eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» ✨﴾﷽﴿✨ وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَفْرَحُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ ۖ وَمِنَ الْأَحْزَابِ مَن يُنكِرُ بَعْضَهُ ۚ قُلْ إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ وَلَا أُشْرِكَ بِهِ ۚ إِلَيْهِ أَدْعُو وَإِلَيْهِ مَآبِ کسانى که کتاب آسمانى به آنان داده ایم،از آنچه بر تو نازل شده، شادمانند. و بعضى از احزاب (و گروهها)، قسمتى از آن را انکار مى کنند. بگو: «من مأمورم که خداوند یگانه را بپرستم. و همتایى براى او قائل نشوم. تنها به سوى او دعوت مى کنم. و بازگشتم فقط به سوى اوست.» (الرعد/۳۶) @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. ✨﴾﷽﴿✨ 🔹 تفسیر سوره مبارکه رعد آیه (۳۵)🔹 🔷با توجّه به تناوب آیات ا
🔹 تفسیر سوره مبارکه رعد آیه (۳۶)🔹 🔷خداپرستان و احزاب در این آیه به عکس العمل متفاوت مردم در برابر نزول آیات قرآن اشاره شده است که افراد حقیقت جو و حق طلب چگونه در برابر آنچه بر پیامبر نازل مى شد تسلیم و خوشحال بودند و معاندان و افراد لجوج به مخالفت با آن برمى خاستند. مى فرماید: آنها که کتاب آسمانى به آنان داده ایم، از آنچه بر تو نازل شده، خوشحالند (وَالَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَفْرَحُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ). با توجّه به اینکه جمله آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ و شبیه آن در سراسر قرآن معمولاً به یهود و نصارى و مانند آنها از پیروان مذاهب آسمانى اطلاق شده، شکّى باقى نمى ماند که در اینجا نیز اشاره به آنهاست. یعنى حق طلبان یهود و نصارى و مانندآنها از نزول این آیات بر تو خوشحال و خشنودند، زیرا از یک سو آن را هماهنگ با نشانه هایى که در دست دارند مى بینند و از سوى دیگر، مایه رهایى و نجات آنها از شرّ خرافات و عالِم نمایان یهود و مسیحى و امثال آنهاست که ایشان را به قید و بند کشیده و از آزادى فکرى و تکامل انسانى محروم کرده بودند. و اینکه بعضى از مفسّران بزرگ گفته اند منظور از الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ اصحاب و یاران محمّد(صلى الله علیه وآله) است، بسیار بعید به نظر مى رسد زیرا این تعبیر درباره مسلمانان معمول نیست. به علاوه با جمله بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ سازگار نیست.(۱) و اینکه سوره رعد مکّى است هیچ منافاتى با آنچه گفته شد ندارد، زیرا اگرچه مرکز اصلى یهود، مدینه و خیبر و مرکز اصلى مسیحیان، نجران و مانند آن بود، ولى به مکّه رفتوآمد داشتند و افکار و فرهنگ و معتقدات آنها کموبیش در مکّه منعکس بود; به همین دلیل مردم مکّه به خاطر نشانه هایى که آنها از آخرین پیامبر الهى مى دادند در انتظار ظهور چنین پیامبرى بودند (داستان ورقة بن نوفل و امثال آن معروف است). در برخى دیگر از آیات قرآن نیز شواهدى بر این موضوع داریم که مؤمنان راستین از اهل کتاب، از نزول آیات قرآن بر پیامبر(صلى الله علیه وآله) خوشحال بودند. در آیه ۵۲ سوره قصص چنین مى خوانیم: الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِهِ هُمْ بِهِ یُؤْمِنُونَ: کسانى که پیش از آن کتاب آسمانى در اختیارشان قرار داده بودیم به این قرآن ایمان مى آورند .سپس اضافه مى کند: و بعضى از احزاب (و گروه ها)، قسمتى از آن را (که بر تو نازل شده است) انکار مى کنند (وَ مِنَ الاَْحْزَابِ مَنْ یُنْکِرُ بَعْضَهُ). منظور از احزاب (گروه ها و جمعیّت ها)، یهود و نصارى هستند که تعصّب هاى قومى و مذهبى بر آنها غلبه داشت و به همین دلیل قرآن از آنها به اهل کتاب تعبیر نکرده، زیرا آنها در برابر کتاب آسمانى خودشان نیز تسلیم نبودند، بلکه آنها در حقیقت گروه هایى بودند که تنها خطّ حزبى خودشان را دنبال مى کردند. این گروه آنچه را با سلیقه و میل و پیشداوریشان هماهنگ نبود منکر مى شدند. این احتمال نیز داده شده که احزاب اشاره به مشرکان بوده باشد، زیرا در سوره احزاب نیز با همین تعبیر از آنها یاد شده است. آنها در حقیقت، آیین و مذهبى نداشتند بلکه احزاب و گروه هاى پراکنده اى بودند که مخالفت با قرآن و اسلام آنها را متّحد ساخته بود. طبرسى مفسّر بزرگ و بعضى دیگر از مفسّران از ابن عبّاس چنین نقل کرده اند: آیه فوق اشاره به انکار بت پرستان نسبت به توصیف خداوند به صفت رحمان است که اهل کتاب به خصوص یهود به خاطر آشنایى با این توصیف از وجود کلمه رحمان در آیات قرآن اظهار خوشحالى مى کردند و مشرکان مکّه که با این وصف ناآشنا بودند، آن را به سخریه مى گرفتند. در پایان آیه به پیامبر(صلى الله علیه وآله) دستور مى دهد که به مخالفت و لجاجت این و آن اعتنا مکن، بلکه در خطّ اصیل و صراط مستقیم خود بایست و بگو: من مأمورم که الله (و خداى یگانه یکتا) را بپرستم و شریکى براى او قائل نشوم. به سوى او دعوت مى کنم و بازگشت من به سوى اوست (قُلْ إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ وَ لاَ أُشْرِکَ بِهِ إِلَیْهِ أَدْعُو وَ إِلَیْهِ مَـَابِ). اشاره به اینکه موحّد راستین و خداپرست حقیقى جز تسلیم در برابر همه فرمان هاى خدا هیچ خطّ و برنامه اى ندارد. او در برابر همه آنچه از سوى خدانازل مى گردد تسلیم است و تبعض در میان آنها قائل نمى شود که آنچه را با میلش سازگار است بپذیرد و آنچه مخالف میل اوست انکار کند.⬇️
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🔹 تفسیر سوره مبارکه رعد آیه (۳۶)🔹 🔷خداپرستان و احزاب در این آیه به عکس العمل متفاوت مردم در برابر
↩️✔️نکته: ایمان و همبستگى هاى حزبى در آیه مورد بحث دیدیم که چگونه خداوند از مؤمنان راستین یهود و نصارى تعبیر به اهل کتاب کرده و از کسانى که تابع تعصّبات و هوس هاى خویش بودند تعبیر به احزاب . این منحصر به تاریخ صدر اسلام و قوم یهود و نصاراى معاصر پیامبر(صلى الله علیه وآله)نیست. همیشه تفاوت میان مؤمنان حقیقى و مدّعیان ایمان همین است که مؤمنان راستین، در برابر فرمان هاى حق تسلیم محض اند و در میان آنها تفاوت و تبعیضى قائل نمى شوند. یعنى میل و خواست خود را تحت الشعاع آنها قرار مى دهند و نام اهل کتاب و اهل ایمان تنها شایسته آنهاست. امّا آنها مصداق نُؤْمِنُ بِبَعْض وَ نَکْفُرُ بِبَعْض(۲) هستند. یعنى هر چه را با خطّ فکرى و امیال شخصى و هوس هایشان هماهنگ است مى پذیرند و هر چه را نیست انکار مى کنند. یا هر چه به سودشان است قبول دارند و هر چه بر خلاف منافع شخصى آنهاست انکار مى کنند. اینها نه مسلمانند و نه مؤمن راستین، بلکه احزابى هستند که مقاصد خود را در دین جستوجو مى کنند و لذا در تعلیمات اسلام و احکام آن، همیشه تبعیض قائل مى شوند. ۱. چراکه لازمه این سخن آن است که مَا اُنزِلَ إلیکَ همان الکِتاب بوده باشد، چون هر دو اشاره به قرآن است، در حالى که از قرینه مقابله استفاده مى شود که منظور از الِکتاب غیر از ما اُنزِلَ إلَیکَ است. ۲ . سوره نساء، آیه ۱۵٠. @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🔹ترجمه و شرح نامه های نهج‌البلاغه🔹 ⬇️ادامه نامه(۷۸) ↩️نکته ديگر اينکه مى فرمايد: «(من خواهان وحدت ا
. ✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح نامه ۷۹(آخرین نامه)🔹 🔷عوامل هلاکت امتها 🔭نامه در یک نگاه: امام در این نامه بسیار کوتاه و پرمعنا به🔹 عوامل هلاکت گروه هایى از اقوام پیشین اشاره مى کند و عامل آن را دو چیز مى شمرد: باز داشتن مردم از حق و تشویق آنها به باطل. دو عامل بدبختى: امام در اين نامه کوتاه و پر معنا به فرماندهان لشکرش هشدار مى دهد و عوامل زوال امت هاى پيشين را براى آنها در دو چيز خلاصه مى کند و مى فرمايد: «اما بعد (از حمد و ثناى الهى) امت هايى که پيش از شما بودند تنها دو چيز مايه هلاکت و بدبختى آنها شد: نخست اينکه آنها مردم را از حقشان بازداشتند، ازاين رو ناچار شدند حق خود را (از طريق رشوه) به دست آورند و ديگر اينکه مردم را به باطل سوق دادند و آنان نيز از آن پيروى کردند»; (أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّمَا أَهْلَکَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ أَنَّهُمْ مَنَعُوا النَّاسَ الْحَقَّ فَاشْتَرَوْهُ، وَأَخَذُوهُمْ بِالْبَاطِلِ فَاقْتَدَوْهُ). اشاره به اينکه هنگامى که اميران بلاد و فرماندهان حاضر نشوند حق مردم از طريق صحيح به آنها برسد، مردم براى رسيدن به حق خود از طرق فاسد وارد مى شوند. در اين صورت بازار رشوه خوارى داغ مى گردد و فساد و بى اعتمادى و ظلم همه جا را فرا مى گيرد و امت ها در سراشيبى سقوط وارد مى شوند. ديگر اينکه چون اُمرا و زمامداران براى رسيدن به اهدافشان از طريق باطل و نادرست وارد شوند مردم نيز به حکم «اَلنّاسُ عَلى دينِ مُلُوکِهِمْ» به آنان اقتدا کرده و در مسائل مربوط به رابطه آنها با حکومت و رابطه خودشان با يکدگر به سوى باطل مى روند و تمام روابط اجتماعى به خود شکل باطل مى گيرد و از آنجا که باطل بيراهه است و انسان را به پرتگاه سوق مى دهد، جامعه رو به فنا مى رود. اما اگر زمامداران حق را به حقدار، خواه قوى باشد يا ضعيف برسانند و براى رسيدن به اهدافشان راه صحيح پيش گيرند نه رشوه خوارى و فساد، جامعه را فرا مى گيرد و نه رابطه هاى مردم با حکومت و با خودشان در مسير باطل مى افتد. جامعه نيز امن و امان مى شود و در مسير پيشرفت و ترقى قرار خواهد گرفت. نمونه اين مطلب را نه تنها در زندگانى پيشينيان همچون فراعنه و نمروديان مشاهده مى کنيم که در عصر خود نيز همين مطلب را با چشم در روابط ميان کشورها ملاحظه مى کنيم.(2) * پی نوشت: 1. سند نامه: صاحب کتاب مصادر تنها مدرکى که براى اين نامه جز نهج البلاغه ذکر کرده همان است که ابن عبدالبر (از معاصران مرحوم سيّد رضى) در کتاب بهجة المجالس با کمى تفاوت آورده است (مصادر نهج البلاغه، ج 3، چاپ چهارم). 2. مطابق تفسيرى که در بالا آمد ضمير جمع «اشْتَرُوهُ» و «اقْتَدَوْهُ» به امت ها و مردم باز مى گردد (الناس) هرچند بعضى از شارحان احتمال ديگرى نيز داده اند که اين دو ضمير به امرا و زمامداران بر گردد ولى بسيار بعيد است و در اين صورت «اشْتَروْهُ» به معناى «باعُوا» است شبيه آنچه در قرآن درباره برادران يوسف آمده است: (وَ شَرَوْهُ بِثَمَن بَخْس دَراهِمَ مَعْدُودَة) (يوسف، آيه 20). 🌺✉️ با یاری خداوند شرح متنی و صوتی نامه های نهج‌البلاغه در اینجا به پایان رسید و ان شاءالله در ادامه شرح دیگر محتوای این کتاب ارزشمند در دسترس اعضای محترم قرار میگیرد.🌺   @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ✨﴾﷽﴿✨ 🔷خلیفه خداوند متعال در آفرینش محمد بن فضيل‏ گوید: از امام کاظم علیه السلام تفسیر آیه: {يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللهِ بِأَفْواهِهِمْ - سوره الصف،آیه ۸} را پرسیدم؛ حضرت فرمودند: مقصود از نور این است که (کافران) می‌خواهند ولایت اميرالمؤمنين (علیه السلام) را با دهان خود خاموش کنند. گفتم ادامه آیه: {وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ - سوره الصف،آیه۸} فرمود: خداوند كامل‌‏كننده امامت است و امامت همان نور است‏. و این گفته خدای عزوجل است: { فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنزَلْنَا - سوره تغابن،آیه۸} و نور همان امام است. 📜الكافي، ج‏۱، ص۱۹۶،ح۶ 🤲اللهم عجل لولیک الفرج @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا