eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» ✨﴾﷽﴿✨ 🌱لَّيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلَا أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَابِ ۗ مَن يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ وَلَا يَجِدْ لَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا(نساء/۱۲۳)🌱 * 🌿وَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ مِن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَٰئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ نَقِيرًا( نساء/۱۲۴)🌿 《صَدَقَ اللهُ العَلیُ العَظیم》 (پاداش هاى الهى) به آرزوهاى شما و آرزوهاى اهل کتاب نیست. هر کس عمل بدى انجام دهد، مطابق آن کیفر داده مى شود. وکسى را جز خدا، ولىَّ و یاور خود نخواهد یافت. (نساء/123) * انجام دهند، خواه مرد باشند یا زن، در حالى که ایمان داشته باشند، چنین کسانى داخل بهشت مى شوند. و کمترین ستمى به آنها نخواهد شد. (نساء/124)
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه نساء آیه های (۱۲۳و۱۲۴) ✅شأن نزول: در تفسیر مجمع البیان و تفاسیر دیگر چنین آمده است: مسلمانان و اهل کتاب هر کدام بر دیگرى افتخار مى کردند، اهل کتاب مى گفتند: پیامبر ما، قبل از پیامبر شما بوده است، کتاب ما، از کتاب شما سابقه دارتر است، و مسلمانان مى گفتند: پیامبر ما، خاتم پیامبران است، و کتابش، آخرین و کامل ترین کتب آسمانى است، بنابراین ما بر شما امتیاز داریم.(۱) و طبق روایت دیگرى یهود مى گفتند: ما ملت برگزیده ایم، و آتش دوزخ جز روزهاى معدودى به ما نخواهد رسید (وَ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النّارُ اِلا أَیّاماً مَعْدُودَةً).(۲) و مسلمانان مى گفتند: ما بهترین امت ها هستیم; زیرا خداوند درباره ما گفته است: (کُنتُمْ خَیْرَ أُمَّة أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ).(۳) آیه فوق نازل شد و بر این ادعاها قلم بطلان کشید، و ارزش هر کس را به اعمالش معرفى کرد.(۴) ✅ تفسیر: امتیازات واقعى و دروغین در این دو آیه، یکى از اساسى ترین پایه هاى اسلام بیان شده است، که ارزش وجودى اشخاص و پاداش و کیفر آنها هیچ گونه ربطى به ادعاها و آرزوهاى آنها ندارد، بلکه تنها بستگى به عمل و ایمان دارد، این اصلى است ثابت، سنتى است تغییرناپذیر، و قانونى است که تمام ملت ها در برابر آن یکسانند. لذا در آیه نخست مى فرماید: فضیلت و برترى به آرزوهاى شما و آرزوهاى اهل کتاب نیست (لَیْسَ بِأَمانِیِّکُمْ وَ لا أَمانِیِّ أَهْلِ الْکِتابِ). آنگاه اضافه مى کند: هر کس عمل بدى انجام دهد کیفر خود را در برابر آن خواهد گرفت و هیچ کس را جز خدا ولىّ و یاور خویش نمى یابد (مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً یُجْزَ بِهِ وَ لا یَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللّهِ وَلِیّاً وَ لا نَصیراً). در ذیل این آیه، حدیثى در منابع شیعه و اهل تسنن وارد شده که پس از نزول این آیه، بعضى از مسلمانان آن چنان در وحشت فرو رفتند که از ترس به گریه افتادند; زیرا مى دانستند انسان، خطاکار است و بالاخره ممکن است گناهانى از او سرزند، اگر بنا باشد هیچگونه عفو و بخششى در کار نباشد، کیفر همه اعمال بد خود را ببیند کار، بسیار مشکل خواهد شد و لذا به پیامبر(صلى الله علیه وآله)عرض کردند که این آیه چیزى براى ما باقى نگذارده است، پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: قسم به آن کس که جانم به دست او است، مطلب همان است که در این آیه نازل شده، ولى این بشارت را به شما بدهم که موجب نزدیکى شما به خدا و تشویق به انجام کارهاى نیک گردد، مصائبى که به شما مى رسد کفاره گناهان شما است حتى خارى که در پاى شما مى خلد ! * * * و بلافاصله مى فرماید: و هم چنین کسانى که عمل صالح به جا آورند و با ایمان باشند اعم از مرد و زن آنها وارد بهشت خواهند شد و کمترین ستمى به آنها نمى شود (وَ مَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصّالِحاتِ مِنْ ذَکَر أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا یُظْلَمُونَ نَقیراً). و به این ترتیب، قرآن به تعبیر ساده معمولى، به اصطلاح آب پاک به روى دست همه ریخته است و وابستگى هاى ادعائى، خیالى، اجتماعى، نژادى و مانند آن را نسبت به یک مذهب به تنهائى بى فایده مى شمرد، و اساس را ایمان به مبانى آن مکتب و عمل به برنامه هاى آن معرفى مى کند. نکته: ممکن است کسانى از جمله وَ لا یَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللّهِ وَلِیّاً وَ لا نَصیراً: هیچ کس را سرپرست و یاور در برابر گناهان نمى بیند چنین استدلال کنند که با وجود این جمله مسأله شفاعت و مانند آن به کلى منتفى خواهد بود و آیه را دلیل نفى مطلق شفاعت بگیرند. اما همان طور که سابقاً هم اشاره کرده ایم، معنى شفاعت این نیست که شفیعان همانند: پیامبران، امامان و صالحان، دستگاه مستقلى در برابر خداوند دارند، بلکه شفاعت آنها نیز به فرمان خدا است و بدون اجازه او، و شایستگى و لیاقت شفاعت شوندگان، هیچ گاه اقدام به شفاعت نخواهند کرد. بنابراین، چنین شفاعتى سرانجام به خدا باز مى گردد، و شعبه اى از ولایت، نصرت و کمک و یارى خداوند محسوب مى شود. پی نوشت: ۱ ـ مجمع البیان ، جلد ۳، صفحه ۱۹۷، ذیل آیه مورد بحث، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات بیروت، طبع اول، ۱۴۱۵ هـ ق ـ بحار الانوار ، جلد ۹، صفحه ۷۷ و جلد ۴۶، صفحه ۱۷۶ ـ تفسیر قرطبى ، جلد ۵، صفحه ۳۹۶، مؤسسة التاریخ العربى بیروت، ۱۴٠۵ هـ ق ـ تفسیر ابن کثیر ، جلد ۱، صفحه ۵۷٠ و جلد ۳، صفحه ۲۲۲، دار الفکر بیروت، ۱۴۱۲ هـ ق ـ درّ المنثور ، جلد ۲، صفحه ۲۲۵ و جلد ۴، صفحه ۳۴۹،دار المعرفة، مطبعة الفتح جدّة، طبع اول، ۱۳۶۵ هـ ق. ۲ ـ بقره، آیه ۸٠. ۳ ـ آل عمران، آیه ۱۱٠. ۴ ـ بحار الانوار ، جلد ۴۶، صفحه ۱۷۶ ـ درّ المنثور ، جلد ۲، صفحه ۲۲۵، دار المعرفة، مطبعة الفتح جدّة، طبع اول، ۱۳۶۵ هـ ق ـ جامع البیان ، جلد ۵، صفحه ۳۹۲، دار الفکر بیروت، ۱۴۱۵ هـ ق ـ تفسیر ابن کثیر ، جلد ۱، صفحه ۵۷٠، دار المعرفة بیروت. @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹شرح نامه(۳۱)بخش پانزدهم🔹 ✅حفظ کرامت و شخصیت 🔹امام(عليه السلام) در ادامه سخن سومين توصيه مهم خود را مى فرمايد و مى گويد: «برده ديگرى مباش، خداوند تو را آزاد آفريده است»; (وَلاَ تَکُنْ عَبْدَ غَيْرِکَ وَقَدْ جَعَلَکَ اللهُ حُرّاً). اين جمله از مهم ترين و درخشنده ترين وصاياى امام(عليه السلام) است که سزاوار است با آب طلا نوشته شود و همواره نصب العين باشد. آرى خداوند انسان را آزاد آفريده و نبايد اين آزادى و آزادگى را با هيچ بهاى مادى معاوضه کند. حتى گاه بايد با زندگى محدود و مشقت بار مادى بسازد و تن به بردگى اين و آن ندهد.اين سخن هم درباره افراد صادق است و هم درباره ملت ها; چه بسيارند ملت هاى ضعيف و ناتوانى که آزادى خود را براى مختصر درآمدى از دست مى دهند و استثمارگران دنيا نيز از اين نقطه ضعف بهره گرفته آنها را برده خويش مى سازند و حتى در کنار کمک هاى مختصر اقتصادى فرهنگ غلط خود را بر آنها تحميل مى کنند و گاه دين و ايمانشان را نيز از آنها مى گيرند. افراد با شخصيت و ملت هاى آزاده ترجيح مى دهند از جان خود بگذرند و برده ديگران نشوند. اين توصيه در حقيقت از آثار و لوازم توصيه گذشته است که مى فرمود: «شخصيت خود را براى رسيدن به مواهب مادى فدا مکن». يکى از نمونه هاى روشن اين مطلب همان است که امام حسين(عليه السلام) ويارانش در کربلا نشان دادند; امام(عليه السلام) در اين واقعه مهم تاريخى فرمود: «ألا وَإنَّ الدعىّ بْنَ الدَّعى قَدْ رَکَز بَيْنَ اثْنَتَيْنِ بَيْنَ السِلّةِوَالذِّلَّةِ وَهَيْهاتَ مِنَّاالذِّلَّةِ;ناپاک زادگان مرا در ميان شمشير و تن دادن به ذلت مخير ساخته اند وهيهات که من تن به ذلت بدهم».(8) امام صادق(عليه السلام) مطلب را در اينجا در حد کمال بيان فرموده و حريت را جامع صفات برجسته دانسته است مى فرمايد: «خَمْسُ خِصَال مَنْ لَمْ يَکُنْ فِيهِ شَيْءٌ مِنْهَا لَمْ يَکُنْ فِيهِ کَثِيرُ مُسْتَمْتَع: أَوَّلُهَا الْوَفَاءُ وَالثَّانِيَةُ التَّدْبِيرُ وَالثَّالِثَةُ الْحَيَاءُ وَالرَّابِعَةُ حُسْنُ الْخُلُقِ وَالْخَامِسَةُ وَهِيَ تَجْمَعُ هَذِهِ الْخِصَالَ الْحُرِّيَّة; پنج صفت است که اگر کسى لااقل يکى از آنها را نداشته باشد خير قابل توجهى در او نيست: اوّل وفاست دوم تدبير سوم حيا چهارم حسن خلق پنجم که جامع همه اين صفات است، حريت و آزادگى است».(9) حضرت در چهارمين توصيه مى فرمايد: «آن نيکى که جز از طريق بدى به دست نيايد نيکى نيست و نه آن آسايش و راحتى که جز با مشقت زياد (و بيش از حد) فراهم نشود»; (وَمَا خَيْرُ خَيْر لاَ يُنَالُ إِلاَّ بِشَرّ، وَيُسْر لاَ يُنَالُ إِلاَّ بِعُسْر). اشاره به اينکه بعضى براى رسيدن به مقصود خود از هر وسيله اى استفاده مى کنند در حالى که دستور اسلام اين است که تنها از طريق مشروع و صحيح بايد به اهداف رسيد. به بيان ديگر، هدف وسيله را توجيه نمى کند. همچنين نبايد براى رسيدن به راحتى ها به سراغ مقدماتى رفت که بيش از حد انسان را در فشار قرار مى دهد. دو جمله بالا را که به صورت جمله هاى خبريه تفسير کرديم، بعضى به صورت جمله استفهاميه تفسير کرده اند و مطابق اين تفسير معناى جمله چنين مى شود: چه سودى دارد آن خيرى که جز از طريق شر به دست نمى آيد و چه فايده اى دارد آن راحتى که جز از طريق ناراحتى حاصل نمى شود. روشن است که نتيجه هر دو تفسير يکى است، هرچند لحن و بيان متفاوت است. شبيه همين معنا در کلمات قصار امام(عليه السلام) نيز آمده است; مى فرمايد: «مَا خَيْرٌ بِخَيْر بَعْدَهُ النَّارُ وَمَا شَرٌّ بِشَرّ بَعْدَهُ الْجَنَّةُ; آن خوبى و نيکى که جهنم را به دنبال داشته باشد خوبى نيست و نه آن ناراحتى و مشکلى که بهشت در پى آن باشد ناراحتى و مشکل است».(10) سپس امام(عليه السلام) در پنجمين توصيه مهم خويش خطاب به فرزندش مى فرمايد: «و بپرهيز از اينکه مرکب هاى طمع، تو را با سرعت با خود ببرند و به آبشخورهاى هلاکت بيندازند»; (وَإِيَّاکَ أَنْ تُوجِفَ(11) بِکَ مَطَايَا الطَّمَعِ، فَتُورِدَکَ مَنَاهِلَ(12) الْهَلَکَةِ). امام(عليه السلام) در اينجا موارد طمع را به منزله مرکب هاى سرکشى گرفته که اگر انسان بر آن سوار شود اختيار را از او ربوده و به پرتگاه مى کشانند و تعبير به «مَناهِلَ الْهَلَکَةِ; آبشخورهاى هلاکت» اشاره لطيفى به اين حقيقت است که انسان به سراغ آبشخور براى سيراب شدن مى رود ولى آبشخورى که با مرکب طمع به آن وارد مى شود نه تنها سيراب نمى کند، بلکه آبى نيست و به جاى آن هلاکت است. بارها در زندگى خود آزموده ايم و تاريخ نيز گواه صدق اين حقيقت است که افراد طماع گرفتار شکست هاى سختى در زندگى شده اند، زيرا طمع، چشم و گوش انسان را مى بندد و به او اجازه نمى دهد راه را از بيراهه و محل نجات را از پرتگاه بشناسد، بلکه مى توان گفت غالب کسانى که در مسائل تجارى و مانند آن گرفتار ورشکست نهايى مى شوند، عامل اصلى آن طمع آنها بوده است.. @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﴾﷽﴿✨ ✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت هفتاد و هشتم ✳️آخرین فرصت:گفت‌وگوی با زبیر 🔻[ وسط دو لشکر و با صدای بلند درخواست دیدار با زبیر کردم: ] زبیر فرزند عوام کجاست؟ نزد من بیاید تا با هم گفت‌‌وگویی بکنیم. [ اطرافیانم به من اعتراض کردند که شما بدون لباس جنگی به دیدار زبیری می‌روی که غرق در سلاح است؟ پاسخ دادم: ] از وی آسیبی به من نمی‌رسد و جای نگرانی نیست. 🔻[ بار دوم زبیر را صدا کردم و او پاسخ داد و نزدیک آمد. به وی گفتم: ] ای اباعبدالله، با چه انگیزه‌ای این کارها را انجام می‌دهی؟ [ زبیر در پاسخ گفت: برای خون‌خواهی عثمان! گفتم: ] 🔻عثمان را تو و دوستان و همراهانت کشتید. پس باید از خودت خون‌خواهی کنی! ولی من تو را قسم می‌دهم به خدایی که جز او خدای دیگری نیست و قرآن را بر پیامبرش، محمد صلی الله علیه و آله نازل کرد، آیا به یاد داری آن روزی را که رسول خدا صلی الله علیه و آله از تو پرسید: ای زبیر، آیا علی را دوست داری؟ و تو پاسخ دادی: چرا دوستش نداشته باشم. که او فرزند دایی من است! و رسول خدا صلی الله علیه وآله به تو فرمود: اما روزی خواهد آمد که تو در برابر او قیام کرده و به ظلم خواهی کرد! 🔻[ زبیر این سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله را تایید کرد. به وی گفتم: ] تو را سوگند می‌دهم به خدایی که قرآن را بر پیامبرش، محمد صلی الله علیه و آله نازل فرمود، آیا به یاد داری آن روزی را که رسول خدا صلی الله علیه و آله به همراه تو از نزد فرزند عوف می‌آمد و دستش در دست تو بود، من به استقبال رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدم و به وی سلام کردم، آن حضرت خندید و من نیز خندیدم و تو گفتی: فرزند ابوطالب از فخرفروشی دست برنمی‌دارد! و رسول خدا صلی الله علیه و آله به تو تذکر داد: ای زبیر، آهسته! علی اهل تفاخر کردن نیست. روزی تو بر وی خروج خواهی کرد و در قبال او ستمکار خواهی بود؟! 🔻[ زبیر پاسخ داد: آری، چنین است؛ ولی من فراموش کرده بودم و اگر از قبل به یاد می‌داشتم، به مقابله با تو بر نمی‌خاستم! به زبیر گفتم: ] پس اکنون برگرد. [ گفت: چگونه برگردم وقتی دو لشکر در مقابل هم صف‌آرایی کرده‌اند؟! این ننگ با هیچ چیزی پاک نمی‌شود! گفتم: ] ای زبیر، اکنون ننگ بازگشت را بپذیر و بازگرد، قبل از آنکه به پذیرش ننگ از‌سویی و آتش جهنم از‌سوی دیگر ناچار شوی! 🔻[ زبیر برگشت؛ ولی فرزندش او را تحریک کرد و گفت: تو از شمشیر‌های بلند و تیز لشکریان علی ترسیده‌ای و اکنون بهانه می‌گیری! به قدری پدر را تحریک کرد که زبیر نیزه‌ای در دست گرفت و به جناح راست لشکر حمله کرد. من به سپاهیانم دستور دادم: ] راه را برای او باز و با وی مدارا کنید که تحریکش کرده‌اند. [ سپس به جناح چپ لشکر حمله کرد و برای بار سوم به قلب لشکر حمله کرد و برگشت و به فرزندش گفت: آیا فرد ترسو می‌تواند چنین حمله‌ای بکند؟] 📚منابع: ۱. کشف الغمه، ج۱، ص۲۴۰ ۲. تاریخ طبری، ج۳، ص۵۱۴ ۳. شیخ طوسی، الامالی، مجلس۵، ح۳۶، ص۱۱۴ ۴. مروج الذهب، ج۲، ص۴۰۱ ۵. مناقب آل‌ابی‌طالب، ج۳، ص۱۵۴ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فضیلت22کتاب 1001داستان از زندگانی حضرت علی علیه السلام.mp3
1.12M
💠 إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ.(مائده ۵۵) 🔵 🔹سائل و بخشش انگشتر 🌿 دعای پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و نزول جبرائیل و شرح مختصر روایت در همین فایل صوتی 📚 منبع: فضیلت22 از کتاب1001 داستان از زندگی امام علی علیه السلام ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌┅•═༅𖣔✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌹✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌𖣔༅═•‏‏┅‏ @Nahjolbalaghe2 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌┅•═༅𖣔✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌹✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌𖣔༅═•‏‏┅‏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1737696T14261210(Web).Mp3
1.2M
📖 یک آیه، یک قصه (۱۹) 🌸 این برنامه به خلق داستانی پندآموز پیرامون آیه ۶ سوره مبارکه هود می پردازد. 🌼 برنامه یک آیه، یک قصه با محوریت یک آیه از قرآن کریم و خلق داستانی پند آموز سعی دارد نکات مهم آن آیه را در قالب نمایشی مختصر با روایتگری استاد مریم نشیبا در لوح سفید ذهن کودکان و نوجوانان ماندگار کند. 🎈 💌 @Nahjolbalaghe2
🔹دعای روز۲۷رمضان🔹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا