قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: نود و ششم 🔷واقعه غدیرخم #علامهامینی 22- ﺍﺧﻄﺐ ﺧﻄﺒﺎﻱ ﺧﻮﺍﺭﺯﻣﻲ ﺣﻨﻔﻲ،
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: نود و هفتم
🔷واقعه غدیرخم
#علامهامینی
27- ﻋﺰ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺍﺑﻮﺍﻟﺤﺴﻦ ﺍﺑﻦ ﺍﺛﻴﺮ ﺷﻴﺒﺎﻧﻲ ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ 630 ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺗﻬﻨﻴﺖ ﺭﺍ ﺑﺎﺳﻨﺎﺩ ﺧﻮﺩ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﺀ ﺑﻦ ﻋﺎﺯﺏ ﺑﻠﻔﻈﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 33 ﺫﻛﺮ ﺷﺪ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
28- ﺣﺎﻓﻆ، ﺍﺑﻮ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﮔﻨﺠﻲ ﺷﺎﻓﻌﻲ، ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ 658 ﺩﺭ " ﻛﻔﺎﻳﻪ ﺍﻟﻄﺎﻟﺐ " ﺹ 16 ﮔﻮﻳﺪ: ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺣﺎﻓﻆ ﻳﻮﺳﻒ ﺑﻦ ﺧﻠﻴﻞ ﺩﻣﺸﻘﻲ ﺩﺭ ﺣﻠﺐ، ﮔﻔﺖ: ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺷﺮﻳﻒ ﺍﺑﻮ ﺍﻟﻤﻌﻤﺮ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺣﻴﺪﺭﻩ ﺣﺴﻴﻨﻲ ﻛﻮﻓﻲ ﺩﺭ ﺑﻐﺪﺍﺩ، ﻭ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩ ﻣﺎ ﺭﺍ، ﺍﺑﻮ ﺍﻟﻐﻨﺎﺋﻢ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﻣﻴﻤﻮﻥ ﻧﺮﺳﻲ ﺩﺭ ﻛﻮﻓﻪ، ﺍﺯ ﺍﺑﻮ ﺍﻟﻤﺜﻨﻲ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺯﻳﺪ ﻧﻬﺸﻠﻲ ﺑﺤﺪﻳﺚ ﺍﺯ ﺍﺑﻮ ﺣﻜﻴﻢ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﺑﻦ ﺳﺮﻱ ﺗﻤﻴﻤﻲ ﺍﺯ ﺍﺑﻮ ﺍﻟﻌﺒﺎﺱ ﺍﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺳﻌﻴﺪ ﻫﻤﺪﺍﻧﻲ (ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺑﻪ ﺍﺑﻦ ﻋﻘﺪﻩ) ﺍﺯ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﺑﻦ ﻭﻟﻴﺪ ﺑﻦ ﺣﻤﺎﺩ ﻛﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ ﭘﺪﺭﻡ ﺑﻤﻦ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩ ﺑﺎﺧﺒﺎﺭ ﺍﺯ ﻳﺤﻴﻲ ﺑﻦ ﻳﻌﻠﻲ ﺍﺯ ﺣﺮﺏ ﺑﻦ ﺻﺒﻴﺢ ﺍﺯ ﭘﺴﺮ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺣﻤﻴﺪ ﻃﻮﻳﻞ... ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻋﻘﺪﻩ ﺩﺭ ﺹ 183 ﺫﻛﺮ ﺷﺪ ﺍﺯ ﻣﺘﻦ ﻭ ﺳﻨﺪ. 29- ﺷﻤﺲ ﺍﻟﺪﻳﻦ، ﺍﺑﻮ ﺍﻟﻤﻈﻔﺮ، ﺳﺒﻂ ﺍﺑﻦ ﺟﻮﺯﻱ ﺣﻨﻔﻲ، ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ 654 ﺩﺭ ﺗﺬﻛﺮﻩ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺹ 18 ﺍﺯ ﻓﻀﺎﺋﻞ ﺍﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﺣﻨﺒﻞ ﺣﻜﺎﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ، ﺑﺎﺳﻨﺎﺩﺵ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﺀ ﺑﻦ ﻋﺎﺯﺏ ﺑﻠﻔﻆ ﻭ ﺳﻨﺪﻱ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺹ 182 ﺫﻛﺮ ﺷﺪ. 30- ﻋﻤﺮ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﻣﻠﺎ، ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺗﻬﻨﻴﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ " ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺍﻟﻤﺘﻌﺒﺪﻳﻦ " ﺍﺯ ﺑﺮﺍﺀ ﺑﻦ ﻋﺎﺯﺏ ﺑﻠﻔﻆ ﺍﺣﻤﺪ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ. 31- ﺣﺎﻓﻆ، ﺍﺑﻮﺟﻌﻔﺮ ﻣﺤﺐ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﻃﺒﺮﻱ ﺷﺎﻓﻌﻲ، ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ 694 ﺩﺭ (ﺍﻟﺮﻳﺎﺽ ﺍﻟﻨﻀﺮﻩ) ﺟﻠﺪ 2 ﺹ 169 ﺑﻄﺮﻳﻖ ﺍﺣﻤﺪ ﺑﻦ
ﺣﻨﺒﻞ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﺀ ﺑﻦ ﻋﺎﺯﺏ ﻭ ﺯﻳﺪ ﺑﻦ ﺍﺭﻗﻢ ﺑﻠﻔﻆ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ، ﻭ ﺩﺭ " ﺫﺧﺎﺋﺮ ﺍﻟﻌﻘﺒﻲ " ﺹ 67 ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺍﺣﻤﺪ ﺑﻠﻔﻆ ﺑﺮﺍﺀ ﺑﻦ ﻋﺎﺯﺏ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺗﻬﻨﻴﺖ ﺭﺍ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
.
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَاللَّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ ۙ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
و خداوند
شما را از شکم مادرانتان خارج نمود در حالى که هیچ چیز نمى دانستید. و براى شما، گوش و چشم و عقل قرار داد، تا
شکر به جا آورید.
(نحل/۷۸)
*
أَلَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّرَاتٍ فِي جَوِّ السَّمَاءِ مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا اللَّهُ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
آیا آنها به پرندگانى که بر فراز آسمان نگه داشته شده اند، نظر نیفکندند؟ هیچ کس جز خدا آنها را
نگاه نمى دارد. در این امر، نشانه هایى (از عظمت و قدرت خدا) است براى کسانى که ایمان مى آورند.
(نحل/۷۹)
*
وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّن بُيُوتِكُمْ سَكَنًا وَجَعَلَ لَكُم مِّن جُلُودِ الْأَنْعَامِ بُيُوتًا تَسْتَخِفُّونَهَا يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَيَوْمَ إِقَامَتِكُمْ ۙ وَمِنْ أَصْوَافِهَا وَأَوْبَارِهَا وَأَشْعَارِهَا أَثَاثًا وَمَتَاعًا إِلَىٰ حِينٍ
و خدا براى شما از خانه هایتان محلّ سکونت (و آرامش) قرار داد. و از پوست چهارپایان نیز براى شما خانه هایى ]=
خیمه هایى[ قرار دادکه روز کوچ کردن و روز اقامتتان، به آسانى مى توانید آنها را جا به جا کنید. و از پشم ها و کرک ها و
موهاى آنها، براى شما وسایل زندگى تا زمان معیّنى قرار داد.
(نحل/۸۰)
*
وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّمَّا خَلَقَ ظِلَالًا وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ الْجِبَالِ أَكْنَانًا وَجَعَلَ لَكُمْ سَرَابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ وَسَرَابِيلَ تَقِيكُم بَأْسَكُمْ ۚ كَذَٰلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ
و (نیز) خداوند از آنچه آفریده است سایه هایى براى
شما قرار داده. و از کوهها پناهگاههایى. و براى شما پوشش هایى آفریده، که شما را از گرما (و سرما) حفظ مى کند. و
پوشش هایى که به هنگام جنگ، حافظ شماست. این گونه نعمتش را بر شما کامل مى کند، شاید تسلیم (فرمان او)
شوید.
(نحل/۸۱)
*
فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ الْمُبِينُ
(با این همه،) اگر روى برتابند، (نگران مباش.) وظیفه تو تنها ابلاغ آشکار است.
(نحل/۸۲)
***
يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنكِرُونَهَا وَأَكْثَرُهُمُ الْكَافِرُونَ
آنها نعمت خدا را مى
شناسند. سپس آن را انکار مى کنند. و اکثرشان کافرند.
(نحل/۸۳)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات ۷۵ تا۷۷ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️کوتاه سخن این که
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات ۷۸ تا۸۳
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
🌧انواع نعمتهاى مادى و معنوى
بار دیگر قرآن به عنوان یک درس توحید و خداشناسى به مسأله نعمتهاى گوناگون پروردگار باز مى گردد، و در این بخش از نعمتها نخست به نعمت علم و دانش و ابزار شناخت اشاره کرده، مى گوید: خداوند شما را از شکم مادران بیرون فرستاد در حالى که هیچ نمى دانستید (وَ اللّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ لاتَعْلَمُونَ شَیْئاً).
البته، در آن محیط محدود و تاریک و وابسته، این جهل و بى خبرى قابل تحمل بود، ولى، به هنگامى که در فراخناى این عالم پهناور گام گذاردید، دیگر ادامه آن جهل امکان پذیر نبود، لذا ابزار درک حقایق و شناخت موجودات، یعنى گوش و چشم و عقل در اختیار شما گذارد (وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الأَبْصارَ وَ الأَفْئِدَةَ).
تا این نعمتهاى بزرگ را درک کنید، و حسّ شکرگزارى شما در برابر بخشنده این همه موهبت تحریک گردد شاید شکر او را به جاى آورید (لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ).
* * *
نکته ها:
۱ ـ انسان در آغاز هیچ علمى نداشت
این آیه به وضوح مى گوید انسان در آغاز تولد، مطلقا علمى نداشته، بنابراین، هر چه کسب کرده، بعد از تولد و به وسیله ابزارى که خدا در اختیارش قرار داده بوده است.
در اینجا این سؤال پیش مى آید: چگونه قرآن مى گوید: به هنگام خارج شدن از محیط رحم و محل پرورش جنین هیچ چیز نمى دانستید، در حالى که ما داراى یک سلسله علوم فطرى هستیم، مانند آگاهى از توحید و خداشناسى و همچنین مسائل بدیهى (مثل عدم اجتماع نقیضین و یا بزرگتر بودن کلّ از جزء، و یا خوبى و بدى مسائل اجتماعى و اخلاقى مانند حُسن عدالت و قبح ظلم، و امثال اینها) همه اینها علومى هستند که در نهاد ما از آغاز قرار داشته، و با ما از مادر متولد شده است، پس چگونه قرآن مى گوید: در آغاز تولد هیچ نمى دانستید؟!.
آیا حتى علم ما به وجود خویشتن که علم حضورى محسوب مى شود، نیز وجود نداشت و از طریق سمع و بصر و افئده (گوش و چشم و عقل) به دست آمد؟!
در پاسخ این سؤال مى گوئیم: بدون شک حتى این علوم بدیهى، ضرورى و فطرى در آن لحظه به صورت فعلیت در انسان نبود، تنها استعداد و قوه آن در نهاد آدمى وجود داشت.
و به تعبیر دیگر، ما، در لحظه تولد از همه چیز غافل بودیم حتى از خویشتن خویش، ولى درک بسیارى از حقایق به صورت بالقوه در ما نهفته بود، کم کم، چشم ما قدرت بینائى پیدا کرد، گوش، قدرت شنوائى، و عقل، قدرت درک و تجزیه و تحلیل یافت و ما از این مواهب سه گانه الهى بهره مند شدیم.
نخست، تصورات بسیارى از اشیاء را از طریق حس درک کردیم، و آن را به عقل سپردیم، پس از آنها مفاهیم کلى، و کلى تر، ساختیم و از طریق تعمیم و تجرید به حقایق عقلى دست یافتیم.
از آن پس، قدرت تفکر ما به جائى مى رسد که از خویشتن (به عنوان یک علم حضورى آگاه مى شویم) سپس علوم و دانشهائى که بصورت بالقوه در نهاد ما بود، جان مى گیرد و فعلیت پیدا مى کند، و ما این علوم بدیهى و ضرورى را پایه اى قرار مى دهیم براى شناخت علوم نظرى و غیر بدیهى.
بنابراین، عمومیت و کلیت آیه که مى گوید: در آغاز تولد هیچ نمى دانستید تخصیص و استثنائى بر نداشته است.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۰۱ ✅ نشانه های عقل ↩️از كلام حكيمانه مورد بحث نيز مى توان همين معنا را استفاده
📝شرح و تفسیر حکمت ۳۰۲
🤲نيازمندان به دعا:
امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكته اى اشاره مى كند كه بسيارى از افراد از آن غافلند، مى فرمايد: «آنكس كه به شدت به بلا مبتلاست از كسى كه مبتلا نيست ولى در هيچ لحظه ايمن از بلا نمى باشد، محتاجتر به دعا نيست»؛ (مَا الْمُبْتَلَى الَّذِي قَدِ اشْتَدَّ بِهِ الْبَلاَءُ، بِأَحْوَجَ إِلَى الدُّعَاءِ مِنَ الْمُعَافَى آلَّذِي لاَ يَأْمَنُ الْبَلاَءَ!).
اشاره به اينكه مردم غالبآ به افراد گرفتار توجه دارند به خصوص گرفتارانى كه به شدت مبتلا شده اند؛ يا گرفتارى مالى يا انواع بيمارى ها يا مسائل مختلف. وكسانى كه به آنان علاقه مندند دعا مى كنند كه خدا آنها را از گرفتارى رهايى بخشد و از كسانى كه ظاهرآ سالم و بدون گرفتارى هستند غافلند؛ در حالى كه آنها نيز به همان اندازه و گاه بيشتر نياز به دعا دارند، زيرا هر لحظه ممكن است نعمت عافيت، آرامش، غنا و ثروت از آنها گرفته شود يا لغزشى دامنگير آنها گردد و در دام شيطان گرفتار شده، ازنظر معنوى سقوط كنند و آلوده گناهانى گردند كه تا آخر عمر نيز نتوانند آثار آن را برطرف سازند. با اين توجه، هر دو گروه نيازمند دعا هستند، در حالى كه مردم معمولاً به يكى توجه داشته و از ديگرى غافلند. اضافه بر اين، افرادى كه در عافيتند گاه گرفتار غرور و غفلت فوق العاده اى مى شوند در حالى كه مبتلايان، نه مغرورند و نه غافل و پيوسته به در خانه خدا رفته و دعا مى كنند، و از اين نظر حال عافيت مندان از مبتلايان سخت تر است.
از همين رو در حديثى از امام صادق عليه السلام مى خوانيم كه شبى از شبها رسول خدا صلي الله عليه و آله در خانه ام سلمه بود. (ام سلمه) ناگهان بيدار شد و حضرت را نديد. گفت: شايد به خانه همسران ديگر رفته است. برخاست و به جستجوى آن حضرت رفت. ناگهان ديد پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله در گوشه اى از خانه ايستاده ودستها را بلند كرده ومى گويد: «اللَّهُمَّ لا تَنْزِعْ مِنِّي صَالِحَ مَا أَعْطَيْتَنِي أَبَداً اللَّهُمَّ لا تُشْمِتْ بِي عَدُوّاً وَلا حَاسِداً أَبَداً اللَّهُمَّ وَلا تَرُدَّنِي فِي سُوءٍ اسْتَنْقَذْتَنِي مِنْهُ أَبَداً اللَّهُمَّ وَلا تَكِلْنِي إِلَى نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً؛ خداوندا! نعمت هاى شايسته اى را كه به من داده اى هرگز از من مگير. خداوندا! دشمنان و حسودان را از شماتت من بازدار. خداوندا! مرا به حال بدى كه از آن نجاتم داده اى هرگز بازمگردان. خداوندا! مرا هرگز لحظه اى به خود وامَگذار».
علامه مجلسى در جلد 90 بحارالانوار بابى تحت عنوان «اقدام به دعا در شدت و رخاء و در جميع احوال» ذكر كرده است و روايات زيادى در اين باب آورده است؛ از جمله همين گفتار حكيمانه مورد بحث. در روايت ديگرى از اميرمؤمنان عليه السلام نقل مى كند كه فرمود: «تَقَدَّمُوا بِالدُّعَاءِ قَبْلَ نُزُولِ الْبَلاءِ؛ پيش از آنكه بلا نازل شود دعا كنيد».
در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام نقل مى كند: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ يُسْتَجَابَ لَهُ فِي الشِّدَّةِ فَلْيُكْثِرِ الدُّعَاءَ فِي الرَّخَاءِ؛ كسى كه دوست دارد به هنگام شدت و بلا دعايش مستجاب شود، در زمانى كه در راحتى و آرامش است دعا زياد كند».
جالب اينكه در حديث ديگرى از آن حضرت مى خوانيم: «إِذَا دَعَا الْعَبْدُ فِي الْبَلاءِ وَلَمْ يَدْعُ فِي الرَّخَاءِ حَجَبَتِ الْمَلائِكَةُ صَوْتَهُ وَقَالُوا هَذَا صَوْتٌ غَرِيبٌ أَيْنَ كُنْتَ قَبْلَ الْيَوْمِ؛ زمانى كه بنده اى از بندگان خدا به هنگام بلا دعا كند و در رخاء وآرامش دعا نكند فرشتگان جلوى صداى او را مى گيرند و مى گويند: اين صداى ناشناخته اى است، تا امروز كجا بودى؟».
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
💚امام على عليه السلام:
إيّاكُم وَالبِطنَةَ؛ فَإِنَّها مَقساةٌ لِلقَلبِ، مَكسَلَةٌ عَنِ الصَّلاةِ، مَفسَدَةٌ لِلجَسَدِ
از پرخورى بپرهيزيد؛ چرا كه موجب قساوت قلب، سستى در نماز و تباهى بدن مى شود
غررالحكم حدیث 2742
@Nahjolbalaghe2