوید: از آن حضرت شعری در این باره نقل کرده اند: اگر تو به سبب شورا زمام امر مردم را به دست گرفتی پس این چگونه شورایی بوده است که مشورت کنندگان در آن حضور نداشتند؟ و اگر به خویشاوندی بر مخالفان آنان پیروز شدی، دیگری (علی (علیه السلام) به پیامبر (صلی الله علیه و آله) سزاوارتر و با او خویشاوندتر است.) این سخن از امام (علیه السلام) پس از بیعت مردم با عثمان نقل شده است، و این عبارت پاسخنامه ی سخنی است که امام (علیه السلام) راجع به استحقاق عثمان برای خلافت- یکبار به دلیل شورا و بار دیگر به دلیل این که او از اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله) است، شنیده بود. توضیح مطلب آن است که شایستگی برای خلافت یا به دلیل شورا و یا به سبب همدمی با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و یا با خویشاوندی با آن بزرگوار است. پس اگر به دلیل اول باشد چگونه عثمان می تواند زمام امور مردم را به خاطر شورایی در دست بگیرد که بیشتر مردم سزاوار مشورت در آن حاضر نبوده اند؟ و این همان معنی است که با عبارت: فان کنت بالشوری اشاره فرموده است، و اگر به دلیل دوم باشد چگونه عثمان زمام امر مردم را به دلیل همراهی با پیامبر (صلی الله علیه و آله) با وجود کسی که هم مصاحبت کامل و هم خویشاوندی با پیامبر (صلی الله علیه و آله) داشته است، به دست گرفته است؟ بلکه چنین کسی سزاوارتر است. و اگر به دلیل سوم بوده است باز هم دیگری از او سزاوارتر و نزدیکتر به پیامبر است. و در هر دو مورد مقصود، خود آن بزرگوار است و عبارت فکیف هذا، یعنی چگونه به این دلایل زمام امور را به دست گرفته است؟! 📙شرح حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص194 🔶 @Nahj_Et
حکمت 142 نهج البلاغه.mp3
1.03M
🌸🍃🌸🍃 🍃 📚شرح و تفسیر (کلمات قصار) ⏮استاد حجت الاسلام والمسلمین کارشناس برنامه های اعتقادی و معارف اسلامی 🎤بیان شیوا و روان و ساده ⏱دقایقی کوتاه در محضر نهج البلاغه 🔶 @Nahj_Et
🌱🌼 (انسان در دنیا هدف تیرهای مرگ است، غارت شده ای که درد و بلاها به جانب او شتابانند با هر آشامیدنش گلوگیر کردنی و با هر لقمه ای غمهایی همراه است. هیچ کس به نعمتی نمی رسد مگر به قیمت جدا شدن از نعمت دیگری و روزی از عمر خود را استقبال نمی کند مگر با جدا شدن از روزی دیگر از عمر خود، پس ما خود به مردنها کمک می کنیم و نفوس ما در معرض نابودیهاست، پس از کجا ما به جاودانگی امیدوار باشیم در صورتی که این شب و روز برای کسی حرمت قائل نشدند مگر این که زود از آن حالت به ویران کردن ساخته ها و پر کردن جمع آورده های خود پرداختند). این فصل خوبی از پند و موعظه است و مشتمل بر هشت جمله می باشد. 1- کلمه ی غرض را از آن رو برای انسان استعاره آورده است که خود انسان مقدمات مرگ و مردنها و وسایل آن را از قبیل بیماریها و عوارض کشنده، فراهم می آود. و صفت تیراندازی را برای این عمل انسان از آن جهت آورده است که گویی مرگها خود تیر بلاها را می اندازند. 2- کلمه ی نهب را به جای منهوب (غارت شده) از آن جهت استعاره آوده که مصیبتها به سرعت آدمی را فرامی گیرند.. ادامه دارد..... 📙شرح حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص195 🔶 @Nahj_Et
💠قَالَ علیه السلام یَا ابنَ آدَمَ مَا کَسَبتَ فَوقَ قُوتِکَ فَأَنتَ فِیهِ خَازِنٌ لِغَیرِکَ 💠(ای پسر آدم در آنچه بیش از روزی است کسب کنی، ذخیره دار دیگران هستی). زیرا زیاده بر قوت کسب کردن، اما به مقدار نیاز صرف کردن و اندوختن مازاد بر آن، نه تنها سودی به حال شخص ندارد بلکه برای اندوخته کننده زیان دارد. زیرا ناگزیر باید از اندوخته ی خود جدا شود، و آنها به دست وارث و دیگران می افتد، پس در این صورت او به منزله خزانه داری است، از این رو کلمه ی خازن را برای وی استعاره آورده است و این عبارت به منظور پرهیز دادن از بخل ورزیدن نسبت به زیادی ثروت از مقدار حاجت است 📙شرح حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص196 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
🌱🌼 (انسان در دنیا هدف تیرهای مرگ است، غارت شده ای که درد و بلاها به جانب او شتابانند با هر آشامیدنش
🍃ادامه شرح حکمت ۱۹۱ 🍃🌹درهم شکستن لذایذ دنیا به وسیله ی رویدادها و بیماریهایی که با آنها آمیخته و مخلوط می شود. 4- بنده ای به نعمتی نمی رسد مگر با از دست دادن نعمتی دیگر زیرا نعمت درست همان لذت است و هر وسیله ای که باعث لذت شود، خود نمی تواند نعمت باشد. و بدیهی است که نفس آدمی ممکن نیست که در دنیا در یک زمان از دو لذت برخوردار شود، بلکه تا از لذت نخست فارغ نشود و به لذت جدید توجه نکند، این لذت را درک نمی کند. 5- با روزی از عمر خود روبرو نمی شود، مگر این که از روز دیگر عمرش جدا بشود، زیرا طبیعت زمان گذشت و سیلان است. 6- ما خود، به مرگهایمان کمک می کنیم، از آن رو که هر دمی و حرکتی از آدمی باعث نزدیک شدن او به مرگ است گویی او خود به طرف مرگش می شتابد و به آن کمک می کند. 7- جانهای ما در معرض نابودیهاست، کلمه ی (نصب) به معنی (منصوب) مانند غرض که به معنی مغروض (مصدر به معنی مفعول) است. 8- استفهام در مورد جاودانگی، استفهام انکاری است، انکار وجود بقاء با وجود زمان که روشش آن است که چیزی را بالا نمی برد، و هیچ پراکنده ای را جمع نمی کند، مگر این که بر خرابی آن ساخته و پراکندن آن جمع، دوباره اقدام فوری می کند، یعنی برای حالت دوم نیز مثل اولی زمینه ساز است. 📙شرح حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص195 🔶 @Nahj_Et
حکمت 143 نهج البلاغه.mp3
1.84M
🌸🍃🌸🍃 🍃 📚شرح و تفسیر (کلمات قصار) ⏮استاد حجت الاسلام والمسلمین کارشناس برنامه های اعتقادی و معارف اسلامی 🎤بیان شیوا و روان و ساده ⏱دقایقی کوتاه در محضر نهج البلاغه 🔶 @Nahj_Et
🌱🌺قَالَ علیه السلام إِنّ لِلقُلُوبِ شَهوَةً وَ إِقبَالًا وَ إِدبَاراً فَأتُوهَا مِن قِبَلِ شَهوَتِهَا وَ إِقبَالِهَا فَإِنّ القَلبَ إِذَا أُکرِهَ عمَیِ َ 🌱🌺(دلهای انسانی، خواسته ها و اقبال و ادباری دارد، پس آنها را از راه خواسته ها و اقبالشان وادار به کاری بکنید، زیرا گر دل را به زور وادار کنند، پذیرا نخواهند بود). مقصود امام (علیه السلام) از اقبال مایل بودن و از ادبار بی میلی به دلیل افسردگی و امثال آن است. امام (علیه السلام) دستور داده است تا نفوس را در راه شایسته از نظر فکر و اندیشه به کار ببرند و موقع تمایل و علاقه به کاری از آنها استفاده کنند، زیرا این استفاده به موقع باعث نشاط قوای نفسانی و کمک و همکاری با نفس می گردد. و از واداشتن نفوس بر کاری با نفرت و بی میلی از آن به وسیله ی قیاس مضمری نهی کرده است که صغرای آن جمله ی فان القلب اذا اکره عمی، است. یعنی وادار ساختن نفس به اندیشه درباره ی چیزی، موقعی که به دلیل خستگی یا ناتوانی و امثال آن، نفرت از آن دارد، باعث فزونی ناراحتی و نفرت می گردد، و در برابرش مانعی از وهم و خیال به وجود می آید نمی گذارد آنچه را که اندیشیده است و باید درک کند، دریابد، هر چند که واضح و روشن باشد گویی کور است. و از این رو صفت اعمی را برای نفس استعاره آورده است. اما کبرای مقدر آن نیز چنین است: و هر که نابینائی اش به دلیل اجبار بر کاری باشد مجبور ساختنش روا نیست. 📙شرح حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص197 🔶 @Nahj_Et
۲۲۸ 📌قسمت سوم ▫️وَ مَنْ أَتَى غَنِیّاً فَتَوَاضَعَ لَهُ لِغِنَاهُ ذَهَبَ ثُلُثَا دِینِهِ 💠کسى که در برابر ثروتمندى به علّت ثروتش تواضع کند، دو سوم دین خود را از دست داده است. ✍در این که چگونه تواضع کردن در برابر ثروتمندى براى غناى او سبب مى شود که دو سوم دین انسان بر باد رود، توجیهات فراوانى از سوى شارحان نهج البلاغه ذکر شده است از جمله: همان گونه که در حکمت 227 گذشت، ایمان داراى سه رکن است: معرفت قلبى، اقرار زبانى و عمل به ارکان دین; کسى که در برابر چنین ثروتمندى خضوع مى کند در واقع اقرار زبانى به توحید را با کلمات تملق آمیزش در هم شکسته و همچنین خضوعى که باید در برابر ذات پاک پروردگار داشته باشد به وسیله خضوع در مقابل این ثروتمند، به شرک آلوده کرده است، بنابراین دو رکن از ارکان ایمان را بر باد داده، هرچند ایمان قلبى او محفوظ مانده باشد. 🔹 آنجا که فروتنى در مقابل ثروتمند براى ثروتش موجب علاقه زیاد به دنیا و خارج شدن از فضیلت عفت مى شود و همچنین سبب بیرون رفتن از دایره حکمت و دانش است که باید هر چیز را به جاى خود بگذارد به این ترتیب دو رکن از ارکان سه گانه فضلیت و ذلیلانه از بین مى رود، بنابراین هر سه رکن فضیلت ✔️به هر حال شک نیست که تواضع در برابر ثروتمندان براى ثروتشان هم موجب ذلت تواضع کننده است و هم طغیان ثروتمندى که به او تواضع شده تا آنجا که گویى خود را روزى رسان مى داند و دیگران را روزى خوار خودش و متأسفانه این رذیله اخلاقى در افراد بسیارى دیده مى شود; اما در هر حال نباید احترام ثروتمندان مؤمن و صالح را به سبب خدماتشان به نیازمندان و جامعه اسلامى را مصداق این حدیث دانست; آن در واقع فضیلتى است و اداى حقى. 🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌹کَانَ علیه السلام یَقُولُ مَتَی أشَفیِ غیَظیِ إِذَا غَضِبتُ ؟ أَ حِینَ أَعجِزُ عَنِ الِانتِقَامِ فَیُقَالُ لِی لَو صَبَرتَ أَم حِینَ أَقدِرُ عَلَیهِ فَیُقَالُ لِی لَو عَفَوتَ 🍃🌹(کی می توانم خشم خود را فرو نشانم، آنگاه که خشم مرا فراگیرد؟ موقعی که از انتقام ناتوان باشم و به من بگویند اگر ایستادگی می کردی؟ و یا وقتی که قادر بر انتقام گرفتن باشم و به من بگویند اگر گذشت می کردی). استفهام امام (علیه السلام) از وقت امکان فرو نشاندن خشم، استفهام انکاری است، زیرا آن حضرت درصدد برحذر داشتن از صفت ناپسند خشم است و با عبارت احین … ؟ از آن حالت برحذر داشته است. توضیح آن که فرو خوردن خشم یا هنگام ناتوانی از انتقام است و به هنگام توانمندی و فرو نشاندن خشم در مورد اول، روا نیست، زیرا با دشنام و بدگویی و بی آبرویی و مانند آن همراه است و آن باعث سرزنش و عیبجویی مردم است و گفتار آنان درباره ی گرایش به فضیلت صبر بدین عبارت که: اگر صبر می کردی بهتر بود. و در مورد دوم نیز به این دلیل روا نیست که شروع به مجازات طرف باعث سرزنش مردم به خاطر انحراف از فضیلت بخشش است که بهتر از انتقام می باشد و همچنین گفته مردم در این باره: که اگر گذشت می کردی برای تو بهتر بود 📙شرح حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص198 🔶 @Nahj_Et
🔹وَ قَالَ علیه السلام لَم یَذهَب مِن مَالِکَ مَا وَعَظَکَ 🔹آنچه از مال تو باعث پند تو گردد، از بین نرفته است). یعنی، آن مقدار از مال تو که در راه آزمایش الهی و گرفتاری آن از بین برود اما با رفتن آن، در تو پندی حاصل شود، آن را مال از دست رفته به حساب نیاور، بلکه به دلیل بقای سود و نفعش و ارزش نتیجه اش یعنی موعظه و پند، گویی مال باقی است. 📙شرح حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص200 🔶 @Nahj_Et
حکمت 144 نهج البلاغه.mp3
3.83M
🌸🍃🌸🍃 🍃 📚شرح و تفسیر (کلمات قصار) ⏮استاد_حجت الاسلام والمسلمین کارشناس برنامه های اعتقادی و معارف اسلامی 🎤بیان شیوا و روان و ساده ⏱دقایقی کوتاه در محضر نهج البلاغه 🔶 @Nahj_Et
💠وَ قَالَ علیه السلام وَ قَد مَرّ بِقَذَرٍ عَلَی مَزبَلَةٍ هَذَا مَا بَخِلَ بِهِ البَاخِلُونَ وَ روُیِ َ فِی خَبَرٍ آخَرَ أَنّهُ قَالَ هَذَا مَا کُنتُم تَتَنَافَسُونَ فِیهِ بِالأَمسِ 💠امام (علیه السلام) وقتی که به کثافتی که در مزبله ای بود گذر کرد- فرمود: (این است آنچه بخیلان بدان بخل می ورزیدند). و در روایت دیگری آمده است که آن بزرگوار فرمود: هذا ما کنتم تتنافسون فیه بالامس. (این است آنچه شما دیروز (برای به دست آوردنش) بر هم سبقت می جستید). بدین وسیله اشاره به پلیدی کرده است، زیرا آنچه بخیلان بدان بخل ورزند و مردم به خاطر آن رقابت و تلاش کنند یعنی مال و غذا همان پلیدی است، 📙شرح حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص199 🔶 @Nahj_Et
📿وَرُبَّ سَاع فِيمَا يَضُرُّهُ 🟡بسيارند کسانى که بر زيان خود تلاش مى کنند ✍اشاره به اينکه سعى و تلاش بايد روى حساب باشد. به بيان ديگر، تلاش بايد با تدبير توأم گردد. نکند انسان با دست خويش ريشه خود را قطع کند که اين بدترين نوع مصيبت است. 📘 🔶 @Nahj_Et
🍃🌺قَالَ علیه السلام إِنّ هَذِهِ القُلُوبَ تَمَلّ کَمَا تَمَلّ الأَبدَانُ فَابتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الحِکمَةِ 🍃🌺همانا این دلها ملول می شود، همچنان که تنها ملول می شود، پس طلب کنید برای آن سخنان حکمت آمیز تازه را.» این سخن از سخنان مکرر در نهج البلاغه است و ما در گذشته گفتار آن حضرت را تفسیر کردیم و گفتیم مقصود این است که آدمی همه وقت خویش را صرف مباحثات عقلی و کلامی نکند، بلکه گاهی هم به مباحث اخلاقی و خوی و سرشت بپردازد که نیاز به اندیشه بسیار و رنج نفسی نیست. در مورد شوخی و مزاح هم گفتیم که بسیاری از دانشمندان و حکیمان در حد اعتدال شوخ بوده اند و زیاده روی در شوخی آدمی را به سبکی می کشاند. و چه نیکو سروده شاعری که گفته است: طبع خود را که با مسائل جدی به زحمت افتاده است دریاب، و با اندکی شوخی آن را علاج کن و سیراب گردان، ولی هرگاه چنین می کنی به اندازه نمکی باشد که در خوراک ریخته می شود. 📙شرح حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص201 🔶 @Nahj_Et
🍃🌹قَالَ علیه السلام لَمّا سَمِعَ قَولَ الخَوَارِجِ لَا حُکمَ إِلّا لِلّهِ کَلِمَةُ حَقّ یُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ 🍃🌹موقعی که حضرت یعقوب فرزندان خود را بسوی مصر اعزام داشت به آنان گفت برای مصون بودن از چشم زخم از یک دروازه وارد نشوید. شما ظاهر را رعایت کنید ولی من خواسته خدا را نمی دانم. حکم، قضاوت و قدرت مخصوص خداست. یعقوب برای اینکه به فرزندانش بفهماند که نباید از خواسته خدا غافل بود گفت: حکم مخصوص خداست. آنگاه که علی (علیه السلام) در داستان صفین ناگزیر شد قضاوت و حکم ابوموسی اشعری و عمرو بن عاص را بپذیرد وقتی نتیجه قضاوت به ضرر علی (علیه السلام) درآمد آنانکه مخالف قضاوت ابوموسی و عمرو بن عاص بودند و به طرفداران این انتخاب که امام (علیه السلام) را تحت فشار قرار داده بودند که انتخاب را بپذیر به اعتراض برخاستند. موافقین و مخالفین قضاوت به جان یکدیگر افتادند در نتیجه جبهه جدیدی به وجود آمد بنام خوارج و شعارشان این کلمه بود: (لا حکم الالله): قضاوت و حکومت مخصوص خداست. همان جمله ای که حضرت یعقوب به فرزندانش به خدا توجه کنند ولی مخالفین علی (علیه السلام) با این شعار، می خواستند آن حضرت را محکوم کنند که قبول قضاوت (که از روی ناچاری بوده) خلاف شرع بوده و علی (علیه السلام) (العیاذ بالله) کافر شده است. امام علی (علیه السلام) شعار آنها را که شنید فرمود: (مطلب حقی است (که یعقوب در مورد خود صحیح فرمود) ولی اینان برای مقصد باطل به کار می برند و می گویند تمام قضاوتها و قبول آن باطل است چون حکم مخصوص خداست در صورتی که حکم مخصوص خدا نیست بشر هم اراده دارد. 📙شرح حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص202 🔶 @Nahj_Et
💬 | متن پیام: سلام شعری در مدح حضرت علی علیه السلام سروده خودم سلام علیکم لطف کنید شعر را با همین لینک ناشناس همراه با اسمتون بفرستید اگر مناسب بود حتما در کانال قرار میدهیم 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌱شرح حکمت 199 🌱🌼امام (علیه السلام) درباره ی اوباش فرمود: مهنه: پیشه و صنعت- بقیه مطالب واضح است، (آنان افرادی هسند که اگر جمع شوند غلبه یابند، و چون پراکنده شوند، شناخته نمی شوند). بعضی گفته اند که امام (علیه السلام) فرمود: آنان کسانی هستند که اگر جمع شوند زیانبخشند و هرگاه پراکنده باشند، سودمندند گفتند: زیان اجتماعشان را می دانیم اما سود پراکنده بودنشان چیست؟ فرمود: پیشه وران سر کارشان برمی گردند و مردم از آنها بهره مند می شوند، چنان که بنا، سر ساختمان و بافنده به کارگاه، و نانوا به مغازه ی نانوایی برمی گردد. 📙شرح حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص203 🔶 @Nahj_Et