eitaa logo
🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
246 دنبال‌کننده
406 عکس
41 ویدیو
10 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نهج البلاغه/نامه۱۳ 📜به دو نفر از اميران لشگر 🔹رعايت سلسله مراتب فرماندهي من ، مالك اشتر پسر حارث را بر شما و سپاهياني كه تحت امر شما هستند، فرماندهي دادم. گفته او را بشنويد، و از فرمان او اطاعت كنيد، او را چونان زره و سپر نگهبان خود برگزينيد، زيرا كه مالك، نه سستي به خرج داده و نه دچار لغزش مي شود، نه در آنجايي كه شتاب لازم است كندي دارد، و نه آن جا كه كندي پسنديده است شتاب مي گيرد. 🌺🌺
🌷نهج البلاغه/خطبه ۳-(شقشقيه) 🔹فراز ۱: 🔹شكوه از ابا بكر و غصب خلافت آگاه باشيد به خدا سوگند ابا بكر، جامه خلافت را بر تن كرد، در حالي كه مي‏دانست جايگاه من نسبت به حكومت اسلامي، چون محور آسياب است به آسياب كه دور آن حركت مي‏كند. او مي‏دانست كه سيل علوم از دامن كوهسار من جاري است، و مرغان دور پرواز انديشه‏ها به بلنداي ارزش من نتوانند پرواز كرد. پس من رداي خلافت رها كرده و دامن جمع نموده از آن كناره گيري كردم و در اين انديشه بودم كه آيا با دست تنها براي گرفتن حق خود به پاخيزم يا در اين محيط خفقان‏زا و تاريكي كه به وجود آوردند، صبر پيشه سازم كه پيران را فرسوده، جوانان را پير، و مردان با ايمان را تا قيامت و ملاقات پروردگار اندوهگين نگه مي‏دارد پس از ارزيابي درست، صبر و بردباري را خردمندانه‏تر ديدم. پس صبر كردم در حالي كه گويا خار در چشم و استخوان در گلوي من مانده بود. و با ديدگان خود مي‏نگريستم كه ميراث مرا به غارت مي‏برند. (این خطبه ادامه دارد...) 🌷🌷
🌷 وَ قَالَ ( عليه السلام ) : تَذِلُّ الْأُمُورُ لِلْمَقَادِيرِ حَتَّي يَكُونَ الْحَتْفُ فِي التَّدْبِيرِ . 🌹و درود خدا بر او فرمود: كارها چنان رام تقدير است كه چاره انديشي به مرگ مي انجامد. 🌸نهج البلاغه/حکمت۱۶ ⛅️...⛅️ http://eitaa.com/joinchat/1166016514Ca3f8e39137
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم 🌹اللّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ  بقره(15) 🌸خداوند آنان را به استهزا مى گيرد و آنان را در طغيانشان مهلت مى دهد تا سرگردان شوند. 🌷كلمه «يَعمهون» از «عَمَه» مثل «عَمى» مى باشد، لكن «عمى» كورى ظاهرى را گويند و «عمه» كورى باطنى است. [184] امام رضا عليه السلام در تفسير اين آيه مى فرمايد: خداوند، اهل مكر و خدعه و استهزا نيست، لكن جزاى مكر و استهزاى آنان را مى دهد. [185] همچنان كه آنان را در طغيان و سركشى خودشان، رها مى كند تا سر درگم و غرق شوند. و چه سزايى سخت تر از قساوت قلب و تسلّط شيطان و وسوسه هاى او، ميل به گناه و بى رغبتى به عبادت، همراهى و همكارى با افراد نا اهل و سرگرمى به دنيا و غفلت از حقّ كه منافقان بدان گرفتار مى آيند. منافقان، دوگانه رفتار مى كنند و لذا با آنها نيز دو گونه برخورد مى شود؛ در دنيا احكام مسلمانان را دارند و در آخرت كيفر كفّار را مى بينند. ----- 184) تفسير كشّاف. 185) تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 30. 🌻- كيفرهاى الهى، متناسب با گناهان است. در برابر «انّما نحن مستهزؤن»، «اللَّه يستهزئ بهم» آمده است. - منافقان با خدا طرفند، نه با مؤمنان. (آنها مؤمنان را مسخره مى كنند، ولى خدا به حمايت آمده و پاسخ مسخره ى آنان را خودش مى دهد.) «اللَّه يستهزئ بهم» - استهزا، اگر به عنوان پاسخ باشد مانعى ندارد. نظير تكبّر در مقابل متكبّر. «اللَّه يستهزئ بهم» - از مهلت دادن وزياده بخشى هاى خداوند، نبايد مغرور شد. «يمدّهم فى طغيانهم» - سركشى و طغيان، زمينه اى براى سر درگمى هاست. «فى طغيانهم يعمهون» منبع:تفسیر نور/استاد قرائتی 🌿
🌸🍃🌸🍃 🔷مردشامي و امام حسين علیه السلام🌷 شخصی از اهل شام ، به قصد حج يا مقصد ديگر به مدينه آمد . چشمش افتاد به مردی كه در كناری نشسته بود. توجهش جلب شد. پرسيد: «اين مرد كيست ؟» گفته شد : «حسين بن علی بن ابيطالب است». سوابق تبليغاتی عجيبی كه در روحش رسوخ كرده بود، موجب شد كه ديگر خشمش به جوش آيد و قربة الی الله آنچه میتواند دشنام نثار حسين بن علی بنمايد . همينكه هر چه خواست گفت و عقده دل خود را گشود، امام حسين بدون آنكه خشم بگيرد و اظهار ناراحتی كند، نگاهی پر از مهر و عطوفت به او كرد، و پس از آنكه چند آيه از قرآن -مبنی بر حسن خلق و عفو و اغماض- قرائت كرد به او فرمود: «ما برای هر نوع خدمت و كمك به تو آمادهايم». آنگاه از او پرسيد: «آيا از اهل شامی؟» جواب داد: "آری". فرمود: «من با اين خلق و خوی سابقه دارم و سر چشمه آن را میدانم». پس از آن فرمود: "تو در شهر ما غريبی، اگر احتياجی داری حاضريم به تو كمك دهيم، حاضريم در خانه خود از تو پذيرايی كنيم. حاضريم تو را بپوشانيم، حاضريم به تو پول بدهيم». مرد شامی كه منتظر بود با عكس العمل شديدی برخورد كند و هرگز گمان نمیكرد با يك همچو گذشت و اغماضی روبرو شود، چنان منقلب شد كه گفت: «آرزو داشتم در آن وقت زمين شكافته میشد و من به زمين فرو میرفتم، و اين چنين نشناخته و نسنجيده گستاخی نمیكردم. تا آن ساعت برای من، در همه روی زمين كسی از حسين و پدرش مبغوضتر نبود، و از آن ساعت بر عكس، كسی نزد من از او و پدرش محبوبتر نيست». 📚نفثة المصدور محدث قمي ص٤ http://eitaa.com/joinchat/1166016514Ca3f8e39137
💍ثواب داشتن انگشتر عقیق سرخ در غیر نماز 👇👇 ♨سوال: 🔰داشتن انگشتر عقيق يمني سرخ به غير از ثوابي که در نماز دارد و ارزش نماز را بيشتر ميکند آيا داشتن آن در همه جا باز هم حسنه براي ما نوشته ميشود؟ ✍️پاسخ: ✅احادیث زیادی درباره داشتن عقیق سرخ در دست، در غیر نماز هم ثواب دارد وجود دارد. که به دو تا از این احادیث در زیر اشاره می شود: 🔺در حدیث «يَا عَلِيُّ تَخَتَّمْ‌ بِالْيَمِينِ‌ فَإِنَّهَا فَضِيلَةٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لِلْمُقَرَّبِينَ قَالَ بِمَ أَتَخَتَّمُ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ بِالْعَقِيقِ الْأَحْمَرِ فَإِنَّهُ أَوَّلُ جَبَلٍ أَقَرَّ لِلَّهِ تَعَالَى بِالرُّبُوبِيَّةِ وَ لِيَ بِالنُّبُوَّةِ وَ لَكَ بِالْوَصِيَّةِ وَ لِوُلْدِكَ بِالْإِمَامَةِ وَ لِشِيعَتِكَ بِالْجَنَّةِ وَ لِأَعْدَائِكَ بِالنَّار» 🔺(صدوق، محمد، کتاب من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 374 و علل الشرائع، ج 1، ص 158) نقل شده که امام علی (علیه السلام) از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) سؤال نمود که چه انگشتری را در دست قرار دهد. فرمود: انگشتر عقیق قرمز؛ زیرا عقیق قرمز، اولین کوهی است که به ربوبیت خداوند و نبوت پیامبر اکرم و وصایت امام علی و امامت فرزندان امام علی و بهشتی بودن شیعیان امام علی و جهنمی بودن دشمنان امام علی، اقرار کرد. 🔻در حدیث «حَدَّثَنَا أَبُو سَعِيدٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْفَضْلِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَاقَ الْمُذَكِّرُ الْمَعْرُوفُ بِأَبِي سَعِيدٍ الْمُعَلِّمِ النَّيْسَابُورِيِّ بِنَيْسَابُورَ قَالَ أَخْبَرَنَا أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمِ بْنِ زُرَارَةَ الرَّازِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يُوسُفَ الْفِرْيَابِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا سُفْيَانُ الثَّوْرِيُّ عَنْ إِسْمَاعِيلَ السِّنْدِيِّ عَنْ عَبْدِ خَيْرٍ قَالَ كَانَ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (علیه السلام) أَرْبَعَةُ خَوَاتِيمَ يَتَخَتَّمُ بِهَا يَاقُوتٌ لِنُبْلِهِ وَ فَيْرُوزَجٌ لِنَصْرِهِ وَ الْحَدِيدُ الصِّينِيُّ لِقُوَّتِهِ وَ عَقِيقٌ لِحِرْزِهِ وَ كَانَ نَقْشُ الْيَاقُوتِ لَا إِلَهَ إِلَّا الَّلهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ الْمُبِينُ وَ نَقْشُ الْفَيْرُوزَجِ اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ الْمُبِينُ وَ نَقْشُ الْحَدِيدِ الصِّينِيِّ الْعِزَّةُ لِلَّهِ جَمِيعاً وَ نَقْشُ الْعَقِيقِ ثَلَاثَةُ أَسْطُرٍ ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ أَسْتَغْفِرُ اللَّه» 🔻(صدوق، محمد، علل الشرائع، ج 1، ص 157، ح 1) نقل شده که امام علی (علیه السلام) چهار انگشتر داشت. یاقوت برای زیرکی، فیروزه برای نصرت، حدید چینی برای قوت و عقیق برای حفظ. بر روی یاقوت، «لا إله إلا الله الملک الحق المبین» و بر روی فیروزه، «الله الملک الحق المبین» و بر روی حدید چینی، «العزة لله جمیعاً» و بر روی عقیق، «ما شاء الله لا قوة إلا بالله أستغفر الله» نوشته شده بود. موفق باشید. 👈 ارسال سوالات از طریق آیدی زیر: @pasokhgoo10">@pasokhgoo10</a> 👈پرسش از طریق شماره تلفن زیر : 📞 096400 👈 🌐مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🌷🌷
📜به سپاهيانش 🔹رعايت اصول انساني در جنگ با دشمن جنگ را آغاز نكنيد تا آنها شروع كنند، زيرا سپاس خداوندي را كه حجت با شماست، و آغازگر جنگ نبودن، تا آنكه دشمن بجنگ روي آورد، حجت ديگر بر حقانيت شما خواهد بود، اگر به اذن خدا شكست خوردند و گريختند، آن كس را كه پشت كرده مكشيد، و آن را كه دفاع نمي تواند آسيب نرسانيد، و مجروحان را نكشيد، زنان را با آزار دادن تحريك نكنيد هرچند آبروي شما را بريزند، يا اميران شما را دشنام دهند، كه آنان در نيروي بدني و رواني و انديشه كم توانند، در روزگاري كه زنان مشرك بودند مامور بوديم دست از آزارشان برداريم، و در جاهليت اگر مردي با سنگ يا چوب دستي به زني حمله مي كرد، او و فرزندانش را سرزنش می کردند. 🌷نهج البلاغه/نامه ۱۴ 🌷🌷 http://eitaa.com/joinchat/1166016514Ca3f8e39137
🌺ادامه خطبه۳ : 🔹۲ بازي ابا بكر با خلافت: تا اينكه خليفه اوّل، به راه خود رفت و خلافت را به پسر خطّاب سپرد. سپس امام مثلي را با شعري از أعشي عنوان كرد: مرا با برادر جابر، «حيّان» چه شباهتي است (من همه روز را در گرماي سوزان كار كردم و او راحت و آسوده در خانه بود.) شگفتا ابا بكر كه در حيات خود از مردم ميخواست عذرش را بپذيرند، چگونه در هنگام مرگ، خلافت را به عقد ديگري در آورد. هر دو از شتر خلافت سخت دوشيدند و از حاصل آن بهره مند گرديدند. 🔹۳ شكوه از عمر و ماجراي خلافت: سرانجام اوّلي حكومت را به راهي در آورد، و به دست كسي (عمر) سپرد كه مجموعه هاي از خشونت، سختگيري، اشتباه و پوزش طلبي بود زمامدار مانند كسي كه بر شتري سركش سوار است، اگر عنان محكم كشد، پردههاي بيني حيوان پاره ميشود، و اگر آزادش گذارد، در پرتگاه سقوط ميكند. سوگند به خدا مردم در حكومت دومي، در ناراحتي و رنج مهمّي گرفتار آمده بودند، و دچار دو روييها و اعتراضها شدند، و من در اين مدت طولاني محنت زا، و عذاب آور، چاره اي جز شكيبايي نداشتم، تا آن كه روزگار عمر هم سپري شد. 🔹۴ شكوه از شوراي عمر: سپس عمر خلافت را در گروهي قرار داد كه پنداشت من همسنگ آنان ميباشم پناه بر خدا از اين شورا در كدام زمان در برابر شخص اوّلشان در خلافت مورد ترديد بودم، تا امروز با اعضاي شورا برابر شوم كه هم اكنون مرا همانند آنها پندارند و در صف آنها قرارم دهند ناچار باز هم كوتاه آمدم، و با آنان هماهنگ گرديدم. يكي از آنها با كينه اي كه از من داشت روي بر تافت، و ديگري دامادش را بر حقيقت برتري داد و آن دو نفر ديگر كه زشت است آوردن نامشان. 🔹۵ شكوه از خلافت عثمان: تا آن كه سومي به خلافت رسيد، دو پهلويش از پرخوري باد كرده، همواره بين آشپزخانه و دستشويي سرگردان بود، و خويشاوندان پدري او از بني اميّه به پاخاستند و همراه او بيت المال را خوردند و بر باد دادند، چون شتر گرسنه اي كه بجان گياه بهاري بيفتد، عثمان آنقدر اسراف كرد كه ريسمان بافته او باز شد و أعمال او مردم را برانگيخت، و شكم بارگي او نابودش ساخت. 🔹۶ بيعت عمومي مردم با امير المؤمنين عليه السّلام: روز بيعت، فراواني مردم چون يالهاي پر پشت کفتار بود، از هر طرف مرا احاطه كردند، تا آن كه نزديك بود حسن و حسين عليه السّلام لگد مال گردند، و رداي من از دو طرف پاره شد. مردم چون گلّه هاي انبوه گوسفند مرا در ميان گرفتند. امّا آنگاه كه به پاخاستم و حكومت را به دست گرفتم، جمعي پيمان شكستند و گروهي از اطاعت من سرباز زده و از دين خارج شدند، و برخي از اطاعات حق سر بر تافتند، گويا نشنيده بودند سخن خداي سبحان را كه ميفرمايد: «سراي آخرت را براي كساني برگزيديم كه خواهان سركشي و فساد در زمين نباشند و آينده از آن پرهيزكاران است» آري به خدا آن را خوب شنيده و حفظ كرده بودند، امّا دنيا در ديده آنها زيبا نمود، و زيور آن چشمهايشان را خيره كرد. ( و این خطبه ادامه دارد....) 🌷نهح البلاغه/ خطبه ۳(شقشقیه) 🌷🌷 http://eitaa.com/joinchat/1166016514Ca3f8e39137
💎پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله: هر کس هر قوم و گروهی را دوست داشته باشد فردا [قیامت]با آنها محشور خواهد شد. 📖سفینه،ج۲،ص۹۲۹ http://eitaa.com/joinchat/1166016514Ca3f8e39137
(قسمتی از خطبه شقشقیه): 🌷مسؤوليتهاي اجتماعي سوگند به خدايي كه دانه را شكافت و جان را آفريد، اگر حضور فراوان بيعت كنندگان نبود، و ياران حجّت را بر من تمام نميكردند، و اگر خداوند از علماء عهد و پيمان نگرفته بود كه برابر شكم بارگي ستمگران، و گرسنگي مظلومان، سكوت نكنند، مهار شتر خلافت را بر كوهان آن انداخته، رهايش ميساختم، و آخر خلافت را به كاسه اوّل آن سيراب ميكردم، آنگاه ميديديد كه دنياي شما نزد من از آب بيني بزغالهاي بي ارزشتر است. گفتند: در اينجا مردي از أهالي عراق بلند شد و نامه اي به دست امام عليه السّلام داد و امام عليه السّلام آن را مطالعه ميفرمود، گفته شد، مسايلي در آن بود كه ميبايست جواب ميداد. وقتي خواندن نامه به پايان رسيد، ابن عباس گفت يا امير المؤمنين چه خوب بود سخن را از همان جا كه قطع شد آغاز ميكرديد امام عليه السّلام فرمود: هرگز اي پسر عباس، شعله اي از آتش دل بود، زبانه كشيد و فرو نشست، ابن عباس ميگويد، به خدا سوگند بر هيچ گفتاري مانند قطع شدن سخن امام عليه السّلام اين گونه اندوهناك نشدم، كه امام نتوانست تا آنجا كه دوست دارد به سخن ادامه دهد. ميگويم: (معناي سخن امام عليه السّلام كه فرمود، كراكب الصّعبة، اين است كه اگر سوار كار مهار شتر سركش را سخت بكشد، و مركب چموشي نافرماني كند، بيني او پاره ميشود، و اگر مهارش را رها كند، چموشي كرده در پرتگاه سقوط قرار ميگيرد و صاحبش قدرت كنترل او را ندارد. ميگويند «اشنق الناقه» يعني بوسيله مهار، سر شتر را بالا بكشد و «شنقها» نيز ميگويند كه ابن سكّيت در كتاب اصلاح المنطق گفته است. اينكه فرمود «اشنق لها» و نفرمود «اشنقها» براي آنكه اين كلمه را مقابل «اسلس لها» قرار داد، گويي فرموده باشد كه اگر سر او را بالا كشد. يعني آن را واگذارد تا سر خود را بالا نگاه دارد). 📖نهج البلاغه/خطبه ۳/فراز ۷ ⬇️⬇️ 🌷🌷
🌹🍃و درود خدا بر او (از امام پرسيدند كه رسول خدا (ص) فرمود: موها را رنگ كنيد، و خود را شبيه يهود نسازيد يعني چه؟ ) فرمود: پيامبر (ص) اين سخن را در روزگاري فرمود كه پيروان اسلام اندك بودند، اما امروز كه اسلام گسترش يافته، و نظام اسلامي استوارشده، هر كس آنچه را دوست دارد انجام دهد نهج البلاغه/حکمت ۱۷ ⬇️⬇️