هدایت شده از قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
⚘
📚نهج البلاغه/نامه۲۸/در پاسخ معاويه
/فراز ۱
🔻افشاي ادعاهاي دروغين معاويه
پس از ياد خدا و درود! نامه شما رسيد، كه در آن نوشتيد، خداوند محمد (ص) را براي دينش برگزيد، و با يارانش او را تاييد كرد، راستي روزگار چه چيزهاي شگفتي از تو بر ما آشكار كرده است! تو مي خواهي ما را از آن چه خداوند به ما عنايت فرمود، آگاه كني؟ و از نعمت وجود پيامبر باخبرمان سازي؟ داستان تو كسي را ماند كه خرما به سرزمين پرخرماي (هجر) برد. يا استاد خود را به مسابقه دعوت كند، و پنداشتي كه برترين انسانها در اسلام فلان كس، و فلان شخص است؟ چيزي را آورده اي كه اگر اثبات شود هيچ ارتباطي به تو ندارد، و اگر دروغ هم باشد به تو مربوط نمي شود، تو را با انسانهاي برتر و غير برتر، سياستمدار و غير سياستمدار چه كار است؟ اسيران آزاده و فرزندشان را چه رسد به امتيازات ميان مهاجران نخستين، و ترتيب درجات، و شناسايي منزلت و مقام آنان! هرگز! خود را در چيزي قرار مي دهي كه از آن بيگانه اي، حال كار بدينجا كشيد كه محكوم حاكم باشد؟ اي مرد چرا بر سر جايت نمي نشيني؟ و كوتاهي كردنهايت را بياد نمي آوري؟ و به منزلت عقب مانده ات باز نمي گردي؟ برتري ضعيفان، و پيروزي پيروزمندان در اسلام با تو چه ارتباطي دارد؟ تو همواره در بيابان گمراهي سرگردان، و از راه راست روي گرداني.
⚘
@Nahjolbalaghe2
#نامهها
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
نامه۲۸- و من كتاب له ( عليه السلام ) > إلي معاوية جوابا < قال الشريف : و هو من محاسن الكتب أَمَّا
.
🍃شرح نامه ۲۸ بخش اول
( مکارم شیرازی )
🔹پاسخ به ادعاهای دروغین معاویه
از نامه هاى امام(عليه السلام) است که در پاسخ معاويه نگاشته است.(1)
🌺قالَ الشَّريفُ: وَهُوَ مِنْ مَحاسِنِ الْکُتُبِ:
شريف رضى مى گويد: اين نامه از نامه هاى بسيار جالب است.
📜نامه در یک نگاه:
🔴این نامه همان گونه که در طلیعه آن در نهج البلاغه آمده، پاسخى است به یکى از نامه هاى معاویه به امام(علیه السلام);
که معاویه در آن بسیار جسورانه با امام(علیه السلام) سخن گفته و از هیچ گونه هتاکى فروگذار نکرده است.
🔻 در بخش اوّل از نامه اش به عظمت پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و اسلام پرداخته و آن را مقدمه اى براى بیان فضایل اصحاب و یاران آن حضرت قرار داده سپس به طرفدارى از خلیفه اوّل، دوم و سوم پرداخته و از منزلت اوّلى و دومى و مظلومیّت سومى سخن به میان آورده و امام(علیه السلام) را متّهم ساخته که در قتل عثمان شرکت داشته و نیز متهم به حسادت ابوبکر و کراهت خلافت عمر نموده و در همه جا از تعبیرات زننده و نیش هاى زشت و آزار دهنده کمک گرفته و در پایان امام(علیه السلام) را با نهایت بى ادبى متّهم به لجاجت نموده و مى گوید: قتله عثمان را به ما بسپار و شورایى براى انتخاب خلیفه پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) آماده ساز;
ما بیعت تو را نپذیرفته ایم و سر بر فرمانت نمى نهیم و بهره تو از ناحیه ما تنها شمشیر است و تا پایان ایستاده ایم.
♦️از تعبیرات این نامه کاملاً پیداست که معاویه دو هدف را دنبال مى کرده است:
🔸 نخست اینکه امام(علیه السلام) را عصبانى و خشمگین کند تا سخنان تندى بگوید و آن را بهانه قرار دهد و پیراهن عثمان دیگرى بسازد و نیز درباره خلفاى سه گانه زیاد اغراق مى کند و امام(علیه السلام) را به حسادت نسبت به آنها متّهم مى سازد تا امام(علیه السلام) سخنى بر ضد آنها بگوید و آن نیز ضمیمه پیراهن عثمان شود.
✅این سخن یک استنباط نیست، بلکه مطلبى است که صریحاً در تاریخ آمده که بر زبان عمرو عاص جارى شد، ابن ابى الحدید مى نویسد: عمرو بن عاص به معاویه سفارش کرد که نامه اى براى على(علیه السلام) بنویسد تا او را شدیداً تحریک کند و به خشم آورد تا سخنى از او در جواب صادر شود که اسباب نکوهش او گردد و روش او را ناهنجار سازد. مخصوصاً تأکید کرد تا مى توانى از ابوبکر و عمر در نامه ات تعریف کن.
معاویه نیز پیشنهاد عمرو بن عاص را پذیرفت و نامه اى را که در بالا به خلاصه آن اشاره کردیم براى او نوشت.
❓چگونه محکوم به داورى مى نشيند؟
همان گونه که در بالا آمد، اين نامه به گفته مرحوم شريف رضى از جالب ترين نامه هاست که امير مؤمنان على(عليه السلام) در آن، مسائل مهمى را با عبارات بسيار گويا و رسا به معاويه گوشزد کرده است.
🔹در آغاز به بحثى اشاره مى کند که معاويه درباره عظمت پيامبر اکرم و آيين او ذکر کرده و مى فرمايد: «اما بعد (از حمد و ثناى الهى) نامه ات به من رسيد نامه اى که در آن يادآور شده اى که خداوند محمد(صلى الله عليه وآله) را براى آيينش برگزيد و با اصحابش او را تأييد کرد به راستى دنيا چه شگفتى هايى در خود از سوى تو براى ما نهفته؟
چرا که مى خواهى ما را از آنچه خداوند به ما عنايت فرموده آگاه سازى و به ما از نعمت وجود پيغمبر ما در ميان ما خبر دهى، کار تو به کسى مى ماند که خرما را (از نقاط ديگر) به سرزمين هَجَر (سرزمينى که مرکز خرما بود) ببرد و يا همچون شاگرد تيراندازى که بخواهد از طريق دعوت به مبارزه، استادش را بيازمايد»;
(أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ أَتَانِي کِتَابُکَ تَذْکُرُ فِيهِ اصْطِفَاءَ اللهِ مُحَمَّداً(صلى الله عليه وآله) لِدِينِهِ، وَتَأْيِيدَهِ إِيَّاهُ بِمَنْ أَيَّدَهُ مِنْ أَصْحَابِهِ; فَلَقَدْ خَبَّأَ لَنَا الدَّهْرُ مِنْکَ عَجَباً; إِذْ طَفِقْتَ(2) تُخْبِرُنَا بِبَلاَءِ(3) اللهِ تَعَالَى عِنْدَنَا، وَنِعْمَتِهِ عَلَيْنَا فِي نَبِيِّنَا، فَکُنْتَ فِي ذَلِکَ کَنَاقِلِ التَّمْرِ إِلَى هَجَرَ، أَوْ دَاعِي مُسَدِّدِهِ(4) إِلَى النِّضَالِ(5)).
ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
خلاصه پاسخ به شبهات زنان در نهج البلاغه-حجت الاسلام مهدوی ارفع.mp3
2.25M
📌خلاصه پاسخ به شبهات زنان در نهج البلاغه
🔊حجت الاسلام مهدوی ارفع
35.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷فضائل امیرالمومنین✨
🍃تقدیم به ارادتمندان مولا علی علیهالسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷میلاد امام موسی کاظم
علیه السلام مبارک
﷽
#حدیث_مهدویت
💠پیامبر(صل الله علیه و آله):
🔴مَن اَنکَرَ القائِمَ مِن وُلدی أَثناءَ غَیبَتِه ماتَ میتَةً جاهِلیَّه.
🔷هر کس قائم(مهدی) را که از فرزندان من است در دوران غیبتش اِنکار کند،با حالت جاهلیت قبل از اسلام از دنیا خواهد رفت‼️
📚منتخب الأثر/ص۲۲۹
✨
🌹پیامبر گرامی اسلام -صلیالله علیه و آله و سلم- فرمودند:
🌹لَوأَنَّ الغِیاضَ أَقلامٌ والبَحْرَ مِدادٌ والجِنَّ حُسّابٌ والإِنسَ كُتّابٌ ما اَحْصَوْا فضائلَ علیِّ بن ابیطالب علیهالسلام!
🌹اگر تمام درختان قلم، و دریاها جوهر، و جنیّان حسابگر و آدمیان نویسنده شوند نخواهند توانست فضائل علی بن ابیطالب علیهالسلام را اِحصا و شمارش نمایند!
📚تذکرة الخواص سبط ابن الجوزی، ص ١٣ ـ کفایةالطالب گنجی شافعی، ص ١٢٤ـ١٢٣
🌺🌿
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران 🌷آیه ۹۳ 🔹شأن نزول: از روایات و نقل مفسران استفاده مى شود که یهود،
.
#ادامهتفسیرسورهآلعمرانآیه۹۳
... در آخرین آیه مورد بحث روى سخن را به پیامبر کرده، مى فرماید: بگو: خدا راست گفته (و اینها در آئین پاک ابراهیم، نبوده) بنابراین از آئین ابراهیم پیروى کنید که به حق گرایش داشت و از مشرکان نبود
(قُلْ صَدَقَ اللّهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْراهیمَ حَنیفاً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکینَ).
اکنون که مى بینید من در دعوت خود صادق و راستگویم، پس از آئین من که همان آئین پاک و بى آلایش ابراهیم(علیه السلام) است پیروى نمائید; زیرا او حنیف بود یعنى از ادیان باطل متمایل بحق شده بود و در دستورات او حتى در مورد غذاهاى پاک یک حکم انحرافى و تحریم بى دلیل وجود نداشت.
او هرگز از مشرکان نبود و این که مشرکان عرب خود را بر آئین او مى دانند کاملاً بى معنى است، بت پرست کجا؟ و بت شکن کجا؟
قابل توجه این که در قرآن کراراً روى این جمله تکیه شده است که ابراهیم از مشرکان نبود.(۵)
زیرا همان طور که قبلاً هم اشاره کردیم بت پرستان جاهلیت مدعى بودند بر آئین ابراهیم هستند و آن قدر در این ادعا پیش رفته بودند که دیگران، آنها را حنفا (پیروان ابراهیم) معرفى مى کردند، لذا قرآن مکرر این موضوع را نفى مى کند.
📚۱ ـ بحار الانوار ، جلد ۹، صفحه ۷۲ ـ مجمع البیان ، ذیل آیه مورد بحث.
۲ ـ مجمع البیان ، ذیل آیات مورد بحث.
۳ ـ عرق النسا یک نوع بیمارى عصبى است که امروز به آن سیاتیک مى گویند و بر اثر آن اعصاب کمر و پاها به شدت ناراحت مى شود، به طورى که گاهى قدرت حرکت از انسان سلب مى شود.
۴ ـ بحار الانوار ، جلد ۹، صفحه ۱۹۱ و جلد ۱۲، صفحه ۲۱۶ و ۲۹۹.
۵ ـ تعبیر وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکِیْنَ و تعبیرات مشابه آن در سوره هاى آل عمران، ۶۷ ـ ۹۵ و انعام، ۷۹ ـ ۱۶۱ و نحل، ۱۲٠ ـ ۱۲۳ و بقره، ۱۳۵ دیده مى شود.
@Nahjolbalaghe2
ترتیل جزء ۲۶ استاد پرهیزگار.mp3
11.87M
✨✧﷽✧✨
📖 ترتیل
🍃جزء۲۶
🎤استاد پرهیزگار
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 🍃ادامه شرح خطبه۳(شقشقیه)بخش۴ ... اين چند جمله کوتاه، واقعيّت بسيار مهمّى را بازگو مى کند که باز
.
🍃ادامه خطبه ۳(شقشقیه)بخش۴
... ب) جنگ صفّين
بعد از پايان «جنگ جمل» على(عليه السلام) به «کوفه» آمده، به «معاويه» نامه نوشت و او را دعوت به بيعت و اطاعت نمود; ولى «معاويه» از پاسخ دادن تعلّل ورزيد و در مقابل، مردم شام را به خوانخواهى «عثمان» دعوت نمود; حتّى بعضى را مأمور کرد که در همه جا اعلام کنند قاتل «عثمان»، «على»(عليه السلام) بوده است و سرانجام در پاسخ يکى از نامه هاى «على»(عليه السلام) به آن حضرت اعلام جنگ داد و مردم شام را براى اين کار بسيج کرد.
«على»(عليه السلام) پيش دستى فرمود و مردم «کوفه» را براى رفتن به سوى «صفّين» بسيج نمود، اکثريّت قريب به اتّفاق مردم، دعوتش را پذيرفتند و حرکت کردند. امام(عليه السلام) سپاه خود را به لشکريانى تقسيم کرد، بر هر لشکرى اميرى گذاشت و وظايف هر کدام را تعيين نمود. امام و لشکريانش هشت روز قبل از پايان محرّم سال 37 به «صفّين» رسيدند و آنها بيش از يک صد هزار نفر بودند و لشکر «معاويه» نيز به آن جا رسيده بود.
بعضى از ياران امام(عليه السلام) مى خواستند جنگ را آغاز کنند، «معاويه» نامه اى براى حضرت نوشت و درخواست کرد که شتاب نکنند. امام، که مى خواست تا امکان دارد، درگيرى واقع نشود، دستور خوددارى را داد و با خويشتن دارى بسيار، بارها و بارها با اعزام نمايندگان و ارسال نامه، از آنها خواست که دست از راه خلاف بردارند و به صفوف مسلمانان بپيوندند و مشکل را از راه مذاکره حل کنند و عجيب اين که ماه ها به اين صورت گذشت و با اين که گروهى بى صبرانه از امام مى خواستند جنگ شروع شود امّا امام همچنان خويشتن دارى نشان مى داد.
ولى هيچ يک از اين امور سودى نبخشيد. گرچه در اين ايّام جنگهاى پراکنده اى صورت مى گرفت، ولى سعى مى شد دامنه جنگ گسترش پيدا نکند، سرانجام آتش جنگ در ماه ذى الحجّه سال 37 شعله ور شد و درگيرى شديد روى داد، ولى با فرا رسيدن ماه محرّم، به احترام اين ماه، جنگ متوقّف شد و باز ارسال پيام ها و اعزام نمايندگان از سوى امام آغاز شد; با پايان گرفتن ماه محرم، جنگ با شدّت تمام شروع شد و روز هشتم ماه صفر بود که حمله همگانى صورت گرفت و تا شب ادامه داشت;
صبح روز دهم ماه صفر بعد از نماز صبح دو لشکر به سختى با يکديگر به نبرد پرداختند، لشکر شام سخت وامانده شده بود و لشکر امام به سرعتى پيشروى مى کرد و چيزى نمانده بود که طومار شاميان در هم پيچيده شود.
عجيب اين که در شب نيمه اين ماه که لَيْلَةُ الْهِريرش مى نامند (هرير به معناى زوزه کشيدن است چون سپاه معاويه در زير ضربات سپاه امام، گويى زوزه مى کشيد) نيز جنگ ادامه يافت. هنگامى که لشکر شام نزديک شدن لحظه هاى نابودى خود را احساس کردند «عمر و عاص» که به خدعه و نيرنگ معروف بود بنا به درخواست «معاويه» چاره اى انديشيد و آن اين که به سپاه شام دستور داد:
«قرآنها را بر سر نيزه کنند و بگويند ما تابع قرآنيم و هر چه قرآن ميان ما و شما حکميّت کند در برابر آن تسليم هستيم»!
گروهى از منافقان که در سپاه امام(عليه السلام) بودند از موقعيّت استفاده کرده، مردم را دعوت به دست کشيدن از جنگ در آن لحظات حسّاس نمودند، گروه کثيرى فريب خورده از امام تقاضا کردند تن به حکميّت در دهد.
«مسأله حکميّت» که از اساس يک نيرنگ بود بر امام تحميل شد و با نيرنگ ديگرى به نتيجه تلخ ترى انجاميد. «عمر و عاص» که نماينده لشکر شام در حکميّت بود، «ابوموسى»ىِ ساده لوح را فريب داد که بگويد «على» و «معاويه» را از خلافت خلع مى کنيم، ولى «عمر و عاص» بپاخاست و گفت: من هم «على» را خلع مى کنم، ولى معاويه را برخلاف نصب مى نمايم.
از بعضى از روايت استفاه مى شود که لشکر على(عليه السلام) قبل از اعلام نتيجه کار «حکمين» به «کوفه» بازگشت و در انتظار نتيجه کار آنها بود، هنگامى که نتيجه کار آنها و فريب خوردن «ابوموسى» روشن شد،(18) لشکر امام(عليه السلام) در اين لحظه به خود آمد و از اين که دستور امام(عليه السلام) را در روز آخر جنگ براى ادامه تا پيروزى ناديده گرفته بود، سخت پشيمان شد ولى ديگر کار از کار گذشته بود و جمع کردن و قراردادن آنها در يک محور و حمله مجدّد و هماهنگ، کار ساده اى نبود.
به اين ترتيب پيروزى مهمّى که ممکن بود تاريخ اسلام را دگرگون سازد و مسلمين را براى هميشه از شرّ دودمان بنى اميّه و بازماندگان دوران شرک و بت پرستى و پيامدهاى دردناک دوران حکومتشان نجات بخشد از دست رفت و عامل اصلى آن، فريبکارى دشمن از يکسو، ساده انديشى گروهى از دوستان، از سوى ديگر و فعاليّتهاى شديد منافقانى که در انتظار چنين ساعتى بودند از سوى سوّم و اختلاف و تفرقه و عدم انضباط لازم در گروهى از لشکريان امام از سوى چهارم محسوب مى شود.
ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
هدایت شده از 🇵🇸 رهپویان بصیرت🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️روحانی نماهای هتاک کیست!
👈وی یکی از فعالان جریان افراط گرای شیعی در فضای مجازی است.
👈در ایام فتنه بنزینی نیز روحانی نمای دیگری قصد عصبانی کردن مردم را داشت.
👈یکی از ابزارهای ضدانقلاب، عصبانی کردن مردم به نام روحانیت است.