☀️امیر المومنین علیه السلام در نامه ای به منذر بن جارود عبدی، که در فرمانداری خود خیانتی مرتکب شد، چنین فرمودند:
🔸 ...اگر آنچه از تو به من گزارش رسیده، درست باشد، شتر خانهات، و بند کفش تو،
از تو با ارزشتر است
و کسی که همانند تو باشد،
نه لیاقت پاسداری از مرزهای کشور را دارد،
و نه میتواند کاری را به انجام رساند،
یا ارزش او بالا رود،
یا شریک در امانتی باشد،
یا از خیانتی دور ماند،
پس،
چون این نامه به دست تو رسد، نزد من بیا،
ان شاء الله
📚 نهج البلاغه بخشی از #نامه_71
🔶 @Nahj_Et
💠نامه به منذر بن جارود در سرزنش خیانت اقتصادی
🔹از نامههاى امام عليه السلام به منذر بن جارود عبدى است كه در حوزۀ فرماندارى خود در بعضى از امور خيانت كرده بود. نامه در يك نگاه اين نامه زمانى به «منذر بن جارود» نوشته شد كه والى اصطخر (از نواحى فارس) بود و اخبارى از سوء استفادۀ وى از اموال حكومت به اميرمؤمنان على عليه السلام رسيد. امام با تمجيد از پدرش «جارود عبدى» اين فرزند را سرزنش كرد و فرمود: درستى و پاكى پدرت سبب خوشبينى من به تو شد و گمانم بود كه تو پيرو او هستى؛ ولى معلوم شد تابع هواى نفس شدهاى و آخرت خود را به دنيا فروختهاى. آنگاه در تعبيرى شگفتانگيز مىفرمايد: اگر اقوالى كه دربارۀ تو به من رسيده صحيح باشد، شتر خانواده و بند كفشت از تو باارزشتر است. در پايان نامه فرمان عزل او را صادر كرده و مىفرمايد: هنگامى كه نامۀ من به تو رسيد به سوى ما بازگرداما بعد (از حمد و ثناى الهى) شايستگى پدرت، مرا دربارۀ تو گرفتارِ خوشبينى ساخت و گمان كردم تو هم پيرو هدايت و سيرۀ او هستى و راه و رسم او را دنبال مىكنى. ناگهان به من گزارش داده شد كه تو در پيروى از هواى نفست چيزى فروگذار نمىكنى و براى سراى ديگرت ذخيرهاى باقى نمىگذارى، با ويرانى آخرتت دنيايت را آباد مىسازى و به بهاى قطع رابطه با دينت با خويشاوندانت پيوند برقرار مىسازى (و به گمان خود صلۀ رحم مىكنى) اگر آنچه از تو به من رسيده است درست باشد شتر (باركش) خانوادهات و بند كفشت از تو بهتر است و كسى كه داراى صفات تو باشد نه شايستگى اين را دارد كه حفظ مرزى را به او بسپارند و نه كار مهمى به وسيلۀ او اجرا شود، نه قدر او را بالا ببرند، نه در حفظ امانت شريكش سازند و نه در جمعآورى حقوق بيتالمال به او اعتماد كنند
#نامه_71
🔶 @Nahj_Et
💢تو شايسته اين مقام نيستى:
•═• •• 🔸••◈💎◈••🔸 •• •═•
#نهج_البلاغه
📩نامه امیر المومنین علیه السلام به «منذر بن جارود عبدى»که از طرف امام به فرماندارى بعضى از مناطق ايران منصوب شده بود
▫️وَلَئِنْ کَانَ مَا بَلَغَنِي عَنْکَ حَقّاً، لَجَمَلُ أَهْلِکَ وَ شِسْعُ نَعْلِکَ خَيْرٌ مِنْکَ
🟤اگر آنچه از تو به من رسيده است درست باشد شتر (بارکش) خانواده ات و بند کفشت از تو بهتر است
✍اين دو تعبير نهايت حقارت «منذر» را به سبب خيانتش اثبات مى کند.
در بعضى از نقل ها آمده است که تشبيه به «شتر اهل» از اينجا ناشى شد که پدر خانواده اى از دنيا رفت و شترى از خود به يادگار گذاشت. خانواده او هر کدام افسار شتر را گرفته و از آن براى بار کشيدن و مانند آن استفاده مى کردند. اين شتر بينوا هر روز دست کسى بود و اين ضرب المثلى است براى ذلت. تعبير به «شِسْعُ نَعْل; بند کفش» نيز مثالى است براى نهايت خوارى و حقارت. اين تعبيرها از آنجا ناشى شد که به امام خبر رسيد او چهارصد هزار درهم از بيت المال را اختلاس کرده و ـ همان گونه که گذشت ـ مشغول عياشى و سگ بازى و مانند آن است، در حالى که خود را نماينده امام معصوم و خليفه بر حق مسلمانان مى داند.
📘#نامه_71
🔶 @Nahj_Et