eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
6.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| آیا ما اشتباه می کنیم؟ 🎙 با اجرای نورالزینب و نورالزهرا خانم حافظی 📚قصه های نهج البلاغه 🎈 💌 @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﴾﷽﴿✨ ✅ برنامه‌ روزانه کانال : 🌷شنبه‌‌‌‌ها‌و سه‌شنبه‌ها شرح 🦋خطبه ها 🌹یکشنبه‌ها و چهار‌شنبه‌هاشرح 🌴حکمتها 🌷دوشنبه‌ها و پنج‌شنبه‌ها شرح 🕊نامه ها 🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهج‌البلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گزاری شده و لینک‌های دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند 🌺🍃 @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🌺
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» ✨﴾﷽﴿✨ وَقَالُوا إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ آنها گفتند: «غیر از این زندگى دنیاى ما چیزى در کار نیست. و ما هرگز برانگیخته نخواهیم شد.» (انعام/۲۹) * وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ وُقِفُوا عَلَىٰ رَبِّهِمْ ۚ قَالَ أَلَيْسَ هَٰذَا بِالْحَقِّ ۚ قَالُوا بَلَىٰ وَرَبِّنَا ۚ قَالَ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ اگر (آنها را) به هنگامى که در پیشگاه پروردگارشان ایستاده اند، ببینى! (او به آنها) مى گوید: «آیا این حق نیست؟!» مى گویند: «آرى، قسم به پروردگارمان (حق است)» مى  گوید: «پس مجازات را بچشید به سزاى آنچه انکار مى کردید!» (انعام/۳۰) * قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُوا يَا حَسْرَتَنَا عَلَىٰ مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَهُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَىٰ ظُهُورِهِمْ ۚ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ کسانى که لقاى پروردگار را تکذیب کردند، مسلّماً زیان دیدند. تا هنگامى که ناگهان قیامت به سراغشان بیاید. مى گویند: «اى افسوس بر ما که درباره آن، کوتاهى کردیم!» و آنها (بار سنگین) گناهانشان را بر دوش مى کشند آگاه باشید. چه بد بارى بر دوش خواهند داشت! (انعام/۳۱) * وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ ۖ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ ۗ أَفَلَا تَعْقِلُونَ زندگى دنیا، جز بازى و سرگرمى نیست. و سراى آخرت، براى آنها که پرهیزگارند، بهتر است. آیا نمى اندیشید؟! (انعام/۳۲) @Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه انعام آیه های (۲۹تا۳۲)🔹 زندگى دنیا بازى و سرگرمى است در تفسیر آیه اول دو احتمال وجود دارد: یکى این که: دنباله سخنان مشرکان لجوج و سخت باشد که به هنگام مشاهده صحنه هاى رستاخیز آرزو مى کنند بار دیگر به دنیا باز گردند و جبران کنند، ولى قرآن مى گوید: اگر اینها باز گردند نه تنها به فکر جبران نخواهند بود و به کارهاى خود ادامه خواهند داد، که اساساً رستاخیز و قیامت را هم انکار خواهند کرد، و با نهایت تعجب خواهند گفت: زندگى تنها همین زندگى دنیاست و ما هرگز برانگیخته نخواهیم شد ! (وَ قالُوا إِنْ هِیَ إِلاّ حَیاتُنَا الدُّنْیا وَ ما نَحْنُ بِمَبْعُوثینَ).(۱) احتمال دیگر این که: آیه، بحث جداگانه اى را درباره جمعى از مشرکان که معاد را به کلّى انکار مى کردند، بازگو مى کند; زیرا در میان مشرکان عرب جمعى بودند که: عقیده به معاد نداشتند، در حالى که بعضى دیگر به نوعى از معاد ایمان داشتند. * * * در آیه بعد، قرآن به سرنوشت آنها در روز رستاخیز اشاره کرده، مى گوید: اگر آنها را در آن هنگام که در پیشگاه پروردگارشان ایستاده اند مشاهده کنى که به آنها گفته مى شود: آیا این حق نیست ؟ (وَ لَوْ تَرى إِذْ وُقِفُوا عَلى رَبِّهِمْ قالَ أَ لَیْسَ هذا بِالْحَقِّ). خواهى دید که در پاسخ خواهند گفت: آرى، سوگند به پروردگار ما، این حق است ! (قالُوا بَلى وَ رَبِّنا). بار دیگر به آنها گفته مى شود: پس بچشید مجازات را به خاطر این که: آن را انکار مى کردید و کفر مىورزیدید ! (قالَ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ). مسلّماً منظور از وقوف در برابر پروردگار این نیست که: خداوند مکانى دارد، بلکه به معنى ایستادن در برابر صحنه هاى مجازات او است ـ آن طور که بعضى از مفسران گفته اند ـ . و یا کنایه از حضور در دادگاه الهى است، آن طور که انسان به هنگام نماز مى گوید: من در برابر خداوند ایستاده ام. * * * در آیه سوم، به خسران و زیان منکران معاد و رستاخیز اشاره کرده، مى فرماید: آنها که ملاقات پروردگار را انکار کردند مسلّماً گرفتار زیان شدند (قَدْ خَسِرَ الَّذینَ کَذَّبُوا بِلـِقاءِ اللّهِ). منظور از ملاقات پروردگار، همان طور که قبلاً اشاره شد، یا ملاقات معنوى و ایمان شهودى است، (شهود باطنى). و یا ملاقات صحنه هاى رستاخیز و پاداش و جزاى او است. پس از آن مى گوید: این انکار براى همیشه ادامه نخواهد یافت، و تا زمانى خواهد بود که: ناگهان رستاخیز بر پا شود، و آنها در برابر این صحنه هاى وحشتناک قرار گیرند و نتائج اعمال خود را با چشم خود ببینند، در این موقع، فریاد آنها بلند مى شود: اى واى بر ما! چقدر درباره چنین روزى کوتاهى کردیم ؟! (حَتّى إِذا جاءَتْهُمُ السّاعَةُ بَغْتَةً قالُوا یا حَسْرَتَنا عَلى ما فَرَّطْنا فیها). منظور از ساعة روز قیامت است و بغتة به معنى این است که: به طور ناگهانى و جهش آسا که هیچ کس جز خدا وقت آن را نمى داند واقع مى شود، و علت انتخاب این نام (ساعة) براى روز قیامت: یا به خاطر آن است که حساب مردم در آن ساعت با سرعت انجام مى گیرد. و یا اشاره به ناگهانى بودن وقوع آن است که در ساعتى برق آسا مردم از جهان برزخ به عالم قیامت منتقل مى شوند. حسرت به معنى تأسف بر چیزى است، ولى عرب هنگامى که زیاد متأثر شود خودِ حسرت را مخاطب قرار داده و مى گوید: یا حَسْرَتَنا گویا شدت حسرت چنان است که به صورت موجودى در مقابل او مجسم شده است! آنگاه قرآن مى گوید: آنها بار گناهانشان را بر دوش دارند (وَ هُمْ یَحْمِلُونَ أَوْزارَهُمْ عَلى ظُهُورِهِمْ). أَوْزار جمع وزر به معنى بار سنگین است و در اینجا منظور از آن گناهان است. این آیه مى تواند یکى از دلائل تجسم اعمال بوده باشد; زیرا مى گوید: آنها گناهان خود را بر دوش مى کشند. و نیز مى تواند کنایه اى از سنگینى بار مسئولیت بوده باشد; زیرا مسئولیت ها همواره تشبیه به بار سنگین مى شود. و در پایان آیه مى فرماید: (اما) چه بد بارى بر دوش مى کشند ؟! (أَلا ساءَ ما یَزِرُونَ). در آیه فوق، سخنى از خسران و زیان منکران معاد به میان آمده، دلیل این موضوع روشن است; زیرا ایمان به معاد، علاوه بر این که انسان را براى زندگى سعادت بخش جاویدان آماده مى کند و او را به تحصیل کمالات علمى و عملى دعوت مى نماید، اثر عمیقى در کنترل انسان در برابر آلودگى و گناهان دارد که در بحث هاى مربوط به معاد اثر سازنده آن را از نظر فردى و اجتماعى به خواست خدا توضیح خواهیم داد. * * * سپس براى بیان موقعیت زندگى دنیا در برابر زندگى آخرت، چنین مى گوید: زندگى دنیا چیزى جز بازى و سرگرمى نیست (وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ). ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح خطبه(۲۵)بخش دوم🔹 🔺خرابى کار از کجاست؟ در بخش دوم اين خطبه، امام، اشاره به داستان بُسر بن اَرْطاة، جنايتکار مشهور شام و غلبه او بر يمن مى کند و سپس به سرنوشت مردم عراق اشاره کرده و آينده تاريک آنها را، با ذکر علل و عوامل دقيق آن، باز مى گويد. بعضى از شارحان نهج البلاغه، نوشته اند که معاويه، بُسر بن ارطاة را که مردى خونريز و مفسد فِى الارض و آدمکش و غارتگر بود، مأموريت داد و با گروه عظيم مسلّحى، به سوى مدينه فرستاد و گفت: «هر جا که مى رسى، شيعيان على را تحت فشار قرار داده و دل هاى آنها را مملوّ از ترس و وحشت کن. هنگامى که وارد مدينه شدى، مردم آن شهر را، چنان بترسان که مرگ را با چشم خود ببينند چرا که آنها به پيامبر پناه دادند و به يارى اش برخاستند و پدرم ابوسفيان را شکست دادند». سپس از طه حسين، نويسنده معروف مصرى، نقل مى کند که بسر دستور معاويه را دقيقاً اجرا کرد. و حتّى از خود، خشونت بيشترى بر آن افزود و در ريختن خون ها و غارت اموال و غصب حقوق و هتک حرمت ها، چيزى فرو نگذارد تا به مدينه آمد و مصائب عظيمى را به بار آورد که همه، با چشم خود ديدند. او، آنها را مجبور به بيعت با معاويه کرد و... بُسر، سپس به سوى يمن آمد و با خونريزى بسيار، رعب و وحشتى در آنجا حاکم ساخت، سپس براى معاويه بيعت گرفت و دو فرزند خردسال عبيدالله بن عباس (حاکم يمن) را سر بريد. ابن اثير مى افزايد: اين دو کودک، در نزد مردى از صحرانشينان بنى کنانه بودند. هنگامى که بُسر مى خواست آنها را به قتل برساند، مرد کنانى گفت: «اينها که گناهى ندارند، چرا آنها را مى کشى؟ اگر مى خواهى آنها را به قتل برسانى، پس مرا هم به قتل برسان (که شاهد اين ننگ نباشم که در حفظ امانت، کوتاهى کرده ام.) بُسر از اين شرمنده نشد، او را هم کشت. به هر حال، اين اخبار دردناک، به اميرالمؤمنين(عليه السلام) رسيد و شديداً ناراحت شد و در اين فراز از خطبه فرمود: «به من خبر رسيده که بُسر (بن أرطاة) بر يمن، تسلّط يافته است. به خدا سوگند! يقين دارم که اين گروه (ستمگر و خونخوار) به زودى، بر همه شما مسلّط مى شوند و حکومت را از شما خواهند گرفت; (أُنْبِئْتُ بُسْراً قَدِ اطَّلَعَ الْيَمَنَ وَ إِنِّي وَاللهِ! لاََظُنُّ أَنَّ هؤُلاءِ الْقَوْمَ سَيُدَالُونَ مِنْکُمْ); سپس حضرت، به علل اين مطلب پرداخته و روى چهار موضوع بسيار مهم که هميشه عامل پيروزى است، انگشت مى گذارد. نخست اين که مى فرمايد: «آنها، در امر باطل خود، متّحدند و شما، در امر حقّتان، پراکنده ايد; (بِاجْتِماعِهمْ عَلَى بَاطِلِهمْ، وَ تَفَرُّقِکُمْ عَنْ حَقِّکُمْ). اتّحاد، همه جا، مايه پيروزى است به خصوص اگر طرفداران حق، متّحد باشند، امّا چه دردناک است که طرفداران حق، پراکنده باشند و حاميان باطل، متّحد! با اين که باطل، سرچشمه پراکندگى، و حق، کانونِ وحدت و اتّحاد است. آرى، براى پيروزى، در هر کار اجتماعى، قبل از هر چيز، اتفاق و وحدت لازم است و پراکندگى و اختلاف، سمّ مهلک و کشنده اى است. ديگر اين که «شما، از پيشواى خود، در امر حق، اطاعت نمى کنيد در حالى که آنها، در امر باطل، مطيع فرمان پيشواى خويش اند; (وَ بِمَعْصِيَتِکُمْ إِمَامَکُمْ فِي الْحَقِّ، وَ طَاعَتِهِمْ إِمَامَهُمْ فِي الْبَاطِلِ). آرى، انضباط و اطاعت حساب شده، همه جا، از شرايط اصلى پيروزى است. هيچ سپاه و لشکرى و هيچ قوم و ملّتى، بدون انضباط و اطاعت از فرمانده خود، به جايى نمى رسد و به همين دليل، در مديريت امروز، براى مسأله انضباط، اهميّت فوق العاده اى قائل اند. سوم اين که آنها، نسبت به رييس خود، اداى امانت مى کنند، در حالى که شما، خيانت مى کنيد; (وَ بِأَدَائِهِمُ الاَْمَانَةَ إِلَى صَاحِبِهِمْ وَ خِيَانَتِکُمْ). امانت دارى آنان، سبب مى شود که نيروها و تدارکات و سرمايه ها و امکاناتشان ضدّ مخالفشان، بسيج شود، ولى خيانت شما، همه چيز را بر باد مى دهد. يک گروه فاقد امکانات و تجهيزاتِ لازم، سرنوشت شان، چيزى جز شکست نيست. بعضى از شارحان نهج البلاغه، «امانت» را در اينجا، به معناى «بيعت» گرفته اند، ولى تفسيرى که در بالا آمد، با توجه به جمله هايى که در ادامه خطبه مى آيد، صحيح تر به نظر مى رسد، به علاوه بيعت، اگر به معناى اطاعت باشد، در بالا ذکر شده است و نيازى به تکرار نيست. چهارم اين که، آنها، «در اصلاح شهرها و ديار خود مى کوشند، در حالى که شما، مشغول فساد هستيد، (وَ بِصَلاَحِهِمْ في بِلاَدِهِمْ وَ فَسَادِکُمْ). به اين ترتيب، آنها، داراى اتحاد و انضباط و امانت و اصلاح در بلاد خويش اند و شما، پراکنده و نافرمان و خيانتکار و مفسد هستيد و بسيار طبيعى است که چنان افرادى، بر چنين افرادى، پيشى گيرند و پيروز شوند. 🔹ادامه دارد🔹 @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۷۹) 📚 انتشارات عهدمانا علی عربستان را ب
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۸۰) 📚 انتشارات عهدمانا طبقات محروم این جوامع می دانستند که هرگز وضع زندگی آنها اصلاح نخواهد شد و هنگامی که دین اسلام با شعار مساوات و حذف فاصلهٔ طبقاتی پیش رفت ، مردم آن کشورها مقاومتی نکردند ؛ بنابراین قشون اسلام وارد هر مملکتی که شد ، طبقات محروم آن جا با آغوش باز سربازان مسلمان را پذیرفتند و راه پیروزی آنها را فراهم ساختند. ولی اینک آثاری به چشم می خورد که نشان می دهد در بین مسلمین امتیازات طبقاتی به وجود آمده است . اُمرا و حکّام ، خود را مافوق دیگران می دانند و به خود حق می دهند از مزایایی برخوردار شوند که در دسترس دیگران نیست . حکام عرب در کشورهای ایران و مصر و شام ، مردم این کشورها را که مسلمان شده اند ، به چشم برده و غلام خود نگاه می کنند و این موضوع ، مغایر نصّ آیات قرآن و همچنین مغایر با روح مساوات اسلامی است و سبب می شود اقوامی که اسلام آورده اند ، عاصی شده ، همان طور که قشون اسلام را با آغوش باز پذیرفتند تا این محرومیتها و فاصلهٔ طبقاتی از بین برود ، قشون دیگری را هم که مخالف حکام مسلمان هستند ، با آغوش باز بپذیرند . قوم عرب نباید کشورهای دیگر را به چشم حقارت بنگرند . جرج به کشیش نگاه کرد و گفت : « می بینید پدر ؟ سخنان علی ژرفای تفکّر او را برای ما به تصویر می کشد ، علی می داند که اگر عدالت نباشد ، اگر برتری نژاد و قومی حاکم باشد ، بالاخره عقده های حبس شده در سینه های کسانی که تحقیر شده اند ، روزی به صورت عصیان و طغیان یا انقلابهای بنیانکن ، بروز خواهد کرد . او در فکر آیندهٔ سرزمین های اسلامی است . نمی خواهد که ایران به جرم ایرانی بودن و شامی به جرم غیر عرب بودن یا مصری به جرم آفریقایی بودن ، نسبت به سایر مسلمانان و به ویژه عرب ها تحقیر شوند و با آنها مثل بردگان رفتار شود ؛ زیرا این امر باعث تقابل مردم با نظام اسلامی شده و ریشهٔ حکومت و دین را خواهد خشکاند. » کشیش گفت : « دوست من ، جرج عزیز ! شما که پژوهش های بسیاری در حوزهٔ تاریخ دارید ، به من بگویید که در تاریخ چه کسی را شبیه علی یافتی ؟ » گفت : « در میان بزرگان گذشتهٔ تاریخ ، بسیار اندک اند کسانی که با درک موقعیت و زمان ، به ما بگویند : « فرزندان خود را به اخلاق خود تربیت نکنید ، زیرا که آنان برای زمانی غیر از زمان شما ، خلق شده اند. » اما علی با چنین توصیه ای به انسانها در طول تاریخ ، درک بزرگ خود را به عنوان یک جامعه شناس به رخ می کشد. و جداً بسیار کمیاب اند از بزرگان گذشته و حال تاریخ که در فکر و روح ما ، بذر موازین عدالت جهانی را که از خود می جوشد و بر خود تکیه می کند ، بپاشد و مانور عظمت آن را کشف کند و بگوید : « آنکس که بد اخلاق باشد ، خود را آزار داده است » و بسیار کم اند بزرگانی از تاریخ ، که چون علی فریاد بزنند : « احتکار جرم و محتکر تبهکار است ! » و یا « هیچ فقیری گرسنه نماند ، مگر در سایهٔ آنکه ثروتمندی از حق او بهره مند گشته است. » هر بزرگی در تاریخ موصوف به صفتی است ؛ یکی ریاضی دان بزرگی است ، یکی دلاور و جنگجوی نام آوری است ، یکی اندیشمند و فیلسوف قدری است ، یکی جامعه شناس و روان شناس نادری است ، یکی حاکم عدالت گستری است ، اما به عقیدهٔ من در علی همهٔ این صفات جمع است و من نتوانسته ام در تاریخ کسی را پیدا کنم که موصوف به این صفات بزرگ باشد. » ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
🌹 وصف پیامبر اسلام 💠 پيامبر(صلی الله علیه و آله) پيشوای پرهيزکاران و وسيله بينايی هدايت خواهان است، چراغی با نور درخشان و ستاره ای فروزان و شعله ای با برق های خيره کننده و تابان است، راه و رسم او با اعتدال و روش زندگی او صحيح و پايدار و سخنانش روشنگر حقّ و باطل و حکم او عادلانه است. خدا او را زمانی مبعوث فرمود که با زمان پيامبران گذشته فاصله طولانی داشت و مردم از نيکوکاری فاصله گرفته و امّت ها به جهل و نادانی گرفتار شده بودند. 📒 ، خطبه ۹۴ ، بند ۳ @Nahjolbalaghe2