21.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون
نبرد شجاعانه امام علی علیه السلام
🌱 «ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین»🌱
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَاءُ ۚ وَمَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا
《صَدَقَ اللهُ العَلیُ العَظیم》
خداوند، شرک به او را نمى آمرزد. (ولى) کمتر از آن را براى هر کس بخواهد (و شایسته ببیند) مى آمرزد.
و هر کس براى خدا همتایى قرار دهد، در گمراهى دورى افتاده است.
(نساء/116)
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
🔹تفسیر سوره مبارکه نسا آیه(۱۱۶)🔹
🔺شرک، گناه نابخشودنى
✅در این آیه، بار دیگر ـ به دنبال بحث هاى مربوط به منافقان و مرتدان یعنى کسانى که بعد از قبول اسلام به سوى کفر باز مى گردند ـ به اهمیت گناه شرک اشاره مى کند که گناهى است غیر قابل عفو و بخشش و هیچ گناهى بالاتر از آن متصور نیست.
مضمون این آیه با تفاوت مختصرى در همین سوره گذشت (آیه ۴۸).
البته این گونه تکرار در مسائل تربیتى لازمه بلاغت است; زیرا مسائل اساسى و مهم باید در فواصل مختلفى تکرار شود، تا در نفوس و افکار، راسخ گردد.
در حقیقت گناهان، همانند بیمارى هاى گوناگونند، مادام که بیمارى به مراکز اصلى بدن حملهور نشده و آنها را از کار نینداخته است، امید بهبودى وجود دارد، اما اگر فى المثل بیمارى، مرکز اصلى بدن یعنى مغز را مورد هجوم قرار داد و فلج ساخت، درهاى امید بسته خواهد شد و مرگ حتمى به دنبال آن فرا خواهد رسید.
شرک چیزى است که مرکز حساس روح آدمى را از کار مى اندازد، و تاریکى و ظلمت در جان او مى پاشد و با وجود آن هیچگونه امید نجات نیست.
اما اگر حقیقت توحید و یکتاپرستى که سرچشمه هر گونه فضیلت، جنبش و حرکت است، زنده باشد، امید بخشش در مورد بقیه گناهان وجود دارد، لذا قرآن کریم در این آیه چنین مى فرماید: خداوند شرک به خود را نمى آمرزد، ولى کمتر از آن را براى هر کس بخواهد مى آمرزد (إِنَّ اللّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ).
همان طور که گفتیم در همین سوره، این آیه تکرار شده است تا آثار شرک و بت پرستى که سالیان دراز در اعماق نفوس آن مردم لانه کرده بود، براى همیشه شستشو گردد، و آثار معنوى و مادى توحید بر شاخسار وجود آنها آشکار شود، منتها ذیل دو آیه با هم تفاوت مختصرى دارد در اینجا مى فرماید: هر کس براى خدا شریکى قائل شود در گمراهى دورى گرفتار شده (وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعیداً).
ولى در گذشته فرمود: کسى که براى خدا شریک قائل شود دروغ و افتراء زده و مرتکب گناه بزرگى شده است (وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرى اِثْماً عَظِیْماً).(۱)
در حقیقت در آنجا اشاره به مفسده بزرگ شرک از جنبه الهى و شناسائى خدا شده، و در اینجا زیان هاى غیر قابل جبران آن براى خود مردم بیان گردیده است.
آنجا جنبه علمى مسأله را بررسى مى کند و اینجا جنبه عملى و نتایج خارجى آن را.
روشن است این هر دو، به اصطلاح لازم و ملزوم یکدیگرند، توضیحات دیگرى در زمینه این آیه در جلد سوم همین تفسیر ذیل آیه ۴۸ سوره نساء داده ایم.
پی نوشت:
۱ ـ نساء، آیه ۴۸
🔹پایان تفسیر آیه(۱۱۶)🔹
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
🔹نامه(۳۱) بخش پانزدهم🔹
✅وَ اعْلَمْ يَقِيناً أَنَّكَ لَنْ تَبْلُغَ أَمَلَكَ وَ لَنْ تَعْدُوَ أَجَلَكَ وَ أَنَّكَ فِي سَبِيلِ مَنْ كَانَ قَبْلَكَ؛ فَخَفِّضْ فِي الطَّلَبِ وَ أَجْمِلْ فِي الْمُكْتَسَبِ، فَإِنَّهُ رُبَّ طَلَبٍ قَدْ جَرَّ إِلَى حَرَبٍ وَ لَيْسَ كُلُّ طَالِبٍ بِمَرْزُوقٍ وَ لَا كُلُّ مُجْمِلٍ بِمَحْرُومٍ؛ وَ أَكْرِمْ نَفْسَكَ عَنْ كُلِّ دَنِيَّةٍ وَ إِنْ سَاقَتْكَ إِلَى الرَّغَائِبِ، فَإِنَّكَ لَنْ تَعْتَاضَ بِمَا تَبْذُلُ مِنْ نَفْسِكَ عِوَضاً؛ وَ لَا تَكُنْ عَبْدَ غَيْرِكَ وَ قَدْ جَعَلَكَ اللَّهُ حُرّاً؛ وَ مَا خَيْرُ خَيْرٍ لَا يُنَالُ إِلَّا بِشَرٍّ، وَ يُسْرٍ لَا يُنَالُ إِلَّا بِعُسْرٍ؛ وَ إِيَّاكَ أَنْ تُوجِفَ بِكَ مَطَايَا الطَّمَعِ فَتُورِدَكَ مَنَاهِلَ الْهَلَكَةِ؛ وَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَلَّا يَكُونَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللَّهِ ذُو نِعْمَةٍ فَافْعَلْ، فَإِنَّكَ مُدْرِكٌ قَسْمَكَ وَ آخِذٌ سَهْمَكَ، وَ إِنَّ الْيَسِيرَ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ [أَكْرَمُ وَ أَعْظَمُ] أَعْظَمُ وَ أَكْرَمُ مِنَ الْكَثِيرِ مِنْ خَلْقِهِ، وَ إِنْ كَانَ كُلٌّ مِنْه.
🔹 ترجمه:
و به يقين بدان كه به آرزويت نخواهى رسيد و از مرگ خويش رستن نتوانى. تو به همان راهى مى روى كه پيشينيان تو مى رفتند. پس در طلب دنيا، لختى مدارا كن و سهل گير و در طلب معاش نيكو تلاش كن، زيرا چه بسا طلب كه به نابودى سرمايه كشد. زيرا چنان نيست كه هر كس به طلب خيزد، روزيش دهند و چنان نيست كه هر كس در طلب نشتابد، محروم ماند. نفس خود را گرامى دار از آلودگى به فرومايگى، هر چند تو را به آروزيت برساند. زيرا آنچه از وجود خويش مايه مى گذارى ديگر به دستت نخواهد آمد.
بنده ديگرى مباش، خداوندت آزاد آفريده است. خيرى كه جز به شر حاصل نشود، در آن چه فايدت، و آسايشى كه جز به مشقت به دست نيايد، چگونه آسايشى است؟ بپرهيز از اين كه مركب هاى آزمندى تو را به آبشخور هلاكت برند. اگر توانى صاحب نعمتى را ميان خود و خداى خود قرار ندهى، چنان كن. زيرا تو بهره خويش خواهى يافت و سهم خود بر خواهى گرفت. آن اندك كه از سوى خداى سبحان به تو رسد بزرگتر و گراميتر است از بسيارى كه از آفريدگانش رسد، هر چند، هر چه هست، از اوست.
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
🔹شرح نامه(۳۱)بخش پانزدهم🔹
✅حفظ کرامت و شخصیت
⛔️هرگز تن به پستى مده:
💡امام(عليه السلام) در اين بخش از وصيّت نامه خود به شش نکته مهم که هر يک نصيحتى است انسان ساز، اشاره مى کند; ولى پيش از آن در مقدمه اى مى فرمايد: «و بدان به يقين هرگز به همه آرزوهايت دست نخواهى يافت و (نيز بدان) هرگز از اجلت تجاوز نخواهى کرد (و بيش از آنچه مقرر شده عمر نمى کنى) و تو در همان مسيرى هستى که پيشينيان تو بودند (آنها رفتند و تو هم خواهى رفت)»; (وَاعْلَمْ يَقِيناً أَنَّکَ لَنْ تَبْلُغَ أَمَلَکَ، وَلَنْ تَعْدُوَ أَجَلَکَ).
آن گاه چنين نتيجه مى گيرد: «حال که چنين است در به دست آوردن دنيا زياده روى مکن و در کسب و کار ميانه رو باش»; (فَخَفِّضْ(1) فِي الطَّلَبِ وَأَجْمِلْ(2) فِي الْمُکْتَسَبِ).
جمله «لَنْ تَبْلُغَ أَمَلَکَ» بيان واقعيّتى روشن است که هيچ انسانى در اين جهان به تمام آرزوهاى خود نخواهد رسيد، بنابراين چرا در طلب روزى حريص باشد؟
جمله «وَلَنْ تَعْدُوَ أَجَلَکَ» اشاره به اين است که عمر انسان به هر حال محدود است و هيچ کس نمى تواند بيش از وقت مقرر در اين جهان بماند. حال که چنين است چرا براى به دست آوردن مال، بيش از حد دست و پا کند.
تعبير به «خَفِّضْ; آرام باش و فرو نه» و «أَجْمِلْ; راه اعتدال پيش گير» هر دو اشاره به يک حقيقت و آن ترک حرص براى جلب روزى بيشتر است. اين تعبير هرگز تلاش و سعى براى به دست آوردن روزى حلال را نفى نمى کند.
امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن به استدلال پرمعنايى توسل مى جويد و مى فرمايد: «زيرا بسيار شده که تلاش فراوان (در راه دنيا) منجر به نابودى (اموال) گرديده (اضافه بر اين) نه هر تلاشگرى به روزى رسيده و نه هر شخص ميانه روى محروم گشته است»; (فَإِنَّهُ رُبَّ طَلَب قَدْ جَرَّ إِلَى حَرَب(3); فَلَيْسَ کُلُّ طَالِب بِمَرْزُوق، وَلاَ کُلُّ مُجْمِل بِمَحْرُوم).
شبيه اين مضمون در حديثى از پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) آمده است، حضرت مى فرمايد: «اَجْمِلُوا فى طَلَبِ الدُّنْيا فَإنَّ کُلاًّ مُيَسَّرٌ لِما خُلِقَ لَهُ; در طلب دنيا ميانه رو باشيد، چرا که به هرکس آنچه مقدر شده است داده مى شود».(4)
جمله «رُبَّ طَلَب قَدْ جَرَّ إلى حَرَب; چه بسيار تلاش فراوانى که منجر به نابودى شده» به گفته بعضى از نويسندگان، ضرب المثلى در لسان العرب است که مضمون آن را در فارسى، سعدى در ضمن دو بيت آورده است:
شد غلامى که آب جوى آورد * آب جوى آمد و غلام ببرد
دام، هر بار ماهى آوردى * ماهى اين بار رفت و دام ببرد
دو جمله «فَلَيْسَ کُلُّ طَالِب... وَلاَ کُلُّ مُجْمِل...» در واقع به منزله دليل است براى آنچه در جمله هاى قبل درباره رعايت اعتدال و ميانه روى در طلب رزق آمده است و اشاره به اين حقيقت است که دست و پاى زياد هميشه درآمد بيشتر و رعايت اعتدال و ميانه روى هميشه درآمد کمتر را در پى ندارد، بلکه لطف الهى بر اين قرار گرفته آنها که بر او توکل کنند و حرص و آز و طمع را کنار بگذارند و به صورت معتدل براى روزى تلاش نمايند زندگى بهتر و توأم با آرامش بيشتر داشته باشند و در ضمن، ديگران نيز اجازه پيدا کنند که از تلاش خود براى روزى بهره گيرند و حريصان جاى را بر آنها تنگ نکنند.
امام(عليه السلام) در دومين دستور مى فرمايد: «نفس خويشتن را از گرايش به هر پستى گرامى دار (و بزرگوارتر از آن باش که به پستى ها تن در دهى) هرچند گرايش به پستى ها تو را به خواسته ها برساند، زيرا تو هرگز نمى توانى در برابر آنچه از شخصيت خود در اين راه از دست مى دهى بهاى مناسبى به دست آورى»; (وَأَکْرِمْ نَفْسَکَ عَنْ کُلِّ دَنِيَّة(5) وَإِنْ سَاقَتْکَ إِلَى الرَّغَائِبِ(6)، فَإِنَّکَ لَنْ تَعْتَاضَ(7) بِمَا تَبْذُلُ مِنْ نَفْسِکَ عِوَضاً).
اشاره به اينکه بعضى از خواسته ها چنان است که اگر انسان از شخصيت خود مايه نگذارد به آن نمى رسد و سزاوارِ انسان آزاده و با شخصيت نيست که تن به چنين معامله اى بدهد; از شخصيت خود بکاهد تا به خواسته اى از خواسته هاى ماديش برسد.
و به گفته شاعر عرب:
مَا اعْتاضَ باذِلٌ وَجْهَهُ بِسُؤالِهِ * عِوَضاً وَلَوْ نالَ الْغِنى بِسُؤال
وَإِذَا النَّوالَ إِلَى السُؤالِ قَرَنْتَهُ * رَجَحَ السؤالُ وَخَفّ کُلُّ نَوال
«کسى که از آبروى خويش به وسيله تقاضاى از ديگران صرف نظر مى کند، عوض شايسته اى پيدا نخواهد کرد هرچند از اين طريق به غنا و ثروت برسد.
زيرا هنگامى که رسيدن به مواهب مادى را در کنار سؤال بگذارى (ذلتِ) سؤال آشکارتر مى شود و مواهب مادى هر چه باشد کوچک خواهد بود».
به بيان ديگر، انسان مال را براى حفظ آبرو مى خواهد و سزاوار نيست آبرويش را براى کسب مال بريزد....ادامه دارد
@Nahjolbalaghe2