شرحی بر نامه ششم نهجالبلاغه
امام علیه السلام طىّ این نامه در واقع در چند چیز با معاویه اتمام حجت مى کند: نخست اینکه مسأله بیعت او همانند بیعت مردم با خلفاى پیشین بود (بلکه از جهاتى برتر) بنابراین هیچ کس نمى تواند به مخالفت با آن برخیزد و باید همه با آن هماهنگ باشند.
دیگر اینکه کسانى که از حوزه بیعت دور بوده اند چون به آنها خبر مى رسد که مهاجرین و انصار با کسى بیعت کرده اند، در نتیجه آنها نیز باید بپذیرند، همان گونه که سابقا هم چنین بوده است.
دیگر اینکه اگر کسى بخواهد از این بیعت خارج شود باید او را باز گردانند و اگر سرکشى و مقاومت کند مسلمانان مى توانند با او به جنگ برخیزند.
دیگر اینکه قتل عثمان را بهانه اى براى سرپیچى از بیعت قرار دادن بسیار نادرست و بى معناست،
زیرا امام(علیه السلام) کمترین دخالت در قتل عثمان نداشته است.
در پایان ـ مطابق آنچه در کتاب تمام نهج البلاغه است ـ از معاویه دعوت مى کند که با جریر بن عبدالله که نماینده آن حضرت بود بیعت کند و آتش ها را خاموش سازد.
#نامه_6
🔶 @Nahj_Et
🔴خطبه اى از امیر المومنین علیه السلام پس از كشته شدن عثمان كه خواستند با او بيعت كنند
#نهج_البلاغه
💥دَعُونِي وَ الْتَمِسُوا غَيْرِي، فَإِنَّا مُسْتَقْبِلُونَ أَمْراً لَهُ وُجُوهٌ وَ أَلْوَانٌ لَا تَقُومُ لَهُ الْقُلُوبُ وَ لَا تَثْبُتُ عَلَيْهِ الْعُقُولُ، وَ إِنَّ الْآفَاقَ قَدْ أَغَامَتْ وَ الْمَحَجَّةَ قَدْ تَنَكَّرَتْ. وَ اعْلَمُوا أَنِّي إِنْ أَجَبْتُكُمْ رَكِبْتُ بِكُمْ مَا أَعْلَمُ وَ لَمْ أُصْغِ إِلَى قَوْلِ الْقَائِلِ وَ عَتْبِ الْعَاتِبِ، وَ إِنْ تَرَكْتُمُونِي فَأَنَا كَأَحَدِكُمْ وَ لَعَلِّي أَسْمَعُكُمْ وَ أَطْوَعُكُمْ لِمَنْ وَلَّيْتُمُوهُ أَمْرَكُمْ، وَ أَنَا لَكُمْ وَزِيراً خَيْرٌ لَكُمْ مِنِّي أَمِيراً.
🌓مرا واگذارید و دیگری را به دست آرید، زیرا ما به استقبال حوادث و اموری می رویم که رنگارنگ و فتنه آمیز است، و چهره های گوناگون دارد و دل ها بر این بیعت ثابت و عقل ها بر این پیمان استوار نمی ماند، چهره افق حقیقت را (در دوران خلافت سه خلیفه) ابرهای تیره فساد گرفته، و راه مستقیم حق ناشناخته ماند.آگاه باشید، اگر دعوت شما را بپذیرم، بر أساس آنچه که می دانم با شما رفتار می کنم و به گفتار این و آن، و سر زنش سرزنش کنندگان گوش فرا نمی دهم. اگر مرا رها کنید چون یکی از شما هستم که شاید شنواتر، و مطیع تر از شما نسبت به رییس حکومت باشم، در حالی که من وزیر و مشاورتان باشم بهتر است که امیر و رهبر شما گردم.
#خطبه_92
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به سه نكتۀ مهم در پاسخ سؤالى كه كسى از آن حضرت پرسيد حال شما اى اميرمؤمنان چگونه است؟ اشاره كرده، مىفرمايد: «چگونه خواهد بود حال كسى كه با بقاى خود فانى مىشود و با سلامت خود بيمار مىگردد و در حالى (و در جايى) كه خود را در امان مىبيند مرگش فرا مىرسد»؛ (وَ قِيلَ لَهُ عليه السلام كَيْفَ نَجِدُكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقال عليه السلام: كَيْفَ يَكُونُ حَالُ مَنْ يَفْنَى بِبَقَائِهِ، وَ يَسْقَمُ بِصِحَّتِهِ وَ يُؤْتَى مِنْ مَأْمَنِهِ) . دليل اينكه چگونه انسان با بقائش فانى مىشود روشن است، زيرا عمر انسان هر قدر طولانى باشد بالاخره محدود است و هر ساعتى كه از عمر او مىگذرد يك گام به پايان عمر و فنا نزديكتر مىشود درست مانند سرمايهدارى كه هر روز مبلغى از سرمايۀ خود را هزينه مىكند بى آنكه درآمدى به جاى آن داشته باشد كه دربارۀ او مىتوان گفت با استفاده از سرمايهاش، مفلس و تنگدست خواهد شد. اما اينكه انسان چگونه به سبب سلامتش بيمار مىشود از اين نظر است كه سلامتى انسان به سبب كار كردن منظم تمام دستگاههاى بدن است؛ ولى همين كار كردن منظم آن را تدريجاً فرسوده مىكند و انواع اختلالات روى مىدهد و سرانجام از كار باز مىايستد
#حکمت_115
🔶 @Nahj_Et
9.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری
🔴 اگر حق و حقیقت را نمیپذیری بدان که سخت بیماری
💥إِنَّ الْحَقَّ ثَقِيلٌ مَرِيءٌ، وَ إِنَّ الْبَاطِلَ خَفِيفٌ وَبِيءٌ.
🌗حق، سنگين اما گواراست، و باطل، سبك است اما بلاخيز و مرگ آور.
📘#حکمت_376
🎤شهید #مطهری
🔶 @Nahj_Et
🔵 ضرورت اطاعت از اهل بیت پیامبر
💠 مردم! به اهل بيت پيامبرتان بنگريد، از آن سو که گام بر می دارند برويد، قدم جای قدمشان بگذاريد، آنها شما را هرگز از راه هدايت بيرون نمی برند و به پستی و هلاکت باز نمی گردانند. اگر سکوت کردند سکوت کنيد و اگر قيام کردند قيام کنيد، از آنها پيشی نگيريد که گمراه می شويد و از آنان عقب نمانيد که نابود می گرديد.
#خطبه_97
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به سه نكتۀ مهم در پاسخ سؤالى كه كسى از آن حضرت پرسيد حال ش
💠🔹راز اينكه چگونه انسان از محل امنش آسيب مىپذيرد آن است كه عوامل آسيبپذيرى در درون وجود خود انسان پنهان است. ناگهان با اختلالى كه در يكى از رگهاى قلب يا مغز رخ مىدهد سكتۀ قلبى يا مغزى به او عارض مىشود و او را نيمهجان مىسازد و يا به جهان ديگر مىفرستد. قرآن مجيد در آيات مختلف به اين نكات اشاره كرده، در يك جا مىفرمايد: «أَيْنَمٰا تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ اَلْمَوْتُ وَ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ»؛ هر جا باشيد مرگ به سراغ شما مىآيد هرچند در دژهاى محكم باشيد». در جاى ديگر مىفرمايد: «وَ اَلْعَصْرِ * إِنَّ اَلْإِنْسٰانَ لَفِي خُسْرٍ»؛ قسم به عصر كه انسان (پيوسته) در حال خسران و زيان كردن است»
#حکمت_115
🔶 @Nahj_Et
💠 ومَا بَيْنَ أَحَدِکُمْ وَبَيْنَ الْجَنَّةِ أَوِ النَّارِ إِلاَّ الْمَوْتُ أَنْ يَنْزِلَ بِهِ. وَإِنَّ غَايَةً تَنْقُصُهَا اللَّحْظَةُ، وَتَهْدِمُهَا السَّاعَةُ، لَجَدِيرَةٌ بِقِصَرِالْمُدَّةِ، وَإِنَّ غَائِباً يَحْدُوهُ الْجَدِيدَانِ: اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ، لَحَرِيٌّ بِسُرْعَةِ الْأَوْبَةِ،
🔹 میان شما تا بهشت یا دوزخ، فاصله اندکی جز رسیدن مرگ نیست. زندگی کوتاهی که گذشتن لحظه ها از آن می کاهد، و مرگ آن را نابود می کند، سزاوار است که کوتاه مدّت باشد. زندگی که شب و روز آن را به پیش می راند به زودی پایان خواهد گرفت.
#خطبه_64
🔶 @Nahj_Et
#نهج_البلاغه
💎وَاسْتَتِمُّوا نِعَمَ اللهِ عَلَيْکُمْ بِالصَّبْرِ عَلَى طَاعَتِهِ، وَ الْمُجَانَبَةِ لِمَعْصِيَتِهِ
💌نعمت هاى خدا را با صبر و استقامت و دورى از معصيت بر خويش کامل کنيد»
#خطبه_188
🔶 @Nahj_Et
مرگ از نظر قرآن ⁉️ 📖
از قرآن کاملاً میتوانیم استنباط کنیم که انسان یک خودی دارد غیر از این اعضا و جوارح و غیر از آنچه که «تن» نامیده میشود، برای اینکه میبینیم وقتی قرآن ماهیت مرگ را بیان میکند از آن به «توفّی خود» تعبیر میکند.
مرگ از نظر قرآن یعنی استیفاء کامل «خود» از طرف خداوند به وسیلة فرشتگان الهی: اللهُ یتَوَفَّى اْلأنْفُسَ حینَ مَوْتِها. «توفّی» از مادة «وفی» است که «وفا» و «استیفاء» از همین ریشه است. وقتی چیزی را به تمام و کمال بدهند یا بگیرند مادة «وفی» را به کار میبرند. «ایفاءکرد» یعنی به تمام و کمال داد، و «توفّی کرد» یعنی به تمام و کمال تحویل گرفت. قرآن میگوید که در وقت مردن خداوند نفسها (یا همان خودها) را به تمام و کمال تحویل میگیرد.
یا میفرماید: قُلْ یتَوَفَّاکمْ مَلَک الْمَوْتِ الَّذی وُکلَ بِکمْ یا: إنَّ الَّذینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکةُ ظالِمی أنْفُسِهِمْ .
در اینجا «نفس» نیامده بلکه با ضمیر بیان شده است. اصلا تعبیر قرآن دقیقاً این است که در وقت مرگ، افراد گرفته میشوند و برده میشوند. به علاوه انسان که میمیرد با اینکه تنش به نصّ قرآن و به حکم حسّ و حکم بدیهی میپوسد و خاک میشود و به تعبیر
خود قرآن «رُفات» میشود و هر ذرهای از آن به جایی میرود، در عین حال قرآن میگوید انسان پس از آنکه میمیرد و قبل از قیامت باز حیات دارد، ذیحیات است، یا حیات سعید و یا حیات شقی.
دربارة شهدا مگر نمیفرماید:
ولاتَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللهِ أمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ. فَرِحینَ بِما آتاهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ یسْتَبْشِرُونَ بِالَّذینَ لَمْ یلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ
📚 #استاد_مطهری، انسان شناسی قرآن، ص154،155🇮🇷✨
🔶 @Nahj_Et