eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تندخوانی جز ۱۴ - استاد معتز آقائی.mp3
3.84M
تندخوانی جز چهاردهم الحجر از آيه۱ تا ۹۹ و النحل از آيه ۱ تا ۱۲۸
14.mp3
8.84M
شرح دعای روز چهاردهم ماه مبارک رمضان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 انس با قرآن :سوره بقره 🔹 جلسه دهم ☺️باهوشا خوب گوش بدید،بعد جواب بدید 🤔بچه ها می دونید چطوری میشه که آدما هدایت نمیشن!!!؟ 📌 برای رسیدن به جواب سوالات کلیپ بالا رو حتما ببینید 🎈 💌 @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﴾﷽﴿✨ ✅ برنامه‌ روزانه کانال : 🌷شنبه‌‌‌‌ها‌و سه‌شنبه‌ها شرح 🦋خطبه ها 🌹یکشنبه‌ها و چهار‌شنبه‌هاشرح 🌴حکمتها 🌷دوشنبه‌ها و پنج‌شنبه‌ها شرح 🕊نامه ها 🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهج‌البلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گزاری شده و لینک‌های دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند 🌺🍃 @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۱۲۷تا۱۲۹)🔹 🔺برخورد فرعون با قوم موسى(علیه السلام) در این
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۱۲۷ تا ۱۲۹)🔹 ↩️آیه بعد در حقیقت، نقشه و برنامه اى است که موسى(علیه السلام) به بنى اسرائیل براى مقابله با تهدیدهاى فرعون، پیشنهاد مى کند، و شرائط پیروزى بر دشمن را در آن تشریح مى نماید، و به آنها گوشزد مى کند که: اگر سه برنامه را عملى کنند، قطعاً بر دشمن پیروز خواهند شد: نخست این که: تکیه گاهشان تنها خدا باشد و از او یارى بطلبند، مى فرماید: موسى به قوم خود گفت: از خدا یارى جوئید (قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ اسْتَعینُوا بِاللّهِ). دیگر این که به آنها مى گوید: استقامت و پایدارى پیشه کنید (وَ اصْبِرُوا)، و از تهدیدها و حملات دشمن نهراسید و از میدان بیرون نروید. و براى تأکید مطلب و ذکر دلیل، به آنها گوشزد مى کند که: سراسر زمین از آنِ خدا است و مالک و فرمانرواى مطلق او است، و به هر کس از بندگانش بخواهد آن را منتقل مى سازد (إِنَّ الأَرْضَ لِلّهِ یُورِثُهامَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ). و آخرین شرط این است که تقوا را پیشه کنید; زیرا عاقبتِ پیروزمندانه از آنِ پرهیزکاران است (وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقینَ). این سه شرط که: یکى از آنها در زمینه عقیده (استعانت جستن از خدا) و دیگرى در زمینه اخلاق (صبر و استقامت) و سومى در زمینه عمل (تقوا و پرهیزکارى) است، تنها شرط پیروزى قوم بنى اسرائیل بر دشمن نبود، بلکه هر قوم و ملتى بخواهند بر دشمنانشان پیروز شوند، بدون داشتن این برنامه سه ماده اى امکان ندارد. افراد بى ایمان و مردم سست و ترسو، ملت هاى آلوده و تبهکار، اگر هم پیروز گردند، موقتى و ناپایدار خواهد بود. قابل توجه این که این سه شرط، هر کدام فرع بر دیگرى است، پرهیزکارى بدون استقامت در برابر شهوات و زرق و برق جهان ماده ممکن نیست، همان طور که صبر و استقامت نیز بدون ایمان به خدا، بقاء و دوام ندارد. * * * در آخرین آیه مورد بحث، شکوه و گله هاى بنى اسرائیل را از مشکلاتى که بعد از قیام موسى (علیه السلام) با آن دست به گریبان بودند، منعکس مى سازد و مى فرماید: آنها به موسى گفتند: پیش از آن که تو بیائى ما را آزار مى دادند، اکنون هم که آمده اى باز آزارها همچنان ادامه دارد (قالُوا أُوذینا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِیَنا وَ مِنْ بَعْدِ ما جِئْتَنا)، پس کى گشایشى در کار پیدا مى شود؟ گویا بنى اسرائیل مثل بسیارى از ما مردم، انتظار داشتند که با قیام موسى(علیه السلام)یک شبه همه کارها روبراه شود، فرعون از بین برود، فرعونیان نابود شوند و کشور پهناور مصر با تمام ذخائرش در اختیار بنى اسرائیل قرار گیرد، همه اینها از طریق اعجاز، صورت گیرد و گردى هم به صورت بنى اسرائیل ننشیند. ولى موسى(علیه السلام) به آنها فهماند با این که سرانجام پیروز خواهند شد، اما راه درازى در پیش دارند، و این پیروزى طبق سنت الهى در سایه استقامت، کوشش و تلاش به دست خواهد آمد، همان طور که آیه مورد بحث مى فرماید: موسى گفت: امید است پروردگار شما دشمنتان را نابود کند و شما را جانشینان آنها در زمین قرار دهد (قالَ عَسى رَبُّکُمْأَنْ یُهْلِکَ عَدُوَّکُمْ وَ یَسْتَخْلِفَکُمْ فِی الأَرْضِ). ذکر کلمه عَسى (شاید و امید است) همانند کلمه لَعَلَّ که در بسیارى از آیات قرآن آمده است، در حقیقت اشاره به این است که: این پیروزى و موفقیت، شرائطى دارد که بدون آن شرائط، به آن نخواهید رسید.(۱) و در پایان آیه مى فرماید: خداوند این نعمت ها را به شما خواهد داد و آزادى از دست رفته را به شما برمى گرداند، تا ببیند چگونه عمل خواهید کرد ؟ (فَیَنْظُرَ کَیْفَ تَعْمَلُونَ). یعنى پس از پیروزى، دوران آزمایش شما شروع خواهد شد، آزمایش ملتى فاقد همه چیز که در پرتو هدایت الهى همه چیز را پیدا کرده است. این تعبیر ضمناً به این مطلب اشعار دارد که در آینده از بوته این آزمایش خوب بیرون نخواهید آمد، و شما هم به هنگام قدرت یافتن همچون دیگران دست به ظلم و فساد خواهید زد. در روایتى که در کتاب کافى از امام باقر(علیه السلام) نقل شده چنین مى خوانیم: وَجَدْنا فِی کِتابِ عَلِیّ(علیه السلام) اِنَّ الأَرْضَ لِلّهِ یُورِثُها مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ أَنَا وَ أَهْلُ بَیْتِیَ الَّذِینَ أَوْرَثَنَا اللّهُ الأَرْضَ وَ نَحْنُ الْمُتَّقُونَ: در کتاب على(علیه السلام) چنین یافتیم که پس از تلاوت آیه أَنَّ الأَرْضَ لِلّهِ یُورِثُها... فرمود: من و اهل بیتم همان کسانى هستیم که خداوند زمین را به ما منتقل ساخته و مائیم پرهیزگاران . اشاره به این که: حکمى که در این آیه ذکر شده است، یک حکم و یک قانون عمومى است و هم اکنون نیز زمین در واقع از آن پرهیزگاران است.» @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح حکمت (۱۸۱)🔹 ✅سرانجام دورانديشى: امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه خود،
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح حکمت (۱۸۲)🔹 ✅كجا خاموش باش و كجا سخن بگو: امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه اشاره به موارد لزوم سكوت و موارد سخن گفتن كرده مى فرمايد: «خاموش ماندن از گفتار حكمت آميز فايده اى ندارد، همان گونه كه سخن گفتن نابخردانه»; (لاَ خَيْرَ فِي الصَّمْتِ عَنِ الْحُكْمِ; كَمَا أَنَّهُ لاَ خَيْرَ فِي الْقَوْلِ بِالْجَهْلِ). سكوت بهتر است يا سخن گفتن؟ دانشمندان در اين باره بحث هاى مختلفى كرده اند; گروهى خطرات سخن گفتن و گناهان كبيره و عظيمه ناشى از آن را در نظر گرفته و دستور به سكوت داده اند. عده اى فوايد عظيمى را كه در سخن گفتن است در نظر گرفته و سخن گفتن را توصيه مى كنند ولى حق مطلب همان است كه امام(عليه السلام) فرمود. آنجا كه انسان، حكيمانه و عاقلانه سخن بگويد فضيلت است و ترك آن رذيلت و آنجا كه انسان جاهلانه و نابخردانه سخن بگويد رذيلت است و ترك آن فضيلت. به همين دليل هم روايات زيادى در مدح سكوت وارد شده و هم احاديث فراوانى در فضيلت كلام; از جمله از امام سجاد على بن الحسين(عليه السلام) سؤال شد كه سخن گفتن افضل است يا سكوت؟ فرمود: «لِكُلِّ واحِد مِنْهُما آفاتٌ فَإذا سَلِما مِنَ الاْفاتِ فَالْكَلامُ أفْضَلُ مِنَ السُّكُوتِ; هر كدام از اين دو آفاتى دارد هرگاه از آفات سالم باشند سخن گفتن از سكوت افضل است» عرض كردند: اى پسر رسول خدا چگونه است (كه سخن گفتن افضل باشد)؟ امام(عليه السلام) فرمود: «لاِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ ما بَعَثَ الاْنْبِياءُ وَالاَْوْلِياءُ بِالسُّكُوتِ إنَّما بَعَثَهُمْ بِالْكَلامِ; خداوند پيامبران و اوصياى آنها را به سكوت مبعوث نكرد، بلكه مبعوث كرد تا با مردم سخن بگويند (و پيام خدا را به آنها برسانند)». حضرت در پايان اين حديث به نكته جالبى اشاره كرده فرمود: «إنّكَ تَصِفُ فَضْلَ السُّكُوتِ بِالْكَلامِ وَلَسْتَ تَصِفُ فَضْلَ الْكَلامِ بِالسُّكُوتِ; حتى هنگامى كه مى خواهى فضيلت سكوت را بيان كنى با كلام بيان مى كنى و هرگز فضيلت كلام را با سكوت بيان نخواهى كرد».(1) در حدیث دیگرى از امام صادق از پدرانش از امیرمؤمنان على(علیهم السلام) چنین آمده است: «جُمِعَ الْخَیْرُ کُلُّهُ فی ثَلاثِ خِصال النَّظَرِ وَالسُّکُوتِ وَالْکَلامِ فَکُلُّ نَظَر لَیْسَ فیهِ اعْتِبارٌ فَهُوَ سَهْوٌ وَکُلُّ سُکُوت لَیْسَ فیهِ فِکْرٌ فَهُوَ غَفْلَةٌ وَکُلُّ کَلام لَیْسَ فیهِ ذِکْرٌ فَهُوَ لَغْوٌ; تمام نیکى ها در سه خصلت جمع شده است: نگاه کردن و سکوت و سخن گفتن. هر نگاهى که در آن عبرت نباشد سهو و بیهوده است و هر سکوتى که در آن فکر نباشد غفلت و بى خبرى است و هر کلامى که در آن یاد خدا نباشد لغو است». و در پایان اضافه فرمود: «فَطُوبى لِمَنْ کانَ نَظَرُهُ عَبَراً وَسُکُوتُهُ فِکْراً وَکَلامُهُ ذِکْراً; خوشا به حال کسانى که نگاهشان عبرت، سکوتشان فکر و کلامشان ذکر باشد».(2) نتیجه این که سکوت و کلام نیز مانند سایر اعمال انسان هستند که اگر در حد اعتدال و شرایط لازم باشند فضیلت و اگر خارج از این حد گردند رذیلت و این با تفاوت اشخاص و مجالس و مطالب و موضوعات متفاوت است و هر کس مى تواند با دقت فضیلت را از رذیلت در اینجا دریابد; به یقین سکوت از امر به معروف و نهى از منکر و از حکم به حق و از شهادت عادلانه و از اندرز و نصیحت هاى مخلصانه و از مشورت خردمندانه جزء رذایل و یا از گناهان کبیره است; ولى سخن گفتن به دروغ، غیبت، تهمت، اهانت، امر به منکر و نهى از معروف، شهادت به باطل و فضول کلام (سخنان بیجا و بى معنا) جزء رذایل اخلاقى یا از گناهان کبیره به شمار مى آید. تعبیر به «حکم» در کلام امام(علیه السلام) تنها به معناى قضاوت کردن در محاکم قضایى یا فتواى به حلال و حرام آن گونه که بعضى از شارحان پنداشته اند، نیست بلکه هر سخن حکیمانه و خردمندانه اى را فرا مى گیرد، زیرا نقطه مقابل آن در همین کلام «جهل» ذکر شده است. قرآن مجید نیز کراراً به مسئله تکلم به حق اشاره کرده و اهل کتاب را بر کتمان حق و سکوت سرزنش مى کند; از جمله مى فرماید: «(وَإِذْ أَخَذَ اللهُ مِیثَاقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ لَتُبَیِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلاَ تَکْتُمُونَهُ); (به خاطر بیاورید) هنگامى را که خدا، از کسانى که کتاب آسمانى به آنها داده شده، پیمانى گرفت که حتماً آن را براى مردم آشکار سازید و کتمان نکنید!».(3) بحث مشروحى در کتاب اخلاق در قرآن در زمینه سکوت و کلام داشته ایم(4). * پی نوشت: (1). بحارالانوار، ج 68، ص 274. (2). همان، ص 275. (3). آل عمران، آیه 187. (4). ر.ک: اخلاق در قرآن، ج 1، ص 304. @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا