eitaa logo
نهج البلاغه
37.8هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
59 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين كلام حكيمانه به نكتۀ مهمى دربارۀ جلب و جذب دوستان و ياران اشاره كرده، مى
💠ادامه حکمت۲۱۴ 🔹اين معنا در قرآن مجيد - همان‌گونه كه قبلاً نيز اشاره شده - دربارۀ پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله به صورت الگو بيان شده است. در آيۀ 159 سورۀ «آل عمران» مى‌خوانيم: «فَبِمٰا رَحْمَةٍ‌ مِنَ‌ اَللّٰهِ‌ لِنْتَ‌ لَهُمْ‌ وَ لَوْ كُنْتَ‌ فَظًّا غَلِيظَ اَلْقَلْبِ‌ لاَنْفَضُّوا مِنْ‌ حَوْلِكَ‌» ؛ به سبب رحمت الهى در برابر مؤمنان، نرم و مهربان شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو پراكنده مى‌شدند». جاذبۀ اخلاقى پيغمبر اكرم و ائمۀ هدى عليهم السلام مصداق روشنى از اين گفتار حكيمانه است 🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💎از فتنه های آخر الزمان ⚜امام علی علیه السلام در خطبه‌ اى كه در آن به وقايع آخر الزمان اشاره می‌ كند فرمود: يَعطِفُ الهَوى‌ عَلَى الهُدى‌ إذا عَطَفُوا الهُدى‌ عَلَى الهَوى‌، و يَعطِفُ الرَّأيَ عَلَى القُرآنِ إذا عَطَفُوا القُرآنَ عَلَى الرَّأيِ ؛ هوس را دنباله‌‌رو هـدايت می‌‌گرداند، هنگامی كه [مردم،] هدايت را دنباله‌‌رو هوس كرده‌‌اند، و رأى (نظر) را پيـرو قـرآن می‌‌كند، آن گاه كه قـرآن را پيـرو رأى خويش كردند. 📚نهج البلاغه، 🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به يكى از آفات طمع اشاره كرده، مى‌فرمايد: «طمع‌كار در بند ذلت گرفتار است»؛ (الطَّامِعُ‌ في وَثَاقِ‌ الذُّلِّ‌) . «وَثاق» به معنى بند و زنجيرى است كه اسير و يا حيوانى را با آن مى‌بندند. شبيه اين سخن همان است كه در حكمت 180 گذشت كه فرمود: «الطَّمَعُ‌ رِقٌّ‌ مُؤَبَّدٌ ؛ طمع بندگى جاويدان است» نيز در حكمت 219 خوانديم كه امام مى‌فرمود: «قربانگاه عقل‌ها غالباً در زير نور خيره‌كنندۀ طمع‌هاست». همان گونه كه پيش از اين نيز اشاره شد طمع معمولاً به معناى علاقۀ شديد به چيزى است كه فوق استحقاق انسان و غالباً به دست ديگران است شخص طمع‌كار براى به دست آوردن آن بايد در مقابل اين و آن خضوع كند و طناب ذلت بر گردن خويش نهد، شايد به مقصود برسد و شايد هم نرسد. به تعبير ديگر طمع ريسمانى نامرئى است كه انسان بر گردن خود مى‌نهد و سر آن را به دست كسى كه از او طمع دارد مى‌سپارد و همچون برده يا حيوانى در اختيار او قرار مى‌گيرد. نقطۀ مقابل طمع قناعت است كه انسان را از همگان بى‌نياز و عزت و كرامت او را حفظ مى‌كند. 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به يكى از آفات طمع اشاره كرده، مى‌فرمايد: «طمع‌كار در بند
💠ادامه حکمت ۲۲۶ 🔹اضافه بر اين‌ها، اموال و مقامات و اشيايى كه مورد طمع طمعكاران است در بسيارى از موارد دست نيافتنى است، به همين دليل طمع‌كار براى رسيدن به آن عمرى دست و پا مى‌زند و چه بسا ناكام از دنيا برود در حالى كه سرمايۀ عمر خود را بيهوده از دست داده نه به مقامى در دنيا رسيده و نه در پيشگاه خدا منزلتى دارد. در حديث معروفى كه ملاصالح مازندرانى در شرح اصول كافى آورده است، مى‌خوانيم: «عَزَّ مَنْ‌ قَنَعَ‌ وَ ذَلَّ‌ مَنْ‌ طَمَعَ‌ ؛ كسى كه قناعت پيشه كند عزيز مى‌شود، و كسى كه طمع بورزد ذليل خواهد شد». در حديث ديگرى از امام اميرمؤمنان مى‌خوانيم: «عِنْدَ غُرُورِ الْأطْماعِ‌ وَ الْآمالِ‌ تَنْخَدِعُ‌ عُقُولُ‌ الْجُهّالِ‌ وَ تَخْتَبِرُ ألْبابُ‌ الرِّجالِ‌ ؛ به هنگام فريب طمع‌ها و آرزوها عقول جاهلان گرفتار مى‌شود و عقل مردان بزرگ در آزمون قرار مى‌گيرد» 🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹امیرالمؤمنین امام علی(علیه السلام): 🌸اگر سه چیز را در زندگیتان اصلاح کنید، خداوند سه چیز دیگر را برای شما اصلاح میکند: ⬅️باطنت را اصلاح کن، خداوند ظاهرت را اصلاح میکند. ⬅️رابطه ات را با خدا اصلاح کن، خداوند رابطه ات را با مردم اصلاح میکند. ⬅️آخرتت را اصلاح کن، خداوند امر دنیای تو را اصلاح میکند. 📚نهج البلاغه، 🔶 @Nahj_Et
💠🔹از نامه‌ها امام عليه السلام به فرمانداران شهرها دربارۀ معناى نماز (و بخشى از احكام آن) است. نامه در يك نگاه چنان‌كه در عنوان نامه آمده است، مخاطب آن اميران بلادند، زيرا آنها ناظر به امور دينى و هم دنيوى مردم بودند، افزون بر اينكه امامت جمعه و جماعت را نيز بر عهده داشتند. محتواى نامه در واقع بيانگر دو چيز است: يكى اوقات دقيق نمازهاى پنج‌گانه كه هر كدام را بايد در چه وقتى ادا كرد و ديگر اينكه امام جماعت بايد ضعيف‌ترين مأمومين را در نظر بگيرد ومتناسب با توان او نماز بخواند. أَمَّا بَعْدُ، فَصَلُّوا بِالنَّاسِ‌ الظُّهْرَ حَتَّى تَفِيءَ‌ الشَّمْسُ‌ مِنْ‌ مَرْبِضِ‌ الْعَنْزِ، وَصَلُّوا بِهِمُ‌ الْعَصْرَ وَالشَّمْسُ‌ بَيْضَاءُ‌ حَيَّةٌ‌ فِي عُضْوٍ مِنَ‌ النَّهَارِ حِينَ‌ يُسَارُ فِيهَا فَرْسَخَانِ‌، وَصَلُّوا بِهِمُ‌ الْمَغْرِبَ‌ حِينَ‌ يُفْطِرُ الصَّائِمُ‌، وَيَدْفَعُ‌ الْحَاجُّ‌ إِلَى مِنًىٰ‌، وَصَلُّوا بِهِمُ‌ الْعِشَاءَ‌ حِينَ‌ يَتَوَارَى الشَّفَقُ‌ إِلَى ثُلُثِ‌ اللَّيْلِ‌، وَصَلُّوا بِهِمُ‌ الْغَدَاةَ‌ وَالرَّجُلُ‌ يَعْرِفُ‌ وَجْهَ‌ صَاحِبِهِ‌، وَصَلُّوا بِهِمْ‌ صَلَاةَ‌ أَضْعَفِهِمْ‌ وَلَا تَكُونُوا فَتَّانِينَ‌. ترجمه اما بعد (از حمد و ثناى الهى) نماز ظهر را هنگامى با مردم بخوانيد (كه خورشيد از دايرۀ نصف النهار گذشته باشد) تا زمانى كه خورشيد به اندازۀ خوابگاه يك بز از آن دور شده باشد، و نماز عصر را هنگامى براى آنها بجاى آوريد كه خورشيد هنوز در بخشى از روز روشن و زنده است (يعنى هنوز به زردى نگراييده) به‌گونه‌اى كه مى‌توان تا غروب آفتاب دو فرسخ راه را طى كرد و نماز مغرب را براى آنها هنگامى بخوانيد كه روزه دار افطار مى‌كند و حاجى از عرفات (به سوى مشعر و سپس از آنجا) به سوى منىٰ‌ حركت مى‌كند و نماز عشا را از وقتى كه شفق پنهان مى‌گردد تا ثلث شب با آنان (مردم) بجا آوريد و نماز صبح را هنگامى با آنها بخوانيد كه انسان مى‌تواند صورت رفيقش را ببيند و او را بشناسد و بايد آن‌گونه با آنها نماز بخوانيد كه ضعيف‌ترين مأمومين مى‌توانند بخوانند و هرگز فتنه‌گر نباشيد 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين كلام بسيار كوتاه و پرمعنا مى‌فرمايد: «انسان زير زبان خود پنهان است (و تا
💠ادامه حکمت۱۴۸ 🔹دربارۀ اهميت اين جملۀ كوتاه و تاثير آن در شناخت انسان‌ها دانشمندان اسلام سخن‌هاى برجسته‌اى گفته‌اند از جمله ابن ابى‌الحديد در ذيل همين كلام حكمت‌آميز مى‌گويد: مفهوم اين كلام در عبارات مختلفى آمده؛ اما تعبيرى كه در اينجا آمده است از نظر كوتاه بودن و پرمعنا بودن نظير و مانند ندارد. مرحوم مغنيه در شرح نهج‌البلاغۀ خود مى‌گويد: اديب و فقيه و فيلسوف تنها با سخنانشان شناخته مى‌شوند و همچنين وكلا و اخترشناسان، ولى طبيب و مهندس و مانند آنها هم با سخنانشان شناخته مى‌شوند و هم با كارهايشان و به هر حال هر انسانى كه سخنان تازۀ مفيدى در اختيار برادر هم نوعش بگذارد عاقل و عالم و اديب و فقيه و فيلسوف است؛ اما سخنوران فصيحى كه اثر با ارزشى از خود به يادگار نگذاردند سوفسطائيانى بيش نيستند، هرچند هزاران جلد نثر و نظم نوشته باشند 🔶 @Nahj_Et
🍀 امیرالمؤمنین (ع): 🔶 هرگاه را توبيخ كردى، برخى خطاهاى او را ناديده بگير، تا توبيخ تو، او را به مقابله وادار نسازد. 📙 شرح نهج البلاغه ابن‌ابى‌الحديد ج۲۰، ص۳۳۳ 🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به حقيقتى اشاره مى‌كند كه بسيارى از آن غافلند، مى‌فرمايد: «همراه هر انسانى دو فرشته است كه وى را (از خطرات) محافظت مى‌كنند، اما هنگامى كه روز مقدّر فرا رسد او را در برابر حوادث رها مى‌سازند و (بنابراين) اجل و سرآمد زندگى (كه از سوى خداوند تعيين شده) سپرى است محافظ و نگهدار»؛ (اِنَّ‌ مَعَ‌ كُلِّ‌ إِنْسَانٍ‌ مَلَكَيْنِ‌ يَحْفَظَانِهِ‌، فَإِذَا جَاءَ‌ الْقَدْرُ خَلَّيا بَيْنَهُ‌ وَ بَيْنَهُ‌، وَ إِنَّ‌ الْأَجَلَ‌ جُنَّةٌ‌ حَصِينَةٌ‌). از مجموع آيات قرآن و روايات اسلامى به خوبى استفاده مى‌شود كه انسان داراى دو اجل و سرآمد عمر است: يكى اجل معلق يا مشروط كه اگر در برابر آن دقت شود مى‌توان از آن پرهيز كرد، مانند انواع بيمارى‌هاى قابل علاج، خطرات رانندگى كه بر اثر بى‌احتياطى پيش مى‌آيد، خطرات زلزله‌ها و طوفان‌ها كه بر اثر سستى ساختمان خانه‌ها دامن انسان را مى‌گيرد تمام اينها از امورى است كه ممكن است به زندگى انسان پايان دهد ولى در عين حال قابل اجتناب است. 🔶 @Nahj_Et
🌸کلام امیر ☀️إِنْ أَوْحَشَتْهُمُ الْغُرْبَةُ آنَسَهُمْ ذِکْرُکَ، وَ إِنْ صُبَّتْ عَلَيْهِمْ الْمَصَائِبُ لَجَؤُوا إِلَى الاِْسْتِجَارَةِ بِکَ، عِلْماً بِأَنَّ أَزِمَّةَ الاُْمُورِ بِيَدِکَ، وَ مَصَادِرَهَا عَنْ قَضَائِکَ 🌗اگر غربت آنها را به وحشت اندازد ياد تو مونس تنهايى آنهاست و اگر مصائب ومشکلات، بر آنان فرو بارد به سوى تو پناه مى آورند، زيرا مى دانند زمام تمام امور به دست (با کفايت) تو و سرچشمه همه آنها در اختيار تو است» 📘نهج البلاغه 🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠🔹سخاوت خالص و حقيقى آن است كه انسان پس از آگاهى بر نيازمندى افراد آبرومند، در حل مشكل آنها به صورت پنهانى بكوشد و نيازى به سؤال نباشد. قرآن مجيد در سورۀ «بقره» هنگامى كه سخن از اهميت انفاق و آثار و بركات آن به ميان مى‌آورد بر انفاق به كسانى تأكيد مى‌كند كه روى سؤال ندارند و به دليل عفت و مناعت طبع مردم آنها را در زمرۀ اغنيا مى‌دانند، مى‌فرمايد: «يَحْسَبُهُمُ‌ اَلْجٰاهِلُ‌ أَغْنِيٰاءَ‌ مِنَ‌ اَلتَّعَفُّفِ‌ تَعْرِفُهُمْ‌ بِسِيمٰاهُمْ‌ لاٰ يَسْئَلُونَ‌ اَلنّٰاسَ‌ إِلْحٰافاً». دربارۀ اهميت سخاوت در آيات قرآن و روايات اسلامى بحث‌هاى زيادى آمده است از جمله در حديثى از پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله مى‌خوانيم: «السَّخٰاءُ‌ خُلْقُ‌ اللّٰهِ‌ الْأعْظَمِ‌؛ سخاوت صفت بزرگ خداست». در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام مى‌خوانيم: «السَّخَاءُ‌ مِنْ‌ أَخْلَاقِ‌ الْأَنْبِيَاءِ‌ وَ هُوَ عِمَادُ الْإِيمَانِ‌ وَ لَا يَكُونُ‌ مُؤْمِنٌ‌ إِلَّا سَخِيّاً؛ سخاوت از اخلاق پيامبران و ستون ايمان است و هيچ مؤمنى نيست مگر اين‌كه صاحب سخاوت است» 🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانۀ خود به يك سلسله عواطف انسانى و بخش مهمى از رذايل اخلاقى و آثار هر يك از آنها اشاره فرموده و مركز آنها را قلب مى‌شمرد و مى‌فرمايد: «در درون سينۀ اين انسان قطعه گوشتى است كه به رگ مخصوصى آويخته شده و عجيب‌ترين اعضاى او و همان قلب وى است»؛ (لَقَدْ عُلِّقَ‌ بِنِيَاطِ هَذَا الْإِنْسَانِ‌ بَضْعَةٌ‌ هِيَ‌ أَعْجَبُ‌ مَا فِيهِ‌: وَ ذَلِكَ‌ الْقَلْبُ‌) . در اين‌كه چگونه قلب همان عضو صنوبرى كه مأمور رساندن خون به تمام اعضاست مى‌تواند مركز عواطف انسانى و فضايل و رذايل اخلاقى باشد در پايان اين بحث به طور مشروح از آن سخن خواهيم گفت. «نياط» همان رگى است كه قلب به‌وسيلۀ آن در سينۀ انسان آويزان است كه اگر قطع شود در كمترين زمان حيات انسان پايان مى‌يابد. 🔶 @Nahj_Et
💠ابْتُلِيَ النَّاسُ بِهَا فِتْنَةً، فَمَا أَخَذُوهُ مِنْهَا لَهَا أُخْرِجُوا مِنْهُ وَحُوسِبُوا عَلَيْهِ، وَمَا أَخَذُوهُ مِنْهَا لِغَيْرِهَا قَدِمُوا عَلَيْهِ وَأَقَامُوا فِيهِ; 🔹مردم به وسيله دنيا آزمايش مى شوند، پس هر چيزى از دنيا را براى دنيا به دست آورند از كفشان بيرون مى رود، و بر آن محاسبه خواهند شد، و آنچه را در دنيا براى آخرت تهيّه كردند به آن خواهند رسيد، و با آن خواهند ماند، ✨ فإِنَّهَا عِنْدَ ذَوِي الْعُقُولِ کَفَيْءِ الظِّلِّ، بِيْنَا تَرَاهُ سَابِغاً حَتَّي قَلَصَ، وَزَائِداً حَتَّي نَقَصَ. 🔹دنيا در نظر خردمندان چونان سايه اى است كه هنوز گسترش نيافته، كوتاه مى گردد، و هنوز فزونى نيافته كاهش مى يابد. . 🔶 @Nahj_Et
💠🔹اين بخشى از سخنان آن حضرت است كه آن را در زمان «عثمان»، به هنگامى كه «سعيد بن عاص» حق مسلّم امام عليه السّلام را از بيت المال (به منظور قرار دادن امام در تنگناهاى اقتصادى) دريغ داشت، بيان فرمود. خطبه در يك نگاه اين كلام همانگونه كه در بالا اشاره شد زمانى از امام صادر شد كه «عثمان» بر مسلمانان حكومت مى‌كرد و اطرافيان او بيت‌المال اسلام را در اختيار گرفته بودند و حيف و ميل‌هاى عجيبى صورت مى‌گرفت، هواخواهان او از «بنى اميّه» بر پستهاى كليدى كشور اسلام حكومت داشتند. از جمله «سعيد بن عاص» والى «كوفه» بود، او هدايايى تهيه كرده و به مدينه فرستاد و به حامل آنها (حارث بن حبيش) سفارش كرد اين پيام را به امام عليه السّلام برساند كه من براى هيچ كس - جز «عثمان» - بيش از آنچه براى شما فرستاده‌ام، در واقع مى‌خواست منّتى بر امام بگذارد 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹اين بخشى از سخنان آن حضرت است كه آن را در زمان «عثمان»، به هنگامى كه «سعيد بن عاص» حق مسلّم امام
💠ادامه خطبه ۷۷ 🔹امام عليه السّلام در جواب، سخن بالا را فرمود. اشاره به اينكه آنچه او فرستاده است مقدار ناچيزى از حق من است، سپس با صراحت و شجاعت فرمود: اگر زنده بمانم و قدرت را در دست گيرم «بنى اميه» را از مقامى كه غاصبانه به چنگ آورده‌اند، كنار مى‌زنم و حقارت واقعى آنها را به مردم نشان مى‌دهم. إنّ‌ بني أميّة ليفوّقوننى تراث محمّد صلّى اللّه عليه و آله تفويقا، و اللّه لئن بقيت لهم لأنفضنّهم نفض اللّحّام الوذام التّربة! ترجمه بنى اميه از ميراث محمّد صلّى اللّه عليه و آله جز مقدار كمى در اختيار من نمى‌گذارند: به اندازۀ يكبار دوشيدن شير شتر. به خدا سوگند! اگر زنده بمانم آنها را از صحنۀ حكومت اسلامى بيرون خواهم ريخت، همانگونه كه قصّاب اعضاى درون شكم حيوان را - كه به روى زمين مى‌افتد - از خاك پاك مى‌كند! شرح و تفسير نمونه‌اى از جنايات بنى‌اميّه 🔶 @Nahj_Et
💠🔹به هر حال امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه و بسيار پرمعنا به چهار نكته اشاره كرده، مى‌فرمايد: «چه بسيارند كسانى كه به‌وسيلۀ نعمت به آن‌ها غافلگير مى‌شوند و به سبب پرده‌پوشى خدا بر آن‌ها مغرور مى‌گردند و براثر تعريف و تمجيد از آنان فريب مى‌خورند و خداوند هيچ‌كس را به چيزى مانند مهلت دادن (و ادامۀ نعمت‌ها و ترك عقوبت) آزمايش نكرده است»؛ (كَمْ‌ مِنْ‌ مُسْتَدْرَجٍ‌ بِالْإِحْسَانِ‌ إِلَيْهِ‌، وَ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَيْهِ‌، وَ مَفْتُونٍ‌ بِحُسْنِ‌ الْقَوْلِ‌ فِيهِ‌. وَ مَا ابْتَلَى اللّٰهُ‌ سُبْحَانَهُ‌ أَحَداً بِمِثْلِ‌ الْإِمْلَاءِ‌ لَهُ‌) . ما هر يك از اين چهار جمله را در ذيل حكمت 116 مشروحاً بيان كرديم. آنچه لازم است در اين‌جا اضافه شود اين است كه اين چهار نعمتى كه امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به آن اشاره كرده (احسان پروردگار، پوشاندن خطاها، ذكر خير بر زبان انسان‌ها و مهلت دادن) قدر مشتركى دارد و آن اين است كه همۀ اين‌ها در لباس نعمت است؛ اما در بسيارى از افراد سبب غفلت مى‌شود. جملۀ اوّل اشاره به افراد طغيانگر و فاسد و مفسدى است كه خداوند به آن‌ها نيكى فراوان مى‌كند و ناگهان همه را از آن‌ها مى‌گيرد تا مجازاتشان دردناك‌تر باشد 🔶 @Nahj_Et
142.mp3
1.65M
💠 وَ أَعْمَالُ الْعِبَادِ فِي عَاجِلِهِمْ نُصْبُ أَعْيُنِهِمْ فِي [آجِلِهِمْ] آجَالِهِمْ. 🌔و كردار بندگان در دنيا، فردا در پيش روى آنان جلوه گر است. 🎤آیت الله جوادی 🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به وضع حال بسيارى از مردم اشاره مى‌كند كه از مواهب مادى سوء استفاده مى‌كنند، مى‌فرمايد: «كسى كه به نوايى رسد طغيان مى‌كند و برترى مى‌جويد»؛ (مَنْ‌ نَالَ‌ اسْتَطَالَ‌) . «استطال» از ريشۀ «طول» بر وزن (قول) به معناى قدرت و برترى است و هگامى كه به باب استفعال مى‌رود مفهوم برترى‌جويى دارد. عبارت امام عليه السلام مفهوم وسيع و گسترده‌اى دارد و تمام كسانى را كه به مال يا مقام و يا هر گونه قدرت ديگرى مى‌رسند شامل مى‌شود و اين سيره‌اى ناپسند در بسيارى از مردم است؛ هنگامى كه مال و ثروت فراوانى پيدا مى‌كنند مى‌كوشند خود را برتر از ديگران نشان دهند و هنگامى كه مقامى پيدا كنند اصرار دارند ديگران را زير سلطۀ خود قرار دهند. همچنين هنگامى كه علم و دانشى به دست مى‌آورند ديگران را نادان مى‌پندارند و شاگرد خود مى‌دانند. به ويژه اگر پيش از اين محروميت‌هايى كشيده باشند؛ فقير بوده و به نوايى رسيده، ضعيف بوده و به قدرتى دست يافته، جاهل مطلق بوده و به علم و دانش مختصرى رسيده است. كبر و غرور و برترى‌جويى اين گونه افراد بيشتر و شديدتر است و تاريخ گذشته و حتى حوادثى كه امروز با چشم خود مى‌بينيم شاهد گوياى اين گفتار امام عليه السلام است. 🔶 @Nahj_Et
👌افلاطون نظریه معروفی دارد به نام نظریه مدینه فاضله. ⬇️💯 می‌گوید دنیا آن روزی به سعادت نائل خواهد شد که حکیمان، زمامداران باشند و زمامداران، حکیمان. تا وقتی که حکیمان طبقه‌‏ای هستند و زمامداران طبقه‌‏ای دیگر، دنیا روی سعادت نخواهد دید. ما مسلمانها بالاخص شیعیان می‌گوییم دوره سعادت بشر آن عصری است که دوره عدل کامل است یعنی عصر ظهور حضرت حجت (عج)، آن دوره‌ای که اولین مشخّصش این است که دوره حکومت عقل است یعنی دوره‌ای است که در آن، علم اسیر و برده نیست. امیرالمؤمنین علیه السلام تعبیری درباره آن عصر دارد، می‌فرماید: وَ یغْبَقونَ کأْسَ الْحِکمَةِ بَعْدَ الصَّبوحِ‏ [1] در آن عصر مردم صبحگاهان و شامگاهان جامی که می‌‏نوشند جام حکمت و معرفت است، جز جام حکمت و معرفت جام دیگری نمی‌‏نوشند. در کافی هست که در عصر ظهور حضرت حجت، خدا دست خود را بر سر افراد بشر می‌گذارد و عقل مردم زیاد می‌شود. 📚استاد مطهری، اسلام و نیازهای زمان، ج 1، ص37 ✨ 🔶 @Nahj_Et