#تلنــگر🌱
✍از بزرگمردی پرسیدم :)
بهترین چیزی که میشه
از دنیا برداشت چیه ؟
کمی فکر کرد و گفت : دست ؛
با تعجب گفتم :چی؟ دست ؟!!
گفت بله ، اگر از دنیا دست برداریم
کار بزرگی انجام دادیم که
کوچکترین پاداشش رضوان
خداونده و ادامه داد که:)
امام صادق علیه السلام فرمودند
«حُبُّ الدُّنْیا رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَة»
"عشق به دنیا ریشهٔ هر گناه است"
📚اصول کافى، جلد ٢، حدیث ٨
🔰| زندگی من
🦋امام صادق علیه السلام:
کسی که #منتظر امام دوازدهم باشد همانند کسی است که در رکاب پیامبر خدا شمشیرش را کشیده و از آن حضرت دفاع می کند.
📚 کمال الدین صفحه ۳۴۷
┄•❁🌸#🌸❁•┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وَقَالَ الَّذِي اشْتَرَاهُ مِنْ مِصْرَ لِامْرَأَتِهِ أَكْرِمِي مَثْوَاهُ عَسَى أَنْ يَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَكَذَلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ وَلِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۲۱﴾
و آن كس كه او را از مصر خريده بود به همسرش گفت نيكش بدار شايد به حال ما سود بخشد يا او را به فرزندى اختيار كنيم و بدين گونه ما يوسف را در آن سرزمين مكانت بخشيديم تا به او تاويل خوابها را بياموزيم و خدا بر كار خويش چيره است ولى بيشتر مردم نمى دانند .
محمودشحات
سوره یوسف
هدایت شده از 🌺
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
🌷شنبههاو سهشنبهها شرح 🦋خطبه ها
🌹یکشنبهها و چهارشنبههاشرح 🌴حکمتها
🌷دوشنبهها و پنجشنبهها شرح 🕊نامه ها
#روزانهتفسیرقرآن و مطالب متنوع دیگر
🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گزاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
🌺🍃
@Nahjolbalaghe2
هدایت شده از 🌺
✨﴾﷽﴿✨
⬇️ادامه تفسیر سوره مبارکه آل عمران
💐آیه (۱۶۱)
🔺هر گونه خیانتى ممنوع
✅با توجه به این که آیه فوق به دنبال آیات احد نازل شده و با توجه به روایتى که جمعى از مفسران صدر اول، نقل کرده اند، این آیه به عذر تراشى هاى بى اساس بعضى از جنگجویان احد پاسخ مى گوید.
توضیح این که: هنگامى که بعضى از تیراندازان احد مى خواستند سنگر حساس خود را براى جمع آورى غنیمت تخلیه کنند، امیر آنان، دستور داد، از جاى خود حرکت نکنید، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) شما را از غنیمت محروم نخواهد کرد.
ولى آن دنیاپرستان براى پنهان ساختن چهره واقعى خود، گفتند: ما مى ترسیم پیغمبر در تقسیم غنائم ما را از نظر دور دارد، و لذا باید براى خود دست و پا کنیم، این را گفتند، و سنگرها را تخلیه کرده و به جمع آورى غنائم پرداختند، و آن حوادث دردناک پیش آمد.
قرآن در پاسخ آنها مى گوید: آیا شما چنین پنداشتید که پیغمبر(صلى الله علیه وآله) به شما خیانت خواهد کرد، در حالى که در شأن هیچ پیغمبرى نیست که خیانت کند (وَ ما کانَ لِنَبِیّ أَنْ یَغُلَّ)
خداوند در این آیه ساحت مقدس پیامبران را به طور کلى از خیانت منزه داشته، مى گوید: اساساً چنین چیزى شایسته مقام نبوت نیست، یعنى خیانت با نبوت سازگار نمى باشد، اگر پیامبرى خائن باشد دیگر نمى توان در اداى رسالت الهى و تبلیغ احکام به او اطمینان کرد.
🔹نا گفته پیداست، آیه هر گونه خیانت را، اعم از خیانت در تقسیم غنائم، یا حفظ امانت مردم، و یا در گرفتن وحى و رسانیدن آن به بندگان خدا، از پیامبران نفى مى کند.
🔹عجیب است از کسى که پیامبر را امین وحى خدا مى داند، چگونه احتمال مى دهد که: مثلاً پیامبر، خداى نکرده در غنایم جنگى حکم ناروائى دهد، و او را از حق خود محروم سازد.
🔺روشن است: خیانت براى هیچ کس مجاز نیست، خواه پیامبر باشد یا غیر پیامبر، ولى از آنجا که گفتگوىِ عذرتراشانِ جنگِ احد ، درباره پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود آیه نیز نخست، سخن از پیامبران مى گوید و سپس اضافه مى نماید: هر کس خیانت کند، روز رستاخیز آنچه را در آن خیانت کرده، به عنوان مدرک جنایت بر دوش خویش حمل مى کند و یا همراه خود به صحنه محشر مى آورد (وَ مَنْ یَغْلُلْ یَأْتِ بِما غَلَّ یَوْمَ الْقِیامَةِ) و به این ترتیب، در برابر همگان رسوا مى شود.
🔹بعضى از مفسران گفته اند: منظور از حمل کردن بر دوش، یا همراه خود آوردن این نیست که عین چیزى را که در آن خیانت کرده بر دوش کشد، بلکه منظور، حمل مسئولیت آنها است.
ولى با توجه به مسأله تجسم اعمال آدمى در قیامت، هیچ لزومى ندارد آیه را چنین تفسیر کنیم، بلکه همان طور که ظاهر آیه فوق گواهى مى دهد، عین چیزهائى که در آن خیانت شده، به عنوان سند جنایت بر دوش خیانت کنندگان و یا به همراه آنها خواهد بود.
🔹سپس به هر کس آنچه انجام داده و به دست آورده، داده مى شود و مورد ستم قرار نمى گیرد (ثُمَّ تُوَفّى کُلُّ نَفْس ما کَسَبَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ).
یعنى مردم اعمال خود را عینا در آنجا خواهند یافت و به همین دلیل، ظلم و ستمى درباره هیچ کس نمى شود; چرا که به هر کس آن مى رسد که خود، تحصیل کرده است، خوب باشد یا بد.
🔹آیه فوق و احادیثى که در نکوهش خیانت از پیامبر(صلى الله علیه وآله) صادر شده بود اثر عجیبى در تربیت مسلمانان گذاشت و آنچنان پرورش یافتند که غالباً کمترین خیانت ـ مخصوصاً در غنائم جنگى و اموال عمومى ـ از آنها سر نمى زد و چنان بود که غنائم گران بها و در عین حال کم حجم را که خیانت در آن، چندان مشکل نبود کاملاً دست نخورده به خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) و یا زمامدارانى که بعد از آن حضرت روى کار آمدند، مى آوردند، به طورى که مایه اعجاب هر بیننده اى بود، اینها همان عرب وحشى و غارتگر زمان جاهلیت بودند که در پرتو تعلیمات اسلام به این درجه از تربیت انسانى رسیده بودند.
گویا صحنه قیامت را در برابر چشم خود مى دیدند در حالى که مردم خیانتگر اموالى را که در آن خیانت کرده اند در برابر چشم همگان بر دوش مى کشند و همین ایمان به آنها هشدار مى داد که از فکر خیانت نیز، صرف نظر کنند.
🔹 طبرى در تاریخ خود، نقل مى کند: هنگامى که مسلمانان وارد مدائن شدند، و به جمع آورى غنائم پرداختند یکى از مسلمانان، غنیمت بسیار گران قیمتى نزد مسئول جمع غنائم آورد، آنها از مشاهده آن تعجب کرده، گفتند: ما هرگز چیزى این چنین گران بها ندیدیم، سپس از وى پرسیدند: آیا چیزى از آن برگرفته اى؟
گفت: به خدا قسم اگر به خاطر اللّه نبود، هرگز آن را نزد شما نمى آوردم، آنها فهمیدند که این مرد، شخصیت معنوى خاصى دارد.
از او خواستند که خود را معرفى کند، او در پاسخ گفت:
نه، به خدا سوگند هرگز خود را معرفى نمى کنم که مرا ستایش کنید و براى دیگرى نمى گویم که مرا تمجید کند، ولى خدا را شکر مى کنم و به پاداش او راضیم.
@Nahjolbalaghe2
هدایت شده از 🌺
✨﴾﷽﴿✨
🔹احکام خرید و فروش🔹
❓آیا می دانیدکه اسلام برای خرید و فروش، هم احکام خاص دارد؟
❓آیا تاکنون پیش آمده است که پس از خرید چیزی و آمدن به خانه پشیمان شده باشید؟
❓آیا می دانیدکه فروشنده یا خریدار چگونه باید رفتار کند، و خریدار نیز با فروشنده؟
❓و آیا می دانید که کم فروشی و گرانفروشی و نپرداختن قیمت کالا در اسلام از زشترین کارهاست؟
✅گرچه در کتابهای آینده با مسائل خرید و فروش بیشتر آشنا خواهید شد ولی در اینجا نیز به برخی از احکام آن اشاره می کنیم.
١ . یادگرفتن احکام خرید و فروش به مقداری که به آن نیاز داریم واجب است.
٢ . خرید و فروش و اجاره دادن خانه یا وسیله ای دیگر برای استفاده حرام (مثلا قاچاق فروشی) حرام است.
٣ . خرید و فروش نجس مانند: مشروبات الکلی وچیزهای مضّر مانند: مواد مخدر حرام است.
4.خرید و فروش، نگهداری، نوشتن ، خواندن و درس دادن کتابها و مجلات گمراه کننده حرام است.
5. خرید و فروش نوارهای مبتذل و گمراه کننده حرام است.
6.فروختن جنسی که با چیز دیگر مخلوط شده است، در صورتی که آن چیز معلوم نباشد و فروشنده هم به خریدار نگوید ، حرام است، مثلا شیر را با آب مخلوط کند و بفروشد.
٧ . در معامله، باید خصوصیات جنسی که خرید و فروش می کنند معلوم باشد، و اگر عیبی داردکه پنهان است، باید به مشتری بگوید.
٨ . خرید و فروش دوکالای همجنس که با وزن یا پیمانه فروخته می شود، به زیادتر ربا و حرام است، مثلا یک تن برنج بدهد و یک تن و 200 کیلو بگیرد.
٩ . مستحب است فروشنده در قیمت اجناس، بین مشتریها فرق نگذارد.
10 . قسم خوردن در خرید و فروش اگر راست باشد مکروه و اگر دروغ باشد حرام است.
١١ .اگر خریدار متوجه شود گول خورده است یا آنچه خریده است سالم نیست، می تواند چیزی راکه خریده است پس بدهد و پولش را بگیرد ولی وقتی که متوجه شد، اگر بخواهد پس بدهد باید زودتر این کار را بکند.
اجاره
اگر مغازه یا منزل یا ماشین یا هرچیز دیگری که به اجاره داده می شود. این شرایط باید مراعات شود:
معین باشد، پس اگر بگوید یکی از اتاقهای این خانه را به تو اجاره می دهم صیح نیست.
مستاجر باید آن را ببیند یا خصوصیات آن را به طوری بگویند که کاملا معلوم باشد.
مدت استفاده باید کاملا مشخص شود ، مثلا یک ماه یا یک سال.
چند مساله:
١ . اگر صاحب مال، چیزی را که اجاره داده تحویل دهد ولی مستاجر تحویل نگیرد یا تحویل بگیرد ولی از آن استفاده نکند، باید اجاره بها را بپردازد.
٢ . مستاجر باید سر موعد مقرر مال مورد اجاره را تحویل دهد.
3. مالک نمی تواند قبل از موعد مقرر مال را از مستاجر بگیرد.
4. اگر خانه یا دکانی را اجاره کند و صاحب آن شرط کندکه فقط خودش از آن استفاده کند، مستاجر نمی تواند آن را به دیگری اجاره دهد.
قرض
قرض دادن ازکارهای مستحبی است که در قرآن و روایات، راجع به آن سفارش فراوان شده است و قرض دهنده در روز قیامت پاداش بسیاری خواهد داشت.
احکام قرض
1. اگر قرض مدت دار باشد، بنابر احتیاط، طلبکار نمی تواند پیش از تمام شدن آن مدت، طلب خود را درخواست کند.
2.اگر قرض مدت دار نباشد، طلبکار هر وقت بخواهد می تواند طلب خود را درخواست کند.
3.اگر طلبکار، طلب خود را درخواست کند، چنانچه بدهکار بتواند بدهی خود را بدهد، باید فورا بپردازد و اگر تاخیر بیندازد ، گناهکار است.
4.اگر قرض دهنده شرط کند که پس از مدتی ، مثلا یکسال دیگر، زیادتر بگیرد و یا کاری برای او انجام دهد ربا و حرام است. مثلا یکصد هزار تومان بدهد و شرط کند که پس از یک سال، یکصد و بیست هزار تومان بگیرد.
5.اگر قرض دهنده شرط نکرده باشد که زیادتر بگیرد ولی خود بدهکار زیادتر از آنچه قرض کرده پس بدهد، اشکال ندارد بلکه مستحب است.
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ ⬇️ادامه ترجمه و شرح حکمتهای نهج البلاغه ✅حکمت ۷۶ 🌿سالى كه نك
✨﴾﷽﴿✨
⬇️ادامه ترجمه و شرح حکمتهای نهجالبلاغه
✅حکمت ۷۷
🔺برو اين دام بر مرغ دگر نه!🔺
✅اصل ماجراى «ضِرار بن ضَمُره» به گونه اى که مسعودى در مروج الذهب نقل مى کند چنین است که او وارد بر معاویه شد. معاویه به او گفت: اوصاف على را براى من بازگو کن ضرار گفت: مرا از این کار معاف کن (زیرا تصور مى کرد بر خلاف میل معاویه است و ناراحت مى شود و ممکن است خطرى از ناحیه او وى را تهدید کند) ولى معاویه اصرار کرد و گفت: چاره اى نیست جز این که براى من شرح دهى.
ضِرار گفت: اکنون که چنین است بدان به خدا سوگند او مقامى بسیار والا داشت، (از نظر روحى و جسمى) بسیار قدرتمند و قوى بود. سخن حق مى گفت و حکم به عدالت مى کرد و چشمه علم و دانش از اطراف او مى جوشید و سخنان حکمت آمیز از جوانب او صادر مى شد. غذاى او ساده و ناگوار و لباس او کوتاه (در آن زمان، کوتاهى لباس نشانى تواضع، و بلندى دامان لباس نشانه تکبر بود) بود. به خدا سوگند هر وقت او را مى خواندیم به ما پاسخ مى گفت و اگر تقاضایى از او داشتیم به ما مرحمت مى کرد و به خدا سوگند با این که خود را به ما نزدیک مى کرد و ما هم به او نزدیک بودیم بر اثر هیبت و جلالِ او قدرت تکلم در مجلسش نداشتیم و به دلیل عظمتِ او در فکرِ ما هرگز در مجلس او آغاز سخن نمى کردیم. تبسم او دندان هایى را همچون دانه هاى مروارید منظم نشان مى داد. دینداران را بزرگ مى داشت و مستمندان را مورد ترحم قرار مى داد و هنگام قحطى یتیمان نزدیک و مستمندان خاک نشین را اطعام مى کرد و برهنگان را لباس مى پوشید و مظلومان را یارى مى کرد و از دنیا و زرق و برق آن وحشت داشت. به تاریکى شب انس داشت. گواهى مى دهم شبى او را دیدم در حالى که پرده هاى تاریک شب فرو افتاده بود و او در محراب عبادتش ایستاده بود. محاسن مبارکش را با دست گرفته و همچون مار گزیده به خود مى پیچید و به صورت سوزناک گریه مى کرد و مى گفت:...»
سپس عبارت بالا را با مختصر عبارتى آورده است.
مرحوم سیّد رضى آنچه را در بالا آمد به این صورت تلخیص کرده است: «در خبرى از ضِرار بن حَمزه ضِبائى به هنگام ورودش بر معاویه و سؤال معاویه از او درباره حالات امیرمؤمنان(علیه السلام) چنین آمده است که ضِرار (در پاسخ معاویه) گفت: گواهى مى دهم که من او را در بعضى از مواقف دیدم در حالى که شب پرده تاریک خود را فرو افکنده بود و او در محرابش به عبادت ایستاده بود، محاسن مبارک را به دست گرفته و همچون مار گزیده به خود مى پیچید و از سوز دل گریه مى کرد و مى گفت:»; (وَمِنْ خَبَرِ ضِرَارِ بْنِ حَمْزَةَ الضَّبَائِیِّ عِنْدَ دُخُولِهِ عَلَى مُعَاوِیَةَ وَمَسْأَلَتِهِ لَهُ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ(علیه السلام)، وَقَالَ: فَأَشْهَدُ لَقَدْ رَأَیْتُهُ فِی بَعْضِ مَوَاقِفِهِ وَقَدْ أَرْخَى اللَّیْلُ سُدُولَهُ وَهُوَ قَائِمٌ فِی مِحْرَابِهِ قَابِضٌ عَلَى لِحْیَتِهِ یَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ السَّلِیمِ، وَیَبْکِى بُکَاءَ الْحَزِینِ، وَیَقُولُ:)
از آنجا که محبت دنیا بر طبق حدیث معروف نبوى که گفته مى شود: انبیا و اولیا بر آن متفق بوده اند: «حُبُّ الدُّنْیا رَأسُ کُلُّ خِطیئَة»سرچشمه همه گناهان است، بى اعتنایى به زرق و برق و مقامات و ثروت هاى دنیوى دلیل بر زهد در دنیا و بیمه کننده در برابر معاصى است، لذا امام در این سخنان پربار خود دنیا را مخاطب قرار داده مى فرماید: «اى دنیا! اى دنیا! از من دور شو»; (یَا دُنْیَا یَا دُنْیَا، إِلَیْکِ عَنِّی).
سپس مى افزاید: «تو خود را به من عرضه مى کنى یا اشتیاقت را به من نشان مى دهى؟ (تا من را به شوق آورى؟) هرگز چنین زمانى براى تو فرا نرسد (که در دل من جاى گیرى)»; (أَبِی تَعَرَّضْتِ؟ أَمْ إِلَیَّ تَشَوَّقْتِ؟ لاَ حَانَ حِینُکِ).
در ادامه براى تأکید بیشتر مى فرماید: «هیهات (اشتباه کردى و مرا نشناختى) دیگرى را فریب ده، من نیازى به تو ندارم. تو را سه طلاقه کردم; طلاقى که رجوعى در آن نیست»; (هَیْهَاتَ غُرِّی غَیْرِی، لاَ حَاجَةَ لِی فِیکِ، قَدْ طَلَّقْتُکِ ثَلاَثاً لاَ رَجْعَةَ فِیهَا!).
جمله «لاَ حَانَ حِینُکِ» در واقع جمله انشائیه و نفرین است نه جمله خبریه. امام در واقع از خدا مى خواهد که زمانى فرا نرسد که زرق و برق دنیا در دلش نفوذ کند.
جمله «غُرِّی غَیْرِی» مفهومش این نیست که مرا رها کن و به سراغ دیگران برو و آنها را بفریب، بلکه منظور این است که هرگز به سراغ من نیا و شبیه چیزى است که در شعر معروف فارسى آمده است:
برو این دام بر مرغ دگر نه *** که عنقا را بلند است آشیانه
🔹تعبیر به سه طلاقه کردن دنیا ناظر بر این است که انسان به حسب طبع و آفرینش پیوندى با دنیا دارد که در حکم ازدواج است و امام مى فرماید: من این پیوند را قطع کرده و عطایت را به لقایت بخشیده ام.
@Nahjolbalaghe2
هدایت شده از 🌺
✨﴾﷽﴿✨
⬇️پرسش و پاسخ اعتقادی
❓اصل امامت از اصول عقاید و به تعبیر بعضی از روایات، اساس اسلام است. پس چرا خداوند نام ائمه معصومین علیهم السلام را در قرآن ذکر نکرده تا موجب اختلاف بین مسلمانان و شبهه در اذهان نگردد؟
✅پاسخ: در این باره دو پاسخ میتوان گفت که هر کدام چند نکته دارد و به تنهایی برای انسان روشن دل و با انصاف، کافی است.
✔️الف) خداوند متعال در قرآن کریم از اشخاص، کم تر نام میبرد، مگر اینکه جهت و حکمتی در آوردن نام آنها باشد. بلکه بیش تر به معرفی ویژگیهای افراد میپردازد و این شیوه چندین فایده دارد:
🔹١. میفهماند که اگر از کسی تعریف شده یا به کسی مقامی از طرف خداوند اعطا شده به علت اسم او نبوده تا دیگران نگویند: چرا به ما یا دیگری چنین مقامی داده نشد. بلکه ویژگیهای آنان را بر میشمرد تا بفهماند که هر کس دارای این ویژگیها باشد، لایق این تمجید و تکریم یا شایسته این مقام است، نه برای اینکه اسم او فلان است یا خویشاوند فلانی.
🔹٢. اگر اسم شخص را بیاورند، چون اسامی مشترک زیاد است، ممکن است موجب اشتباه شود یا اگر شخصی غرض و لجاجت داشته باشد، به راحتی میتواند ادعا کند که منظور از این اسم، فلانی نیست بلکه فلان شخص است.
اما خداوند در قرآن تمام خصوصیات را تک تک بر میشمرد و به گونه ای علامت و نشانه میدهد که بر احدی غیر از کسانی که مورد نظر مقدس اویند، تطبیق نکند، به این جهت، بر شمردن ویژگیها از نام بردن، بهتر و دقیق تر است.
✔️ب) شاید بهترین پاسخ این باشد که خداوند متعال در قرآن کریم وعده فرموده که این کتاب شریف را از دست تحریف گمراهان و مخالفان حفظ خواهد کرد:
«إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ». [۱]
«ما خودمان این ذکر (قرآن) را نازل کردیم و خود حافظ و نگهبان او خواهیم بود».
🔹یکی از راههای حفظ قرآن این است که اصل و کلیات مطالب را بیان فرماید و شرح و توضیح و تفسیر آیات و شأن نزول آنها را بر عهده پیامبر گرامی صلی الله علیه وآله، بگذارد [۲] تا کسی به سبب اغراض شخصی و هواهای نفسانی و خواستههای شیطانی، میل به دست برد ونابود کردن قرآن پیدا نکند. زیرا غالب مسلمانان در هنگام رحلت پیامبر صلی الله علیه وآله و قبل از آن اسلام ژرف و محکمی نداشتند، چنان که قرآن میفرماید:
«قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ». [۳]
🔹«عربهای بادیه نشین گفتند: ایمان آورده ایم: بگو: شما ایمان نیاورده اید ولی بگویید اسلام آورده ایم، اما هنوزایمان وارد قلب شما نشده است».
از این رو همه مسلمانان هنوز منطق صحیح و عاقلانه ای نداشتند، و عده ای از آنان جزو کسانی بودند که از روی دورویی، ایمان ظاهری ابراز کرده بودند، چنان که آیات بسیاری از قرآن و سوره منافقون از حالات آنان خبر میدهد. عده ای هم که زرق و برق و درخشش چشم گیر اسلام، آنان را به هراس و وحشت انداخته بود، ایمان آوردند تا خویشتن را در امواج بلند و سهمگین جامعه حفظ کنند.
💡همان گونه که امام سجاد علیه السلام میفرماید:
«قوما آمنوا بألسنتهم لیحقنوا به دمائهم؛ گروهی با زبان هایشان ایمان آوردند تا بدین وسیله خونهای خود را حفظ کنند». [۱]
🔹عده ای هم به طمع ریاست و پولهایی که به آنها از اجتماع مسلمین میرسید تظاهر به ایمان میکردند، از این رو بندگان حقیقی و مسلمانان راستین بسیار اندک بودند. چنان که قرآن میفرماید:
💐«وَقَلِیلٌ مِنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ». [۲]
«عده کمی از بندگان من شکرگزارند».
جامعه ای که اجداد و خویشان ایشان در گذشته، مقابل اسلام صف مخالفت آراسته بودند و به دست تنها حامی اسلام و علم دار مکتب وحی، حضرت امیرمؤمنان علیه السلام از دم تیغ عدالت گذشته بودند، کینه ای دیرینه از آن وجود مقدس در دل داشتند.
«فاضبت علی عداوته و اکبت علی منابذته؛پس به دنبال کینه پنهانی، در دشمنی او برخاستند و با جنگ به او هجوم بردند». [۱]
🔹منافقان هر روز با توطئه و تبلیغ وسیع و شیطنتهای رنگارنگ خود، بر این کینه توزیها میافزودند، به طوری که حتی در زمان خلافت ظاهری آن حضرت سه جنگ خونین به راه انداختند و کسانی که در مقابل حضرتش ایستادند، از همین مردمان به ظاهر مسلمان بودند؛ نه از کفار و مشرکین، که هر سه دسته در بیان رسول خدا صلی الله علیه وآله «ناکثین و مارقین و قاسطین» [۲] نام گرفتند.
با وجود چنین جامعه ای، اگر در قرآن نام مقدس آن حضرت و فرزندان ایشان آورده میشد قطعا دست به تحریف و یا انکار و نابودی آن میزدند. برای روشن تر شدن این ادعا به دو نمونه تاریخی از کتابهای مخالفان شیعه میپردازیم تا معلوم شود که اگر نام وجود مقدس امیر مؤمنان و ائمه اطهار علیهم السلام در قرآن میآمد چه مصیبتی بر سر قرآن و اسلام میآوردند:
ادامه....⬇️
هدایت شده از 🌺
...ادامه⬆️
✅۱.پیامبر صلی الله علیه وآله در بستر بیماری آرمیده و اصحاب به دور حضرتش جمع بودند رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: «قلم و کاغذ بیاورید تا مطلبی بنگارم که بعد از من گمراه نشوید! ». در این هنگام عمر بلند شد و با تعبیر بسیار جسارت آمیز، فریاد زد: «ان الرجل لیهجر، حسبنا کتاب الله » [۳] و مانع از نوشتن پیامبرصلی الله علیه وآله شد. خودش به ابن عباس گفت که چون میدانستم پیامبر میخواهند نام حضرت امیر علیه السلام را بنویسند، از نوشتن ایشان جلوگیری کردم. [۱] آری! پیامبر خدا صلی الله علیه وآله را که به نص قرآن، جز وحی چیزی نمی فرماید [۲] به هزیان گویی متهم ساخت و مورد جسارت قرار داد تا نام علی علیه السلام به میان نیاید. پس آنچه با پیام اور قرآن کردند با قرآن هم میکردند.
✅۲. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در صحرای غدیر در برابر بیش از یکصد و بیست هزار نفر از حاجیان و نمایندگان تمام مناطق اسلامی اعلام جهانی فرمودند و حضرت امیر علیه السلام را به جانشینی و امامت بعد از خویش معرفی کردند و سه روز برای آن حضرت از مردم بیعت گرفتند و خبر در تمام سرزمینهای اسلامی پیچید. شخصی به نام «حارث بن نعمان فهری» از بیرون مدینه خبر دار شد، با عصبانیت نزد رسول خدا آمد و گفت: «ما را به نماز امر کردی خواندیم؛ گفتی روزه بگیرید گرفتیم؛ دستور جهاد دادی جهاد کردیم و... اکنون راضی نشدی، تا دست پسر عمویت را گرفتی و بر ما امیر و پیشوا ساختی...
آیا این کار، از پیش خودت است یا به دستور خدا بوده؟ پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند: «امر خداوند بوده و کار به دست من نیست ».
حارث با عصبانیت برگشت و دست به آسمان بلند کرد و گفت: « خدایا اگر آنچه محمد صلی الله علیه وآله درباره علی میگوید حق است، عذابی بر ما بفرست یا سنگی از آسمان بر سر ما فرود آور! » بی درنگ سنگی از آسمان فرود آمده و بر سرش خورد و از نشیمن گاه او خارج شد و به هلاکت رسید. در این هنگام 💐آیه «سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ» [۱] نازل شد. [۲]
🔹از این واقعه به دست میآید که آنان حاضر بودند بمیرند ولی سخنی از امامت و ولایت مولای متقیان علی علیه السلام نشنوند. با اینکه پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: «آنچه ابلاغ کردهام فرمان خداوند بوده، نه رأی و نظر من» آنان نپذیرفتند.
🔹همان طور که پیروان آنان نیز چون نتوانستند اصل رخداد غدیر را منکر شوند، در این حدیث تصرف کرده، با آن همه قراین و شواهد، [۳] آن را بر معنایی حمل کردند که به انکار خلافت و امامت آن حضرت و اولاد طاهرین ایشان علیهم السلام منجر شود. پس آنان چه با کی داشتند که با قرآن کریم نیز این گونه عمل کنند.
🔹به علاوه سالیان متمادی مردم را از نوشتن و نقل احادیث منع کردند، تا نام بلند او را از صفحه روزگار محو نمایند. 🔹لذا خداوند متعال در عین حال که در آیات بسیاری خاندان پیامبر صلی الله علیه وآله مخصوصا وجود مقدس حضرت امیر مومنان علیه السلام را ستوده و ویژگیها و بزرگواری آنان را بر شمرده و چنان نشانی داده تا احدی به اشتباه نیفتد و پیامبر بزرگوار صلی الله علیه وآله هم با بیانات خویش موارد آن را روشن ساخته، در عین حال از آوردن نام مقدس آنان خودداری فرموده تا این کتاب عزیز، دست خوش هوا و هوس جاه طلبان و مخالفان نشود.
🔹 در مورد آیات قرآنی که پیرامون فضائل اهل بیت علیهم السلام نازل شده است، میتوان به آیات تطهیر، مباهله، ولایت (خاتم بخشی امیرمؤمنان علی علیه السلام) اولوالامر، ذوی القربی و... اشاره نمود که به اجماع تمامی مفسران شیعه و سنی این آیات در خصوص امیر مؤمنان و اهل بیت علیهم السلام نازل شده است که نقل داستانهای آن در این مجال نمی گنجد.
{♡ #آیه_ای_از_نور ♡}
🌹قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى
🌹أَنفُسِهِم لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّه
🌹إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ
🌹هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
☘ بگو: «اى بندگان من كه بر نفس
خويش اسراف (و ستم) كرده ايد!
☘ از رحمت خداوند مأيوس نشويد،
☘ همانا خداوند همه ى گناهان را
مى بخشد،
☘ زيرا كه او بسيار آمرزنده و مهربان
است.
📚{سوره زمر ، آیه ۵۳}
🌴💎🌹💎🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤جهان را ماتم عظماست امشب
🕯عزای دختر موساست امشب
🖤سر مهدی سلامت،
🕯نه تنها شهر قم ماتم گرفته
🖤زمین و آسمان را غم گرفته
🕯رحلت حضرت_معصومه (سلام الله علیها السلام ) تسلیت باد🏴
☘امام حسن عسکری علیه السلام:
🌺تا جايى كه مى توانى تحمّل كنى دست نياز دراز مكن؛ زيرا هر روز، روزىِ تازه اى دارد. بدان كه پافشارى در درخواست، هيبت آدمى را مى بَرد، و رنج و سختى به بار مى آورد؛ پس، صبر كن تا خداوند دَرى به رويت بگشايد كه براحتى از آن وارد شوى؛ كه چه نزديك است احسان، به آدم اندوهناك، و امنيت، به آدم فرارى وحشتزده؛ چه بسا كه دگرگونى و گرفتاريها، نوعى تنبيه خداوند باشد و بهره ها مرحله دارند؛ پس، براى چيدن ميوه هاى نارس شتاب مكن، كه به موقع آنها را خواهى چيد. بدان، آن كه تو را تدبير مى كند، بهتر مى داند كه چه وقت، بيشتر مناسب حال توست، پس در همه كارهايت به انتخاب او اعتماد كن، تا حال و روزت سامان گيرد
📚ميزان الحكمه جلد5 صفحه 167