eitaa logo
🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
246 دنبال‌کننده
406 عکس
41 ویدیو
10 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷قال المَهدی(عج): «أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُم‌»«بحارالأنوار ، ج53 ، ص180 ، باب 31»🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
🌺🌿 ✅هر روز یک آیه همراه با تفسیر 🔽 ✨سوره بقره آیه ۲۵۵ به مناسبت و
🌺🌿 ✅هر روز یک آیه همراه با تفسیر 🔽 ✨سوره بقره_آیةالکرسی(آیه ۲۵۵) ... ادامه پست قبل ✨بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم✨ او زندگان را مى ميراند و به همه زنده ها روزى مى بخشد. او زندگى را از زنده اى ديگر به ارث نبرده، بلكه به مردگان نيز زندگى مى بخشد. او زنده و پا برجاست. معناى حيات درباره ذات پروردگار با ديگران فرق مى كند و مانند ساير صفات الهى، از ذات او جدايى ناپذير است و در آن فنا راه ندارد؛ «و توكّل على الحىّ الّذى لايموت» [694] او در حيات خويش نيازمند تغذيه، توليد مثل، جذب و دفع، كه لازمه حيات موجوداتى همچون انسان و حيوان وگياه است، نيست. «يا حىّ الذى ليس كمثله حىّ» «القيّوم» «قَيّوم» از ريشه ى «قيام»، به كسى گفته مى شود كه روى پاى خود ايستاده و ديگران به او وابسته هستند. [695] كلمه ى «قيّوم» سه مرتبه در قرآن آمده است و در هر سه مورد در كنار كلمه «حَىّ» قرار دارد. قيام او از خود اوست، ولى قيام ساير موجودات به وجود اوست. و مراد از قيّوميّت پروردگار، تسلّط و حفاظت و تدبير كامل او نسبت به مخلوقات است. قيام او دائمى و همه جانبه است، مى آفريند، روزى مى دهد، هدايت مى كند و مى ميراند و لحظه اى غافل نيست. هر موجود زنده اى براى ادامه ى حيات، نيازمند منبع فيض است. همچون لامپى كه براى ادامه ى روشنى، نياز به اتصّال برق دارد. تمام موجودات براى زنده شدن بايد از «حىّ» تغذيه شوند و براى ادامه ى زندگى بايد از «قيّوم» مايه بگيرند. امام على عليه السلام مى فرمايد: «كلّ شى ء خاضع له و كلّ شى ء قائم به» هر چيزى تسليم او و هر چيزى وابسته به اوست. [696] نقل كرده اند كه در جنگ بدر رسول خدا صلى الله عليه وآله مكّرر در سجده مى گفتند: «يا حىّ يا قيّوم» [697] «لاتأخذه سنةٌ و لانوم» امام صادق عليه السلام فرموده اند: «ما من حىّ الاّ و هو ينام خلا اللّه وحده» هيچ زنده اى نيست مگر اينكه مى خوابد، تنها خداوند از خواب بدور است. [698] خداوند حىّ است و نيازمند خواب و چُرت نيست. [699] خواب، زنده ها را از خود منقطع مى كند تا چه رسد به ديگران، ولى خداوند خواب ندارد و همواره بر همه چيز قيّوميّت دارد. «له ما فى السموات و ما فى الارض» مالك حقيقى همه چيز اوست و مالكيّت انسان در واقع عاريتى بيش نيست. مالكيّت انسان، چند روزه و با شرايط محدودى است كه از طرف مالك حقيقى يعنى خداوند تعيين مى شود. حال كه همه مملوك او هستند، پس چرا مملوكى مملوك ديگر را بپرستد؟ ديگران نيز بندگانى همچون ما هستند؛ «عباد امثالكم» [700] طبيعت، ملك خداست و قوانين حاكم بر آن محكوم خداوندند. اى كاش انسان ها هم از مِلك او و هم از مُلك او بهتر استفاده مى كردند. اگر همه چيز از خدا و براى خداست، ديگر بخل و حرص چرا؟ آيا خداى خالق، ما را رها كرده است؟ «أيحسب الانسان ان يترك سدى» [701] امام كاظم عليه السلام از در خانه ى شخصى بنام «بُشر» مى گذشت، متوّجه سر و صدا و آواز لهو ولعبى شدند كه از خانه بلند بود. از كنيزى كه از آن خانه بيرون آمده بود پرسيدند صاحبخانه كيست؟ آيا بنده است؟! جواب داد: نه آقا، بنده نيست آزاد است. امام فرمود: اگر بنده بود اين همه نافرمانى نمى كرد. كنيز سخن امام را وقتى وارد منزل شد به صاحبخانه باز گفت. او تكانى خورد و توبه كرد. [702] از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه فرمود: اوّلين درجه تقوا و بندگى خدا آن است كه انسان خودش را مالك نداند. [703] «من ذا الذى يشفع عنده» مشركان، خداوند را قبول داشتند؛ «لئن سئلتهم من خلق السموات و الارض ليقولنّ اللّه» [704] ولى بت ها را شفيع مى دانستند: «ويقولون هؤلاء شفعاء» [705]آيةالكرسى، اين پناهگاه موهوم را در هم مى كوبد و مى گويد: كيست كه بدون اجازه ى او بتواند شفاعت كند؟ نه تنها هستى براى اوست، كارآيى هستى نيز با اذن اوست. با خيال و توهم شما، مخلوقى شفيع ديگرى نمى شود. شفاعت در قيامت وجود دارد، ولى با حساب و كتاب و با اذن خداوند. اگر از كسى عملى سر مى زند، با اذن و اراده خداوند بوده و قيّوم بودن او خدشه بردار نيست تا بتوان در گوشه اى دور از خواست او كارى صورت داد. شفاعت آن است كه يك موجود قوى به موجود ضعيف يارى برساند. مثلاً در نظام آفرينش، نور، آب، هوا و زمين، دانه ى گياه را يارى مى كنند تا به مرحله درخت برسد. در نظام كيفر و پاداش نيز، اولياى خدا گنهكارى را يارى مى رسانند تا نجات يابد. [706] ولى هرگز اين امدادها نشانه ى ضعف خداوند و يا تأثيرپذيرى او نيست. زيرا خود اوست كه مقام شفاعت و اجازه آن را به اولياى خود مى دهد. و اوست كه نظام آفرينش را به نوعى آفريده كه وقتى دانه در مسير رستن قرار گرفت، با نور و هوا و خاك رشد مى كند. به هر حال عوامل مادّى و كمك هايى كه انسان از مخلوقات مى گيرد، در پرتو اذن اوست و در چهار چوب قوانينى است كه او حاكم كرده است. ادامه دارد... 🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
🌻 📚نهج البلاغه/خطبه ۱۷۶ پند گرفتن از سخن خدا 🍃فراز 1 💥ضرورت اطاعت از دستورات الهي مردم! از آنچ
🌷🌷 📚نهج البلاغه/خطبه ۱۷۶ ✅فراز ۲ 🌿 ✨ويژگيهاي قرآن آگاه باشيد! همانا اين قرآن پنددهنده اي است كه نمي فريبد، و هدايت كننده اي است كه گمراه نمي سازد، و سخنگويي كه هرگز دروغ نمي گويد. كسي با قرآن همنشين نشد مگر آنكه بر او افزود يا از او كاست، افزودن در هدايت و كاهش از كوردلي و گمراهي. آگاه باشيد كسي با داشتن قرآن، نيازي ندارد، و بدون قرآن بي نياز نخواهد بود، پس درمان خود را از قرآن بخواهيد، و در سختيها از قرآن ياري بطلبيد، كه در قرآن درمان بزرگترين بيماريها يعني كفر و نفاق و سركشي و گمراهي است، پس به وسيله قرآن خواسته هاي خود را از خدا بخواهيد، و با دوستي قرآن بخدا روي آوريد، و به وسيله قرآن از خلق خدا چيزي نخواهيد، زيرا وسيله اي براي تقرب بندگان بخدا، بهتر از قرآن وجود ندارد. آگاه باشيد، كه شفاعت قرآن پذيرفته شده، و سخنش تصديق مي گردد، آن كس كه در قيامت، قرآن شفاعتش كند بخشوده مي شود، و آن كس كه قرآن از او شكايت كند محكوم است، در روز قيامت ندا دهنده اي بانگ مي زند كه: (آگاه باشيد امروز هر كس گرفتار بذري است كه كاشته و عملي است كه انجام داده، جز اعمال منطبق با قرآن.) پس شما در شمار عمل كنندگان به قرآن باشيد، از قرآن پيروي كنيد، با قرآن خدا را بشناسيد، و خويشتن را با قرآن اندرز دهيد، و راي و نظر خود را برابر قرآن متهم كنيد، و خواسته هاي خود را با قرآن نادرست بشماريد. ✨ 🌹 eitaa.com/joinchat/1166016514C0ae408af6b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🌺 📕نهج البلاغه/حکمت ۲۳۰ 🌻راه بدست آوردن روزی)اقتصادی وَ قَالَ ( عليه السلام ) : شَارِكُوا الَّذِي قَدْ أَقْبَلَ عَلَيْهِ الرِّزْقُ فَإِنَّهُ أَخْلَقُ لِلْغِنَي وَ أَجْدَرُ بِإِقْبَالِ الْحَظِّ عَلَيْهِ ✨و درود خدا بر او فرمود: با آن كس كه روزي به او روي آورده شراكت كنيد، كه او توانگري را سزاوارتر، و روي آمدن روزگار خوش را شايسته تر است. 🌿شرح و تفسیر با چنین کسى شریک شوید امام(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه به یکى از طرق تحصیل غنا اشاره کرده مى فرماید: «با کسى که روزى به او روى آورده شریک شوید که براى بى نیاز شدن مؤثرتر و جهت روى آوردن بهره مندى مناسب تر است»; (شَارِکُوا الَّذِی قَدْ أَقْبَلَ عَلَیْهِ الرِّزْقُ، فَإِنَّهُ أَخْلَقُ لِلْغِنَى، وَأَجْدَرُ بِإِقْبَالِ الْحَظِّ عَلَیْهِ). بعضى از مفسران، این کلام حکیمانه را بر حقیقت داشتن بخت و اقبال حمل کرده و گفته اند: چیز مرموزى به نام بخت و اقبال وجود دارد که در بعضى هست و در برخى نیست. آنها که داراى بخت خوب و شانس و طالع اند به هر کجا روى آورند با موفقیت روبرو مى شوند، درها به رویشان گشوده و گره ها باز مى شود و مشکلات حل مى گردد و موانع برطرف مى شود. گویى زندگى را نوعى بخت آزمایى پنداشته اند که عده اى بدون هیچ دلیل منطقى پیروزى هاى مهمى پیدا مى کنند و عده اى باز بدون هیچ دلیلى محروم مى شوند. همان گونه که در بعضى از شروح نهج البلاغه آمده که بعضى گفته اند: بخت به منزله مردى نابینا و گنگ و کر است که در برابر او مقدارى جواهرات و سنگ ریزه باشد و او با هر دو دستش بى حساب آنها را به سوى حاضران پرت کند، گروهى بى دلیل جواهرات را به چنگ مى آورند و گروه دیگرى سنگ ریزه ها را. در حالى که این سخن صحیح به نظر نمى رسد. درست است گاهى پاره اى از تصادف ها سبب پیشرفت بعضى از اشخاص نالایق و عقب ماندگى برخى از افراد لایق مى شود; ولى اینها را باید استثنایى دانست. اساس پیشرفت بر تلاش و کار و مدیریت و نظم و تدبیر است. ممکن است بعضى عوامل موفقیت و پیروزى اشخاص بر ما روشن نباشد ولى به یقین آنها که موفقیت بیشترى در امور اقتصادى، فرهنگى، سیاسى و نظامى و مانند آن را پیدا مى کنند داراى امتیازاتى هستند که دیگران ندارند; خواه این امتیازات براى ما روشن شده باشد یا نه و این که امام(علیه السلام) مى فرماید: با کسانى که روزى به سوى آنها روى آورده شریک شوید، ممکن است اشاره به همین عوامل موفقیت و بهره گرفتن از مدیریت و لیاقت هاى آنها باشد و به این ترتیب مسئله اقبال و شانس از جنبه خرافى بیرون مى آید و به صورت مستدل و منطقى خودنمایى خواهد کرد. مرحوم کمره اى در ادامه بحث منهاج البراعة در ذیل این کلام حکیمانه، این گفتار امام(علیه السلام) را اشاره به استفاده کردن از یک اصل اقتصادى مهم مى داند که ممالک پیشرفته از آن بهره مى برند، وى مى گوید: آنها اساس کار اقتصادى خود را بر تأسیس شرکت ها و تعاون در فعالیت هاى اقتصادى گذارده اند. سپس مى افزاید: یک دست به یقین کوتاه است و هر انسانى آمادگى براى بخشى از فعالیت هاى ثمربخش دارد; اما هنگامى که گروهى دست به دست هم بدهند و استعدادها و تخصص هاى خود را بسیج کنند، عوامل تأثیرگذار بیشتر مى شود و سود بیشتر خواهند برد. البته آنچه مرحوم کمره اى گفته صحیح است; ولى کلام امام(علیه السلام) ناظر به اصل شرکت نیست، بلکه امام(علیه السلام) مى فرماید: با آنهایى که در زندگى اقتصادى خود موفقیت بیشترى پیدا کرده اند شرکت کنید و از عوامل موفقیت آنها بهره مند شوید. از آنچه گفته شد پاسخ بعضى از سخنان مرحوم «مغنیه» که در شرح نهج البلاغه اش آورده روشن مى شود و نیازى به ذکر آن نیست. در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «لا تُخالِطُوا وَلا تُعامِلُوا إلاّ مَنْ نَشَأَ فِی الْخَیْرِ; دوستى و معامله نکنید مگر با کسانى که در خیر و نیکى پرورش یافته اند». /بلاغ @Nahjolbalaghe1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا