eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه نساء آیه(۲۴)🔹 🔹۲۴ وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلاّ ما مَلَکَتْ أَ
🔹ادامه تفسیرسوره نساءآیه(۲۴) مى فرماید: اما زنان دیگر غیر از اینها (که گفته شد،) براى شما حلال است که با اموال خود، آنان را اختیار کنید، در حالى که پاکدامن باشید و از زنا، خوددارى کنید (وَ أُحِلَّ لَکُمْ ما وَراءَ ذلِکُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوالِکُمْ مُحْصِنینَ غَیْرَ مُسافِحینَ). بنابراین مُحْصِنینَ در آیه فوق که اشاره به حال مردان است به معنى عفیفان و غَیْرَ مُسافِحِیْنَ تأکید آن است; زیرا ماده سفاح (بر وزن کتاب) به معنى زنا مى باشد و در اصل از سفح به معنى ریزش آب و یا اعمال بیهوده و بى رویه گرفته شده است و چون قرآن، در این گونه امور، همیشه از الفاظ کنائى استفاده مى کند آن را کنایه از آمیزش نامشروع گرفته است. جمله أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوالِکُمْ اشاره به این است که: رابطه زناشوئى یا باید به ـ شکل ازدواج با پرداخت مهر باشد، و یا به شکل مالک شدن کنیز با پرداخت قیمت.(۴) ضمناً تعبیر غَیْرَ مُسافِحِیْنَ در آیه فوق، شاید اشاره به این حقیقت نیز باشد که نباید هدف شما در مسأله ازدواج، تنها هوسرانى و ارضاى غریزه جنسى باشد، بلکه این امر حیاتى براى هدف عالیترى مى باشد که غریزه نیز در خدمت آن قرار گرفته، و آن بقاى نسل انسان و نیز حفظ او از آلودگى ها است. در قسمت بعد، اشاره به مسأله ازدواج موقت و به اصطلاح متعه کرده، مى فرماید: زنانى را که متعه مى کنید، مهر آنها را به عنوان یک واجب باید بپردازید (فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَریضَةً). از جمله فوق استفاده مى شود: اصل تشریع ازدواج موقت، قبل از نزول این آیه براى مسلمانان مسلّم بوده که در این آیه نسبت به پرداخت مهر آنها توصیه مى کند. بعد از ذکر لزوم پرداخت مهر، اشاره به این مطلب مى کند: اگر طرفین عقد، با رضایت خود مقدار مهر را بعداً کم و زیاد کنند مانعى ندارد، لذا مى فرماید: و گناهى بر شما نیست در آنچه بعد از تعیین مهر با یکدیگر توافق کرده اید (بعداً مى توانید با توافق آن را کم یا زیاد کنید) (وَ لا جُناحَ عَلَیْکُمْ فیما تَراضَیْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَریضَةِ). بر این اساس مهر یک نوع بدهکارى است که با رضایت طرفین قابل تغییر است. (در این موضوع تفاوتى میان عقد موقت و دائم نیست، اگر چه آیه همان طور که گفتیم درباره ازدواج موقت بحث مى کند). احتمال دیگرى در تفسیر آیه فوق نیز هست و آن این که: مانعى ندارد پس از انجام ازدواج موقت، طرفین درباره اضافه کردن مدت ازدواج، و همچنین مبلغ مهر با هم توافق کنند، یعنى ازدواج موقت حتى قبل از پایان مدت، قابل تمدید است، به این ترتیب که زن و مرد با هم توافق مى کنند مدت را به در برابر اضافه کردن مبلغ مشخصى به مهر افزایش دهند (در روایات اهل بیت(علیهم السلام) نیز به این تفسیر اشاره شده است).(۵) احکامى که در آیه به آن اشاره شد، احکامى است که متضمن خیر و سعادت افراد بشر است; زیرا خداوند از مصالح بندگان آگاه و در قانون گذارى خود حکیم است (إِنَّ اللّهَ کانَ عَلیماً حَکیماً). * * * نکته ها: ۱ ـ ازدواج موقت در اسلام از آنجا که موضوع ازدواج موقت از مباحث مهم تفسیرى و فقهى و اجتماعى است، لازم است از جهات ذیل مورد بررسى قرار گیرد: الف ـ قرائنى که در آیه فوق وجود دارد، دلالت آن را بر ازدواج موقت تأکید مى کند. ب ـ ازدواج موقت در عصر پیامبر(صلى الله علیه وآله) بوده و بعداً نسخ نشده است. ج ـ ضرورت اجتماعى این نوع ازدواج. د ـ پاسخ به پاره اى از اشکالات. درباره قسمت اول باید توجه داشت: اولاً ـ کلمه متعه که اِسْتَمْتَعْتُمْ از آن گرفته شده است، در اسلام به معنى ازدواج موقت است، و به اصطلاح در این باره حقیقت شرعیه مى باشد، گواه بر آن این است که این کلمه (متعه) با همین معنى در روایات پیامبر(صلى الله علیه وآله) و کلمات صحابه مکرر به کار برده شده است.(۶) ثانیاً ـ اگر این کلمه به معنى مزبور نباشد، باید به معنى لغوى آن یعنى بهره گیرى تفسیر شود، و در نتیجه معنى آیه چنین خواهد شد: اگر از زنان دائم بهره گرفتید مهر آنها را بپردازید . در حالى که مى دانیم پرداختن مهر مشروط به بهره گیرى از زنان نیست، بلکه تمام مهر بنا بر مشهور(۷) یا حداقل نیمى از مهر به مجرد عقد ازدواج دائم، واجب مى شود. ثالثاً ـ بزرگان اصحاب و تابعین (۸) مانند ابن عباس دانشمند و مفسر معروف اسلام، ابىّ بن کعب ، جابر بن عبداللّه ، عمران حصین ، سعید بن جبیر ، مجاهد ، قتاده ، سدّى و گروه زیادى از مفسران اهل تسنن و تمام مفسران اهل بیت(علیهم السلام) همگى از آیه فوق، حکم ازدواج موقت را فهمیده اند تا آنجا که فخر رازى با تمام شهرتى که در موضوع اشکال تراشى در مسائل مربوط به شیعه دارد، بعد از بحث مشروحى درباره آیه مى گوید: ما بحث نداریم که از آیه فوق، حکم جواز متعه استفاده مى شود، ما مى گوئیم: حکم مزبور بعد از مدتى نسخ شده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح حکمت (۸۹)نهج‌البلاغه🔹 ✅راه اصلاح و به سامان رسيدن
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح حکمت (۹۰) نهج‌البلاغه🔹 ✅فقيه كامل: 🔹امام(عليه السلام) در حقيقت در اين كلام پربار خود مسئله تعادل خوف و رجا را به صورت جديدى مطرح مى كند و مى فرمايد: «فقيه و بصير در دين در حدّ كمال كسى است كه مردم را از رحمت الهى نوميد نكند و از لطف او مأيوس نسازد و از مجازات هاى او ايمن ننمايد»; (الْفَقِيهُ كُلُّ الْفَقِيهِ مَنْ لَمْ يُقَنِّطِ النَّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ، وَلَمْ يُؤْيِسْهُمْ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ، وَلَمْ يُؤْمِنْهُمْ مِنْ مَكْرِ اللَّهِ). منظور از «فقيه» در اين كلام حكمت آميز فقيهِ اصطلاحى يعنى عالم به احكام فرعيه دين نيست، بلكه فقيهِ به معناى لغوى و به معناى وسيع كلمه است يعنى عالم دينى و «كُلُّ الْفَقيه» به معناى عالم كامل از هر جهت است. تعبيرات سه گانه اى كه امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه خود به كار برده در واقع از آيات قرآن گرفته شده است: جمله «مَنْ لَمْ يُقَنِّطِ النّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ; كسى كه مردم را از رحمت الهى مأيوس نكند» برگرفته از اين آيه است: «(قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ); اى بندگانى كه راه اسراف به خود را درپيش گرفته ايد و مرتكب گناهان شده ايد از رحمت خداوند مأيوس نشويد، چرا كه او همه گناهان (توبه كنندگان) را به يقين او آمرزنده مهربان است».(1) و جمله «وَلَمْ یُؤیِسْهُمْ مِنْ رَحْمَةَ اللّهِ» بر گرفته از کلام یعقوب است که به فرزندان خود مى گوید: «(اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یُوسُفَ وَأَخیهِ وَلا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُونَ); بروید و در جستجوى یوسف و برادرش باشید و از رحمت الهى مأیوس نشوید چون از رحمت الهى جز قوم کافر مأیوس نمى شوند».(2) جمله سوم بر گرفته از این آیه شریفه است که مى فرماید: «(أَفَأَمِنُوا مَکْرَ اللّهِ فَلا یَأْمَنُ مَکْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ); آیا آنها از مجازات الهى خود را در امان دیدند (مکر در این گونه موارد به معناى عذاب غافلگیرانه است) و تنها جمعیت زیانکاران خود را از عذاب الهى در امان مى دانند».(3) در این که چه تفاوتى میان جمله اول و دوم است که هر دو سخن از امیدوارى به رحمت خدا مى گوید بعضى از شارحان نهج البلاغه گفته اند: جمله نخست اشاره به رحمت خدا در قیامت و جمله دوم اشاره به رحمت الهى در دنیاست. (همان گونه که در داستان یعقوب و یوسف آمده است).(4) * ✔️نكته: دو بال خوف و رجا: هميشه براى رسيدن به مقصد بايد از دو نيرو استفاده كرد: نيروى محرك و نيروى باز دارنده; به كمك نيروى محرك، حركت آغاز مى شود و هرچه قوى تر باشد سرعت بيشترى به خود مى گيرد; اما نيروى باز دارنده براى حفظ تعادل و پيشگيرى از خطرات مخصوصاً در مسيرهاى پرخطر ضرورت دارد. آنچه به طور ساده در اتومبيل ها مى بينيم در وجود پيچيده انسان نيز حاكم است. انسان براى كمال و قرب الى الله آفريده شده و انگيزه هاى لازم در درون و بيرون وجودش به وسيله انبيا و اوليا و تعليمان آسمانى آماده شده است. از سوى ديگر هواى نفس و وسوسه هاى شيطانى او را پيوسته به خود مشغول مى دارد تا از مسير منحرف گردد يا در پرتگاه سقوط كند. نيروى بازدارنده براى يپشگيرى از اين خطرات است. همه پيامبران بشير و نذير بودند و همه كسانى كه خط آنها را ادامه مى دهند نيز از اين دو امر برخوردارند. اين همان مسئله خوف و رجاست كه به عنوان دو بال براى پرواز در آسمان سعادت و قرب الى الله معرفى شده و حتى در روايات تصريح شده است كه هيچ يك از اين دو نبايد بر ديگرى فزونى يابد، زيرا اگر خوف، فزونى يابد انسان به سوى يأس كشيده مى شود و آدم مأيوس گرفتار انواع گناهان خواهد شد، زيرا فكر مى كند كار از كار گذشته و پرهيز از گناه و انجام طاعات نتيجه اى ندارد. به عكس، اگر اميد او فزونى يابد نسبت به ارتكاب گناهان بى تفاوت مى گردد. 💡در روايتى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «لَوْ تَعْلَمُونَ قَدْرَ رَحْمَةَ اللهِ لاتَكِلْتُمْ عَلَيْها وَما عَمِلْتُمْ إلاّ قَليلاً وَلَوْ تَعْلَمُونَ قَدْرَ غَضَبِ اللّهِ لِظَنَنْتُمْ بِأنْ لا تَنْجُوا; اگر اندازه رحمت الهى را مى دانستيد چنان بر آن تكيه مى كرديد كه هيچ عمل خوبى جز به مقدار كم انجام نمى داديد و اگر اندازه غضب الهى را مى دانستيد گمان مى كرديد كه هرگز راه نجاتى براى شما نيست».(5) 💡در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که مى فرمود: پدرم مى گفت: «إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ عَبْد مُؤْمِن إِلاَّ وَفِی قَلْبِهِ نُورَانِ نُورُ خِیفَة وَنُورُ رَجَاء لَوْ وُزِنَ هَذَا لَمْ یَزِدْ عَلَى هَذَا وَلَوْ وُزِنَ هَذَا لَمْ یَزِدْ عَلَى هَذَا.....ادامه⬇️
....⬆️هیچ بنده مؤمنى نیست مگر این که در قلب او دو نور است: نور خوف و نور رجا; اگر این را وزن کنند چیزى فزون بر آن ندارد و اگر آن را وزن کنند چیزى فزون بر این ندارد».(6) در حدیث دیگرى که در غررالحکم از امام امیرالمؤمنین(علیه السلام) نقل شده است مى خوانیم: «خَفْ رَبَّکَ خَوْفاً یَشْغَلُکَ عَنْ رَجَائِهِ وَارْجُهْ رَجَاءَ مَنْ لاَ یَأْمَنُ خَوْفَهُ; چنان از پروردگارت خائف باش که تو را از رجا باز دارد و چنان به او امیدوار باش که تو را از خوف باز ندارد».(7) به همین دلیل در تمام جوانب بشرى در کنار تشویق تنبیه و در کنار تنبیه تشویق است. بر همین اساس در کلام حکمت آمیز بالا فقیه واقعى و کامل کسى شمرده شده که نه مردم را از رحمت خدا مأیوس دارد و نه آنها را از مجازات الهى ایمن سازد.(8) * پی نوشت: (1). زمر، آیه 53. (2). یوسف، آیه 87. (3). اعراف، آیه 99. (4). توضیح نهج البلاغه، ج 4، ص 300. (5). کنز العمال، ح 5894. (6). کافى، ج 3، ص 67، ح 1. (7). غررالحکم، ص 191، ح 3713. (8). سند گفتار حکیمانه: این کلام حکیمانه را پیش از مرحوم سیّد رضى شیخ صدوق در کتاب معانى الاخبار و ابن شعبه در تحف العقول و مرحوم کلینى در کافى آورده اند و از کتب اهل سنّت در حلیة الاولیاء نوشته ابونعیم اصفهانى ذکر شده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 87). در کتاب تمام نهج البلاغه، بخش اول این کلام را از کنز العمال و تاریخ مدینه دمشق نقل کرده است. (تمام نهج البلاغه، ص 311) @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🌿شرح‌حکمت ۶۶ 🎤استاد نظافت @Nahjolbalaghe2
ادامه شرح حکمت های نهج‌البلاغه توسط استاد نظافت⬇️ حکمت (۶۷)⬇️
Hekmat 067.mp3
6.38M
✅شرح صوتی حکمت (۶۷) نهج‌البلاغه توسط استاد نظافت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﴾﷽﴿✨ ✅ برنامه‌ روزانه کانال : 🌷شنبه‌‌‌‌ها‌و سه‌شنبه‌ها شرح 🦋خطبه ها 🌹یکشنبه‌ها و چهار‌شنبه‌هاشرح 🌴حکمتها 🌷دوشنبه‌ها و پنج‌شنبه‌ها شرح 🕊نامه ها و مطالب متنوع دیگر 🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهج‌البلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گزاری شده و لینک‌های دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند 🌺🍃 @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه نساء ادامه آیه(۲۴)🔹 رابعاً ـ ائمه اهل بیت(علیهم السلام) که به اسرار وحى از همه آگاه تر بودند، متفقاً آیه را به همین معنى تفسیر فرموده اند و روایات فراوانى در این زمینه نقل شده، از جمله: از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که فرمود: اَلْمُتْعَةُ نَزَلَ بِهَا الْقُرْآنُ وَ جَرَتْ بِهَا السُّنَّةُ مِنْ رَسُولِ اللّهِ: حکم متعه در قرآن نازل شده و سنت پیغمبر(صلى الله علیه وآله) بر طبق آن جارى گردیده است .(۹) و از امام باقر(علیه السلام) نقل شده که: در پاسخ سؤال ابو بصیر راجع به متعه فرمود: نَزَلَتْ فِى الْقُرْآنِ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیْضَهً...: قرآن مجید در این باره نازل شده، آنجا که مى فرماید: فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ... .(۱٠) و نیز از امام باقر(علیه السلام) نقل شده که: در پاسخ شخصى به نام عبداللّه بن عمیر لیثى در مورد متعه فرمود: أَحَلَّهَا اللّهُ فِى کِتابِهِ وَ عَلى لِسانِ نَبِیِّهِ فَهِىَ حَلالٌ اِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ: خداوند آن را در قرآن و بر زبان پیامبرش حلال کرده است و تا روز قیامت حلال مى باشد .(۱۱) ۲ ـ آیا حکم ازدواج موقت نسخ شده است؟! اتفاق عموم علماى اسلام، بلکه ضرورت دین بر این است که: ازدواج موقت در آغاز اسلام مشروع بوده، و گفتگو درباره دلالت آیه فوق بر مشروعیت متعه هیچ گونه منافاتى با مسلّم بودن اصل حکم ندارد. حتى مسلمانان در آغاز اسلام به آن عمل کرده اند و جمله معروفى که از عمر نقل شده: مُتْعَتانِ کانَتا عَلى عَهْدِ رَسُولِ اللّهِ وَ أَنَا مُحَرِّمُهُما وَ مُعاقِبٌ عَلَیْهِما مُتْعَةُ النِّساءِ وَ مُتْعَةُ الْحَجِّ: دو متعه در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود که من آنها را حرام کردم و بر آنها مجازات مى کنم، متعه زنان و متعه تمتع (۱۲) (که نوع خاصى از حج است) دلیل روشنى بر وجود این حکم در عصر پیامبر(صلى الله علیه وآله) است منتها مخالفان این حکم، مدعى هستند بعداً نسخ و تحریم شده است. جالب توجه این که: روایات مورد ادعا درباره نسخ حکم مزبور، کاملاً مختلف و پریشان است. بعضى مى گویند: خود پیامبر(صلى الله علیه وآله) این حکم را نسخ کرده و بنابراین ناسخ آن، سنت و حدیث پیامبر(صلى الله علیه وآله) است. و بعضى مى گویند: ناسخ آن، آیه طلاق است: اِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ: هنگامى که زنان را طلاق دادید باید طلاق در زمان مناسب عده باشد در حالى که این آیه ارتباطى با مسأله مورد بحث ندارد; زیرا این آیه درباره طلاق بحث مى کند، در حالى که ازدواج موقت طلاق ندارد و جدائى آن به هنگام پایان مدت آن است. قدر مسلّم این است که: اصل مشروع بودن این نوع ازدواج در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) قطعى است و هیچ گونه دلیل قابل اعتمادى درباره نسخ شدن آن در دست نیست. بنابراین، طبق قانون مسلّمى که در علم اصول به ثبوت رسیده، باید حکم به بقاء این قانون کرد. جمله مشهورى که از عمر نقل شده نیز، گواه روشنى بر این حقیقت است که این حکم در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) هرگز نسخ نشده است. بدیهى است هیچ کس جز پیامبر(صلى الله علیه وآله) حق نسخ احکام را ندارد، و تنها او است که مى تواند به فرمان خدا پاره اى از احکام را نسخ کند، و بعد از رحلت پیامبر(صلى الله علیه وآله) باب نسخ به کلى مسدود مى شود، و گرنه هر کسى مى تواند به اجتهاد خود قسمتى از احکام الهى را نسخ نماید و دیگر چیزى به نام شریعت جاودان و ابدى باقى نخواهد ماند. و اصولاً اجتهاد در برابر سخنان پیامبر(صلى الله علیه وآله) اجتهاد در مقابل نص است، که فاقد هر گونه اعتبار مى باشد. جالب این که: در صحیح ترمذى که از کتب صحاح معروف اهل تسنن است و همچنین از دارقطنى چنین مى خوانیم: کسى از اهل شام از عبداللّه بن عمر درباره حج تمتع سؤال کرد، او در جواب صریحاً گفت: این کار، حلال و خوب است. مرد شامى گفت: پدر تو از این عمل نهى کرده است. عبداللّه بن عمر برآشفت و گفت: اگر پدرم از چنین کارى نهى کند و پیامبر(صلى الله علیه وآله) آن را اجازه دهد، آیا سنت مقدس پیامبر(صلى الله علیه وآله) را رها کنم و از گفته پدرم پیروى کنم؟ برخیز و از نزد من دور شو!(۱۳)-(۱۴) نظیر این روایت درباره ازدواج موقت از عبداللّه بن عمر از صحیح ترمذى به همان صورت که در بالا خواندیم نقل شده است.(۱۵) و نیز از محاضرات راغب نقل شده که: یکى از مسلمانان اقدام به ازدواج موقت مى کرد از او پرسیدند: حلال بودن این کار را از چه کسى گرفتى؟ گفت: از عمر ! با تعجب گفتند: چگونه چنین چیزى ممکن است با این که عمر از آن نهى کرد و حتى تهدید به مجازات نمود؟ گفت: بسیار خوب، من هم به همین جهت مى گویم; زیرا عمر مى گفت: پیامبر(صلى الله علیه وآله) آن را حلال کرده و من حرام مى کنم...
نهج البلاغه امیر المومنین امام علی (ع) .pdf
7.12M
نهج البلاغه امیر المومنین امام علی (ع) .pdf