eitaa logo
نهج البلاغه
36.6هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
2.9هزار ویدیو
63 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
💠🔹به نظر مى‌رسد حادثۀ ناگوارى براى «عبد اللّٰه بن عباس» روى داده بوده و يا انتظار مهمى داشته و برآورده نشده و از اين جهت غمگين بوده است؛ امام عليه السلام اين نامه را براى دلدارى او و توجّه دادنش به طبيعت زندگى دنيا و مقدرات الهى مى‌نگارد تا آرامش پيدا كند. امام عليه السلام در اين نامۀ كوتاه به پنج نكتۀ مهم اشاره مى‌كند: نخست مى‌فرمايد: «اما بعد (از حمد و ثناى الهى بدان) تو هرگز بر اجل و سرآمدت پيشى نمى‌گيرى»؛ (أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّكَ‌ لَسْتَ‌ بِسَابِقٍ‌ أَجَلَكَ‌) . اشاره به اينكه تا اجل قطعى انسان فرا نرسد، حوادث خطرناك نمى‌تواند او را در كام خود فرو برد و هنگامى كه فرا رسد تأخير در آن ممكن نيست. همان‌گونه كه قرآن فرموده است: ««مٰا تَسْبِقُ‌ مِنْ‌ أُمَّةٍ‌ أَجَلَهٰا وَ مٰا يَسْتَأْخِرُونَ‌» ؛ هيچ گروهى از اجل خود پيشى نمى‌گيرد و از آن عقب نخواهد افتاد». البته اين اشاره به اجل حتمى است و به آن معنا نيست كه انسان در مقابل اجل معلق بى‌پروايى به خرج دهد و خود را گرفتار كند و بى‌دليل در كام خطر فرو رود 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹همان‌گونه كه قبلا نيز اشاره شد، امام عليه السّلام در بخش اوّل اين خطبه، اشاره به اقسام ايمانهاى
💠ادامه خطبه۱۸۹ 🔹گرچه در تفسير آيۀ فوق نظرات مختلفى داده شده است، از جمله اين‌كه منظور از مستقر آنهايى هستند كه از قرارگاه رحم به دنيا گام نهادند و مستودع آنهايى هستند كه هنوز در رحم مادرانند؛ ولى مانعى ندارد كه يك آيه داراى چند تفسير باشد. به هرحال اگر انسان داراى نفس مطمئنه شود و ايمان در اعماقش نفوذ كند، ايمان او مستقر است و با دگرگونى‌ها شرايط و تهديدها و تطميع‌ها متزلزل نمى‌شود؛ ولى اگر راسخ نباشد، زوال آن در برابر زر و زور كاملا ممكن است. عوامل تزلزل ايمان متعدد است؛ عدم آگاهى از دلايل محكم و هواپرستيها و ضعف نفس و آلودگى به گناهان بزرگ. هريك از اينها امورى هستند كه ممكن است در پايان عمر ايمان انسان را متزلزل سازند و سرانجام آدمى بى‌ايمان از دنيا برود 🔶 @Nahj_Et
وقتی که محیط خراب است من نمیتوانم خراب نباشم 💄 🙅‍♀🙅‍♂ می‌بینید اسلام برای عقل به عنوان یک امری که در همه حال مناط تکلیف انسان است، و برای وجدان انسانی استقلال قائل است. در هیچ شرطی از شرایط اجتماعی، وضع جامعه را به عنوان یک عذر نمی‏‌پذیرد؛ یعنی این حرفی که امروز شایع است که تا می‌گوییم: آقا چرا چنین می‌کنی؟ می‌گوید: ای آقا! محیط این ‏جور اقتضا می‌کند، لازمه محیط است، کاری نمی‌شود کرد، محیط خراب است، محیط فاسد است، از نظر اسلام پذیرفته نیست. معنای این حرف آن است که وقتی که محیط خراب است، من نمی‌توانم خراب نباشم؛ جبر محیط است، جبر تاریخ است و چاره‌‏ای نیست. قرآن این «چاره‌‏ای نیست» را در هر شرایطی از شرایط محیطی که انسان قرار گرفته باشد، نمی‏‌پذیرد و لهذا تکیه فراوانی روی عقل و تعقل یعنی فکر مستقل بشر دارد، نه اینکه عقل بشر صددرصد ملعبه محیط و تاریخ و شرایط جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی است. این مسلّم با منطق قرآن جور در نمی‌آید. ، اسلام و نیازهای زمان، ج 2، ص151 🦋💞 🔶 @Nahj_Et
💠خاموش ماندن از گفتار حكمت آميز فايده اى ندارد، همان گونه كه سخن گفتن نابخردانه 📘 🔶 @Nahj_Et
🌴🌸🌴امام على عليه السلام : 🌷مَن كَثُرَ كلامُهُ كَثُرَ خَطَؤُهُ ، و مَن كَثُرَ خَطَؤُهُ قَلَّ حَياؤهُ ، و مَن قَلَّ حَياؤهُ قَلَّ وَرَعُهُ ، و مَن قَلَّ وَرَعُهُ ماتَ قَلبُهُ ، و مَن ماتَ قَلبُهُ دَخَلَ النّارَ 🗣هر كه سخن بسيار گويد، خطايش بسيار شود 🍂و هر كه بسيار خطا كند، شرم و حيايش كم شود 🍂و هر كه كم شرم و حيا شود، پارسايى اش كاهش يابد 💔و هر كه پارسايى اش كم شود، دلش بميرد 🔥و هر كه دلش بميرد، به آتش رود. 📚نهج البلاغه، 🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه‌اش هنگامى كه اين سخن خوارج را كه مى‌گفتند «لا حُكْمَ‌ إلَّا لِلّٰهِ‌» (حكم مخصوص خداست) شنيد فرمود: «سخن حقى است كه معنى باطلى از آن اراده شده است»؛ (لَمَّا سَمِعَ‌ قَوْلَ‌ الْخَوَارِجِ‌ لَا حُكْمَ‌ إِلَّا لِلَّهِ‌ كَلِمَةُ‌ حَقٍّ‌ يُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ‌) . اشاره به اين كه سخن حق است و برگرفته از آيات قرآن مجيد؛ ولى خوارج معناى آن را تحريف مى‌كنند به گونه‌اى كه سر از باطل بيرون مى‌آورند. پيش از اين‌كه اين سخن را شرح بدهيم به سراغ روايتى مى‌رويم كه قاضى نعمان مغربى در كتاب شرح الاخبار آورده است. او مى‌گويد: على عليه السلام از صفين باز گشته بود و در مسجد مشغول بيان خطبه‌اى بود كه يك نفر از گوشۀ مسجد شعار «لا حُكْمَ‌ إلَّا لِلّٰهِ‌» را سر داد. امام عليه السلام سكوت كرد و پاسخى نداد. مقدارى گذشت نفر دومى همين شعار را از گوشۀ ديگر سر داد. باز امام عليه السلام اعتنايى نكرد. سرانجام جمعى (از خوارج كه در مجلس حضور داشتند) با هم اين شعار را سر دادند. امام عليه السلام فرمود: اين سخن حقى است كه ارادۀ باطل از آن شده است. 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه‌اش هنگامى كه اين سخن خوارج را كه مى‌گفتند «لا حُكْمَ‌ إلَّ
💠ادامه حکمت۱۹۸ 🔹ما سه امتياز به شما (خوارج) مى‌دهيم: شما را از شركت در مساجد و نماز خواندن (با ما) باز نمى‌داريم و تا زمانى كه (با ما) هم دست باشيد سهم شما را از بيت‌المال مى‌دهيم و اگر آغازگر جنگ نباشيد ما آن را آغاز نخواهيم كرد، سپس فرمود: «وَ أشْهَدُ لَقَدْ أخْبَرَنِى النَّبىُّ‌ الصّادِقُ‌ عَنِ‌ الرُّوحِ‌ الْأمينِ‌ عَنْ‌ رَبِّ‌ الْعالَمينَ‌ أنَّهُ‌ لا يَخْرُجُ‌ عَلَيْنا مِنْكُمْ‌ فِئَةٌ‌ قَلَّتْ‌ أوْ كَثُرَتْ‌ إلّاجَعَلَ‌ اللّٰهُ‌ عَزَّ وَ جَلَّ‌ حَتْفَها عَلىٰ‌ أيْدينا ؛ گواهى مى‌دهم به خدا سوگند پيامبر راستگو از فرشتۀ وحى روح الامين به من خبر داد كه گروهى از شما چه كم باشد چه زياد بر ما خروج نمى‌كند مگر اين‌كه مرگشان به دست ما خواهد بود» 🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
راه روشن است هرگاه کار نيکى را مشاهده کرديد به آن کمک کنيد و هر زمان کار شرّى را ديديد از آن بگذريد ; زيرا رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى فرمود: اى فرزند آدم، کار نيک انجام ده و بدى را رها کن که اگر چنين کنى در جاده مستقيم و ميانه (دور از افراط و تفريط) گام بر خواهى داشت» 🔶 @Nahj_Et
. 🌸 فقر‌زدایی، وظیفه حاکم اسلامی 💠 حضرت امیر (ع) با فقر جدّاً مبارزه کرد و گاهی فرمود: (لو تمثّل لی الفقر رجلاً لقتلته)؛ یعنی من کمک عاطفی ندارم که فقیر را کمک کنم، من کمک عقلانی دارم که فقر را ریشه کن می کنم. من اگر فقر را ببینم، فقر برای من به صورت یک انسان متمثّل بشود، او را از پای در می آورم. یعنی وظیفه یک حاکم آن است که فقر زدایی کند، نه فقیر را کمک کند! این کار عاطفی است، از غیر رهبران الهی هم ممکن است ساخته باشد؛ امّا آنچه که متوقّع است رهبران الهی آن را انجام بدهند، فقرزدایی است نه کمک کردن به فقیر! 📌 نهج البلاغه (جرج جرداق) / صفحه ۲۳۳ 🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين چند جملۀ حكيمانه به رابطۀ چهار موضوع مهم با چهار موضوع ديگر از صفات انسانى اشاره فرموده است. نخست مى‌فرمايد: «ارزش هر كس به اندازۀ همت اوست»؛ (قَدْرُ الرَّجُلِ‌ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ‌) . منظور از همت تصميماتى است كه انسان براى انجام كارهاى مهم مى‌گيرد و به دنبال آن تلاش مى‌كند. هر اندازه اين تصميمات والاتر و اين تلاش‌ها گسترده باشد همت انسان بلندتر است و اين‌كه امام مى‌فرمايد: ارزش هر كسى به اندازۀ همت اوست براى آن است كه اشخاص والا همت معمولاً تلاش مى‌كنند تا به مقامات عالى برسند پس نبايد ارزش وجودى ظاهرى آنها را امروز ملاحظه كرد بلكه آن نيروى نهفته در درون آنها كه نامش همت است بايد مقياس و معيار شمرده شود. در كتاب غررالحكم از امام همين معنا به صورت ديگرى بيان شده است، مى‌فرمايد: «مَنْ‌ شَرَفَتْ‌ هِمَّتُهُ‌ عَظَمَتْ‌ قِيْمَتُهُ‌؛ كسى كه همت عالى داشته باشد قيمت و ارزش او زياد است». در حديث ديگرى از همان حضرت و در همان كتاب مى‌خوانيم: «مٰا رَفَعَ‌ أمْرَءٌ‌ كَهِمَّتِهِ‌ وَ لاٰ وَضَعَهُ‌ كَشَهْوَتِهِ‌؛ هيچ چيز انسان را به مانند همت او بلندمقام نمى‌كند و هيچ چيز، او را مانند شهوتش پست نمى‌سازد 🔶 @Nahj_Et