eitaa logo
نهج البلاغه
37.8هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
59 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام اين سخن حكيمانه و تكان دهنده و بيدارگر را زمانى فرمود كه در تشييع جنازۀ يكى از مؤ
💠🔹آيا دوست دارى آن روز دوستانت در تشييع جنازۀ تو بخندند؟ دوم: آيا «حق» - به معناى وظايف واجب و مسئوليت‌هاى الهى و وجدانى - مخصوص ديگران است و تو مستثنا هستى و يا اين‌كه تمام حقوق واجبه را ادا كرده‌اى و الان خوشحالى و مى‌خندى‌؟ سوم: آيا گمان مى‌برى تشييع جنازه مانند بدرقۀ مسافرانى است كه به زودى به سوى تو باز مى‌گردند؟ گرچه چند روزى رنج فراق را تحمل مى‌كنى ولى به هنگام بازگشت شادى زائد الوصفى جاى آن را پر مى‌كند؟ در حالى كه سفر مرگ، سفرى است كه هرگز بازگشتى در آن نبوده و نخواهد بود و رنج فراق و جدايى از عزيزان از دست رفته جاويدان است 🔶 @Nahj_Et
🔆توصیف خارق العاده دنیا از زبان امام علي (ع) 🔅بیشترین ضربه هارا خوبترین آدمها میخورند ؛ برای خوبی هایتان حد تعیین کنید و هر کس را به اندازه لیاقتش بها دهید نه به اندازه مرامتان ؛ 🔅زندگی کردن با مردم این دنیا همچون دویدن در گله اسب است ! ◀️تا میتازی با تو میتازند ؛ ⏺زمین که خوردی ؛ آنهایی که جلوتر بودند ؛ هرگز برای تو به عقب باز نمیگردند ! و آنهایی که عقب بودند ؛ به داغ روزهایی که میتاختی تو را لگد مال خواهند کرد ! ✅در عجبم از مردمی که بدنبال دنيايی هستند که روز به روز از آن دورتر ميشوند ؛ و غافلند از آخرتی که روز به روز به آن نزديکتر ميشوند 📚نهج البلاغه ص56خ43 🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه براى تشويق همگان به كمك كردن به نيازمندان مى‌فرمايد: «مستمند و مسكين فرستادۀ خداست، كسى كه از كمك كردن به او دريغ داشته باشد از خدا دريغ داشته و آن‌كس كه به او عطا كند به خداوند عطا كرده است»؛ (إِنَّ‌ الْمِسْكِينَ‌ رَسُولُ‌ اللّٰهِ‌، فَمَنْ‌ مَنَعَهُ‌ فَقَدْ مَنَعَ‌ اللّٰه، وَ مَنْ‌ أَعْطَاهُ‌ فَقَدْ أَعْطَى اللّٰهَ‌) . اين تعبير نهايت لطف خدا را به كسانى نشان مى‌دهد كه به نيازمندان كمك مى‌كنند و در ضمن، اين پيام را به ما مى‌دهد كه مسكين و مستمند را خوار نشمريم و كمترين اهانتى به او روا مداريم و اگر كمكى مى‌كنيم خالى از هر گونه منت و آزار و اهانت باشد، زيرا او فرستادۀ خداست و كسى كه به رسول و فرستادۀ ديگرى اهانت كند در واقع به خود آن شخص اهانت كرده و كسى كه رسول ديگرى را احترام و اكرام كند فرستندۀ رسول را اكرام و احترام كرده است. قرآن مجيد نيز تعبيرى متفاوت ولى در همين راستا دارد. 🔶 @Nahj_Et
🧔✨انسانی که بیداری خدایی پیدا می‌کند و ارزشهای متعالی انسانی برایش به صورت هدف در می‌آیند، ❌🚷از اینکه طرفدار یک فرد به عنوان یک فرد ویا دشمن یک شخص به عنوان یک شخص بشود آزاد می‌شود. ⚖⚠️او دیگرطرفدار عدل است نه عادل، دشمن ظلم است نه ظالم؛ 🙌😾طرفداری‏اش از عادل و دشمنی‏اش با ظالم از عقده‌های روانی و شخصی ناشی نمی‌شود، اصولی و مسلکی است. ♻️💡وجدان اسلامی بیدار شده جامعه ما، او را در جستجوی ارزشهای اسلامی برانگیخته است ☝️و این وجدان مشترک و روح جمعی جوشان جامعه است که 👪طبقات مختلف و احیاناً متضاد را در یک حرکت هماهنگ به راه انداخته است. 📚 ، بررسی اجمالی نهضت‌های اسلامی در صدساله اخیر، ص67 ✨ 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه براى تشويق همگان به كمك كردن به نيازمندان مى‌فرمايد: «مستم
💠🔹دربارۀ كمك به نيازمندان مى‌فرمايد: «مَنْ‌ ذَا اَلَّذِي يُقْرِضُ‌ اَللّٰهَ‌ قَرْضاً حَسَناً فَيُضٰاعِفَهُ‌ لَهُ‌ أَضْعٰافاً كَثِيرَةً‌» ؛ كيست كه به خدا قرض الحسنه دهد (و از اموالى كه خدا به او بخشيده، انفاق كند،) تا آن را براى او، چندين برابر كند؟». در آيۀ 11 سورۀ «حديد» نيز خداوند پس از آن‌كه در آيات پيشين، از اهميت انفاق به نيازمندان سخن مى‌گويد همين تعبير را فرموده است: «مَنْ‌ ذَا اَلَّذِي يُقْرِضُ‌ اَللّٰهَ‌ قَرْضاً حَسَناً فَيُضٰاعِفَهُ‌ لَهُ‌ وَ لَهُ‌ أَجْرٌ كَرِيمٌ‌» ؛ كيست كه به خدا وام نيكو دهد (و از اموالى كه به او ارزانى داشته انفاق كند) تا خدا آن را براى او چندين برابر كند؟ و براى او پاداش پرارزشى است!». در چندين آيۀ ديگر از قرآن مجيد نيز همين معنا با الفاظ ديگرى بيان شده و انفاق در راه خدا را به عنوان وام دادن به پروردگار شمرده است كه اين نهايت لطف او به بندگان است 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكته‌اى اخلاقى و مهم اشاره كرده مى‌فرمايد: «برترين بى‌ن
💠🔹اين‌ها گرچه در چشم ظاهربينان فقيرند؛ اما از نظر اولياء اللّٰه برترين اغنيا محسوب مى‌شوند. در واقع آنچه امام عليه السلام در اين كلام نورانى فرموده مى‌تواند برگرفته از آيات قرآن مجيد باشد. آن‌جا كه قرآن، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله را مخاطب ساخته چنين مى‌گويد: «وَ لاٰ تَمُدَّنَّ‌ عَيْنَيْكَ‌ إِلىٰ‌ مٰا مَتَّعْنٰا بِهِ‌ أَزْوٰاجاً مِنْهُمْ‌ زَهْرَةَ‌ اَلْحَيٰاةِ‌ اَلدُّنْيٰا لِنَفْتِنَهُمْ‌ فِيهِ‌ وَ رِزْقُ‌ رَبِّكَ‌ خَيْرٌ وَ أَبْقىٰ‌» ؛ و هرگز چشمان خود را به نعمت‌هاى مادّى، كه به گروه‌هايى از آنان داده‌ايم، ميفكن! اين‌ها شكوفه‌هاى زندگى دنياست؛ تا آنان را در آن بيازماييم؛ و روزىِ‌ پروردگارت بهتر و پايدارتر است!» 🔶 @Nahj_Et
💠امام علی علیه السلام می فرمایند: کسی که زر و زیور های دنیا در نظر شگفت انگیز باشد قلب او نابینا می‌شود و آن کس که عشق آن را به دل بگیرد درونش پر از غم و غصه می شود اندوه ها بر کانون قلبس پیوسته می رقصند و همواره غم های سنگینی او را مشغول میسازد و غمی جان گاه او را محزون می نماید این وضع همچنان ادامه می‌یابد تا آنجا که پنجه مرگ گلویش را می فشارد و او را به گوشه ای می افکند در حالی که رگهای حیاتش قطع شده مرگ او در پیشگاه خداوند بی اهمیت و افکندنش به گورستان برای دوستانش آسان است! 📚حکمت ۳۶۷ نهج البلاغه 🔶 @Nahj_Et
141.mp3
4.22M
🔴فریبندگی شيطان و نفس اماره ◽️الشيطان المُضلّ، و الانفس الامارة بالسوء، غرّتهم بالامانى، و فسَحت لهم بالمعاصى، و وعدتهم الاظهار، فاقتحمت بهم النار. 💎شيطان گمراه كننده است و نفس اماره آن ها را با آرزوهاى نا بجا فريب داد و ميدان گناه را بر ايشان گشود و به آنها وعده پيروزى داد، پس آن ها را به جهنم فرستاد. 📘 🎤آیت الله 🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠🔹اين كلام حكيمانه خواه دنبالۀ كلام پيشين باشد يا كلامى مستقل، شرح كوتاه و پر معنايى از صفات سعادت‌مندان خوش‌بخت است كه در ضمن هشت وصف بيان شده است. نخست مى‌فرمايد: «خوشا به حال كسى كه در نزد خود كوچك (و متواضع) است (و در نظر مردم بزرگ و عزيز)»؛ (طُوبَىٰ‌ لِمَنْ‌ ذَلَّ‌ فِي نَفْسِهِ‌) . امام عليه السلام نخستين وصف را همان تواضع و فروتنى ذكر كرده است، زيرا مى‌دانيم تكبّر كه نقطۀ مقابل آن است سرچشمۀ انواع گناهان است. نخستين معصيتى كه در زمين شد تكبّر شيطان بود كه منشأ همۀ بدبختى‌ها براى خود و ديگران گرديد. در بعضى از دعاهاى ماه مبارك رمضان همين مضمون به صورت يك دعا و درخواست از خداوند آمده است؛ مرحوم سيد بن طاووس در دعاى روز هفدهم ماه مبارك رمضان چنين نقل مى‌كند: «اللّهُمَّ‌ لاتَكِلْني إلىٰ‌ نَفْسي طَرْفَةَ‌ عَيْنٍ‌ أبَداً... وَفِي نَفْسي فَذَلِّلْني وَفي أعْيُنِ‌ النّاسِ‌ فَعَظِّمْني ؛ خداوندا! هرگز لحظه‌اى مرا به خودم وامگذار... و مرا در درون خود كوچك و متواضع كن و در نظر مردم مرا بزرگ دار». 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹اين كلام حكيمانه خواه دنبالۀ كلام پيشين باشد يا كلامى مستقل، شرح كوتاه و پر معنايى از صفات سعادت
💠🔹سپس در دومين وصف مى‌فرمايد: «و خوشا به حال كسى كه كسب و كار او پاك و حلال باشد»؛ (وَ طَابَ‌ كَسْبُهُ‌) . مى‌دانيم يكى از عوامل موفقيت و نشاط عبادت و استجابت دعا كسب حلال است تا آنجا كه در كتاب شريف كافى از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه فرمود: «مَنْ‌ سَرَّهُ‌ أنْ‌ يُسْتَجابَ‌ دَعْوَتُهُ‌ فَلْيَطِبْ‌ مَكْسَبَهُ‌ ؛ كسى كه خوشحال مى‌شود از اين‌كه دعايش مستجاب گردد بايد كسب خود را پاك و حلال كند». شبيه همين معنا با عبارت ديگر از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل شده است: «مَنْ‌ أَحَبَّ‌ أنْ‌ يُسْتَجابَ‌ دُعائُهُ‌ فَلْيَطِبْ‌ مَطْعَمَهَ‌ وَ مَكْسَبَهُ‌» . در حديثى كه در كتاب اسد الغابة در حالات «سعد بن معاذ انصارى» نقل شده، آمده است: هنگامى كه پيغمبر صلى الله عليه و آله از غزوۀ تبوك باز گشت، «سعد انصارى» به استقبال پيامبر آمده 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹🌴حضرت علی علیه‌السلام ✉️نامه بیست و پنج به مامور جمع آوری مالیات اخلاق اجتماعی کارگزاران اقتصاد
💠🔹شرحی بر نامه بیست و پنج نهج‌البلاغه از وصایا و سفارشهاى امام(علیه السلام) است که آن را براى مأموران جمع آورى زکات مرقوم مى داشت. مرحوم شریف رضى مى گوید: ما بخشى از این نامه را در اینجا آوردیم تا معلوم گردد، امام(علیه السلام) همواره ارکان حق را به پا مى داشت و فرمان به عدل مى داد; در کارهاى کوچک و بزرگ، پر ارزش یا کم ارزش. این وصیّت نامه که امام(علیه السلام) همواره به دست عاملان جمع آورى زکات مى داد، مشتمل بر نکات بسیار دقیق و ظریف و حساب شده اى است که ادب اسلامى و نهایت رعایت عدالت را درباره همه مسلمانان و فراتر از آن حتّى درباره حیوانات نشان مى دهد. در بخش اوّل این نامه، به مأموران جمع آورى زکات توصیه مى کند که با قصد قربت و نیّت خالصانه و تقواى الهى حرکت کنند و هرگز به تهدید و تخویف متوسّل نشوند و بیش از حق الهى را از کسى نگیرند. در بخش دوم به نکات ظریف و دقیقى در مورد نخستین برخورد با مردمى که زکات در اموال آنهاست، اشاره مى کند که آمیخته با نهایت لطف و محبّت و ادب است. در بخش سوم چگونگى جدا کردن حق الله از اموال مردم از طریق قرعه را شرح مى دهد تا هیچ گونه اجحافى به کسى در این قسمت نشود. در بخش چهارم دستورات متعدّدى مى دهد درباره خوش رفتارى با چهارپایانى که به عنوان زکات گرفته مى شوند که برتر و بالاتر از حقوقى است که مدعیان حمایت حیوانات اظهار مى کنند. مرحوم کلینى بعد از آنکه این نامه را از امام صادق(علیه السلام) از على(علیه السلام) نقل مى کند مى افزاید: امام صادق(علیه السلام) در اینجا گریست و به راوى که برید بن معاویه است فرمود: اى برید به خدا سوگند که همه حرمتها (بعد از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله)) بر باد رفت و عمل به کتاب الله و سنّت پیغمبر(صلى الله علیه وآله) به فراموشى سپرده شد و بعد از شهادت امیر مؤمنان(صلى الله علیه وآله)، هیچ حقى در میان مردم برپا داشته نشد. جالب اینکه نویسنده مصادر بعد از ذکر این بخش از کلام امام صادق(علیه السلام)مى گوید: به خداوند متعال سوگند یاد مى کنم که پیش از اینکه به روایت مرحوم کلینى در کافى راجع به گریه امام صادق(علیه السلام) هنگام ذکر این روایت، دست یابم بارها به هنگام مطالعه این نامه اشک ریختم. 🔶 @Nahj_Et
🔰 روايت شده است كه آن حضرت در ميان اصحابش نشسته بود. زن زيبايى (كه تمام چهره اش را نپوشانده بود) از آن جا عبور كرد و چشم حاضران را به خود جلب نمود. 💠 امام علی عليه السلام فرمود: 🍃 چشمان اين مردان، طغيانگر است و آنچه نظرشان بر آن افتاد مايه تحريک و هيجان آن هاست. هرگاه يكى از شما نظرش به زنى افتاد كه زيبا و صاحب جمال بود، برود و با همسر خود آميزش كند زيرا او هم زنى است مانند همسرش! 👈 در اين هنگام مردى از خوارج گفت: خداوند اين كافر را بكشد چقدر دانا و فقيه است!! هنگامى كه حاضران اين سخن را شنيدند از جاى پريدند تا او را به قتل برسانند، ولى امام(عليه السلام) فرمود: 🔹آرام باشيد جواب دشنام، بدگويى است و يا گذشت از گناه (نه كشتن مرد بدزبان). 🔶 @Nahj_Et
💠امير المومنين _عليه السلام _مي فرمايد : ✨وَعَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ، فَإِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الاِْيمَانِ كَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ، وَلاَ خَيْرَ فِي جَسَد لاَ رَأْسَ مَعَهُ، وَلاَ فِي إِيمَان لاَ صَبْرَ مَعَهُ✨ 💠 بر شما باد که صبر و استقامت را پيشه کنيد، زيرا صبر و استقامت در برابر ايمان همچون سر است در برابر تن. تن بى سر فايده اى ندارد همچنين ايمان بدون صبر و استقامت ✍ مى دانيم مهم ترين حواس انسان در سر اوست: بينايى، شنوايى، چشايى و بويايى و مهم ترين ابزار ارتباط انسان با ديگران که زبان است در سر قرار دارد. 🔹دروازه ورود غذا به بدن؛ يعنى دهان نيز جزء اين پيکر است. از همه مهم تر، فرمانده تمام اعضا که مغز است در وسط جمجمه قرار دارد که اگر کمترين آسيبى به آن برسد بخشى از فعاليت هاى بدن تعطيل مى شود. 🔹همه اينها در سر قرار دارد؛ اگر سر از بدن جدا شود، انسان دست و پاى مذبوحانه اى مى زند و پس از چند دقيقه تمام دستگاه ها تعطيل مى شود. ✔️ صبر و استقامت نسبت به ايمان نيز چنين است. اگر از ايمان جدا شود دوام و بقايى براى ايمان نخواهد بود، زيرا نه در برابر گناه تاب تحمل ترک دارد، نه در برابر مشکلات اطاعت، توانى در خود مى بيند و نه در مصائب صبر مى کند. 🔶 @Nahj_Et
☝️مسلّم در اسلام چنین اصلى بر این مبنا که مردم دوجنسى شناخته شده باشند که 👥مثلا سفیدپوست آقا و سیاه‌پوست برده باشد و یا مردم این طرف دنیا آقا و آن طرف برده باشند، نداریم ❌⚠️و بالعکس خلاف آن را داریم و اسلام بین افراد مردم تفاوتى قائل نشده است. پس این اساس فلسفى ☝️🙅‍♂مورد قبول نیست و آنچه در اسلام مبناى بردگى و مورد قبول است و بیش از آن مورد قبول واقع نشده است، 🚷در مورد اسیران جنگى است که جایز شمرده است که از اسیران جنگى برده گرفته شود، 👈آنهم با توجه به اینکه جنگ در اسلام ریشه فکرى و عقیده‌اى دارد ❌☝️و ریشه سیاسى و اقتصادى ندارد؛ و در این مورد هم «جایز» شمرده نه اینکه «واجب» شمرده باشد.  📚 ، بردگی در اسلام، ص12 ✨ 🔶 @Nahj_Et
💠🔹گرچه مدح و ثناى افراد به سبب كارهاى خوبى كه انجام داده‌اند باعث تشويق آنها مى‌شود؛ ولى به يقين افراط در مدح و ثنا افزون بر اينكه دروغ و گناه كبيره‌اى محسوب مى‌شود سبب اغفال طرف مقابل مى‌گردد و او را از كوشش و تلاش براى رسيدن به مقامات بالاتر باز مى‌دارد و آثار غرور و خودبرتربينى در او آشكار مى‌گردد. به همين دليل، امام در برابر كسى كه در ستايش او مبالغه مى‌كرد ولى در دل او را متهم مى‌دانست فرمود: «من كمتر از آن هستم كه تو مى‌گويى و بالاتر از آنم كه در دل دارى»؛ (قال عليه السلام: لِرَجُلٍ‌ أَفْرَطَ فِي الثَّنَاءِ‌ عَلَيْهِ‌، وَ كَانَ‌ لَهُ‌ مُتَّهِماً: أَنَا دُونَ‌ مَا تَقُولُ‌، وَ فَوْقَ‌ مَا فِي نَفْسِكَ‌) . ممكن است آن شخص در مورد امام غلو كرده باشد و امام با اين سخن مى‌خواهد جلوى غلو او را بگيرد؛ ولى اين احتمال نيز داده شده است كه چه بسا او تنها بخشى از صفات واقعى امام را برشمرده ولى امام متواضعانه چنين سخنى را مى‌گويد 🔶 @Nahj_Et
💠🔹حضرت علی (ع) در گذر از قبرستان... 💠ای ساکنان خانه های وحشت زا و محله های خالی و گورهای تاریک!ای خفتگان در خاک!ای غریبان!ای اهل تنهایی!ای اهل وحشت!شما پیش از ما رفتید و ما به دنبال شما،به شما می پیوندیم. امّا درخانه هایتان دیگران سکونت کردند،و امّا زنانتان با دیگران ازدواج کردند،و اموالتان در میان دیگران تقسیم شد!این خبر ما هست،شما چه خبری دارید؟سپس رو به اصحاب فرمود: بدانید که اگر اجازه سخن گفتن داشتند،به شما خبر می دادند که؛« بهترین توشه تقوا است....» 🔶 @Nahj_Et
💠🔹🌴حضرت علی علیه‌السلام ✉️نامه بیست و ششم به یکی از ماموران زکات اخلاق کارگزاران مالیاتی او را به ترس از خدا در اسرار پنهانی، و اعمال مخفی سفارش می کنم، آنجا که هیچ گواهی غیر از او، و نماینده ای جز خدا نیست، و سفارش می کنم که مبادا در ظاهر خدا را اطاعت، و در خلوت نافرمانی کند، و اینکه آشکار و پنهانش، و گفتار و کردارش در تضاد نباشد، امانت الهی را اداء، و عبادت را خالصانه انجام دهد. و به او سفارش می کنم با مردم تندخو نباشد، و به آنها دروغ نگوید، و با مردم به جهت اینکه بر آنها حکومت دارد بی اعتنایی نکند، چه اینکه مردم برادران دینی، و یاری دهندگان در استخراج حقوق الهی اند. بدان! برای تو در این زکاتی که جمع می کنی سهمی معین، و حقی روشن است، و شریکانی از مستمندان و ضعیفان داری، همانگونه که ما حق تو را می دهیم، تو هم باید نسبت به حقوق آنان وفادار باشی، اگر چنین نکنی در روز رستاخیز بیش از همه دشمن داری، و وای بر کسی که در پیشگاه خدا، فقرا و مساکین، و درخواست کنندگان و آنان که از حقشان محرومند، و بدهکاران و ورشکستگان و در راه ماندگان، دشمن او باشند و از او شکایت کنند. امانتداری کسی که امانت الهی را خوار شمارد، و دست به خیانت آلوده کند، و خود و دین خود را پاک نسازد، درهای خواری را در دنیا به روی خود گشوده، و در قیامت خوارتر و رسواتر خواهد بود، و همانا! بزرگترین خیانت! خیانت به ملت، و رسواترین دغل کاری، دغل بازی با امامان است، با درود. 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹🌴حضرت علی علیه‌السلام ✉️نامه بیست و ششم به یکی از ماموران زکات اخلاق کارگزاران مالیاتی او ر
💠🔹شرحی بر نامه بیست و ششم نهج‌البلاغه از نامه هاى امام(علیه السلام) است که براى بعضى از مأموران گردآورى زکات مرقوم داشته است. امام(علیه السلام) در این نامه، قبل از هر چیز، مخنف بن سلیم را از نفاق و دوگانگى ظاهر و باطن بر حذر مى دارد و از بدرفتارى با مردم و خود برتربینى و بى اعتنایى به آنها نهى مى فرماید و در بخش دیگرى تأکید مى کند که تو به عنوان عامل جمع آورى زکات حقى در آن دارى که ما به تو مى پردازیم; ولى بقیّه آن متعلق به نیازمندان امّت است که باید به آنها برسد. حضرت در پایان نامه، او را از هرگونه خیانت در این امانت برحذر مى دارد و خیانت به امّت و امام امّت را بدترین خیانت مى شمرد. 🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 اهمیت شفاعت 💠 امام علی علیه السلام فرمودند: 🍃 شفاعت كننده بال و پَرِ طلب كننده است. 🔹الشَّفِيعُ جَنَاحُ الطَّالِبِ 📚 نهج البلاغه 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين جملۀ كوتاه و پرمعنا اشاره به اهميت شفاعت كرده مى‌فرمايد: «شفاعت كننده با
💠🔹اين‌كه امام در گفتار حكيمانۀ بالا مى‌فرمايد: شفاعت كننده بال و پر طلب كننده است واقعيت مسلّم عقلى و نقلى است، همان‌گونه كه هيچ پرنده‌اى بدون بال و پر نمى‌تواند پرواز كند بسيارى از طلب‌كنندگان نيز بى‌بال و پر شفاعت پرواز در آسمان قرب خدا براى آنها غير ممكن است. اين جملۀ كوتاه در واقع هم اشاره‌اى به فلسفۀ شفاعت و هم مفهوم و معناى آن و هم شرايط شفاعت كننده و شفاعت شونده دارد. پرنده بايد همه چيز او كامل باشد تا بعد از رويش بال و پر بتواند پرواز كند و استفادۀ از بال و پر براى پرنده عيب نيست، بلكه افتخار است و عالم اسباب در جهان هستى در واقع چهره‌هايى از همين شفاعت است. در عالم تشريع نيز گاه معصومان و پيشوايان بزرگ شفاعت مى‌كنند، گاهى علماى دين و شهدا و صالحان و زمانى اعمال خوب انسان مانند نماز و روزه و جهاد او با دشمن يا با نفس سبب شفاعتش مى‌شود 🔶 @Nahj_Et
💠الله الله! أيها الناس! فيما استحفظكم من كتابه، واستودعكم من حقوقه، فإن الله سبحانه لم يخلقكم عبثا. 🔹اى مردم! به خدا توجه كنيد در آنچه رعايت آن را در كتاب خودش از شما خواسته است و در حقوقى كه شما را امانتدار آن كرده است؛ زيرا خدواند سبحان شما را بيهوده نيافريده است. 🔶 @Nahj_Et
💠امام علی(ع)میفرمایند: 🦋 رحمت خدا بر كسى كه چون حقى را ديد، يارى اش كرد و چون ستمى را ديد از آن جلوگيرى كرد و حق را در برابر ستمگر يارى رساند. 🔶 @Nahj_Et
شرحی بر نامه بیست و هفتم نهج‌البلاغه از نامه هاى على(علیه السلام) است که به محمد بن ابى بکر رضى الله عنه هنگامى که او را به فرماندارى مصر منصوب کرد، نگاشت. در کتاب الغارات آمده است که امام(علیه السلام) هنگامى که این نامه را براى محمد بن ابى بکر(رحمه الله) نوشت او پیوسته در آن نگاه مى کرد و از دستورات و آدابش بهره مى گرفت. بعد از مدتى که عمرو بن عاص در مصر بر او غلبه کرد و او را کشت، تمام نامه هاى او را جمع آورى کرد و به سوى معاویه فرستاد. معاویه در این عهدنامه نگاه مى کرد و در شگفتى فرو مى رفت. ولید بن عقبه که نزد معاویه بود و شگفتى معاویه را از مطالعه این عهدنامه دید به او گفت: دستور بده این نامه ها را بسوزانند! معاویه گفت: چقدر اشتباه مى کنى. ولید گفت: آیا صحیح این است که مردم بدانند احادیث ابو تراب (على بن ابى طالب) نزد توست و از آن درس مى آموزى؟ معاویه گفت: واى بر تو به من مى گویى علم و دانشى مثل این را بسوزانم به خدا سوگند مطالب علمى جامع تر و استوارتر از این تاکنون نشنیدم. ولید گفت: اگر این گونه علم و داورى او را مى ستایى پس چرا با او پیکار مى کنى؟ گفت: اگر نبود که ابوتراب عثمان را به قتل رساند سپس مى خواست بر ما حکومت کند، ما از او درس فرا مى گرفتیم. سپس کمى مکث کرد و نگاه به کسانى که اطراف او نشسته بودند نمود و گفت: ما نمى گوییم اینها از نامه هاى على بن ابى طالب و از سخنان اوست بلکه مى گوییم: از نامه هاى ابوبکر است و نزد فرزندش محمد بوده و ما آنها را مطالعه مى کنیم و از آن بهره مى گیریم. این نامه ها همچنان در خزاین بنى امیّه وجود داشت تا زمانى که عمر بن عبدالعزیز به حکومت رسید و او آشکارا بیان کرد که اینها از احادیث على بن ابى طالب است. الغارات سپس مى افزاید: هنگامى که خبر شهادت محمد بن ابى بکر و افتادن این نامه (مانند سایر نامه هاى او) به دست معاویه به آن حضرت رسید، سخت متأثر و ناراحت شد (که چرا چنین گوهر گرانبهایى به دست نااهل افتاده است). به هر حال این عهدنامه مطابق آنچه مرحوم سیّد رضى آورده، شامل چند بخش است: نخست امام(علیه السلام) دستوراتى درباره طرز برخورد با مردم و رعایت تواضع و عدالت و نشان دادن قدرت در برابر زورمندان و محبّت در برابر ضعیفان مى دهد. در بخش دوم در یک بحث کلى و جامع، یکى از صفات متقیان را در طرز برخورد آنها با دنیا و مواهب مادى در عباراتى جامع، گویا و پرمعنا شرح مى دهد که چگونه آنها توانسته اند از نعمت هاى الهى در دنیا بهره مند شوند بى آنکه گرفتار دنیاپرستى گردند. امام(علیه السلام) در بخش سوم، اشاره اى به پایان زندگى و مرگ مى کند و تعبیراتى دارد که دقت در آن هر انسانى را از خواب غفلت بیدار مى سازد. امام(علیه السلام) در بخش چهارم، متوجه محمد بن ابى بکر شده و اهمّیّت مأموریتى را که به او واگذار کرده (حکومت مصر) به او گوشزد مى کند و دستوراتى در این زمینه به او مى دهد. در بخش پنجم و آخرین بخش، باز امام(علیه السلام) از یک تحلیل کلى درباره تفاوت هاى پیشوایان هدایت و پیشوایان ضلالت سخن مى گوید و به خطرات منافقان در جامعه اسلامى اشاره مى فرماید. با توجّه به اینکه عهدنامه بسیار گسترده تر از آن است که مرحوم سیّد رضى آورده، بخش هاى مهم و متعدّد دیگرى نیز در این عهدنامه که همه آن در کتاب الغارات و تمام نهج البلاغه و مانند آن آمده است، دیده مى شود. 🔶 @Nahj_Et