✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات ۹ تا ۱۳ 📖 تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ✅همه چیز در بند تسخیر تو
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات ۹تا۱۳
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
↩️روغن زیتون، دوست صمیمى کبد آدمى است، و براى رفع عوارض کلیه ها و سنگ هاى صفراوى و قولنج هاى کلیوى و کبدى و رفع یبوست بسیار مؤثر است.
به همین دلیل در روایات اسلامى نیز از آن مدح و تمجید فراوان شده، در حدیثى از امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) درباره زیتون چنین مى خوانیم: غذاى خوبى است، دهان را خوشبو و بلغم را بر طرف مى سازد، صورت را صفا و طراوت مى بخشد، اعصاب را تقویت نموده و بیمارى و درد را از میان مى برد و آتش خشم و غضب را فرو مى نشاند .
و از آن مهمتر این که: در خود قرآن از درخت زیتون به عنوان شَجَرَه مُبارَکَة (درخت پر برکت) یاد شده است.
با پیشرفت دانش پزشکى و غذاشناسى اهمیت داروئى خرما نیز به ثبوت رسیده است. در خرما، کلسیم وجود دارد که عامل اصلى استحکام استخوانها است و نیز فسفر وجود دارد که از عناصر اصلى تشکیل دهنده مغز و مانع ضعف اعصاب و خستگى است، و قوه بینائى را مى افزاید.
و نیز پتاسیم موجود است که فقدان آن را در بدن علت حقیقى زخم معده مى دانند، و وجود آن براى ماهیچه ها و بافتهاى بدن بسیار پر ارزش است.
این سخن امروز، در میان غذاشناسان معروف است که: خرما از سرطان جلوگیرى مى کند، زیرا آمارهائى که در این زمینه تهیه شده نشان مى دهد در مناطقى که خرما بیشتر مى خورند، ابتلاى به سرطان کمتر است، و اعراب و صحرا نشینانى که در فقر غذائى به سر مى برند به واسطه خوردن خرما، هرگز مبتلا به سرطان نمى شوند، عامل این موضوع را وجود منیزیم مى دانند.
قند فراوانى که در خرما وجود دارد از سالمترین قندها است که حتى در بسیارى از موارد مبتلایان به بیمارى قند نیز مى توانند براحتى از آن استفاده کنند.
دانشمندان در خرما سیزده ماده حیاتى و پنج نوع ویتامین کشف کرده اند که آن را به صورت یک منبع غذائى غنى و بسیار پر ارزش در آورده است.
به همین دلیل در روایات اسلامى نیز روى این ماده غذائى تاکید فراوان دیده مى شود، از على(علیه السلام) نقل شده: کُلِ التَّمْرَ فَاِنَّ فِیْهِ شِفاءً مِنَ الأَدْواءِ: خرما بخورید که شفاى بیماریها است .
و نیز روایت شده که در بسیارى از اوقات غذاى على(علیه السلام) را نان و خرما تشکیل مى داد.
و در روایت دیگر مى خوانیم: خانه اى که در آن خرما نیست اهل آن خانه در واقع گرسنه اند !.
در آیات سوره مریم نیز خواهد آمد که: خداوند، مریم را در آن بیابان که فاقد وسیله بود هنگامى که عیسى را به دنیا آورده بود، از رطب تازه روزى داد، و این اشاره اى است به این که: یکى از بهترین غذاها براى مادرى که فرزند به دنیا آورده رطب تازه است، و حتى در روایاتى که ذیل آیه آمده، مى خوانیم: بهترین دارو براى چنین زنانى همین میوه است.
اما در مورد انگور به گفته دانشمندان غذاشناس به قدرى عوامل مؤثر دارد که مى توان گفت، یک داروخانه طبیعى است؟ علاوه بر این انگور از نظر خواص ، بسیار نزدیک به شیر مادر است، یعنى یک غذاى کامل محسوب مى شود، انگور دو برابر گوشت، در بدن حرارت ایجاد مى کند، و اضافه بر این ضد سَمّ است، براى تصفیه خون، دفع رماتیسم، نقرس، و زیادى اوره خون، اثر درمانى مسلمى دارد، انگور معده و روده را لایروبى مى کند، نشاط آفرین و بر طرف کننده اندوه است، اعصاب را تقویت کرده، و ویتامینهاى مختلف موجود در آن به انسان نیرو و توان مى بخشد.
انگور، علاوه بر این که غذاى بسیار پر ارزشى است قدرت میکرب کشى قابل ملاحظه اى دارد و حتى عامل مؤثرى است براى مبارزه با بیمارى سرطان.
به همین دلیل در حدیثى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: خَیْرُ طَعَامِکُمُ الْخُبْزُ وَ خَیْرُ فَاکِهَتِکُمُ الْعِنَبُ: بهترین طعام شما نان و بهترین میوه شما انگور است .
اگر ما بخواهیم آنچه را غذاشناسان در زمینه این میوه ها گفته اند و روایات فراوانى که در منابع اسلامى در این رابطه نقل شده در اینجا بیاوریم مسلماً از روش تفسیر خارج خواهیم شد.
مقصود این بود، روشن سازیم که تکیه کردن قرآن بر این سه نوع میوه بى دلیل نیست، و شاید در آن روز قسمت مهمى از آن بر مردم پوشیده بوده است.
* * *
۳ ـ تفکر، تعقل، تذکر
در آیات فوق، بعد از بیان سه بخش از نعمتهاى الهى مردم را دعوت به اندیشه کرده، منتها در یک مورد مى گوید: در اینها نشانه هائى است براى قومى که تفکر مى کنند، در مورد دیگر مى گوید براى قومى که تعقل دارند، و در مورد سوم براى قومى که متذکر مى شوند..⬇️
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات ۹تا۱۳ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️روغن زیتون، دوست ص
↩️این اختلاف تعبیر، مسلماً جنبه تفنّن در عبارت ندارد، بلکه آنچه از روش قرآن مى دانیم، هر کدام اشاره به نکته اى است، و شاید نکته این تفاوت آن باشد که در مورد الوان نعمتهاى موجود در زمین آن قدر مسأله روشن است که تنها تذکر و یادآورى کافى است، ولى در مورد زراعت و زیتون و نخل و انگور و به طور کلى میوه ها، کمى بیشتر اندیشه لازم است، تا به خواص غذائى و درمانى آنها آشنا شویم، به همین جهت تعبیر به تفکّر مى کند
اما در مورد تسخیر خورشید و ماه و ستارگان و اسرار شب و روز باز هم اندیشه بیشترى لازم است، لذا تعبیر به تعقّل که گویاى سطح بالاترى از اندیشه است فرموده.
در هر حال، روى سخن قرآن همه جا، با اندیشمندان، متفکران و صاحبان مغز و عقل است، و با توجه به این که: قرآن از محیطى بر خاسته که در آنجا جز جهل، حکومت نمى کرد، عظمت این تعبیرات آشکارتر مى شود و هم پاسخى است دندانشکن به آنها که، به خاطر بعضى از مذاهب خرافى، خط سرخ روى همه مذاهب راستین کشیده اند و مى گویند: مذهب، وسیله تخدیر و از کار انداختن اندیشه ها است و ایمان به خدا مولود جهل آدمى است!.
این گونه آیات قرآن، تقریباً در همه سوره ها گسترده است، به وضوح مى گوید: مذهب راستین، زائیده اندیشه، تفکر و تعقل است، و اسلام در همه جا سر و کار با متفکران و اندیشمندان و اولوا الالباب دارد، نه با جاهلان و خرافاتیان، یا روشنفکر نمایان بى منطق.
✔️پایان
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🔹ترجمه و شرح خطبه (۸۲)🔹 ↩️بديهى است منظور از دنيا در اينجا زندگى آبرومندانه و خالى از نياز به ديگرا
📝ترجمه م شرح خطبه (۸۲)
↩️ج: دقّت در حساب، يکى ديگر از ويژگى هاى حساب الهى در روز قيامت است که در آيات قرآن، گاهى به عنوان «مثقال ذرّه» (سنگينى يک ذرّه) و گاهى به عنوان «مثقال خردل» (سنگينى يک دانه خردل، که دانه بسيار کوچکى است و ضرب المثل در کوچکى قرار گرفته، مانند تعبير به «سرِ سوزن» که در فارسى به کار مى رود) به آن اشاره شده است.
د: سخت گيرى در حساب; درباره کسانى که در زندگى دنياى خود، نسبت به مردم سخت گيرى داشته اند ويژگى ديگرى از حساب روز قيامت است که در آيات قرآن از آن تعبير به «سوء الحساب» شده است. به يقين خداوند «سوء حساب» به معناى حساب نادرست و بد، با کسى ندارد; بلکه منظور از آن سخت گيرى درباره کسانى است که سخت گير بوده اند.
هـ: حسابهاى آسان; از پاره اى از آيات قرآن به خوبى استفاده مى شود که به عکس گروه بالا، خداوند درباره بعضى حساب «يوم القيامه» را آسان مى گيرد و آنها کسانى هستند که در دنيا حسابها را بر ديگران آسان گرفته اند و خدا هم به پاداش اعمال خيرشان، حساب را بر آنها آسان مى گيرد، قرآن مجيد مى گويد: «فَأَمَّا مَنْ اُوتِىَ کِتَابَهُ بِيَمِينِهِ* فَسَوْفَ يُحَاسَبُ حِسَاباً يَسِيراً* وَ يَنْقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُوراً; امّا کسى که نامه اعمالش به دست راستش داده شده است، به زودى حساب آسانى براى او مى شود و مسرور و شادمان به خانواده اش ملحق مى گردد».
در حديثى از پيغمبر(صلى الله عليه وآله) آمده است: «ثَلاَثٌ مَنْ کُنَّ فِيهِ، حَاسَبَهُ اللّهُ حِسَاباً يَسِيراً وَ أَدْخَلَهُ الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِهِ; قَالُوا: وَ مَا هِىَ يَا رَسُولَ اللّهِ؟ قَالَ: تُعْطِي مَنْ حَرَمَکَ وَ تَصِلُ مَنْ قَطَعَکَ وَ تَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَکَ; سه صفت است که در هر کس باشد خداوند حساب را بر او آسان مى گيرد: به کسى که تو را محروم کرده، عطا کنى! و با کسى که از تو بريده، پيوند برقرار سازى! و از کسى که به تو ستم کرده بگذرى و عفو کنى!»
اين حديث به خوبى نشان مى دهد که حسابِ آسانِ خداوند در قيامت، بازتابى است از حسابى که انسان در اين دنيا با ديگران داشته است.
و- آنها که بى حساب وارد بهشت مى شوند; در برابر گروههايى که در حساب آنها سخت گيرى و يا آسان گيرى مى شود، گروه سومى هستند که بى حساب وارد بهشت مى شوند; آنها کسانى هستند که در اوج تقوا و پرهيزگارى و معارف حقّه الهيّه بودند. در حديثى از امام سجاد(عليه السلام) مى خوانيم: «إِذَا جَمَعَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ الاَْوَّلِينَ وَ الآخِرِينَ، قَامَ مُنَاد - فَنَادَى يُسْمِعُ النَّاسَ - فَيَقُولُ: «أَيْنَ الْمُتَحَابُّونَ فِي اللّهِ؟» فَيَقُومُ عُنُقٌ مِنَ النَّاسِ فَيُقَالُ لَهُمْ: «اذْهَبُوا إِلَى الْجَنَّةِ بِغَيْرِ حِسَاب»; هنگامى که خداوند اوّلين و آخرين را (در روز قيامت) جمع مى کند، ندا دهنده اى بر مى خيزد و اين سخن را به گوش همه مى رساند، مى گويد: «کجا هستند آنهايى که به خاطر خدا يکديگر را دوست مى داشتند؟» در اين هنگام گروهى از مردم بر مى خيزند، به آنها خطاب مى شود: «برويد به سوى بهشت بدون حساب!»».
شبيه همين معنا درباره صابران و پيشگامان در ايمان به اطاعت خدا نيز آمده است.
در مقابل آنها گروهى هستند که بدون حساب وارد دوزخ مى شوند; زيرا آنقدر آلوده اند که نيازى به حساب ندارند! از جمله در حديثى از امام صادق(عليه السلام)مى خوانيم: «ثَلاَثَةٌ يُدْخِلِهُمُ اللّهُ النَّارَ بِغَيْرِ حِسَاب: إِمَامٌ جَائِرٌ وَ تَاجِرٌ کَذُوبٌ وَ شَيْخٌ زَان; سه گروهند که خداوند آنها را بدون حساب وارد دورزخ مى کند: پيشوايان ستمگر و تاجران دروغگو (که با دروغ و توطئه خود، خون محرومان را مى مکند) و پيرمردان زناکار».
در ديگر روايات گروه هاى ديگرى نيز در اين زمره، ذکر شده اند.
بديهى است که هم اين گروه و هم گروههايى که بدون حساب وارد بهشت مى شوند، کسانى هستند که آنقدر در طريق معصيت، يا طاعت قدم برداشته و در ناپاکى و يا در مسير پاکى گام نهاده اند به گونه اى که وجودشان يکپارچه نور، يا ظلمت است و با چنين شرايطى نياز به حساب ندارند و در واقع استثنايى هستند بر مسأله عموميّت حساب که در آغاز بحث به آن اشاره شد.
2- دنياپرستى مذموم است نه دنيادارى
نکته ديگرى که اشاره به آن در اينجا لازم به نظر مى رسد، اين است که آنچه درباره نکوهش از دنيا در اين خطبه و مانند آن آمده ناظر به دنياپرستى است. يعنى روش کسانى است که همه ارزش ها را فداى منافع مادّى مى کنند. «دل و دين» بر سر دنيا مى نهند و گرنه زندگى آبرومندانه و بهره گيرى معقول از مواهب الهى، هرگز در اسلام ممنوع و نکوهيده نيست. شرح بيشتر در اين زمينه، با ذکر مدارک و شواهد به خواست خدا در ذيل خطبه هاى مشابه خواهد آمد.
✔️پایان خطبه
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
✍از امام صادق (علیهالسلام) روایت شده:
هیچ کس نیست در روز قیامت مگر اینکه آرزو می کند ای کاش امام حسین (علیهالسلام) را زیارت کرده بودم آن هنگامیکه می بیند که با زوار امام حسین (علیهالسلام) چه می کنند و چقدر نزد خداوند مورد کرامت واقع می شوند.
📚وسائل الشیعه/ ج14/ص424
#یا_حسین(علیه_السلام)
@Nahjolbalaghe2
4_5926852051534352130.mp3
1.72M
#موعظه
🔅نماز شب بخوانیم
🎙استاد_مؤمنی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
ترجمه کتاب الغدیر🔹 ✅ قسمت: چهل و پنجم 🔷واقعه غدیرخم #علامهامینی 18- ﺑﺪﺭ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺍﺑﻦ ﻋﻴﻨﻲ ﺣﻨﻔﻲ ﻣﺘﻮ
ترجمه کتاب الغدیر🔹
✅ قسمت: چهل و ششم
🔷واقعه غدیرخم
#علامهامینی
↩️26- ﻣﻴﺮﺯﺍ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﺪﺧﺸﺎﻧﻲ (ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺩﺭ ﺝ 1 ﺹ 229 (، ﺩﺭ " ﻣﻔﺘﺎﺡ ﺍﻟﻨﺠﺎ " ﮔﻮﻳﺪ: ﺁﻳﺎﺗﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺎﻥ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﻛﺮﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺟﻬﻪ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪﻩ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺯﻳﺎﺩ ﺍﺳﺖ ﺑﺤﺪﻱ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻧﻤﻴﺘﻮﺍﻧﻢ ﺍﺣﺎﻃﻪ ﺑﻬﻤﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺣﺎﺻﻞ ﻧﻤﺎﻳﻢ، ﻧﺎﭼﺎﺭ ﻟﺐ ﻟﺒﺎﺏ (ﻧﺨﺒﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ) ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻛﺘﺎﺏ ﻭﺍﺭﺩ ﻧﻤﻮﺩﻡ، ﺗﺎ ﺁﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﺑﻦ ﻣﺮﺩﻭﻳﻪ، ﺍﺯ ﺯﺭ، ﺍﺯ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺭﺿﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﺩﺭ ﺳﻨﺪ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻛﻪ: ﻣﺎ ﺩﺭ ﻋﻬﺪ ﻭ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﺭﺍ ﭼﻨﻴﻦ ﻗﺮﺍﺋﺖ ﻣﻴﻜﺮﺩﻳﻢ: ﺑﻜﻴﻔﻴﺖ ﻭ ﺷﺮﺣﻴﻜﻪ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 93 ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻣﺮﺩﻭﻳﻪ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺷﺪ. ﺳﭙﺲ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺧﻮﺩ ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﺳﻌﻴﺪ ﺧﺪﺭﻱ ﺁﻧﺮﺍ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﭘﺎﻳﺎﻥ [ ﺻﻔﺤﻪ 102] ﺁﻥ ﺫﻛﺮ ﻛﺮﺩﻩ: ﺳﭙﺲ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪ: " ﺍﻟﻴﻮﻡ ﺍﻛﻤﻠﺖ ﻟﻜﻢ ﺩﻳﻨﻜﻢ " ﻭ ﺭﻭﺍﻳﺘﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺣﺎﻓﻆ ﺭﺳﻌﻨﻲ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﺩﺭ ﺳﻨﺪ ﺁﻭﺭﺩﻩ (ﻭ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 98 ﺫﻛﺮ ﺷﺪ) ﺍﻭ ﻧﻴﺰ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 27- ﻗﺎﺿﻲ ﺷﻮﻛﺎﻧﻲ ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ 1250 (ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺝ 1 ﺹ 234 ﮔﺬﺷﺖ) ﺩﺭ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺧﻮﺩ " ﻓﺘﺢ ﺍﻟﻘﺪﻳﺮ " ﺝ 3 ﺹ 57 ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺣﺎﺗﻢ، ﻭ ﺍﺑﻦ ﻣﺮﺩﻭﻳﻪ ﻭ ﺍﺑﻦ ﻋﺴﺎﻛﺮ، ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﺩﺭ ﺳﻨﺪ ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﺳﻌﻴﺪ ﺧﺪﺭﻱ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ " ﻳﺎ ﺍﻳﻬﺎ ﺍﻟﺮﺳﻮﻝ ﺑﻠﻎ ﻣﺎ ﺍﻧﺰﻝ ﺍﻟﻴﻚ ﻣﻦ ﺭﺑﻚ... " ﺩﺭ
ﺭﻭﺯ ﻏﺪﻳﺮ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﺭﺿﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ ﺑﺮ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻧﺎﺯﻝ ﮔﺮﺩﻳﺪ، ﻭ ﺍﺑﻦ ﻣﺮﺩﻭﻳﻪ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﺩﺭ ﺳﻨﺪ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻣﺴﻌﻮﺩ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ: ﻣﺎ ﺩﺭ ﻋﻬﺪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﭼﻨﻴﻦ ﻗﺮﺍﺋﺖ ﻣﻴﻨﻤﻮﺩﻳﻢ: ﻳﺎ ﺍﻳﻬﺎ ﺍﻟﺮﺳﻮﻝ ﺑﻠﻎ ﻣﺎ ﺍﻧﺰﻝ ﺍﻟﻴﻚ ﻣﻦ ﺭﺑﻚ- ﺍﻥ ﻋﻠﻴﺎ ﻣﻮﻟﻲ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ- ﻭ ﺍﻥ ﻟﻢ ﺗﻔﻌﻞ ﻓﻤﺎ ﺑﻠﻐﺖ ﺭﺳﺎﻟﺘﻪ، ﻭ ﺍﻟﻠﻪ ﻳﻌﺼﻤﻚ ﻣﻦ ﺍﻟﻨﺎﺱ. 28- ﺳﻴﺪ ﺷﻬﺎﺏ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺁﻟﻮﺳﻲ، ﺷﺎﻓﻌﻲ، ﺑﻐﺪﺍﺩﻱ، ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ 1270 (ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺝ 1 ﺹ 234 ﮔﺬﺷﺖ)، ﺩﺭ ﺝ 2 " ﺭﻭﺡ ﺍﻟﻤﻌﺎﻧﻲ " ﺹ 348 ﮔﻮﻳﺪ: ﺷﻴﻌﻪ ﭼﻨﻴﻦ ﭘﻨﺪﺍﺭﺩ (ﻣﻌﺘﻘﺪ ﺍﺳﺖ) ﻛﻪ ﻣﺮﺍﺩ ﺁﻳﻪ ﺍﺯ- ﺁﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺘﻮ ﻧﺎﺯﻝ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺧﻠﺎﻑ ﻋﻠﻲ ﻛﺮﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺟﻬﻪ ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ، ﭼﻪ، ﺁﻧﺎﻥ (ﺷﻴﻌﻪ) ﺑﺎﺳﻨﺎﺩﻫﺎﺷﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﺟﻌﻔﺮ ﻭ ﺍﺑﻲ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺭﺿﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻬﻤﺎ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ: ﺧﺪﺍﻱ ﺗﻌﺎﻟﻲ ﻭﺣﻲ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺑﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮﺵ ﻛﻪ ﻋﻠﻲ ﻛﺮﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﺗﻌﺎﻟﻲ ﻭﺟﻬﻪ ﺭﺍ ﺑﺠﺎﻧﺸﻴﻨﻲ ﺧﻮﺩ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻭ ﺍﻋﻠﺎﻡ ﻧﻤﺎﻳﺪ، ﻭ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻴﺘﺮﺳﻴﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺑﺮ ﺟﻤﺎﻋﺘﻲ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺑﺶ ﺳﺨﺖ [ ﺻﻔﺤﻪ 103] ﻭ ﺩﺷﻮﺍﺭ ﺑﺎﺷﺪ، ﭘﺲ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﺸﺠﻴﻊ ﺍﻭ ﺑﻜﺎﺭﻳﻜﻪ ﻣﺎﻣﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﺭﺍ ﻧﺎﺯﻝ ﻓﺮﻣﻮﺩ، ﻭ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺷﺪﻩ
ﻛﻪ: ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻋﻠﻲ ﻛﺮﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺟﻬﻪ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺭﺳﻮﻟﺶ ﺭﺍ ﺍﻣﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻮﻟﺎﻳﺖ ﺍﻭ (ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﺁﮔﺎﻩ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ، ﭘﺲ ﺁﻧﺤﻀﺮﺕ ﺍﻧﺪﻳﺸﻪ ﻧﻤﻮﺩ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﮕﻮﻳﻨﺪ ﺍﺯ ﭘﺴﺮ ﻋﻢ ﺧﻮﺩ ﻫﻮﺍﺩﺍﺭﻱ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺳﺮﺯﻧﺶ ﻭ ﻧﻜﻮﻫﺶ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ، ﭘﺲ ﺧﺪﺍﻱ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﺭﺍ ﻭﺣﻲ ﻓﺮﻣﻮﺩ، ﭘﺲ ﺁﻧﺤﻀﺮﺕ ﺑﭙﺎ ﺧﺎﺳﺖ ﻭ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﻋﻠﺎﻡ ﺩﺍﺷﺖ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻏﺪﻳﺮ ﺧﻢ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﻦ ﻛﻨﺖ ﻣﻮﻟﺎﻩ ﻓﻌﻠﻲ ﻣﻮﻟﺎﻩ، ﺍﻟﻠﻬﻢ ﻭﺍﻝ ﻣﻦ ﻭﺍﻟﺎﻩ، ﻭ ﻋﺎﺩ ﻣﻦ ﻋﺎﺩﺍﻩ.
✔️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🌳شجره آشوب« قسمت صد و سی و نهم» 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻ابومو
🌳شجره آشوب« قسمت صد و چهلم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻2. وی در زمان خلیفه دوم، در فتوحات نقش داشت و توانست مناطق اصطخر، اهواز، تستر و شوش در ایران فتح کند. در برخی منابع، از وی به عنوان فاتح بعضی نواحی اصفهان و ری نیز یاد شده است. همچنین در زمان خلیفه دوم، استاندار وی در بصره و استاندار عثمان در کوفه بود. در زمان خلیفه دوم، ابوموسی، زیاد بن ابیه، چهره ای که بعدها معاویه او را برادر خود خواند و در شیعه کشی از سرآمدان بود را به سمت نویسندگی خود انتخاب کرد. در زمان خلیفه سوم نیز وی از فقها محسوب می شد و اهل فتوا بود.
🔻3. او در زمان امام علی علیه السلام، در کوفه بود. ابتدای امر، مالک اشتر از امام خواست او را در سمت استانداری کوفه ابقا کند. در برخی منابع آمده است مردم کوفه برای امام علی (ع) با ابوموسی اشعری بیعت کردند. اما در زمان جنگ جمل و خروج طلحه و زبیر، ابوموسی اشعری به علت اینکه نیروهای کوفه را برای جنگ بسیج نکرد و در این امر از امام، تخلف کرد، از استانداری کوفه عزل شد. او مردم کوفه را به شرکت نکردن در جمل تشویق می کرد و آن را فتنه می دانست. نکته جالبی که طبری به آن اشاره کرده اینکه ابوموسی در زمانی که امام به خلافت رسیده بود، همچنان به مردم می گفت بیعت عثمان در گردن من و شماست.
🔻او این حرف را در حالی می زد که زمان مطرح شدن نامش به عنوان گزینه مورد نظر حکمیت، می گفت که پیشوایی غیر از امام علی ندارد. در نفاق او همین بس که زمان بهره برداری سیاسی به نفع حزب بنی امیه، برای اینکه همچنان چهره نفوذی خود را پنهان کند، خویش را تابع امام علی می دانست ولی در زمانی که قصد خلع امام از خلافت را داشت، خود را متعهد به عثمان معرفی کرد.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
.
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَهُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُوا مِنْهُ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ مَوَاخِرَ فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
او کسى است که دریا را مسخّر
(شما) ساخت تا از آن، گوشت تازه بخورید. و زیورى که آن را بر خود مى پوشانید (همچون مروارید) از آن استخراج کنید.
و کشتیها را مى بینى که سینه دریا را مى شکافند تا شما (به تجارت بپردازید و) از فضل خدا بهره گیرید. شاید شکر او
را به جاى آورید.
(نحل/۱۴)
*
وَأَلْقَىٰ فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُمْ وَأَنْهَارًا وَسُبُلًا لَّعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ
و در زمین، کوههاى استوارى قرار داد تا شما را نلرزاند. و نهرها و راههایى ایجاد کرد، تا (به مقصدتان) راه یابید.
(نحل/۱۵)
*وَعَلَامَاتٍ ۚ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ
و (
نیز) علاماتى قرار داد. و (شب هنگام) بوسیله ستارگان راه (خود را) مى یابند.
(نحل/۱۶)
*
أَفَمَن يَخْلُقُ كَمَن لَّا يَخْلُقُ ۗ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ
آیا کسى که مى آفریند، همچون
کسى است که نمى آفریند؟! آیا متذکّر نمى شوید؟!
(نحل/۱۷)
*
وَإِن تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا ۗ إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ
و اگر نعمتهاى خدا را بشمارید، هرگز نمى توانید آنها را احصا
کنید. خداوند آمرزنده و مهربان است.
(نحل/۱۸)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات ۹تا۱۳ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️روغن زیتون، دوست ص
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات(۱۴ الی ۱۸)
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
نعمت کوهها و دریاها و ستارگان
این آیات، به سراغ بخش مهم دیگرى از نعمتهاى بى پایان خداوند در مورد انسانها مى رود، نخست از دریاها که منبع بسیار مهم حیات و زندگى است آغاز مى کند و مى گوید:
او کسى است که دریاها را براى شما تسخیر کرد و به خدمت شما گمارد (وَ هُوَ الَّذِی سَخَّرَ الْبَحْرَ).
مى دانیم، قسمت عمده روى زمین را دریاها تشکیل مى دهند، و نیز مى دانیم نخستین جوانه حیات در دریاها آشکار شده، و هم اکنون نیز دریا منبع مهمى براى ادامه حیات انسان، و همه موجودات روى زمین است، و قرار دادن آن در خدمت بشر، یکى از نعمتهاى بزرگ خدا است.
آن گاه به سه قسمت از منافع دریاها اشاره کرده مى فرماید:
تا از آن گوشت تازه بخورید (لِتَأْکُلُوا مِنْهُ لَحْماً طَرِیّاً).
گوشتى که زحمت پرورش آن را نکشیده اید، تنها دست قدرت خدا آن را در دل اقیانوسها پرورش داده، و رایگان در اختیارتان گذارده است.
مخصوصاً تکیه روى طراوت و تازگى این گوشت، با توجه به این که: در آن عصر و زمان از یک جهت، و در عصر و زمان ما از جهت دیگر، گوشتهاى کهنه فراوان بوده و هست، اهمیت این نعمت را آشکارتر مى سازد، و هم اهمیت تغذیه از گوشت تازه را.
با تمام پیشرفتى که در زندگى و تمدن مادى بشر به وجود آمده، هنوز دریا یکى از مهمترین منابع تغذیه انسان را تشکیل مى دهد، و همه سال صدها هزار تُن از گوشت تازه اى که دست لطف پروردگار براى انسانها پرورش داده، از دریا صید مى شود.
لذا اکنون که جمعیت کره زمین رو به افزایش است و بعضى در مطالعات ابتدائى خود احساس مى کنند، خطر کمبود مواد غذائى، مردم جهان را براى آینده تهدید مى کند، افکار دانشمندان متوجه دریاها شده، و چشم امید خود را به آن دوخته اند تا از طریق پرورش و تکثیر نسل انواع ماهیها بتوانند این کمبود را به مقدار قابل ملاحظه اى، بر طرف سازند، این از یکسو.
از سوى دیگر، مقرراتى براى جلوگیرى از آلوده شدن آب دریاها و از میان رفتن نسل ماهى ها، وضع کرده اند که: از مجموع آن اهمیت جمله فوق، که در چهارده قرن قبل در قرآن نازل شده است، روشنتر مى شود.
دیگر از منافع آن، مواد زینتى است که از دریاها استخراج مى شود لذا اضافه مى کند: تا از آن زینتى براى پوشیدن استخراج کنید (وَ تَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْیَةً تَلْبَسُونَها).
انسان، مانند چهارپایان نیست که ذوق نداشته باشد، بلکه یکى از ابعاد معروف چهارگانه روح انسان را حسّ زیبائى تشکیل مى دهد که سرچشمه پیدایش شعر و هنر اصیل و مانند آنها است.
بدون شک، این بُعد از روح انسانى نقش مؤثرى در حیات بشر دارد، لذا باید به طرز صحیح و سالمى ـ دور از هر گونه افراط و تفریط و اسراف و تبذیر ـ اشباع گردد.
آنها که غرق در تجمل پرستى و انواع زینتند به همان گونه گمراهند که افراد خشک و مخالف هر گونه زینت; چرا که، یکى در طرف افراط و مایه نابودى سرمایه ها و ایجاد فاصله طبقاتى و کشتن معنویات است، و دیگرى در طرف تفریط و باعث خمودى و رکود.
به همین دلیل در اسلام، استفاده از زینت به صورت معقول و خالى از هر گونه اسراف مانند بهره گیرى از لباسهاى خوب، انواع عطریات، بعضى سنگهاى قیمتى و مانند آن ـ مخصوصاً در مورد زنان ـ که نیاز روحیشان به زینت بیشتر است توصیه شده است، ولى، باز تأکید مى کنیم: باید خالى از اسراف و تبذیر باشد.
بالاخره سومین نعمت دریا را حرکت کشتى ها به عنوان یک وسیله مهم براى انتقال انسان و نیازمندیهاى او، ذکر مى کند، و مى فرماید: کشتى ها را مى بینى که آبها را بر صفحه اقیانوسها مى شکافند (وَ تَرَى الْفُلْکَ مَواخِرَ فِیهِ).
صحنه اى که در برابر سرنشینان کشتى به هنگام حرکت بر صفحه اقیانوسها ظاهر مى شود، چقدر دیدنى است خدا این نعمت را به شما داد تا از آن بهره گیرید و از فضل او در مسیر تجارت خود از کشتى ها استفاده کنید (وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ).(۱)
با توجه به این همه نعمت، حسّ شکرگزارى را در شما زنده کند شاید شکر نعمتهاى او را به جا آورید (وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ).
فُلْک (کشتى) هم به معنى مفرد آمده و هم به معنى جمع.
مُواخِر جمع ماخِرَة از ماده مَخْر (بر وزن فخر) به معنى شکافتن آب از چپ و راست است، و به صداى وزش بادهاى شدید نیز گفته مى شود، و از آنجا که کشتیها به هنگام حرکت آبها را با سینه خود مى شکافند به آنها ماخِر یا ماخِرَه مى گویند.
اصولاً ـ چه کسى این خاصیت را در ماده اى که کشتى را از آن مى سازند قرار
داد تا روى آب بایستد، آیا اگر همه چیز از آب سنگین تر بود، و فشار مخصوص آب نیز نبود، هرگز مى توانستیم، بر صفحه بى کران اقیانوسها حرکت کنیم؟
به علاوه، چه کسى بادهاى منظم را بر صفحه اقیانوسها به حرکت در آورد؟...
✔️ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
🌺فواید گوش كردن به اذان🌺
✅شنیدن اذان انسان را از اهل آسمان قرار
میدهد . پیامبر اكرم (ص) میفرماید : همانا اهل
آسمان از اهل زمین چیزى نمیشنوند مگر اذان
شنیدنِ اذان اخلاق را نیكو میکند . امام على (ع)
میفرماید : كسى كه اخلاقش بد است در گوش او اذان بگویید
شنیدن اذان انسان را سعادتمند میكند . پیامبر
اكرم (ص) میفرماید : كسى كه صداى اذان را
بشنود و به آن روى آورد ، نزد خداوند از
سعادتمندان است
شنیدن اذان سبب دورى شیطان میشود . رسول
اكرم (ص) میفرماید : شیطان وقتى نداى اذان را میشنود فرار میکند
امام باقر (ع) فرمود : رسول خدا (ص) هنگامي
که اذان موذّن را ميشنيد ، آنچه را موذّن ميگفت
تکرار ميکرد
📚میزانالحكمهج۱،ص۸۲،وج۱ص۸۴
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موعظه
♨️ پی آمد ضایع کردن قوانین الهی
🎙استاد قرائتی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
ترجمه کتاب الغدیر🔹 ✅ قسمت: چهل و ششم 🔷واقعه غدیرخم #علامهامینی ↩️26- ﻣﻴﺮﺯﺍ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﺪﺧﺸﺎﻧﻲ (ﻣﺬﻛﻮﺭ
ترجمه کتاب الغدیر🔹
✅ قسمت: چهل و هفتم
🔷واقعه غدیرخم
#علامهامینی
↩️ﻭ ﺟﻠﺎﻝ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺳﻴﻮﻃﻲ ﺩﺭ " ﺍﻟﺪﺭ ﺍﻟﻤﻨﺜﻮﺭ " ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﺩﺭ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺣﺎﺗﻢ، ﻭ ﺍﺑﻦ ﻣﺮﺩﻭﻳﻪ، ﻭ ﺍﺑﻦ ﻋﺴﺎﻛﺮ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻛﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﺳﻌﻴﺪ ﺧﺪﺭﻱ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﺭﻭﺯ ﻏﺪﻳﺮ ﺧﻢ ﺩﺭ ﺷﺎﻥ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﻛﺮﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺟﻬﻪ ﺑﺮﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪ، ﻭ ﺍﺑﻦ ﻣﺮﺩﻭﻳﻪ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﺩﺭ ﺳﻨﺪ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻣﺴﻌﻮﺩ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻛﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: ﻣﺎ ﺩﺭ ﻋﻬﺪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﺭﺍ ﭼﻨﻴﻦ ﻗﺮﺍﺋﺖ ﻣﻲﻧﻤﻮﺩﻳﻢ: ﻳﺎ ﺍﻳﻬﺎ ﺍﻟﺮﺳﻮﻝ ﺑﻠﻎ ﻣﺎ ﺍﻧﺰﻝ ﺍﻟﻴﻚ ﻣﻦ ﺭﺑﻚ- ﺍﻥ ﻋﻠﻴﺎ ﻭﻟﻲ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ- ﻭ ﺍﻥ ﻟﻢ ﺗﻔﻌﻞ ﻓﻤﺎ ﺑﻠﻐﺖ ﺭﺳﺎﻟﺘﻪ. 29- ﺷﻴﺦ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﻗﻨﺪﻭﺯﻱ، ﺣﻨﻔﻲ ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ 1293 (ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺝ 1 ﺹ 235 ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺍﺳﺖ)، ﺩﺭ " ﻳﻨﺎﺑﻴﻊ ﺍﻟﻤﻮﺩﻩ "
ﺹ 120 ﮔﻮﻳﺪ: ﺛﻌﻠﺒﻲ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﺩﺭ ﺳﻨﺪ ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﺻﺎﻟﺢ، ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﻠﻲ (ﺑﺎﻗﺮ) ﺭﺿﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻬﻤﺎ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻛﻪ: ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪﻩ، ﺣﻤﻮﻳﻨﻲ ﻧﻴﺰ ﺩﺭ " ﻓﺮﺍﺋﺪ ﺍﻟﺴﻤﻄﻴﻦ " ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﻫﺮﻳﺮﻩ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻣﺎﻟﻜﻲ ﺩﺭ " ﻓﺼﻮﻝ ﺍﻟﻤﻬﻤﻪ " ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﺳﻌﻴﺪ ﺧﺪﺭﻱ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﺩﺭ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﻛﻪ: ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﺭﻭﺯ ﻏﺪﻳﺮ ﺧﻢ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪﻩ. ﺷﻴﺦ ﻣﺤﻴﻲ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﻧﻮﻭﻱ ﺁﻧﺮﺍ ﭼﻨﻴﻦ ﺫﻛﺮ ﻧﻤﻮﺩﻩ. 30- ﺷﻴﺦ ﻣﺤﻤﺪ ﻋﺒﺪﻩ ﻣﺼﺮﻱ ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ 1323 (ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺝ 1 ﺻﻔﺤﻪ 237 ﮔﺬﺷﺖ) ﺩﺭ ﺝ 6 ﺗﻔﺴﻴﺮ " ﺍﻟﻤﻨﺎﺭ " ﺹ 463 ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺣﺎﺗﻢ، ﺍﺑﻦ ﻣﺮﺩﻭﻳﻪ، ﻭ ﺍﺑﻦ ﻋﺴﺎﻛﺮ، ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﺳﻌﻴﺪ ﺧﺪﺭﻱ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺁﻳﻪ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻏﺪﻳﺮﺧﻢ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪﻩ. ﺣﻖ ﺳﺨﻦ- ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﻘﺎﻡ ﺍﺯ ﺍﺣﺎﺩﻳﺚ ﻭ ﺍﻗﻮﺍﻝ (ﻋﻠﻤﺎﺀ ﻭ ﻣﻔﺴﺮﻳﻦ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ) ﺩﺍﻳﺮ ﺑﻨﺰﻭﻝ ﺁﻳﻪ ﺗﺒﻠﻴﻎ ﺩﺭ ﺷﺎﻥ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺗﺘﺒﻊ ﻭ ﺫﻛﺮ ﺁﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺎ ﻣﻘﺪﻭﺭ ﺍﻓﺘﺎﺩ، ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻪ ﺩﺍﻣﻨﻪ ﻧﻘﻞ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﻭﺟﻮﻩ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﺰﻭﻝ ﺁﻳﻪ ﻣﺬﻛﻮﺭﻩ ﺫﻛﺮ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺍﻳﻢ ﻛﻪ ﻭﺟﻮﻩ ﺩﻳﮕﺮﻱ
ﺑﺮﺍﻱ ﻧﺰﻭﻝ ﺁﻳﻪ ﺫﻛﺮ ﻛﺮﺩﻩ، ﻃﺒﺮﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺝ 6 ﺗﻔﺴﻴﺮﺵ ﺹ 198 ﺑﺪﺍﻥ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﻣﺘﺎﺧﺮﻳﻦ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺑﺎﻟﻨﻬﺎﻳﻪ ﻓﺨﺮ ﺭﺍﺯﻱ ﺍﻗﻮﺍﻝ ﺷﺎﻥ ﻧﺰﻭﻝ ﺁﻳﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﻪ ﻗﻮﻝ ﺭﺳﺎﻧﺪﻩ ﻭ ﺩﻫﻤﻴﻦ ﺁﻧﻬﺎ ﺁﻥ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻛﺘﺎﺏ ﺫﻛﺮ ﻧﻤﻮﺩﻳﻢ. ﺍﻣﺎ ﻭﺟﻬﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻃﺒﺮﻱ (ﺩﺭ ﺷﺎﻥ ﻧﺰﻭﻝ ﺁﻳﻪ ﻣﺰﺑﻮﺭ) ﺫﻛﺮ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻛﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: ﻳﻌﻨﻲ ﺍﮔﺮ ﻛﺘﻤﺎﻥ ﻛﻨﻲ ﺁﻳﻪ ﺍﻱ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﺮ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ، ﺗﺒﻠﻴﻎ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺍﻱ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﻣﺮﺍ. ﻭ ﺍﻳﻦ ﻗﻮﻝ ﻭ ﻭﺟﻪ ﺑﺎ ﻧﺰﻭﻝ ﺁﻳﻪ ﻣﺬﻛﻮﺭﻩ ﺩﺭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻏﺪﻳﺮ ﻣﻨﺎﻓﺎﺗﻲ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﺧﻮﺍﻩ ﻟﻔﻆ (ﺁﻳﻪ) ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﻮﻝ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ (ﺍﮔﺮ ﻛﺘﻤﺎﻥ ﻛﻨﻲ ﺁﻳﻪ ﺭﺍ) ﻧﻜﺮﻩ ﻣﺤﺾ ﺑﮕﻴﺮﻳﻢ، ﻭ ﻳﺎ ﻧﻜﺮﻩ ﺗﺨﺼﻴﺺ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ، ﻭ ﺑﻨﺎ ﺑﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻧﻜﺮﻩ ﺗﺨﺼﻴﺺ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﮕﻴﺮﻳﻢ، ﻣﺮﺍﺩ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﻌﻨﺎﺋﻲ ﺍﻳﺴﺘﻜﻪ ﻣﺎ ﺑﻮﺳﻴﻠﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺍﺣﺎﺩﻳﺚ ﻭ ﺭﻭﺍﻳﺎﺗﻲ ﻛﻪ ﻧﻘﻞ ﺷﺪ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻡ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺁﻥ ﻣﻌﻨﻲ ﻫﺴﺘﻴﻢ، ﻭ ﺑﻨﺎ ﺑﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺁﻧﺮﺍ ﻧﻜﺮﻩ ﻣﻄﻠﻖ ﻭ ﻣﺤﺾ ﺑﮕﻴﺮﻳﻢ، ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺼﻮﺭﺕ: ﺍﻳﻦ ﺟﻤﻠﻪ " ﻭ ﺍﻥ ﻟﻢ ﺗﻔﻌﻞ ﻓﻤﺎ ﺑﻠﻐﺖ ﺭﺳﺎﻟﺘﻪ " ﺗﺎﻛﻴﺪﻱ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻭ ﺍﺟﺮﺍﺀ ﭼﻴﺰﻳﻜﻪ ﺍﻣﺮ ﺑﻪ ﺗﺒﻠﻴﻎ ﺁﻥ ﺷﺪﻩ ﻣﻨﺘﻬﻲ ﺑﻠﻔﻆ ﻣﻄﻠﻖ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻣﺼﺪﺍﻕ ﻭ ﻣﻮﺿﻮﻋﻲ ﺭﺍ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻭ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻏﺪﻳﺮ ﻫﻢ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﺼﺪﺍﻕﻫﺎ ﻭ ﻣﻮﺿﻮﻋﻬﺎ ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ.ﻭ (ﻗﻮﻝ ﺩﻳﮕﺮ) ﺍﺯ ﻗﺘﺎﺩﻩ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻛﻪ ﻭﻱ ﮔﻔﺖ: ﺑﺰﻭﺩﻱ (ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺘﻌﺎﻝ) ﺑﻜﻔﺎﻳﺖ ﺧﻮﺩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮔﺮﻓﺖ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺭﺍ (ﺍﺯ ﺑﺪﺧﻮﺍﻫﺎﻥ ﻭ ﻛﻴﻨﻪ ﺍﻧﺪﻭﺯﺍﻥ) ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻛﻴﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ، ﻭ (ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻧﻮﻳﺪ) ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﻣﺮ ﺑﺎﺑﻠﺎﻍ ﻓﺮﻣﻮﺩ، ﻭ ﺍﻳﻦ ﻗﻮﻝ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﺎ ﻣﻴﮕﻮﺋﻴﻢ ﺿﺪﻳﺖ ﻭ ﻣﻨﺎﻓﺎﺗﻲ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﺯﻳﺮﺍ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﻌﻨﻲ ﺟﺰ ﺍﻳﻦ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻱ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﻛﻔﺎﻳﺖ ﻛﻴﺪ ﺩﺷﻤﻦ ﻭ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﻱ ﺍﺯ ﺳﻮﺀ ﻧﻴﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﺒﻠﻴﻎ ﺍﻣﺮﻱ ﻛﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺍﻧﺪﻳﺸﻪ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﻭ ﻋﺪﻡ ﺗﻤﻜﻴﻦ ﺍﻣﺘﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﻴﻨﻤﻮﺩﻩ ﺗﻀﻤﻴﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ. ﻭ ﺍﻣﺘﻨﺎﻋﻲ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺁﻥ ﺍﻣﺮ، ﻫﻤﺎﻥ ﻧﺺ ﻏﺪﻳﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﻭ ﺑﺎ ﺗﺼﺮﻳﺤﺎﺗﻴﻜﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺍﺣﺎﺩﻳﺚ (ﻛﻪ ﺫﻛﺮ ﺷﺪ) ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻫﻤﻴﻦ ﻣﻌﻨﻲ ﻣﺘﻌﻴﻦ ﻣﻴﺸﻮﺩ. ﻭ ﺍﺯ ﺳﻌﻴﺪ ﺑﻦ ﺟﺒﻴﺮ، ﻭ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺷﻘﻴﻖ، ﻭ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻛﻌﺐ ﻗﺮﻇﻲ، ﻭ ﻋﺎﻳﺸﻪ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻛﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ (ﻭ ﻟﻔﻆ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺍﺯ ﻋﺎﻳﺸﻪ ﺍﺳﺖ) ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﻧﺰﻭﻝ ﺁﻳﻪ: " ﻭ ﺍﻟﻠﻪ ﻳﻌﺼﻤﻚ ﻣﻦ ﺍﻟﻨﺎﺱ " ﻋﺪﻩ ﺍﺯ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺣﺮﺍﺳﺖ ﻣﻴﻨﻤﻮﺩﻧﺪ، ﻭﻟﻲ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻧﺰﻭﻝ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺳﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺣﺠﺮﻩ ﺧﻮﺩ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﻤﺮﺩﻡ (ﻧﮕﻬﺒﺎﻧﺎﻥ ﻭ ﺣﺮﺍﺳﺖ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺧﻮﺩ) ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺮﮔﺮﺩﻳﺪ (ﻳﻌﻨﻲ ﺑﺮﻭﻳﺪ، ﺩﻳﮕﺮ ﻧﻴﺎﺯﻱ ﺑﻪ ﻧﮕﻬﺒﺎﻧﻲ ﻭ ﺣﺮﺍﺳﺖ ﺷﻤﺎ ﻧﺪﺍﺭﻡ) ﺯﻳﺮﺍ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺮﺍ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﻱ ﻓﺮﻣﻮﺩ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻗﻮﻝ ﻧﻴﺰ، ﺟﺰ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻧﺰﻭﻝ ﻭﻋﺪﻩ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﻱ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ، ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻧﮕﻬﺒﺎﻧﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ (ﺍﺯ ﭘﻴﺮﺍﻣﻮﻥ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﺧﻮﺩ) ﻣﺘﻔﺮﻕ ﺳﺎﺧﺖ، ﭼﻴﺰ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﻣﺘﻌﺮﺽ ﻫﻴﭽﮕﻮﻧﻪ ﺍﻣﺮﻱ ﻛﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺑﺪﺍﻥ ﺟﻬﺖ ﺗﺮﺱ ﻭ ﺍﻧﺪﻳﺸﻪ ﺑﺮﺍﻧﮕﻴﺨﺘﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﻳﺎ ﺑﻄﻮﺭ ﻣﻄﻠﻖ، ﺩﺍﺷﺘﻪ، ﻧﻤﻲ ﺑﺎﺷﺪ، ﻭ ﺍﻣﺘﻨﺎﻋﻲ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻏﺪﻳﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﻭ ﺍﺯ ﻃﺮﻓﻲ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﻣﺬﻛﻮﺭﻩ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻛﺘﺎﺏ ﻭ ﻏﻴﺮ ﺁﻥ ﻫﻤﻴﻦ ﺍﻣﺮ ﺭﺍ ﺗﺎﻳﻴﺪ ﻭ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻴﻜﻨﺪ.
✔️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2