#در_محضر_اهل_بیت
🔴 غیبت
☀️ امام علی علیه السلام:
غیبت آخرین کوشش شخص ناتوان است.
✨ الْغِيبَةُ جُهْدُ الْعَاجِزِ.
📚نهج البلاغه/ح461
✍🏼 غیبت، نشان ضعف و ناتوانی فرد است.
اگر می توانست حرفش را رو در روی آن فرد بگوید، هیچگاه غیبت نمی کرد.
🚫 او یا میخواهد به #دروغ مطلبی را به آن فرد نسبت دهد یا از مقام و موقعیت او می ترسد که در پشت سرش صحبت می کند.
@Nahjolbalaghe2
مداحی_آنلاین_کلید_جلب_محبت_امام_زمان_استاد_هاشمی_نژاد.mp3
3.2M
#موعظه
🗝 کلید جلب محبت امام زمان(عج)
🎙 حجت الاسلام هاشمی نژاد
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: پانصد و بیست و ششم 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ✅ ﺟﺎﻟﺐ ﺗﻮﺟﻪ: ﻣﻦ ﭘﻨ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: پانصد و بیست و هفت
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ ﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﺳﺠﺎﺩ ﺯﻳﻦ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﻳﻦ (ﻉ) ﻧﻴﺰ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺵ ﭼﻨﻴﻦ ﮔﻔﺖ: ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﺪﺍﺭ ﻭ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﻴﻤﺮﺍﻥ ﻭ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺩﻧﻴﻮﻱ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻭﻱ ﺑﻨﻤﺎ ﻭ ﺛﻮﺍﺏ ﺍﺧﺮﻭﻳﺶ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﺫﺧﻴﺮﻩ ﻓﺮﻣﺎ ﻭ ﺍﺑﻮ ﺟﻌﻔﺮ ﺑﺎﻗﺮ (ﻉ) ﻧﻪ ﻳﻚ ﺑﺎﺭ، ﺑﻠﻜﻪ ﺩﺭ ﭼﻨﺪ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻳﺎﻡ ﺗﺸﺮﻳﻖ ﺩﺭ ﻣﻨﻲ، ﻭ ﻏﻴﺮ ﺁﻥ ﺭﻭﻱ ﺑﻪ ﻛﻌﺒﻪ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺭﺣﻤﺖ ﻭ ﺁﻣﺮﺯﺵ ﺩﻋﺎ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻙ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺑﻪ ﺭﻭﺡ ﺍﻟﻘﺪﺱ ﻣﻮﻳﺪ ﺑﺎﺷﻲ. ﻭ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺩﻋﺎﻫﺎﻱ ﺁﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﻪ ﻛﻤﻴﺖ ﺩﺭ ﺍﻳﺎﻡ ﺍﻟﺒﻴﺾ، ﺩﻋﺎﺋﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﻴﺦ ﺍﻗﺪﻡ " ﺍﺑﻮ ﺍﻟﻘﺎﺳﻢ ﺧﺰﺍﺯ ﻗﻤﻲ " ﺩﺭ " ﻛﻔﺎﻳﻪ ﺍﻟﺎﺛﺮ ﻓﻲ ﺍﻟﻨﺼﻮﺹ ﻋﻠﻲ ﺍﻟﺎﺋﻤﻪ ﺍﻟﺎﺛﻨﻲ ﻋﺸﺮ " ﺑﻪ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﺧﻮﺩ ﺍﺯ ﻛﻤﻴﺖ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﻣﻮﻟﺎﻳﻢ ﺍﺑﻲ ﺟﻌﻔﺮ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﻠﻲ ﺑﺎﻗﺮ ﺭﺳﻴﺪﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﻱ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺍﺑﻴﺎﺗﻲ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺷﻤﺎ ﺳﺮﻭﺩﻩﺍﻡ ﻛﻪ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻣﻲﺧﻮﺍﻫﻢ ﻛﻪ ﺑﺨﻮﺍﻧﻢ، ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻳﺎﻡ ﺍﻟﺒﻴﺾ ﺍﺳﺖ، ﮔﻔﺘﻢ: ﻳﺎﺑﻦ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﺷﻌﺎﺭ
ﻣﻨﺤﺼﺮﺍ ﺩﺭ ﺳﺘﺎﻳﺶ ﺷﻤﺎ ﺍﺳﺖ، ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺨﻮﺍﻥ. ﺷﺮﻭﻉ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪﻥ ﻛﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺭﺳﻴﺪﻡ ﻛﻪ: ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﻣﺮﺍ ﺑﺨﻨﺪﻩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﮔﺮﻳﺎﻧﺪ ﻛﻪ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺍﻳﻦ ﺩﮔﺮ ﮔﻮﻧﻴﻬﺎ ﻭ ﮔﻮﻧﻪ ﮔﻮﻧﻴﻬﺎ ﺩﺍﺭﺩ. ﮔﺮﻳﻪﺍﻡ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻥ ﻧﻪ ﻧﻘﺮﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻧﻴﻨﻮﺍ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺁﻣﺪﻧﺪ، ﻭ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﮔﺮﻭﮔﺎﻥ ﻛﻔﻦﻫﺎ ﺷﺪﻧﺪ. ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺎﻗﺮ ﮔﺮﻳﺴﺖ، ﻭ ﺍﺑﻮ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﻧﻴﺰ ﮔﺮﻳﻪ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﭘﺮﺩﻩ ﺻﺪﺍﻱ ﮔﺮﻳﻪ ﻛﻨﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﺷﻨﻴﺪﻡ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﮔﻔﺘﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺳﻴﺪﻡ ﻛﻪ: ﻭ ﻳﺎﺩ ﺷﺶ ﺗﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﻋﻘﻴﻞ ﻛﻪ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺳﻮﺍﺭ ﻛﺎﺭ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﺷﻤﻦ، ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﭘﻨﺎﻩ ﻧﺪﺍﺩ ﻭ ﻧﻴﺰ ﺫﻛﺮ ﻋﻠﻲ، ﺁﻥ ﻧﻴﻜﻤﺮﺩﻱ ﻛﻪ ﺳﺮﻭﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻮﺩ، ﺍﻧﺪﻭﻩ ﻣﺮﺍ ﺑﺮ ﻣﻲﺍﻧﮕﻴﺰﺩ.
[جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 37]
ﺍﻣﺎﻡ (ﻉ) ﮔﺮﻳﺴﺖ ﻭ ﺳﭙﺲ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻫﻴﭻ ﻛﺴﻲ ﻧﻴﺴﺖ، ﻛﻪ ﺫﻛﺮ (ﻣﺼﻴﺒﺖ) ﻣﺎ ﻛﻨﺪ ﻭ ﻳﺎ ﺩﺭ ﻧﺰﺩ ﺍﻭ ﺍﺯ ﻣﺼﻴﺒﺖ ﻣﺎ ﻳﺎﺩ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺩﻳﺪﮔﺎﻧﺶ ﺳﺮ ﺷﮕﻲ ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﭼﻮﻥ ﭘﺮ ﭘﺸﻪ ﺍﻱ ﺑﺮﻳﺰﺩ، ﻣﮕﺮ ﺁﻧﻜﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﻣﻲﺳﺎﺯﺩ ﻭ ﺁﻥ ﺍﺷﻚ ﺭﺍ ﺳﺪ ﺭﺍﻩ ﺍﻭ ﻭ ﺁﺗﺶ ﺩﻭﺯﺥ ﻛﻨﺪ. ﻭ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﺑﻴﺎﺕ ﺭﺳﻴﺪﻡ ﻛﻪ: ﻣﻦ ﻛﺎﻥ ﻣﺴﺮﻭﺭﺍ ﺑﻤﺎ ﻣﺴﻜﻢ
ﺍﻭ ﺷﺎﻣﺘﺎ ﻳﻮﻣﺎ ﻣﻦ ﺍﻟﺎﻥ ﻓﻘﺪ ﺫﻟﻠﺘﻢ ﺑﻌﺪ ﻋﺰ ﻓﻤﺎ ﺍﺩﻓﻊ ﺿﻴﻤﺎ ﺣﻴﻦ ﻳﻐﺸﺎﻧﻲ ﺩﺳﺘﻢ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺑﺎﺭ ﺧﺪﺍﻳﺎ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻭ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﻛﻤﻴﺖ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﻣﺮﺯ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺭﺳﻴﺪﻡ ﻛﻪ: ﻛﻲ ﺣﻖ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺑﭙﺎ ﻣﻲﺧﻴﺰﺩ؟ ﻭ ﻣﻬﺪﻱ ﺷﻤﺎ ﻛﻲ ﻗﻴﺎﻡ ﻣﻲﻛﻨﺪ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺯﻭﺩﻱ ﺍﻧﺸﺎﺀ ﺍﻟﻠﻪ، ﺩﻳﺮﻱ ﻧﭙﺎﻳﺪ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۱ و ۲ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی 🔴 زلزله عظیم رستاخیز
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۱ و ۲
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
🔴 زلزله عظیم رستاخیز
↩️ ۳ ـ مى دانیم: معمولاً در ادبیات عرب، از زنى که کودک خود را شیر مى دهد تعبیر به مرضع مى کنند(۱) ولى همان گونه که جمعى از مفسران و بعضى از ارباب لغت نوشته اند، گاه این کلمه به صورت مؤنث (مرضعة) آورده مى شود تا اشاره اى باشد به همان لحظه شیر دادن، و به تعبیر دیگر مرضع به زنى مى گویند که مى تواند بچه خود را شیر دهد، اما مرضعه، مخصوص زنى است که پستان خود را به دهان کودک شیرخوارش نهاده و در حال شیر دادن است!.(۲)
بنابراین، تعبیر فوق در آیه، نکته خاصى دارد; زیرا مى گوید: شدت وحشت زلزله رستاخیز آن قدر زیاد است که حتى اگر مادر پستان در دهان کودک شیر خوارش داشته باشد، چنان متوحش مى گردد که بى اختیار، پستان از دهانش بیرون کشیده، فراموشش مى کند!
* * *
۴ ـ جمله تَرَى النّاسَ سُکارى: مردم را به صورت مستان مى بینى اشاره به این است که پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) مخاطب این جمله (و احتمالاً مؤمنان بسیار قوى الایمان که قدم جاى قدم هاى او نهاده اند) از این وحشت عظیم در امانند; زیرا مى گوید: مردم را به این حالت مى بینى، یعنى خودت چنین نیستى.
* * *
۵ ـ بسیارى از مفسران و روات حدیث، در ذیل آیات مورد بحث، روایتى از پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) نقل کرده اند که، ذکر آن در اینجا به مورد است و آن این که: دو آیه آغاز این سوره در یکى از شب هاى غزوه بنى المصطلق (۳) نازل شد، در حالى که مردم در حال حرکت به سوى میدان جنگ بودند، پیامبر(صلى الله علیه وآله) مردم را صدا زد، آنها توقف کردند و گرداگردش حلقه زدند، حضرت این آیات را بر آنها خواند، صداى گریه از مردم بلند شد، و در آن شب، مسلمانان بسیار گریستند، هنگام صبح به قدرى نسبت به دنیا و زندگى دنیا بى اعتنا شده بودند که حتى زین به روى مرکب ها ننهادند و خیمه اى بر پا نساختند، گروهى گریه مى کردند و گروهى نشسته در فکر فرو رفته بودند. رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: آیا مى دانید این چه روزى است؟ عرض کردند: خدا و پیامبرش آگاه ترند فرمود: روزى است که از هر هزارنفر ۹۹۹ نفر بسوى دوزخ روان مى شوند و تنها یکنفر به سوى بهشت!
این امر بر مسلمانان سخت آمد و شدیداً گریستند؟ و عرض کردند: پس چه کسى نجات خواهد یافت؟ پیامبر فرمود: گنهکارانى غیر از شما هستند که اکثریت را تشکیل مى دهند، من امیدوارم شما حداقل یک چهارم اهل بهشت باشید (مسلمانان تکبیر گفتند) بعد فرمود: امیدوارم یک سوم اهل بهشت باشید (باز هم تکبیر گفتند) بعد اضافه فرمود: امیدوارم دو سوم اهل بهشت از شما باشد; چرا که اهل بهشت ۱۲٠ صفند که ۸٠ صف آنها از امت من هستند... .(۴)
✍ پی نوشت:
۱ ـ علامت تأنیث در مواردى مى آورند که مذکر و مؤنث در آن وجود داشته باشد اما مثل مسأله باردارى و یا شیردادن که مخصوص زنان است و در مردان وجود ندارد نیاز به تاء تأنیث و مانند آن نیست.
۲ ـ به قاموس اللغة ، تفسیر کشاف ، تفسیر کبیر فخر رازى و تفسیر المیزان مراجعه شود.
۳ ـ این غزوه در شعبان سال ششم هجرى واقع گردید. در این ماه به رسول خدا(صلى الله علیه وآله) خبر رسید که بنى المصطلق به رهبرى حارث بن ابى ضرار مهیاى حمله شده اند، پیامبر(صلى الله علیه وآله) پیش از آن که آنها تحرکى به خرج دهند به آنان حمله بُرد، در ناحیه قدید به جنب آبى که مریسیع نام داشت با آنان درگیر شد، مشرکان شکست خوردند، اسیران بسیارى نصیب مسلمانان شد، از جمله جویریه دختر حارث بن ابى ضرار بود، که سهم ثابت بن قیس بن شماس یا پسر عموى او شد، جویریه با او قرارداد بست که قیمت خود را بپردازد و آزاد گردد، پس از آن خدمت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آمد تا با کمک گرفتن از آن حضرت بهاى خود را به قیس بپردازد، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) به او کمک کرد، پس از آن با او ازدواج نمود، پس از ازدواج مسلمانان گفتند: طائفه جویریه خویشاوند رسول خدا(صلى الله علیه وآله) شده اند، لذا اسیران خود را آزاد کردند، لذا گفته اند: زنى از جویریه با برکت تر براى قوم خود نبوده است (کامل ابن اثیر، جلد ۲، صفحه ۱۹۲).
۴ ـ مجمع البیان ، جلد ۷، صفحه ۷٠ و تفسیر نور الثقلین ، جلد ۳، صفحه ۴۶۹، و تفسیرهاى دیگر.
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۱ بخش اول ✅ ازليّت و ابديّت خداوند 🔭 "خطبه در يك نگاه: اين خطبه -همانگونه كه
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۱ بخش دوم
❌ انکار نکردن حقیقت
🔹 آنچه مى گويم عين واقعيّت است:
امام(عليه السلام) در اين بخش، در واقع مقدّمه چينى مى کند براى بخش بعد که پرده از حوادث مهم آينده بر مى دارد و به مردم اطمينان مى دهد که آنچه را درباره حوادث آينده پيشگويى مى کند، واقعيّت هاى قطعى و يقينى است که از پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) شنيده است و تخلّفى در آن وجود ندارد.
تعبيرات اين بخش نشان مى دهد که امام(عليه السلام) قبلا هم پيشگويى هايى کرده است و بعضى از منافقان کوردل، يا مؤمنان ضعيف و ناآگاه با ديده انکار به آن نگريستند.
مى فرمايد: «اى مردم! دشمنى و مخالفت با من، شما را وادار به گناه نسازد و نافرمانى نسبت به من شما را به پيروى از هواى نفس نکشاند. و به هنگام شنيدن سخنانم، با ديده انکار به يکديگر نگاه نکنيد!». (أَيُّهَا النَّاسُ، لاَ يَجْرِمَنَّکُمْ شِقَاقِي(1)، وَ لاَ يَسْتَهْوِيَنَّکُمْ(3) عِصْيَانِي، وَ لاَ تَتَرَامَوْا(2) بِالأَبْصَارِ عِنْدَ مَا تَسْمَعُونَهُ مِنِّي).
اشاره به اينکه: کينه توزى ها و لجاجت ها و حسادت ها در بسيارى از موارد، انسان را به گناه مى کشاند و پرده اى در مقابل چشم او مى افکند و چهره حقيقت را نمى بيند.
سپس مى افزايد: «سوگند به آن کس که دانه را (در دل خاک) شکافت و بشر را آفريد! آنچه را که به شما خبر مى دهم، از پيامبر امّى (صلى الله عليه وآله) است. نه آن کس که (اين حقايق را) به من ابلاغ کرده دروغ گفته است و نه شنونده; جاهل بوده، (که نتواند سخنان رسول خدا را به درستى حفظ کند)». (فَوَالِّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ، وَ بَرَأَ(4) النَّسَمَةَ،(5) إِنَّ الَّذِي أُنَبِّئُکُمْ بِهِ عَنَ النَّبِىِّ الأُمِّيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهَ وَ آلِهِ،(6) مَا کَذَبَ الْمُبَلِّغُ، وَ لاَ جَهِلَ السَّامِعُ).
✍ پی نوشت:
1. «يَجرمَنَّ» از مادّه «جَرم» (بر وزن جهر) (جُرم بر وزن ظلم، اسم مصدر است) در اصل به معناى قطع کردن و بريدن است و از آنجا که افراد گنهکار پيوند خود را با خدا قطع مى کنند، اين کلمه به گناه نيز اطلاق شده است، بنابراين، «لاَ يَجْرِمَنَّکُمْ» به معناى «شما را وادار به گناه نکند» مى باشد.
2. «شقاق» در اصل به معناى شکاف است و به جنگ و منازعه و اختلاف نيز اطلاق مى شود; چرا که طرفين صفوف خود را از يکديگر جدا مى سازند و در جمله بالا به معناى مخالفت و منازعه است.
3. «يَستهوينّ» از مادّه «هوى» (هواى نفس) گرفته شده و مفهومش اين است که شما را به پيروى هواى نفس وادار نکند.
4. «بَرأ» از مادّه «برء» (بر وزن نرم) گاه به معناى آفريدن و ايجاد کردن آمده و گاه به معناى دورى جستن و برائت از چيزى و در خطبه بالا به معناى اوّل است و اطلاق «بُرأ» (بر وزن ظلم) به معناى بهبودى و سلامتى به جهت آن است که شخص از حالت اوّل که بيمارى است، جدا مى شود.
5. «نَسمه» در اصل به معناى وزش ملايم باد است و گاه به معناى نفس کشيدن آمده و به همين مناسبت، به خود انسان هم که داراى تنفّس است، اطلاق مى شود.
6. تعبير به «امّى» (درس نخوانده يا کسى که منسوب به اُمّ يعنى مادر است و جز در دامان مادر مطلبى فرا نگرفته) اشاره لطيفى به اين نکته است که پيامبر اکرم (صلى الله عليه وآله) با اينکه اصلا درسى نخوانده بود، هم از گذشته خبر مى داد و هم از آينده و اين يکى از نشانه هاى ارتباط او با خداوند است.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
☀️امـام علـى عليهالسلام
🔹مردى نزد پيامبر صلي الله عليه و آله آمد و گفت:
به من كارى بياموز كه خداوند ، به سبب آن ، مرا دوست بدارد و مردم نيز دوستم بدارند، و خدا دارايى ام را فزون گرداند و تن درستم بدارد و عمرم را طولانى گرداند و مرا با تو محشور كند.
حضرت فرمود:
«اينها يى كه گفتى شش چيز است كه به شش چيز ، نياز دارد:
❶ اگر مى خواهى خدا تو را دوست بدارد ، از او بترس و تقوا داشته باش.
❷ اگر مى خواهى مردم دوستت بدارند ، به آنان نيكى كن و به آنچه دارند ، چشم مدوز.
❸ اگر مى خواهى خدا دارايى ات را فزونى بخشد ، زكات آن را بپرداز.
❹ اگر مى خواهى خدا بدنت را سالم بدارد ، صدقه بسيار بده.
❺ اگر مى خواهى خداوند عمرت را طولانى گرداند ، به خويشاوندانت رسيدگى كن
❻ و اگر مى خواهى خداوند تو را با من محشور كند ، در پيشگاه خداى يگانه قهّار ، سجده طولانى كن.
🌺 أعلام الدين ص 268
بحار الأنوار ج 85 ص 164 ح 12
@Nahjolbalaghe2