«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
✨﴾﷽﴿✨
وَكَيْفَ يُحَكِّمُونَكَ وَعِندَهُمُ التَّوْرَاةُ فِيهَا حُكْمُ اللَّهِ ثُمَّ يَتَوَلَّوْنَ مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ ۚ وَمَا أُولَٰئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ
چگونه تو
را به داورى مى طلبند؟! در حالى که تورات نزد ایشان است. و در آن، حکم خدا آمده است. (وانگهى) چرا پس از داورى،(از حکم تو،) روى مى گردانند؟! آنها مؤمن
نیستند.
(مائده/۴۳)
***
إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ ۚ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِن كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ ۚ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا ۚ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ
《صَدَقَ اللهُ العَلیُ العَظیم》
ما تورات را نازل کردیم در حالى که در آن، هدایت و نورى بود. و پیامبران (بنى اسرائیل)، که در برابر فرمان خدا تسلیم بودند، با آن براى یهود حکم
مى کردند. و (همچنین) علما و دانشمندان (الهى) بر اساس کتاب خداوند که به آنها سپرده شده و بر آن گواه بودند، داورى مى نمودند. بنابراین، (بخاطر داورى بر
طبق آیات الهى،) از مردم نترسید، و از (نافرمانى) من بترسید. و آیات مرا به بهاى ناچیزى نفروشید. و آنها که به آنچه خدا نازل کرده حکم نمى کنند، کافرند.
(مائده/۴۴)
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
🔹تفسیر سوره مبارکه مائده آیه های(۴۳و۴۴)🔹
⚖داورى بین یهود، و حکم قصاص
✅این آیه بحث درباره یهود را در مورد داورى خواستن از پیامبر(صلى الله علیه وآله) که در آیه قبل آمده بود، تعقیب مى کند و از روى تعجب مى گوید: چگونه اینها تو را به داورى مى طلبند در حالى که تورات نزد آنها است و حکم خدا در آن آمده است (وَ کَیْفَ یُحَکِّمُونَکَ وَ عِنْدَهُمُ التَّوْراةُ فیها حُکْمُ اللّهِ).
باید دانست حکم مزبور یعنى حکم سنگسار کردن زن و مردى که زناى محصنه کرده اند در تورات کنونى در فصل بیست و دوم از سفر تثنیه آمده است.(۱)
تعجب از این است که: آنها تورات را یک کتاب منسوخ نمى دانند، و آئین اسلام را باطل مى شمرند، با این حال چون احکام تورات موافق امیالشان نیست، آن را رها کرده و به سراغ حکمى مى روند که از نظر اصولى با آن موافق نیستند.
و از آن عجب تر این که: بعد از انتخاب تو براى داورى، حکم تو را که موافق حکم تورات است، چون بر خلاف میل آنها است نمى پذیرند، مى فرماید: اما پس از شنیدن، از حکم تو روى مى گردانند (ثُمَّ یَتَوَلَّوْنَ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ).
حقیقت این است که آنها اصولاً ایمان ندارند (وَ ما أُولئِکَ بِالْمُؤْمِنینَ).
و گر نه با احکام خدا چنین بازى نمى کردند.
ممکن است ایراد شود: چگونه آیه فوق مى گوید: حکم خدا در تورات ذکر شده است، در حالى که ما با الهام گرفتن از آیات قرآن و اسناد تاریخى، تورات را تحریف یافته مى دانیم و همین تورات تحریف یافته در زمان پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) بوده است؟
در پاسخ باید توجه داشت:
اوّلاً ـ ما تمام تورات را تحریف یافته نمى دانیم، بلکه قسمتى از آن را مطابق واقع مى دانیم و اتفاقاً حکم فوق از این احکام تحریف نایافته مى باشد.
ثانیاً ـ تورات هر چه بوده نزد یهودیان یک کتاب آسمانى و تحریف نایافته محسوب مى شده، با این حال آیا جاى تعجب نیست که آنها به آن عمل نکنند؟!
* * *
در آیه دوم ، بحث آیه قبل را تکمیل کرده، و اهمیت کتاب آسمانى موسى(علیه السلام) یعنى تورات را چنین شرح مى دهد: ما تورات را نازل کردیم که در آن هدایت و نور بود (إِنّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فیها هُدىً وَ نُورٌ).
هدایت به سوى حق و نور و روشنائى براى برطرف ساختن تاریکى هاى جهل و نادانى.
آنگاه مى افزاید: به همین جهت پیامبران الهى که در برابر فرمان خدا تسلیم بودند و بعد از نزول تورات روى کار آمدند همگى بر طبق آن براى یهود، حکم مى کردند (یَحْکُمُ بِهَا النَّبِیُّونَ الَّذینَ أَسْلَمُوا لِلَّذینَ هادُوا).
نه تنها آنها چنین مى کردند، بلکه علماى بزرگ یهود و دانشمندان با ایمان و پاک آنها، بر طبق این کتاب آسمانى که به آنها سپرده شده بود، و بر آن گواه بودند داورى مى کردند (وَ الرَّبّانِیُّونَ وَ الأَحْبارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ کِتابِ اللّهِ وَ کانُوا عَلَیْهِ شُهَداءَ).(۲)
طبق این بیان، تورات کتاب اساسى و اصلى بوده که پیامبرانِ پس از موسى(علیه السلام) تا نزول انجیل موظف به عمل و اجراء دستورات آن بوده اند.
پس از آن، روى سخن را به آن دسته از دانشمندان اهل کتاب که در آن عصر مى زیستند کرده، مى گوید: از مردم نترسید و احکام واقعى خدا را بیان کنید، بلکه از مخالفت با من بترسید که اگر حق را کتمان کنید مجازات خواهید شد
(فَلا تَخْشَوُا النّاسَ وَ اخْشَوْنِ).
و براى این که آنها را از هرگونه آلودگى باز دارد، مى افزاید: و همچنین آیات خدا را به بهاى کمى نفروشید (وَ لا تَشْتَرُوا بِآیاتی ثَمَناً قَلیلاً).
اشاره به این که: سرچشمه کتمان حق و احکام خدا، یا ترس از مردم و عوام زدگى است و یا جلب منافع شخصى، و هر کدام باشد، نشانه ضعف ایمان و سقوط شخصیت است، که در جمله هاى بالا به هر دو اشاره شده است.
و در پایان آیه، حکم قاطعى درباره این گونه افراد که بر خلاف حکم خدا داورى مى کنند، صادر کرده، مى فرماید: آنها که بر طبق احکام خدا داورى نکنند، کافرند (وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْکافِرُونَ).
روشن است عدم داورى بر طبق حکم خدا اعم از این است که سکوت کنند و اصلاً داورى نکنند و با سکوت خود مردم را به گمراهى بیفکنند، و یا سخن بگویند و بر خلاف حکم خدا بگویند.
این موضوع نیز روشن است که: کفر داراى مراتب و درجات مختلفى است که از انکار اصل وجود خداوند شروع مى شود، و مخالفت، نافرمانى و معصیت او را نیز در بر مى گیرد; زیرا ایمان کامل، انسان را به عمل بر طبق آن دعوت مى کند و آنها که عمل ندارند ایمانشان کامل نیست.
این آیه، مسئولیت شدید دانشمندان و علماى هر امت در برابر طوفان هاى اجتماعى و حوادثى که در محیطشان مى گذرد را روشن مى سازد، و با بیانى قاطع آنها را به مبارزه بر ضد کج روى ها و عدم ترس از هیچ کس دعوت مى نماید.
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه نامه(۳۱) بخش بیستم🔹 ✔️از رأى زدن با زنان بپرهيز، زير
✨﴾﷽﴿✨
🔹شرح نامه(۳۱)بخش بیستم🔹
✅در هفتمين توصيه که بى ارتباط با توصيه قبل نيست مى فرمايد: «و احترامش را به حدى نگه دار که او را به اين فکر نيندازد که براى ديگران (بيگانگان) شفاعت کند»; (وَلاَ تُطْمِعْهَا فِي أَنْ تَشْفَعَ لِغَيْرِهَا)، چرا که اين گونه شفاعت ها نيز مى تواند منشأ رابطه عاطفى گردد و ضرر و زيان آن قابل انکار نيست.
خلاصه اينکه احترامات زن بايد محفوظ باشد; ولى در حد خودش و از آنها به ديگران تجاوز نکند خواه به صورت قبول شفاعت باشد و يا بدون شفاعت; زيرا از نظر روانى آثار منفى درآنها مى گذارد وآنها را تشويق به ارتباط با ديگران مى کند.
بعضى از شارحان در تفسير «وَلاَ تَعْدُ بِکَرَامَتِهَا نَفْسَهَا» گفته اند: منظور اين است که بيش از حد آنها را احترام نکن و در تکريمشان اندازه نگه دار; ولى اين تفسير با ترکيب اين جمله و کلمات آن سازگار نيست و ظاهر همان است که در بالا گفته شد.
در هشتمين (و آخرين توصيه اين بخش از خطبه) مى فرمايد: «برحذر باش از اينکه در جايى که نبايد غيرت به خرج دهى اظهار غيرت کنى (و کار به سوء ظن ناروا بينجامد) زيرا اين غيرت بى جا و سوء ظن نادرست، زن پاک دامن را به ناپاکى و بى گناه را به آلودگى ها سوق مى دهد»; (وَإِيَّاکَ وَالتَّغَايُرَ(4) فِي غَيْرِ مَوْضِعِ غَيْرَة، فَإِنَّ ذَلِکَ يَدْعُو الصَّحِيحَةَ إِلَى السَّقَمِ، وَالْبَرِيئَةَ إِلَى الرِّيَبِ(5)).
شک نيست که هر کسى به ويژه زنان براى حفظ آبروى خود دست به کارهاى خلاف نمى زنند; ولى اگر نزديکان و همسران آنان با غيرت هاى بى مورد و سوء ظن هاى ناروا آنها را متهم کنند اين پرده دريده مى شود و مى گويند: حال که ما را بى جهت رسوا کرده اند چه ضرورتى دارد که ديگر در پاکى خود بکوشيم. از اين پس هر آنچه بادا باد.
اين سخن تنها درباره زنان صادق نيست، بلکه درباره فرزندان، همکاران، خدمتکاران و دوستان نيز جارى است که هميشه سوء ظن هاى ناروا سبب تشويق به آلودگى ها مى شود و راه را براى فساد مى گشايد. همه چيز در حد اعتدال خوب است حتى غيرت و تعصب براى حفظ
ارزش ها.
نکته ها:
در اينجا لازم است به دو موضوع اشاره کنيم:
1. در دنياى امروز شعارهاى زيادى در مورد مساوات زن و مرد طنين انداز است و کنوانسيون هاى جهانى نيز آن را روز به روز داغ تر مى کنند که مطلقاً هيچ تفاوتى ميان اين دو جنس نيست، بنابراين هر دو مى توانند بدون هيچ گونه تفاوت مسئوليت هاى اجتماعى را بر عهده بگيرند; خواه مسأله قضاوت باشد يا فرماندهى لشکر و اداره جنگ و خواه سفرهاى فضايى، يا کاوش هاى اعماق درياها و خلاصه مديريت ها در تمام سطوح.
ولى با نهايت تعجب هنگامى که وارد مرحله عمل مى شوند تفاوت ها کاملا آشکار مى شود. مردان مديريت ها را در سطوح بالا و ميانه غالبا جز در موارد بسيار محدود و معدود در اختيار گرفته اند و به زنان اجازه ورود در اين ميدان ها را نمى دهند و در کشورهاى اروپايى و آمريکايى نيز مطلب همين است. هنگامى که سؤال مى شود که اين تناقض در قول و عمل از کجاست، پاسخى براى آن ندارند.
اين تناقض زاييده تفاوت واقعيّت ها با شعارهاست که در جهان امروز همه جا به چشم مى خورد. براى جلب آراى زنان در انتخابات سياسى و خاموش کردن اعتراض هاى آنها شعار مساوات را هرچه داغ تر سر مى دهند; ولى در مرحله عمل اين واقعيّت را پذيرفته اند که ساختمان روح و جسم زنان با مردان متفاوت است و هر کدام براى مسئوليتى آفريده شده اند. هر دو انسانند و هر دو صاحب حقوق فردى و اجتماعى; اما اينکه بگوييم هر دو يک جور فکر مى کنند و قابليت براى هر کارى را دارند اشتباه بزرگى است.
الکسيس کارل، فيزيولوژيک و جراح زيست شناس معروف فرانسوى که کتابهايى با شهرت جهانى دارد در کتاب معروف خود «انسان موجود ناشناخته» مى گويد: زن و مرد به حکم قانون خلقت متفاوت آفريده شده اند و اين اختلاف و تفاوت ها وظايف و حقوق آنها را متفاوت مى کند... و به علت عدم توجّه به اين نکته اصلى و مهم، طرفداران نهضت آزادى زنان فکر مى کنند که هر دو جنس مى توانند يکسان تعليم و تربيت يابند و مشاغل و اختيارات و مسئوليت هاى يکسانى به عهده گيرند. زن در حقيقت از جهات زيادى با مرد متفاوت است. يکايک سلول هاى بدن همچنين دستگاه هاى عضوى مخصوصاً سلسله عصبى نشانه جنس او را بر روى خود دارد. سپس مى افزايد: قوانين فيزيولوژى نيز همانند قوانين جهان ستارگان و آسمان ها سخت و غير قابل تغييرند و ممکن نيست تمايلات انسانى در آنها تغييرى ايجاد کند. ما مجبوريم آنها را آن طور که هست بپذيريم (نه آن طور که مى خواهيم). آن گاه اين سخن را با اين جمله پايان مى دهد: زنان بايد به سمت مواهب طبيعى خود و مسير سرشت خاص خويش بدون تقليد کورکورانه از مردان بکوشند. وظيفه ايشان در راه تکامل بشريت بسيار بيشتر از مردهاست و نبايست آن را سرسرى گيرند و رها کنند.(6)ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و پنجاه و هفتم
❇️ پاسخهایی به شعارهای خوارج
🔹سخن حق؛ هدف باطل
[ در پاسخ به شعار« لا حکم الا لله» خوارج توضیح دادم: ]
🔻آری، درست است که حکم فقط به خدا اختصاص دارد؛ ولی اینها میگویند: فرمانروایی و زمامداری ویژهٔ خداوند است و بس!
🔻اما مردم به امیر و فرمانروا، نیکوکار یا بدکار، نیازمند هستند. در سایهٖ حکومت او، مؤمن به کار خود میپردازد و کافر از زندگی خود بهره میگیرد تا زمان هر یک بهسر آید...
🔻ما افراد را داور قرار ندادیم؛ بلکه قرآن را به حٓکمیت انتخاب کردیم و این قرآن خطیاست نوشتهشده که میان دو جلد جای دارد. به زبان سخن نمیگوید و نیازمند کسی است که آن را ترجمه کند و انسانها میتوانند از آن سخن بگویند.
🔻هنگامی که اهل شام ما را دعوت کردند تا قرآن را میان خویش قرار دهیم، ما آن گروهی نبودیم که به کتاب خدای سبحان پشت کنیم، در حالی که خدای بزرگ فرموده است:
{ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ }
( و هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید.)
🔻بازگرداندن امور به خدا، این است که بر طبق کتاب او داوری کنیم و بازگرداندن به رسول خدا صلیاللهعلیهوآله این است که سنت او را ملاک قرار دهیم. پس اگر از روی راستی و حقیقت بر اساس کتاب خدا داوری شود، ما از دیگر مردمان بهآن سزاوارتریم و اگر بر اساس سنّت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله داوری شود، ما بدان أولیٰ هستیم.
🔻اما دربارهٔ سخن شما که میگویید چرا میان خود و آنان برای حٓکمیت مدت تعیین کردی، من این کار را کردم تا در این مدت، جاهل حقیقت را دریابد و دانا بر عقیدهٔ خود استوار بماند و شاید در این مدت صلح، خدا کار امت را اصلاح کند و راه تحقیق و شناخت حق باز باشد، تا مثل کسی نباشند که گلویش را میفشارند که در جستجوی حق شتاب ورزد یا تسلیم اولین فکر گمراهکننده شود.
🔻همانا برترین مردم در پیشگاه خدا کسی است که عمل به حق نزد او محبوبتر از باطل باشد؛ هرچند عمل به حق از قدر او بکاهد و به او زیان رساند و عمل به باطل به او سود رساند و بر قدرت او بیفزاید.
🔹آیا شما نگفتید که اینان برادران ما و همآیین ما هستند؟
[ در جمع خوارج حاضر شدم و از آنها پرسیدم: ]
🔻آیا همه شما در جنگ صفین با ما بودید؟
[ گفتند: برخی در صفین حاضر بودیم و برخی دیگر حضور نداشتیم. از آنها خواستم: ]
🔻به دو گروه تقسیم شوند: کسانی که در صفین حضور داشتند در یک گروه قرار گیرند و کسانی که حضور نداشتند در گروه دیگری گرد آیند، تا متناسب با هر یک سخن گویم.
[ در میان گروهی که در صفین بودند، حضور یافتم و به آنان گفتم: ]
🔻ساکت باشید و به سخنانم گوش فرا دهید و با جان و دل به من توجه کنید و از هر کس شهادت خواستم، باید از روی علم و آگاهی شهادت دهد.
🔻آنگاه که اهل شام از روی حیلهگری و نیرنگ و فریب، قرآنها را بر سر نیزه بلند کردند، آیا شما نگفتید که اینان برادران ما و هم آیین ما هستند و از ما میخواهند از خطای آنان بگذریم؟! آیا شما نگفتید که آنان به کتاب خدا پناه بردهاند و نظر ما این است که از آنان قبول کنیم و اندوه از دلشان بزداییم؟!
🔻اما من به شما گفتم: ظاهر این توطئه، ایمان و باطنش، دشمنی و تجاوز و ستم است، آغازش، رحمت و مهربانی و پایانش، پشیمانی است! من از شما خواستم که در کار خود ثابت بمانید و به جنگ ادامه دهید و به آواز لشکر شام توجه نکنید؛ زیرا اگر پاسخ داده شوند، گمراه کنندهاند و اگر رها شوند، خوار و حقیر خواهند شد.
اما دریغ که آن کار انجام پذیرفت و شما را دیدم که به خواستههای اهل شام گردن نهادید و حکمیت را پذیرفتید!
🔻به خدا سوگند، اگر آن را نمیپذیرفتم، مسئول پیامدهای آن نبودم خدا گناهان را به پرونده من نمیافزود. و به خدا سوگند، اگر بر اساس مصلحت حٓکمیت را پذیرفتم، سزاوار بودم که باز هم از من پیروی کنند؛ زیرا قرآن با من است و از آن هنگام که با قرآن بودهام، از آن جدا نشدهام...
🔻امروز با پیدایش زنگارها و انحرافها در دین و نفوذ شبههها در افکار و تفسیر و تأویل دروغین در دین، با برادران مسلمان خود به جنگ خونین کشانده شدهایم.
🔻هرگاه احساس کنیم چیزی باعث وحدت ماست و بهوسیله آن میتوانیم به یکدیگر نزدیک شویم و شکافها را پر و باقیمانده پیوندها را محکم کنیم، به آن تمایل و رغبت نشان خواهیم داد و آن را میگیریم و جز آن را ترک خواهیم گفت.
📚 منابع:
۱. نهجالبلاغه، خطبه ۴۰
۲. أنسابالاشراف، ج۲، ص۳۵۲و۳۶۱و۳۷۷
۳. سورهٔنساء، آیهٔ۵۹
۴. نهج البلاغه، خطبه ۱۲۵
۵. أعلامالدین، ص۱۰۳
۶. نهج البلاغه، خطبه ۱۲۲
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2
💠 ای مردم! او (یعنی علی) را برتر بدانید که خداوند او را برتری داد و پیشوایی او را بپذیرید که خداوند منصوبش فرمود.
📜 #خطبه_غدیر
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
📜 خطبه غدیر 6⃣1⃣
🔷 بخش دهم
🔻هشدار! دوباره ياد مى آورم: هان! نماز به پا داريد و زكات بپردازيد و به معروف فرمان دهيد و از منكر بازداريد.
🔻هشدار! برترين بخش امر به معروف اين است كه به گفتهٔ من - دربارهٔ امامت و ولايت على و فرزندان او - برسيد و سخنم را به ديگران برسانيد و غايبان را به پذيرش فرمان من توصيه كنيد و آنان را از ناسازگارى با من بازداريد كه اين سخنان، فرمان خدا و من است.
🔻(هان!) هيچ امر به معروف و نهى از منكرى جز با امام معصوم تحقّق و كمال نمى يابد.
🔻هان مردمان! قرآن بر شما روشن مى كند كه امامان پس از على، فرزندان اويند و من به شما معرّفى كردم كه آنان از او و از من اند؛ چرا كه خداوند در كتاب خود مى گويد: «امامت را فرمانى پايدار در نسل او قرار داد» (زخرف / 28) و من نيز گفته ام: «مادام كه به آن دو - قرآن و امامان - تمسّك كنيد، گمراه نخواهيد شد.»
🔻هان مردمان! پرهيزكارى! پرهيزكارى! از سختى رستخيز بپرهيزيد؛ آنسان كه خداوند عزّوجلّ فرموده: «البتّه زمين لرزهٔ رستاخيز، حادثه اى بزرگ است» (حج / 1).
🔻ياد آوريد مرگ و قيامت را، حساب و ترازوها (براى توزين اعمال) را، محاسبهٔ در برابر پروردگار جهانيان و پاداش و كيفر را.
🔻پس آنكه نيكى كرد، پاداش گيرد و آنكه بدى كرد، بهره اى از بهشت نخواهد برد.
#خطبه_غدیر
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2
🔵 غدیر پیامی برای تمام نسل ها
💠 ۳ روز مانده تا عید سعید غدیر
@Nahjolbalaghe2