قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🔴 ✅شرح و تفسیر نامه سوم نهجالبلاغه 📝نامه در یک نگاه: 🍃این نامه که در نوع خود بى نظیر است، برخور
🌺
⬇️ادامه شرح و تفسیر نامه ۳
در تفاوت ميان جمله «مِنْ غَيْرِ مَالِکَ» و جمله «مِنْ غَيْرِ حَلاَلِکَ» با اينکه ظاهراً مضمون يکى است، ممکن است گفته شود: اولى اشاره به چيزى است که ظاهراً جزء اموال شخص نيست مثلا شريح خانه اى را که خريده قيمت آن را از بيت المال بردارد و بپردازد، چيزى که ظاهراً و واقعاً مال او نيست; اما «مِنْ غَيْرِ حَلاَلِکَ» اشاره به اموالى است که ظاهراً مال او و در اختيار اوست; ولى از طريق رشوه و غير آن به دست آمده که حلال نيست.
جمله «قَدْ خَسِرْتَ دَارَ الدُّنْيَا» ممکن است اشاره به اين باشد که مال حرام آثار وضعيه نامطلوبى دارد و باعث بدبختى انسان مى شود، همان گونه که در کلمات قصار حضرت آمده است که «اَلْحَجَرُ الْغَصْبِ فِى الدّارِ رَهْنٌ عَلى خَرابِها; يک سنگ غصبى در ساخت خانه گروگان ويرانى آن است»(3) و يا اشاره به آن است که اگر از چنين اموال حرامى خانه خريده باشى ممکن است به زودى رسوا شوى و خسران دنيا علاوه بر آخرت دامان تو را بگيرد.
آن گاه امير مؤمنان او را به نکته اصلى نامه توجّه مى دهد و مى فرمايد:
«آگاه باش اگر هنگام خريد اين خانه نزد من آمده بودى سندى را بدين گونه براى تو مى نوشتم که ديگر در خريدن اين خانه حتى به بهاى يک درهم يا بيشتر رغبت نکنى»;
🍃(أَمَا إِنَّکَ لَوْ کُنْتَ أَتَيْتَنِي عِنْدَ شِرَائِکَ مَا اشْتَرَيْتَ لَکَتَبْتُ لَکَ کِتَاباً عَلَى هَذِهِ النُّسْخَةِ، فَلَمْ تَرْغَبْ فِي شِرَاءِ هَذِهِ الدَّارِ بِدِرْهَم فَمَا فَوْقُ).
🔹جمله (بِدِرْهَم فَما فَوْقُ) ممکن است به اين معنا باشد که به يک درهم يا بالاتر از آن در قلّت همان گونه که در تفسير اين آيه شريفه آمده است:
🍃«(إِنَّ اللهَ لاَ يَسْتَحْيِي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلاً مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا);
خداوند از اينکه به (موجودات ظاهراً کوچکى مانند) پشه و حتى کمتر از آن مثال بزند باکى ندارد».(4)
*
🔹پی نوشت:
1 . سند نامه: ماجراى اين نامه را مرحوم صدوق در امالى (قبل از نهج البلاغه) نقل کرده است که با آنچه در نهج البلاغه آمده اندکى تفاوت دارد. افرادى بعد از سيّد رضى(رحمه الله) اين نامه را آورده اند با تفاوتهاى قابل ملاحظه اى که نشان مى دهد آن را از منبع ديگرى قبل از نهج البلاغه گرفته اند از جمله سبط بن جوزى است که در تذکرة الخواص آن را آورده و همچنين قاضى قضايى در دستور معالم الحکم و شيخ بهايى در کتاب اربعين, ج 3.
2 . در بعضى از نسخ «مِنْ غَيْرِ مالِکِها» آمده که اشاره به همان غصبى بودن است; ولى با توجّه به جمله «مِنْ غَيْرِ حَلالِکَ» به نظر مى رسد که کاف در «غَيْرِ مالِک» خطاب باشد.
3 . نهج البلاغه، کلمات قصار، 240.
4 . بقره، آيه 26 .
⚘
@Nahjolbalaghe2
#شرحوتفسیرنامههاینهجالبلاغه
🍂
🔴حکایتی عجیب از آیت الله بهجت و اشک بر امام حسین(ع)
حجت الاسلام والمسلمین قدس از شاگردان آیت الله بهجت نقل میکند، روزی آقای بهجت در رابطه با بزرگواری و اغماض ائمه اطهار صلوات الله علیهم فرمودند» :
در نزدیکی نجف اشرف، در محل تلاقی دو رودخانه فرات و دجله آبادیی است به نام «مصیب»، که مردی شیعه برای زیارت مولای متقیان امیر المؤمنین علیه السلام از آنجا عبور میکرد و مردی که در سر راه مرد شیعه خانه داشت همواره هنگام رفت و آمد او چون میدانست وی به زیارت حضرت علی علیه السلام میرود او را مسخره میکرد. حتی یک بار به ساحت مقدس آقا جسارت کرد، و مرد شیعه خیلی ناراحت شد. چون خدمت آقا مشرف شد خیلی بی تابی کرد و ناله زد که: تو میدانی این مخالف چه میکند. آن شب آقا را در خواب دید و شکایت کرد آقا فرمود: او بر ما حقی دارد که هر چه بکند در دنیا نمیتوانیم او را کیفر دهیم. شیعه میگوید عرض کردم: آری، لابد به خاطر آن جسارتهایی که او میکند بر شما حق پیدا کرده است؟ ! حضرت فرمودند: بله او روزی در محل تلاقی آب فرات و دجله نشسته بود و به فرات نگاه میکرد، ناگهان جریان کربلا و منع آب از حضرت سید الشهدا علیه السلام به خاطرش افتاد و پیش خود گفت: عمر بن سعد کار خوبی نکرد که اینها را تشنه کشت، خوب بود به آنها آب میداد بعد همه را میکشت، و ناراحت شد و یک قطره اشک از چشم او ریخت، از این جهت بر ما حقی پیدا کرد که نمیتوانیم او را جزا بدهیم.
آن مرد شیعه میگوید: از خواب بیدار شدم، به محل برگشتم، سر راه آن سنی با من برخورد کرد و با تمسخر گفت: آقا را دیدی و از طرف ما پیام رساندی؟ ! مرد شیعه گفت: آری پیام رساندم و پیامی دارم. او خندید و گفت: بگو چیست؟ مرد شیعه جریان را تا آخر تعریف کرد. وقتی رسید به فرمایش امام علیه السلام که وی به آب نگاهی کرد و به یاد کربلا افتاد و…، مرد سنی تا شنید سر به زیر افکند و کمی به فکر فرو رفت و گفت: خدایا، در آن زمان هیچ کس در آنجا نبود و من این را به کسی نگفته بودم، آقا از کجا فهمید. بلافاصله گفت: أشهد أن لا إله إلا الله، و أن محمداً رسول الله، و أن علیاً أمیرالمؤمنین ولیّ الله و وصیّ رسول الله و شیعه شد.»
📚منبع
خبرگزاری دانشگاه ازاد اسلامی
/ عرفانشیعه
⬇️⬇️
⚘eitaa.com/Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
⚘ 📚نهج البلاغه/حکمت ۳ ✅شناخت ضد ارزشها(اخلاقی) ✨وَ قَالَ ( عليه السلام ) : الْبُخْلُ عَارٌ وَ الْ
🌹
شرح حکمت ۳
#سؤال:در این قسمت از کلام نورانی حضرت « تهیدستی مرد زیرک را در برهان کند میسازد »
این نوع برهان در مورد چه مسئله ای است ؟
#جواب:
✅این حکمت ناظر به رفتارها و فرهنگ واقعی جامعه است.
🔴متاسفانه خیلی ها و حتی ممکن است بنده و شما هم اینطور باشیم که ظاهر افراد در نظرمان نسبت مستقیم با فهم و شعورشان دارد؛
🔰 یعنی اگر فردی توانگر با ظاهر و پوششی مناسب و زیبا سخنی بگوید، به ان اعتنا کرده و به چشم مطلبی علمی و مستدل نگاه می کنیم
🔰 ولی اگر فردی لباس و ظاهری فقیرانه داشته باشد، خیال می کنیم او از نظر فکری و علمی هم ضعیف است لذا به حرف و سخن و دلیلش گوش نمی دهیم.
👈بنابراین این حکمت گزارشی است از یک فرهنگ زشت ولی واقعی و ساری جاری در جامعه.
/حجت الاسلام مهدوی ارفع
⬇️⬇️
⚘eitaa.com/Nahjolbalaghe2
#شرحوتفسیرحکمتهاینهجالبلاغه
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📌فراز ٣ ✍خطبه ١ نهج البلاغه دشتی 🎇🎇🎇🎇🎇#خطبه١🎇🎇🎇🎇🎇 🔹 آغاز آفرینش آسمان و زمین و انسان دوم_ شگفتی
💥
✅ شرح خطبه 1 نهج البلاغه؛ بخش پنجم: آفرینش فرشتگان
شرح : پیام امام امیر المومنین ( مکارم شیرازی )
🌷در عالم فرشتگان:
🔹 به دنبال بحثى که در بخشهاى گذشته از این خطبه درباره آفرینش آسمانها و چگونگى پیدایش جهان آمده بود، امام(علیه السلام) در این بخش به سراغ آفرینش موجودات آسمان و فرشتگان عالم بالا مى رود و در عبارات کوتاه و گویایى از اصناف فرشتگان و صفات و ویژگیهاى آنان و برنامه و اعمالشان سخن مى گوید و نیز از عظمت ساختمان وجود آنان و بالا بودن سطح معرفتشان بحث مى کند و در واقع این بخش مربوط به معرفى فرشتگان در ابعاد مختلف است که مى فرماید: «سپس خداوند میان آسمانهاى بلند را از هم گشود» (ثُمَّ فَتَقَ ما بَینَ السَّمواتِ الْعُلا).(1)
🔹از این تعبیر به خوبى استفاده مى شود که در میان آسمانها فاصله هایى وجود دارد که در آغاز به هم پیوسته بودند و سپس از هم باز شدند و این درست بر خلاف چیزى است که هیأت «بطلمیوس» مى گفت که آسمانها، همچون طبقات پوست پیاز روى هم قرار گرفته اند و هیچ فاصله اى در میان آنها نیست.
🔹سپس امام(علیه السلام) مى افزاید: «خداوند این فاصله ها را مملو از انواع فرشتگان ساخت» (فَمَلأهُنَّ اَطْواراً(1) مِنْ مَلائِکَتِهِ).(2)
در خطبه «اشباح» (خطبه 91) نیز مى خوانیم: «وَ مَلاَ بِهِمْ فُرُجَ فِجاجِها وَ حَشا بِهِمْ فُتُوقَ اَجْوائِها; به وسیله آنها (فرشتگان) تمام فاصله هاى آسمانها را پر کرد و فاصله جوّشان را از آنان مالامال ساخت».
🔹در جمله دیگرى از همان خطبه مى خوانیم: «وَ لَیسَ فِى اَطْباقِ السَّماءِ مَوْضِعُ اِهاب اِلاّ وَ عَلَیهِ مَلَک ساجِد اَوْ ساع حافِد; در تمام آسمانها به اندازه جاى پوست چهارپایى نتوان یافت، جز این که فرشته اى بر آن به سجده اُفتاده یا تلاشگرى سریع، مشغول کار است».
آن گاه به میان اقسام و اصناف، یا به تعبیر دیگر اطوار فرشتگان پرداخته آنها را به چهار گروه تقسیم مى فرماید:
نخست به فرشتگانى که کارشان عبادت است اشاره مى کند و آنها را نیز به چند گروه تقسیم مى کند: «گروهى که پیوسته در حال سجده اند و رکوع نمى کنند» (مِنْهُمْ سُجُود(3) لا یرْکَعُونَ).
«و گروهى که همواره در رکوعند و قیام نمى کنند» (وَ رُکُوع لا ینْتَصِبُونَ).
«و گروهى که پیوسته در حال قیامند و هرگز از این حالت جدا نمى شوند» (وَصافُّونَ(4) لا یتَزایلُونَ).
🔹بعضى «صافّون» را در این جا به معناى «صف کشیده براى عبادت» گرفته اند و برخى به معناى بال و پرها در آسمان گشوده (به قرینه تعبیرى که در قرآن در مورد پرندگان آمده است که مى فرماید: «اَوَلَمْ یرَوْا اِلَى الطَّیرِ فَوْقَهُمْ صافّات;آیا آنها پرندگان را در بالاى سر خود ندیدند که بالهاى خود را گشوده اند»).(5)
🔹این احتمال نیز وجود دارد که منظور، ایستادن در صفوف منظّم و آماده اطاعت فرمان و انجام اوامر بودن است.
ولى احتمال اوّل با جمله هاى قبل و بعد، تناسب بیشترى دارد، در واقع همان گونه که عبادتهاى ما داراى سه حالت عمده است قیام و رکوع و سجود، آنها نیز هر گروهى غرق در یکى از این سه عبادتند.
تعبیر به «صافّون» یا اشاره به صفوف منظّم ملائکه است و یا قیام منظم هر کدام. درست همان گونه که در خطبه همّام درباره متّقین آمده است که مى فرماید: «شبها برپا ایستاده اند و پاهاى خود را در کنار هم قرار داده اند و مشغول قرائت قرآن هستند» (اَمَّا اللَّیلَ فَصافُّونَ اَقْدامَهُمْ تالینَ لاَجْزاءِ الْقُرآنِ).(6)
🔹«و گروه دیگرى که پیوسته در حال تسبیح خدا هستند و هرگز خسته نمى شوند» (وَ مُسَبِّحُونَ لا یسْأمُون).
🌱ادامه دارد...
⚘
eitaa.com/Nahjolbalaghe2
#شرحوتفسیرخطبههاینهجالبلاغه
4_6019554063010497872.mp3
3.98M
🔊
🎼 پادڪست بســیار زیـبا
🎤حجت الاســلام محرابیاݩ
✅ #خــدای_شــما_ڪیست
#عاقبتزبیر
🌺 #نشـرپـیامصـدقهجـاریهاست
⬇️⬇️
⚘ @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
⬇️⬇️ ⚘ @Nahjolbalaghe2
🌺
✨﴾﷽﴿✨
✨إِن تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ
فاطر(14)
🍃اگر آن (بت)ها را بخوانيد، دعاى شما را نمى شنوند و اگر بشنوند پاسخى به شما ندهند، و روز قيامت شرك شما را انكار خواهند كرد، و هيچ كس مانند (خداوند) خبير، تو را (به حقيقت كارها) آگاه نكند.
🔴فرقه اى از مسلمانان (وهّابيون) براى تأييد عقايد خود مبنى بر جايز نبودن توسّل به پيامبرصلى الله عليه وآله و ائمه عليهم السلام به اين آيه استدلال مى كنند، غافل از آن كه اين آيات درباره ى توسّل به بت هاست نه اولياى الهى كه خداوند حتّى پس از مرگ آنان نيز با آنها سخن مى گويد. در آيات متعدّدى از قرآن خداوند به انبيا سلام كرده از جمله:
🍃 «سلام على ابراهيم»(566)، «سلام على موسى و هارون»(567) و راستى اگر آنان سلام خدا را نشنوند پس سلام چه معنايى دارد؟! گويا حيات برزخى كه شهدا دارند مورد قبول اين گروه نيست!
در روايات زيادى آمده است كه پيامبر اسلام با مردگان سخن گفته، از جمله: در سر چاه بدر به كشتگان كفّار كه در چاه افتاده بودند آنگونه گفتگو كرد كه مورد اعتراض قرار گرفت كه چگونه با مرده حرف مى زنى، ولى فرمود: «شما از آنان شنواتر نيستيد».(568)
-----
566) صافّات، 109.
567) صافّات، 120.
568) براى اطلاع بيشتر، به كتاب معاد مؤلف مراجعه فرماييد.
🔹- براى شرك زدايى، از هيچ استدلالى دريغ نكنيد.
🔹«لايملكون من قطمير» (آيه قبل)
«لايسمعوا دعاء كم» سخن و ناله شما را نمى شنوند.
🔹«ما استجابوا لكم» بر فرض بشنوند پاسخ نمى دهند.
🔹«يكفرون بشرككم» در قيامت حتّى معبودها از مشركان متنفر خواهند بود.
- بشر به جايى مى رسد كه دعوت خداى شنواى پاسخ دهنده «ادعونى استجب لكم» را رها كرده، به سراغ جمادات كر و كور و بى خاصيّت مى رود. «ان تدعوهم لايسمعوا... و ما استجابوا»
🔹- معبودهاى پوشالى، در قيامت از مشركان برائت مى جويند. «يكفرون بشرككم» و مى گويند: شما ما را پرستش نمى كرديد بلكه بنده خيالات و هوس هاى خود بوديد. «و قال شركاؤهم ما كنتم ايّانا تعبدون»(569)
🔹- شرك نه در دنيا سود مى دهد، «ما استجابوا» و نه در آخرت. «يكفرون بشرككم»
🔹- خبرهاى مهم را از اهل خبره بگيريد. «و لا يُنبّئك مثل خبير»
- اخبار قيامت را جز از طريق وحى نمى توان دريافت. «و يوم القيامة... لا يُنبّئك مثل خبير»569)
⚘ @Nahjolbalaghe2