💠🔹امام عليه السلام در اين كلام حكيمانه به واقعيتى اشاره مىكند كه كاملاً منطقى است، مىفرمايد: «مردم، فرزندان دنيا هستند و كسى را نمىتوان به سبب محبت به مادرش سرزنش كرد»؛ (النَّاسُ أَبْنَاءُ الدُّنْيَا، وَ لَا يُلامُ الرَّجُلُ عَلَى حُبِّ أُمِّهِ) . تشبيه دنيا به مادر به سبب آن است كه همه چيز ما از اين آب و خاك آفريده شده و در دامان اين جهان متولد شده و در آن پرورش يافتهايم، بنابراين دنيا را تشبيه به مادر كردن كاملاً مناسب است و تعبير وطن به مادر كه بسيار رايج است نيز در واقع ناظر به همين معناست كه ما وقتى در كشورى متولد شده و در فضاى آن پرورش يافتهايم، آن كشور به منزلۀ مادر ماست و علاقه داشتن به مادر امرى طبيعى است، بنابراين، هم علاقۀ به وطن و هم علاقۀ به دنيا امرى طبيعى است و جاى تعجب نيست
#حکمت_303
🔶 @Nahj_Et
💠صلوات خاصه امام هادی علیه السلام
🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَصِيِّ الْأَوْصِيَاءِ وَ إِمَامِ الْأَتْقِيَاءِ وَ خَلَفِ أَئِمَّةِ الدِّينِ وَ الْحُجَّةِ عَلَى الْخَلائِقِ أَجْمَعِينَ اللَّهُمَّ كَمَا جَعَلْتَهُ نُورا يَسْتَضِيءُ بِهِ الْمُؤْمِنُونَ فَبَشَّرَ بِالْجَزِيلِ مِنْ ثَوَابِكَ وَ أَنْذَرَ بِالْأَلِيمِ مِنْ عِقَابِكَ وَ حَذَّرَ بَأْسَكَ وَ ذَكَّرَ بِآيَاتِكَ وَ أَحَلَّ حَلالَكَ وَ حَرَّمَ حَرَامَكَ وَ بَيَّنَ شَرَائِعَكَ وَ فَرَائِضَكَ وَ حَضَّ عَلَى عِبَادَتِكَ وَ أَمَرَ بِطَاعَتِكَ وَ نَهَى عَنْ مَعْصِيَتِكَ فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ وَ ذُرِّيَّةِ أَنْبِيَائِكَ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ.
🌸خدايا درود فرست بر على بن محمد،جانشين اوصيا،و پيشواى پرهيزگاران،و يادگار امامان دين،و حجّت بر همه آفريدگان.خدايا چنانكه او را نورى قرار دادى،كه مؤمنان به وسيله او روشنى جويند،پس به پاداش شايانت مژده داد،و به كيفر دردناكت بيم داد،و از صولتت برحذر داشت،و آياتت را به ياد مردم انداخت،و حلالت را حلال و حرامت را حرام كرد،و قوانين و واجباتت را بيان فرمود،و مردم را به بندگىات ترغيب نمود و به طاعتت فرمان داد،و از نافرمانىات بازداشت،پس بر او درود فرست،برترين درودى كه بر يكى از اوليايت،و نسل پيامبرانت فرستادى،اى معبود جهانيان
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين جملۀ كوتاه و پر معنا مىفرمايد: «چه شكننده است خواب براى تصميمهايى كه (انسان) در روز مىگيرد»؛ (مَا أَنْقَضَ النَّوْمَ لِعَزَائِمِ الْيَوْمِ). هدف امام عليه السلام از بيان اين سخن اين است كه نمىتوان به تصميمها و وعدههاى افراد زياد خوشبين بود زيرا بسيار مىشود كه تصميمهاى محكمى امروز مىگيرند ولى شب مىخوابند و صبح بيدار مىشوند و بهكلى آن را رها مىسازند گويى نه تصميمى گرفته بودند نه وعدهاى داده بودند. اين سخن، هم مىتواند اشاره به اين باشد كه زياد نبايد به قول و قرارهاى افراد اعتماد كرد و روى آن برنامهريزى نمود و نتيجۀ آن را سريع الوصول پنداشت و هم اين كه اگر كسانى براثر عصبانيت يا عدم مطالعۀ كافى تصميم سوئى گرفتند نبايد زياد از آن وحشت كرد اى بسا خواب شبانه آن را برهم زند و فردا از آن خبرى نباشد. جملهاى كه بعد از آن در خطبۀ 241 آمده معنى اول را تقويت مىكند زيرا مىفرمايد: «و أمحى الظُّلَم بتَذاكيرِ الهِمَم؛ چه بسيار تاريكىهاى شبانهاى كه ياد همتهاى بلند را از خاطرهها محو كرده است». اين در واقع شبيه ضرب المثل معروفى است كه مىگويند: «كلامُ اللّيلِ يَمحوه النّهارُ؛ سخن شب را صبحگاهان محو مىكند». به هرحال اين موضوع هم يكى از نشانههاى ناپايدارى دنياست
#حکمت_440
🔶 @Nahj_Et
🌴حضرت علی علیهالسلام
✉️نامه هجدهم به عبدالله بن عباس
روش برخورد با مردم
بدان، که بصره امروز جایگاه شیطان،
و کشتزار فتنه هاست،
با مردم آن به نیکی رفتار کن،
و گره وحشت زا از دلهای آنان بگشای، بدرفتاری تو را با قبیله (بنی تمیم) و خشونت با آنها را به من گزارش دادند،
همانا (بنی تمیم) مردانی نیرومندند که هرگاه دلاوری از آنها غروب کرد،
سلحشور دیگری جای آن درخشید،
و در نبرد، در جاهلیت و اسلام،
کسی از آنها پیشی نگرفت،
و همانا آنها با ما پیوند خویشاوندی، و
قرابت و نزدیکی دارند، که صله رحم و پیوند با آنان پاداش، و گسستن پیوند با آنان کیفر الهی دارد،
پس مدارا کن ای ابوالعباس!
امید است آنچه از دست و زبان تو از خوب یا بد، جاری می شود، خدا تو را بیامرزد، چرا که من و تو در اینگونه از رفتارها شریکیم.
سعی کن تا خوش بینی من نسبت به شما استوار باشد، و نظرم دگرگون نشود، با درود.
#نامه_18
🔶 @Nahj_Et
💠🔹در آغاز اين كلام نورانى مىخوانيم: «كسى در محضر امام عليه السلام به ديگرى با اين عبارت نوزادش را تبريك گفت: قدم اين نوزاد يكهسوار مبارك باد»؛ (وَ هَنَّأ بِحَضْرَتِهِ رَجُلٌ رَجُلاً بِغُلامٍ وُلِدَ لَهُ فَقالَ لَهُ: لِيُهْنِئْكَ الْفَارِسُ) . «امام عليه السلام فرمود: اين چنين مگو»؛ (فقال عليه السلام: لَا تَقُلْ ذٰلِكَ) . ولى بگو: «شكرگزار بخشنده باش»؛ (وَ لكِنْ قُلْ: شَكَرْتَ الْوَاهِبَ) . سپس فرمود: «(اين سه تقاضا را از خدا براى او بكن و بگو:) اين مولود بر تو مبارك باد (اميدوارم) بزرگ شود و از نيكىهايش بهرهمند گردى»؛ (وَ بُورِكَ لَكَ فِي الْمَوْهُوبِ، وَ بَلَغَ أَشُدَّهُ، وَ رُزِقْتَ بِرَّهُ) . بىشك فرزند، موهوبى الهى است و پيش از هرچيز بايد به فكر شكر واهب بود، نه اينكه آن را جداى از بركات الهى شمرد و به شجاعت آينده و يا غارتگرى او انديشيد و بعد از آن بايد دعا كرد كه خدا اين فرزند را از خطرات حفظ كند تا مسير تكامل را طى كند و به حدّ كمال برسد و مبدأ خيرات و بركات شود و نهتنها براى خودش بلكه خير و نيكى او به ديگران هم برسد و چه خوب است كه به هنگام تبريك گفتن براى مولود جديد به تمام اين نكتهها توجه شود
#حکمت_354
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
🌴حضرت علی علیهالسلام ✉️نامه هجدهم به عبدالله بن عباس روش برخورد با مردم بدان، که بصره امروز ج
💠🔹شرحی بر نامه هجدهم نهجالبلاغه
از نامه هاى امام(علیه السلام) است که به عبدالله بن عباس در آن زمان که از طرف امام(علیه السلام) فرماندار بصره بود، نگاشته شد.
مرحوم ابن میثم در مقدمه شرح این نامه مى نویسد که ابن عباس بعد از آنکه از طرف امیر مؤمنان على(علیه السلام) والى بصره شد نسبت به بنى تمیم راه خشونت را پیش گرفت; زیرا عداوت آنها را در روز جمل نسبت به امام و لشکر امام به خاطر داشت. آنها از پیروان طلحه و زبیر و عایشه در آن روز بودند و ابن عباس به آنها حمله کرد و آنان را دور راند و آنها را پیروان شتر و یاران
عسکر (نام شتر عایشه عسکر بود )
و حزب شیطان مى نامید.
این کار بر گروهى از شیعیان امام از
بنى تمیم سخت آمد که از جمله آنها جاریة بن قدامه بود.
او نامه اى خدمت امام(علیه السلام) نوشت و از ابن عباس شکایت کرد و همین امر سبب شد که امام(علیه السلام) نامه مورد بحث را براى ابن عباس بنویسد.
در این نامه به چند امر اشاره مى کند.
نخست اینکه بنى تمیم طایفه اى هستند که مردان شجاع بزرگى دارند و حتى در زمان جاهلیّت و پس از آن در عصر اسلام کسى در دلیرى بر آنان پیشى نمى گرفت.
دیگر اینکه با ما خویشاوندى دارند و دستور صله رحم ایجاب مى کند ما با آنها نیکى کنیم.
سرانجام امام(علیه السلام) به این نکته اشاره مى کند که آنچه از خیر و شر بر زبان و دست تو جارى شود نتیجه نیک و بد آن دامان مرا نیز مى گیرد، بنابراین نسبت به بنى تمیم خوش رفتار باش.
#نامه_18
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به يكى از طرق تحصيل غنا اشاره كرده مىفرمايد: «با كسى كه ر
💠🔹همانگونه كه در بعضى از شروح نهج البلاغه آمده كه بعضى گفتهاند: بخت به منزلۀ مردى نابينا و گنگ و كر است كه در برابر او مقدارى جواهرات و سنگريزه باشد و او با هر دو دستش بىحساب آنها را به سوى حاضران پرت كند، گروهى بىدليل جواهرات را به چنگ مىآورند و گروه ديگرى سنگريزهها را. در حالى كه اين سخن صحيح به نظر نمىرسد. درست است گاهى پارهاى از تصادفها سبب پيشرفت بعضى از اشخاص نالايق و عقبماندگى برخى از افراد لايق مىشود؛ ولى اينها را بايد استثنايى دانست. اساس پيشرفت بر تلاش و كار و مديريت و نظم و تدبير است. ممكن است بعضى عوامل موفقيت و پيروزى اشخاص بر ما روشن نباشد ولى به يقين آنها كه موفقيت بيشترى در امور اقتصادى، فرهنگى، سياسى و نظامى و مانند آن را پيدا مىكنند داراى امتيازاتى هستند كه ديگران ندارند؛ خواه اين امتيازات براى ما روشن شده باشد يا نه و اينكه امام عليه السلام مىفرمايد: با كسانى كه روزى به سوى آنها روى آورده شريك شويد، ممكن است اشاره به همين عوامل موفقيت و بهرهگرفتن از مديريت و لياقتهاى آنها باشد و به اين ترتيب مسئلۀ اقبال و شانس از جنبۀ خرافى بيرون مىآيد و به صورت مستدل و منطقى خودنمايى خواهد كرد
#حکمت_230
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكتۀ بسيار مهمى در مورد فراگيرى علوم اشاره كرده، مىفرمايد: «خداوند از افراد نادان پيمان نگرفته كه دنبال علم و دانش بروند، مگر اين كه قبل از آن از علما و دانشمندان پيمان گرفته كه به آنها علم بياموزند»؛ (مَا أَخَذَ اللّٰهُ عَلَى أَهْلِ الْجَهْلِ أَنْ يَتَعَلَّمُوا حَتَّى أَخَذَ عَلَى أَهْلِ الْعِلْمِ أَنْ يُعَلِّمُوا). در بسيارى از كشورها در دنياى امروز تحصيل علم در حد قابل ملاحظهاى اجبارى است و چنانچه فرزندى متولد شود و مثلاً به سن شش سالگى برسد و نام او براى فراگرفتن علم در هيچ مدرسهاى نوشته نشده باشد پدر و مادر او مورد مؤاخذه قرار خواهند گرفت. اين كار در دنياى ما كه توجه خاصى به علوم در آن مىشود چيز عجيبى نيست. مهم آن است كه حدود چهارده قرن پيش، اسلام نه تنها فراگيرى علم را فريضه شمرده بلكه بالاتر از آن، تعليم دادن را بر دانشمندان واجب كرده است و منطق عقل نيز همين را ايجاب مىكند.
#حکمت_478
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكتۀ بسيار مهمى در مورد فراگيرى علوم اشاره كرده، مىفرم
💠🔹چگونه ممكن است بر افراد نادان فراگرفتن علم واجب باشد اما بر دانشمندان تعليم دادن واجب نباشد؟ امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه اشاره به دو پيمان الهى مىكند: پيمانى كه در درجۀ اول است پيمانى است كه از دانشمندان گرفته كه علم خود را كتمان نكنند و در اختيار مردم بگذارند، و پيمانى كه از افراد جاهل گرفته كه بهدنبال تحصيل علم بروند. و اگر اين دو پيمان در جامعۀ انسانى لباس عمل به خود بپوشد، جهل و نادانى ريشهكن خواهد شد. همانگونه كه در سند اين كلام حكيمانه اشاره شد، در احاديث اسلامى مطالب بسيارى در همين زمينه وارد شده است، ازجمله همان حديث امام صادق عليه السلام كه از جدش على عليه السلام نقل كرده و اين مطلب را بهطور مشروحترى بيان مىكند. مىفرمايد: «إِنَّ اللَّهَ لَمْ يَأْخُذْ عَلَى الْجُهَّالِ عَهْداً بِطَلَبِ الْعِلْمِ حَتَّى أَخَذَ عَلَى الْعُلَمَاءِ عَهْداً بِبَذْلِ الْعِلْمِ لِلْجُهَّالِ لِأَنَّ الْعِلْمَ كَانَ قَبْلَ الْجَهْلِ؛ خداوند از جاهلان پيمانى براى طلب علم نگرفت تا اينكه از عالمان پيمان بذل علم گرفت زيرا علم، قبل از جهل است (و تا عالمى كه علمش را در اختيار بگذارد وجود نداشته باشد مكلف ساختن جاهلان به تحصيل علم مفهومى ندارد)»
#حکمت_478
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار فصيحانه مدح بليغى دربارۀ انصار (يارانى كه اهل مدينه بودند و به پيغمبر صلى الله عليه و آله پيوستند) بيان كرده، مىفرمايد: «به خدا سوگند آنها اسلام را همچون فرزندى در دامانشان پرورش دادند با دستهاى گشاده و پرسخاوت و زبانهاى گويا و فصيح، با اينكه نياز مادى به آن نداشتند»؛ (هُمْ وَ اللّٰهِ رَبَّوُا الإِسْلاَمَ كَمَا يُرَبَّى الْفِلْوُ، مَعَ غَنَائِهِمْ، بِأَيْدِيهِمُ السِّبَاطِ، وَ أَلْسِنَتِهِمُ السِّلاَطِ). «فِلْوْ» (بر وزن حلم) به معناى بچۀ اسب است. در بعضى از شروح نهجالبلاغه اين واژه را تفسير به مُهر كردهاند كه آن هم به معناى بچۀ اسب است. «سِبَاطِ» (بر وزن صفات) جمع «سَبَط» (بر وزن سبد) به معناى شخص سخاوتمند است. «سِلاطِ» (بر وزن صفات) جمع «سليط» به معناى شخص فصيحى است كه منطق كوبندهاى دارد. در اين گفتار حكيمانه، امام عليه السلام، هم اشاره به نقش انصار در پيشرفت اسلام كرده و هم دو صفت برجستۀ آنها را بيان نموده است. در قسمت اول، كار آنها را تشبيه به پرورش فرزند مىكند و مىدانيم كه اسلام هنگامى كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از مكه به مدينه هجرت كرد در واقع همچون نهال يا كودكى بود كه هنوز پرورش نيافته بود
#حکمت_465
🔶 @Nahj_Et