✨﴾﷽﴿✨
🔹تفسیر سوره مبارکه نساء آیه (۱۱۵)🔹
✅شأن نزول:
در شأن نزول آیات سابق گفتیم: بشیر بن ابیرق ، پس از سرقت از مسلمانى، شخص بى گناهى را متهم ساخت و با صحنه سازى در حضور پیغمبر(صلى الله علیه وآله) خود را تبرئه کرد، ولى با نزول آیات گذشته رسوا شد، او به دنبال این رسوائى به جاى این که: توبه کند و به راه باز گردد، راه کفر را پیش گرفت و رسماً از زمره مسلمانان خارج گردید، آیه فوق نازل شد و ضمن اشاره به این موضوع، یک حکم کلى و عمومى اسلامى را بیان ساخت.
✔️تفسیر:
لجاجت در پیروى از باطل
هنگامى که انسان مرتکب خلافى مى شود، پس از آگاهى، دو راه در پیش دارد: راه بازگشت و توبه که اثر آن در شستشوى گناه در چند آیه پیش بیان گردید.
راه دیگر، راه لجاجت و عناد است که به نتیجه شوم آن در این آیه اشاره شده، مى فرماید:
کسى که بعد از آشکار شدن حق از در مخالفت و عناد در برابر پیامبر(صلى الله علیه وآله) در آید و راهى جز راه مؤمنان انتخاب نماید، ما او را به همان راه که مى رود مى کشانیم و در قیامت به دوزخ مى فرستیم و چه جایگاه بدى در انتظار او است (وَ مَنْ یُشاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدى وَ یَتَّبِعْ غَیْرَ سَبیلِ الْمُؤْمِنینَ نُوَلِّهِ ما تَوَلّى وَ نُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصیراً).
باید توجه داشت: یُشاقِق از ماده شقاق به معنى مخالفت آگاهانه، توأم با عداوت و دشمنى است.
جمله مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدى: پس از روشن شدن هدایت و راه راست نیز این معنى را تأکید مى کند و در واقع چنین افرادى سرنوشتى بهتر از این نمى توانند داشته باشند.
سرنوشتى که هم عاقبت شوم در این جهان و هم عاقبت دردناک در آن جهان دارد.
اما در این جهان همان طور که قرآن مى گوید: روز به روز در مسیر غلط خود راسخ تر مى شوند و زاویه انحراف آنها از جاده حق، با پیشروى در بیراهه بیشتر مى گردد و این سرنوشتى است که خود آنها براى خویشتن انتخاب کرده اند، و بنائى است که پایه گذارى آن به دست خودشان شده است و بنابراین هیچگونه ستمى درباره آنها به عمل نیامده.
و این که مى فرماید: نُوَلِّهِ ما تَوَلّى: ما او را به همان راه که مى رود مى کشانیم اشاره به همین سلب توفیق معنوى، و عدم تشخیص حق و پیشروى در بیراهه است.
و آنجا که مى گوید، نُصْلِهِ جَهَنَّمَ اشاره به سرنوشت آنها در رستاخیز است.
درباره جمله نُوَلِّهِ ما تَوَلّى تفسیر دیگرى نیز هست و آن این که: ما چنین افراد را تحت سرپرستى معبودهاى ساختگى که براى خود انتخاب کرده اند، قرار مى دهیم .
نکته:
✅حجیت اجماع
یکى از دلائل چهارگانه فقه، اجماع به معنى اتفاق علماء و دانشمندان اسلامى در یک مسأله فقهى است.
در اصول فقه براى اثبات حجیت اجماع دلائل مختلفى ذکر کرده اند، از جمله آیه فوق است که جمعى آن را دلیل بر حجیت اجماع مى دانند; زیرا مى گوید:
هر کس طریقى غیر از طریق مؤمنان انتخاب کند، سرنوشت شومى در دنیا و آخرت دارد .
بنابراین، هنگامى که مؤمنان راهى را در مسأله اى برگزیدند، همه باید از آن پیروى کنند.
ولى حق این است که آیه فوق هیچگونه ارتباطى با مسأله حجیت اجماع ندارد.
البته ما اجماع را حجت مى دانیم مشروط به این که از آن کشف قول معصوم شود و یا معصوم شخصاً، ولو به طور ناشناس، در ضمن اصحابِ اجماع باشد، اما دلیل حجت چنین اجماعى همان حجیت سنت و قول معصوم است، نه آیه فوق.
این که مى گوئیم: آیه فوق دلیل حجیت اجماع نیست، به خاطر جهات ذیل است:
اوّلاً ـ مجازات هائى که در آیه تعیین شده براى کسانى است که آگاهانه، با پیغمبر(صلى الله علیه وآله) مخالفت کنند و راهى غیر راه مؤمنان را انتخاب نمایند، یعنى این دو باید دست به دست هم بدهند تا چنان ثمره شومى داشته باشد.
وانگهى باید از روى علم و آگاهى صورت گیرد، و این موضوع هیچگونه ارتباطى با مسأله حجیت اجماع فقهى ندارد و اجماع را به تنهائى حجت نمى کند.
زیرا اجماعى که در فقه مطرح است به این معنى است که: فقهاء همه، در مسأله اى فتواى واحدى داشته باشند، این فتوا یا مستند به دلیل است که مجتهد دیگر نیز باید آن را بررسى کند، تا بتواند فتوا دهد، نه این که مقلدانه بپذیرد و یا مستند به دلیلى نیست، مانند این که حکم ضرورى بین مسلمانان باشد، که معنى آن این است: این حکم جزء فرهنگ جامعه اسلامى شده ، و به مرحله یقین مى رسد و نیازى به تبدیل آن به اجماع نیست.
به تعبیر دیگر، اگر مراد از اجماع ، حکمى است که تمام افراد جامعه اسلامى آن را قبول داشته، پذیرفته و به آن عمل مى کنند، چنین مطلبى مورد بحث نیست.
و اگر منظور از اجماع ، حکمى است که جمعى مخالف آن هستند و دلیل آن را کافى نمى دانند، عدم تبعیت، مخالفت با سبیل مؤمنین نیست; چرا که سبیل مؤمنین به معنى راه مشخصى است که حتى غیر مسلمین نیز مى دانند که این راه مؤمنان است.
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
🔹ترجمه و شرح حکمت(۹۹)🔹
🔹تفسير دلپذير «إِنّا لِلّهِ و ...»:🔹
✅بازگشت همه بسوی اوست
💡امام(عليه السلام) در اين جمله پرمايه حكمت آميز تفسير جالبى براى جمله (إِنّا لِلّهِ وَإِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ) (1) كه از آيات قرآن مجيد است دارد، آيه اى كه مردم به هنگام گرفتار شدن در مصائب آن را براى تسلى خاطر بر زبان جارى مى كنند. هنگامى كه آن حضرت شنيد مردى مى گويد: (إِنّا لِلّهِ وَإِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ) فرمود: اينكه مى گوييم «إنّا لله» اقرار بر اين است كه ما مملوك خدا هستيم و اينكه مى گوئيم «وَإنّا إلَيْهِ راجِعُونَ» اقرار بر اين است كه همه سرانجام از دنيا مى رويم (و به آخرت مى پيونديم); (وَسَمِعَ رَجُلاً يَقُولُ: (إِنّا لِلّهِ وَإِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ) فَقَالَ(عليه السلام): إِنَّ قَوْلَنَا: (إِنّا لِلّهِ) إِقْرَارٌ عَلَى أَنْفُسِنَا بِالْمُلْكِ; وَقَوْلَنَا: (وَإِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ) إِقْرَارٌ عَلَى أَنْفُسِنَا بِالْهُلْكِ).
بعضى از مفسران نهج البلاغه بر اين عقيده اند كه نظر مبارك امام(عليه السلام) اين است كه جمله اول اشاره به توحيد و جمله دوم اشاره به معاد است و به اين ترتيب جمله (إِنّا لِلّهِ وَإِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ) شهادت مجددى است بر اقرار به مبدأ و معاد. ولى بعضى ديگر معتقدند اين جمله كه به هنگام بروز مصائب گفته مى شود اشاره به اين است كه اگر خداوند جان كسى را گرفت، مِلك او بوده و همه از آنِ او و تحت فرمان او هستند. تا زمانى كه مصلحت بداند زنده مى مانيم و هر زمان كه مصلحت ببيند آنچه را كه داده باز پس مى گيرد و جمله دوم اشاره به اين است كه مرگ و فنا منحصر به عزيزى كه از دنيا رفته نيست; همه ما نيز در اين راه گام نهاده ايم و در اين مسير گام بر مى داريم و طبق ضرب المثل معروف عرب: «الْبَلَيَّةُ إذا عَمَّتْ طابَتْ; بلا هنگامى كه فراگير شود قابل تحمل خواهد بود» اين بلا فراگير است.
جمع ميان اين دو تفسير نيز مانعى ندارد و چه خوب است كه انسان، به هنگام پيش آمدن حوادث ناگوار اين جمله را با توجه به هر دو معنايى كه ذكر شد بر زبان جارى كند و حتى اگر فارسى زبان است اضافه نمايد: «ما از آن خداييم و به سوى او باز مى گرديم» كه به يقين مايه تسلى خاطر و مانع جزع و فزع و ناسپاسى است.(2)
*
✔️پی نوشت:
(1). بقره، آیه 156.
(2). سند گفتار حکیمانه: این کلام حکمت آمیز را با اضافاتى مرحوم ابن شعبه حرانى در کتاب تحف العقول (پیش از مرحوم سیّد رضى) آورده است و بعد از سیّد رضى، آمدى آن را در غررالحکم با مختصر تفاوتى ذکر کرده و در تحف العقول مردى که در حضور على(علیه السلام) این سخن را آغاز کرد «اشعث بن قیس» شمرده شده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 92)
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت هفتاد و سوم
❇️ ملاقات با عثمانبنحُنَیف
🔻[ در همین منزل بود که با عثمانبنحنیف، استاندارمن در بصره نیز برخورد کردم و دیدم ضرب و شتمش کرده و تمام موهای صورتش را کنده بودند! او را دلداری دادم: ]
🔻ای عثمان! من آنگاه که تو را فرستادم، ریش داشتی و اکنون با چهره بیمو بازگشتهای!
خداوندا، تو خود میدانی که آن قوم با تو گستاخی کردند و کارهای حرام را روا دانستند، خدایا! خودت ایشان را در قبال شیعیان من که آنان را کشتهاند، به قتل برسان و بهسبب آنچه با جانشین من در آن شهر انجام دادهاند، در عذاب آنان شتاب کن.
❇️ ملاقات با احنفبنقیس
🔻[ احنفبنقیس به دیدارم آمد و به نگرانی مردم بصره اشاره کرد که میگویند: اگر لشکر امیرالمومنین به بصره وارد شوند، مردان آن را به قتل میرسانند و زنان را نیز به بردگی میگیرند! به وی گفتم: ]
🔻شخصی همانند من در موقعیتی قرار ندارد که چنین نگرانیهایی از او در دلها باشد و مردم از او بترسند. اینگونه رفتار فقط از کسانی انتظار میرود که به راه حق پشت کرده و به خداوند کفر ورزیدهاند. مردم بصره مسلمان هستند و جایز نیست که با آنان چنین رفتاری شود. و البته بهزودی میبینی که کار من با آنها به کجا خواهد کشید!
اما اکنون به این پرسش پاسخ بده که آیا با من همراهی میکنی یا نه؟
🔻[ احنف پاسخ داد: اگر من با شما باشم، فقط دویست نفر را میتوانم با خودم همراه کنم. اما اگر با شما همراهی نکنم میتوانم چهار هزار شمشیرزن را از مقابله با لشکر شما باز دارم. هر کدام را شما انتخاب کنید، من آمادهام. به وی گفتم: ]
بنابراین لازم نیست با من همراهی کنی؛ بلکه مهمتر این است که اهل بصره را از پیوستن به دشمنان من بازداری.
❇️ سخنرانی هنگام عزیمت به سوی بصره
🔻[ پس از رسیدن نیرو از کوفه و آماده شدن لشکر، زمینه برای حرکت به سوی بصره فراهم شد. قبل از حرکت خطبهای ایراد کردم: ]
🔻اما بعد، همانا خداوند جهاد را واجب کرده و آن را بزرگ شمرده و به منزله یاری و نصرت خویش قرار داده است. به خدا سوگند، نه هیچ کار دنیایی بدون جهاد سروسامان میگیرد و رونق مییابد و نه هیچ کار دینی، و شیطان حزب خود را گرد آورده، لشکر خود را فراخوانده، مردم را به شبهات دچار کرده و فریب داده است، در صورتی که جریانها آشکار شده و پردهها فروافتاده است.
🔻در ادامه، شرایطی را که خائنان و فتنه گران پیش آورده و به دنبال جنگ و فتنه و بدعت بودند، برای سپاهیان تشریح و تحلیل کردم و به آنها بصیرت دادم تا بدانند راهی را که قدم در آن میگذارند بدون شک، راه حق است و من حجت را بر دشمنان تمام کردهام( آنها را بارها به راه حق دعوت کردهام و اکنون دیگر عذری ندارند).
📚منابع:
۱. الجمل، ص۲۸۵
۲. الکامل، ج۳، ص۲۲۶
۳. الفتوح، ج۱، ص۱۰۶
۴. انساب الاشراف، ج۲، ص۲۳۷
۵. نهج البلاغه، خطبه۱۳۷
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2
فضیلت17 القطره ج1ص359.mp3
1.78M
✅ #نمی_از_دریای #فضایل_امیرالمومنین_علیه_السلام
💠 مسئله ی عجیب بین دو زن و در ماندگی شریح قاضی وخليفه دوم و اصحاب
🔵 #فضیلت_17
🔹 اگر علی علیه السلام نبود.....
🌿 قضاوت بین دو زن که بین دو بچه، پسر را به از آن خود میدانستند، که همه را حیران کرده بود اما امیرالمؤمنین علی علیه السلام......
📚 منبع :کتاب القطرة ج1ص359
┅•═༅𖣔✾🌹✾𖣔༅═•┅
@Nahjolbalaghe2
┅•═༅𖣔✾🌹✾𖣔༅═•┅
21.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون
نبرد شجاعانه امام علی علیه السلام
🌱 «ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین»🌱
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2