🏴در کربلا چه گذشت...
▪️هشتم محرم الحرام |ملاقات امام(ع) با عمرسعد
▪️حضرت فرمود:« ای پسر سعد! آیا با من مقاتله می کنی و از خدا هراسی نداری؟» ابن سعد گفت:« اگر از این گروه جدا شوم، خانه ام را خراب و اموالم را از من می گیرند و من بر حال افراد خانواده ام از خشم ابن زیاد بیمناکم.»
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات ۱۰۶ تا ۱۱۱ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ✔️نکته ها: ۱
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات ۱۰۶ تا ۱۱۱
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
↩️۲ ـ مرتد فطرى، و ملى، و فریب خوردگان
اسلام، در مورد کسانى که هنوز اسلام را نپذیرفته اند، سختگیرى نمى کند (منظور اهل کتاب است) و آنها را با دعوت مستمر و تبلیغات پى گیر منطقى به اسلام فرا مى خواند، هر گاه نپذیرفتند و حاضر شدند، طبق شرائط ذمه همزیستى مسالمت آمیز با مسلمانان داشته باشند نه تنها به آنها امان مى دهد، بلکه، حفظ مال و جان و منافع مشروعشان را بر عهده مى گیرد.
ولى در مورد کسانى که اسلام را پذیرا شوند سپس عدول کنند فوق العاده سختگیر است چرا که این عمل، موجب تزلزل جامعه اسلامى مى گردد و یک نوع قیام بر ضدّ رژیم و حکومت اسلامى محسوب مى شود و غالباً دلیل به سوء نیت است، و سبب مى شود که اسرار جامعه اسلامى به دست دشمنان افتد.
لذا چنین کسى اگر پدر یا مادرش هنگام انعقاد نطفه او مسلمان بوده و به تعبیر ساده تر اگر مسلمان زاده باشد و از اسلام بر گردد و در دادگاه اسلامى به ثبوت رسد خونش را مباح مى شمرد، اموال او باید در میان وارثانش تقسیم گردد، و همسرش از او جدا شود، و توبه او در ظاهر پذیرفته نیست.
یعنى این احکام سه گانه، درباره چنین کسى به هر حال اجرا مى شود، ولى اگر واقعاً پشیمان گردد توبه او در پیشگاه خدا پذیرفته خواهد شد، (البته اگر مجرم زن باشد توبه اش مطلقاً پذیرفته خواهد شد).
اما اگر شخص از اسلام برگشته، مسلمان زاده نباشد به او تکلیف توبه مى کنند.
اگر توبه کرد مورد قبول واقع خواهد شد، و همه مجازاتها از میان خواهد رفت.
گرچه حکم سیاسى مرتد فطرى براى آنها که از محتواى آن آگاه نیستند ممکن است یک نوع خشونت، تحمیل عقیده و سلب آزادى اندیشه تلقى گردد.
ولى، اگر به این واقعیت توجه کنیم که این احکام مربوط به کسى نیست که اعتقادى در درون دارد، و در مقام اظهار آن بر نیامده، بلکه تنها کسى را شامل مى شود که به اظهار یا تبلیغ پردازد، و در حقیقت قیام بر ضد رژیم موجود جامعه کند، روشن مى شود که این خشونت، بى دلیل نیست، و با مسأله آزادى اندیشه نیز منافات ندارد، و همان گونه که گفته ایم: شبیه این قانون، در بسیارى از کشورهاى شرق و غرب با تفاوتهائى وجود دارد.
توجه به این نکته نیز لازم است که: پذیرش اسلام باید طبق منطق باشد، بدون تردید، کسى که از پدر یا مادر مسلمان تولد یافته و در یک محیط اسلامى پرورش یافته، بسیار بعید به نظر مى رسد که محتواى اسلام را تشخیص نداده باشد، بنابراین، عدول و بازگشت او به توطئه و خیانت شبیه تر است تا به اشتباه و عدم درک حقیقت، لذا چنین کسى استحقاق چنان مجازاتى را دارد.
ضمناً احکام هرگز تابع یک فرد و دو فرد نیست بلکه مجموع را به طور کلى باید در نظر گرفت.
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝شرح و تفسیر خطبه ۸۶بخش سوم ✅پندهای اخلاقی ↩️در سومين جمله مى فرمايد: «مغبون واقعى کسى است که خويش
📝شرح و تفسیر خطبه ۸۶ بخش سوم
✅ پندهای اخلاقی
↩️سرانجام در ششمين جمله، به نقطه مقابل آنچه در جمله قبل آمده، پرداخته، مى فرمايد: «شقاوتمند و محروم از سعادت کسى است که فريب هوا و هوس، غرور خويش را بخورد.» (وَ الشَّقِىُّ مَنِ انْخَدَعَ لِهَوَاهُ وَ غُرُورِهِ).
بديهى است هر گاه کسى فريب ديگرى را بخورد، مورد ملامت است; امّا اگر فريب هوا و هوس هاى نفس خويش را بخورد، در خور سرزنش و ملامت شديدترى است! چرا که با دست خود، سرمايه هاى سعادت خويش را آتش زده است.
* * *
نکته:
سرچشمه سعادت در درون شماست
از پيام هاى مهمّى که در اين بخش از خطبه به گوش جان مى رسد، اين است که على(عليه السلام) مى فرمايد: عوامل خوشبختى و بدبختى انسان، بيش از آنچه از بيرون به سراغ او مى آيد، از درون جانش بر مى خيزد. اوست که خود را فريب مى دهد; اوست که خود را مغبون مى سازد; اوست که خويشتن را سعادتمند مى کند و بالاخره اوست که بر اثر پيروى از هوا و هوس و کبر و غرور، اسباب بدبختى خويش را آماده مى سازد.
اين سخن، هم درباره يک فرد صادق است، هم درباره يک جامعه; غالب مردم مخصوصاً در عصر و زمان ما، عوامل بدبختى خود را در بيرون جامعه خويش جستجو مى کنند و غالباً خود را فريب مى دهند و راه چاره را به روى خود مى بندند; در حالى که بايد اسباب مشکلات را در روحيات خود، در پيوندهاى اجتماعى، در هوا و هوسها، در اختلاف و نفاق، در حسادتها و هواپرستى ها جستجو کرد و اگر در اين خطبه، چيزى جز اين پيام نباشد، براى زندگى سعادتمندانه انسان کافى است.
* * *
خوهاى خطرناک
در اين بخش، که آخرين بخش از خطبه 86 مى باشد، امام(عليه السلام) نسبت به شش صفت، از صفات رذيله شديداً هشدار مى دهد(ريا، هم نشينى با هواپرستان، دروغ، حسد، عداوت و دشمنى، و آرزوهاى دور و دراز) و در کنار هر يک از اين صفات، اشاره پر معنايى به زيانهاى آن فرموده است.
نخست مى فرمايد: «آگاه باشيد! رياکارى هر چند کم باشد، شرک است.» (وَاعْلَمُوا أَنَّ يَسِيرَ الرِّيَاءِ شِرْکٌ).
زيرا شخص رياکار، يک عمل الهى را براى رضاى بندگان و تظاهر به نيکى و جلب توجّه آنان انجام مى دهد و در حقيقت، به جاى اينکه عزّت را از خدا بخواهد که مصداق واقعى «تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ» است، از بندگان ضعيف و ناتوان مى طلبد و اين نوعى شرک و دوگانه پرستى است که با «توحيد افعالى» در تضادّ مى باشد.
به همين دليل، در روايات اسلامى آمده است که روز قيامت، شخص رياکار را به اين عناوين مخاطب مى سازند و او را صدا مى زنند که: «يَا کَافِرُ! يَا فَاجِرُ! يَا غَادِرُ! يَا خَاسِرُ! حَبِطَ عَمَلُکَ وَ بَطَلَ أَجْرُکَ، فَلاَ خَلاَصَ لَکَ الْيَوْمَ، فَالْتَمِسْ أَجْرَکَ مِمَّنْ کُنْتَ تَعْمَلُ لَهُ; اى کافر! اى فاجر! اى حيله گر! اى زيانکار! عملت نابود شد و اجرت از ميان رفت و امروز راه نجاتى براى تو نيست; پاداش خود را از کسى بطلب که براى او عمل مى کردى».
اضافه بر اين، شخص رياکار به خاطر دوگانگى ظاهر و باطن، در زمره منافقان است و اين نفاق سبب مى شود که اعمالش بى روح و تهى از محتوا و بى اثر باشد.
در حديثى از پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «سَيَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ تَخْبُثُ فِيهِ سَرَائِرُهُمْ، وَ تَحْسُنُ فِيهِ عَلاَنِيَتُهُمْ، طَمَعاً فِي الدُّنْيَا، لاَيُرِيدُونَ بِهِ مَا عِنْدَ رَبِّهِم، يَکُونُ دِينُهُمْ رِيَاءً; لاَ يُخَالِطُهُمْ خَوْفٌ، يَعَمُّهُمُ اللّهُ بِعِقَاب، فَيَدْعُونَهُ دُعَاءَ الْغَرِيقِ، فَلاَ يَسْتَجِيبُ لَهُمْ; زمانى بر مردم فرا مى رسد که باطن آنها زشت و آلوده و ظاهر آنها زيباست; اين کار را به خاطر دنياپرستى انجام مى دهند و پاداشهاى الهى را طلب نمى کنند; دين آنها، رياکارى است و خوف الهى در وجودشان نيست; کيفر عظيم الهى آنها را فرا مى گيرد و آنها (به درِ خانه خدا مى روند و) همچون غريق دعا مى کنند، ولى خداوند دعاى آنها را مستجاب نمى کند».
در قيامت که اسرار درون مردم آشکار مى گردد، رياکارانند:
فردا که پيشگاه حقيقت شود پديد شرمنده رهروى که عمل بر مَجاز کرد!
در مورد دومين صفت رذيله مى فرمايد: «بدانيد که هم نشينى با هواپرستان، ايمان را از انسان دور مى کند و شيطان را به حضور مى کشاند».(وَ مُجَالَسَةَ أَهْلِ الْهَوَى مَنْسَاةٌ لِلاِْيمَانِ، وَ مَحْضَرَةٌ لِلشَّيْطَانِ).
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝شرح صوتی خطبه های نهج البلاغه 🎙خطبه(۸۶) جلسه پنجم ✅ پندهای اخلاقی @Nahjolbalaghe2
شرح_صوتی_خطبه_۸۶_جلسه_۶.mp3
6.63M
📝شرح صوتی خطبه های نهج البلاغه
🎙خطبه(۸۶) جلسه ششم
✅ پندهای اخلاقی
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
🌹امام صادق (ع)🌹
🔷کسى که خدا خیرخواه او باشد، محبّت حسین (علیه السّلام) و شوق زیارتش را در دل او مى اندازد.
📚بحار الأنوار،ج ۹۸، ص 76
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موعظه
❓ چرا امامت از نسل امام حسین (ع) ادامه پیدا کرد؟
🎙حجت الاسلام والمسلمین عابدینی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: صد و بیست و نه 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی 18- ﺣﺎﻓﻆ ﺍﺑﻦ ﺣﺠﺮ ﻋﺴﻘﻠﺎﻧ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: صد و سی
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
20- ﺣﺎﻓﻆ ﺟﻠﺎﻝ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺳﻴﻮﻃﻲ ﺷﺎﻓﻌﻲ، ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ 911 ﺑﻤﺘﻮﺍﺗﺮ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﺗﺼﺮﻳﺢ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﻋﺪﻩ ﺍﻱ ﺍﺯ ﻋﻠﻤﺎﺀ ﺣﺪﻳﺚ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺣﻜﺎﻳﺖ ﻭ ﻧﻘﻞ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻣﺪ. 21- ﺣﺎﻓﻆ ﺍﺑﻮ ﺍﻟﻌﺒﺎﺱ، ﺷﻬﺎﺏ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﻗﺴﻄﻠﺎﻧﻲ، ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ 923 ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 7 ﻛﺘﺎﺏ " ﺍﻟﻤﻮﺍﻫﺐ ﺍﻟﻠﺪﻧﻴﻪ " ﺹ 13 ﮔﻮﻳﺪ: ﻭ ﺍﻣﺎ ﺣﺪﻳﺚ ﺗﺮﻣﺬﻱ ﻭ ﻧﺴﺎﺋﻲ: ﻣﻦ ﻛﻨﺖ ﻣﻮﻟﺎﻩ ﻓﻌﻠﻲ ﻣﻮﻟﺎﻩ، ﺷﺎﻓﻌﻲ ﮔﻮﻳﺪ: ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻭﻟﺎﺀ، ﻭﻟﺎﺀ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﺍﺳﺖ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻗﻮﻝ ﺧﺪﺍﻱ ﻣﺘﻌﺎﻝ: ﺫﻟﻚ ﺑﺎﻥ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﻮﻟﻲ ﺍﻟﺬﻳﻦ ﺁﻣﻨﻮﺍ ﻭ ﺍﻥ ﺍﻟﻜﺎﻓﺮﻳﻦ ﻟﺎ ﻣﻮﻟﻲ ﻟﻬﻢ ﻭ ﺳﺨﻦ ﻋﻤﺮ: ﺍﺻﺒﺤﺖ ﻣﻮﻟﻲ ﻛﻞ ﻣﻮﻣﻦ ﻳﻌﻨﻲ: ﻭﻟﻲ ﻛﻞ ﻣﻮﻣﻦ، ﻭ ﻃﺮﻕ ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﺧﻴﻠﻲ ﺯﻳﺎﺩ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﺍﺑﻦ ﻋﻘﺪﻩ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ ﺟﺪﺍﮔﺎﻧﻪ ﺟﻤﻊ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﺍﺳﻨﺎﺩﻫﺎﻱ ﺁﻧﻬﺎ ﺻﺤﻴﺢ ﻭ ﺣﺴﻦ ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ. 22- ﺣﺎﻓﻆ ﺷﻬﺎﺏ ﺍﻟﺪﻳﻦ، ﺍﺑﻦ ﺣﺠﺮ ﻫﻴﺜﻤﻲ، ﻣﻜﻲ، ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ 974 ﺩﺭ " ﺍﻟﺼﻮﺍﻋﻖ ﺍﻟﻤﺤﺮﻗﻪ " ﺹ 25 ﺩﺭ ﺭﺩ ﺍﺳﺘﺪﻟﺎﻝ ﺷﻴﻌﻪ ﺑﺤﺪﻳﺚ ﻏﺪﻳﺮ ﮔﻮﻳﺪ: ﻭ ﺟﻮﺍﺏ ﺍﻳﻦ ﺷﺒﻬﻪ ﻛﻪ ﻗﻮﻱ ﺗﺮﻳﻦ ﺷﺒﻬﺎﺕ ﺁﻧﻬﺎ (ﻳﻌﻨﻲ ﺷﻴﻌﻪ) ﺍﺳﺖ ﻣﺤﺘﺎﺝ ﺑﻤﻘﺪﻣﻪ ﺍﻳﺴﺖ ﻭ ﻣﻘﺪﻣﻪ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﺑﻴﺎﻥ ﺣﺪﻳﺚ ﻭ ﻣﺨﺮﺝ ﺁﻧﺴﺖ، ﺑﻴﺎﻥ ﺁﻥ ﺍﻳﻨﺴﺖ ﻛﻪ: ﺣﺪﻳﺚ ﻣﺰﺑﻮﺭ، ﺣﺪﻳﺜﻲ ﺍﺳﺖ ﺻﺤﻴﺢ ﻭ ﺷﻜﻲ ﺩﺭ
ﺁﻥ ﻧﻴﺴﺖ، ﭼﻪ ﺁﻧﻜﻪ ﺟﻤﺎﻋﺘﻲ (ﺍﺯ ﻋﻠﻤﺎﺀ ﺣﺪﻳﺚ) ﻣﺎﻧﻨﺪ: ﺗﺮﻣﺬﻱ ﻭ ﻧﺴﺎﺋﻲ ﻭ ﺍﺣﻤﺪ ﺑﺎ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻭ ﺩﻗﺖ ﺩﺭ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﺁﻧﺮﺍ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﻭ ﻃﺮﻕ ﺁﻥ ﺧﻴﻠﻲ ﺯﻳﺎﺩ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﺎﻧﺰﺩﻩ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺻﺤﺎﺑﻪ (ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ) ﺁﻧﺮﺍ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺘﻲ ﺍﺯ ﺍﺣﻤﺪ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﺭﺍ ﺳﻲ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺻﺤﺎﺑﻪ- ﺍﺯ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺷﻨﻴﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﻠﺎﻓﺖ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻫﻨﮕﺎﻣﻴﻜﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻣﻌﺎﺭﺿﻪ ﻭ ﻣﻨﺎﺯﻋﻪ ﺷﺪ، ﺑﻤﺪﻟﻮﻝ ﺁﻥ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻭ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺩﺍﺩﻧﺪ، ﻭ ﻗﺮﻳﺒﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻣﺪ، ﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﺍﺳﻨﺎﺩﻫﺎﻱ ﺁﻥ ﺻﺤﻴﺢ ﻭ ﺣﺴﻦ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺁﻧﻜﻪ ﺩﺭ ﺻﺤﺖ ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﻗﺪﺡ ﺭﻭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺳﺨﻦ ﺁﻧﻜﻪ ﺩﺭ ﺭﺩ ﺁﻥ ﺣﺪﻳﺚ ﺍﻳﺮﺍﺩ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﺎﺳﺘﻨﺎﺩ ﺍﻳﻨﻜﻪ (ﺩﺭ ﺁﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ) ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺩﺭ ﻳﻤﻦ ﺑﻮﺩﻩ، ﺩﺭ ﺧﻮﺭ ﺗﻮﺟﻪ ﻭ ﻗﺎﺑﻞ ﺍﻋﺘﻨﺎﺀ ﻧﻴﺴﺖ، ﭼﻪ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺁﻧﺠﻨﺎﺏ ﺍﺯ ﻳﻤﻦ ﻭ ﺩﺭﻙ ﺣﺞ ﺑﺎ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺑﺜﺒﻮﺕ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺳﺨﻦ ﺑﻌﻀﻲ ﺍﺯ ﻣﻌﺘﺮﺿﻴﻦ ﺩﺍﻳﺮ ﺑﺎﻳﻨﻜﻪ ﺯﻳﺎﺩﺗﻲ ﺟﻤﻠﻪ: ﺍﻟﻠﻬﻢ ﻭﺍﻝ ﻣﻦ ﻭﺍﻟﺎﻩ... ﺍﻟﻲ ﺁﺧﺮ ﺳﺎﺧﺘﮕﻲ ﺍﺳﺖ، ﻣﺮﺩﻭﺩ ﺍﺳﺖ، ﺯﻳﺮﺍ ﺍﻳﻦ ﺟﻤﻠﻪ (ﺍﺯ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ) ﺍﺯ ﻃﺮﻗﻲ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ
ﺁﻥ ﻃﺮﻕ ﺭﺍ ﺫﻫﺒﻲ ﺻﺤﻴﺢ ﺩﺍﻧﺴﺘﻪ، ﺳﭙﺲ (ﺍﺑﻦ ﺣﺠﺮ) ﺩﺭ ﺧﺼﻮﺹ ﺭﺩ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻣﻲ ﻭ ﺭﺩ ﺑﺮ ﺗﻮﺍﺗﺮ ﺁﻥ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻡ ﺩﻳﮕﺮ، ﮔﻮﻳﺪ: ﻭ ﻟﻔﻆ (ﺣﺪﻳﺚ ﻣﺰﺑﻮﺭ) ﺩﺭ ﻧﺰﺩ ﻃﺒﺮﺍﻧﻲ ﻭ ﻏﻴﺮ ﺍﻭ ﺑﺴﻨﺪ ﺻﺤﻴﺢ ﭼﻨﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺩﺭ ﻏﺪﻳﺮ ﺧﻢ- ﺯﻳﺮ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﺧﻄﺒﻪ ﺍﻳﺮﺍﺩ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺳﭙﺲ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻳﻬﺎ ﺍﻟﻨﺎﺱ، ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻭ ﺩﺍﻧﺎ ﻣﺮﺍ ﺁﮔﺎﻩ ﻓﺮﻣﻮﺩ... ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺣﺪﻳﺚ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺝ 1 ﺹ 59- 58 ﺫﻛﺮ ﺷﺪ. ﻭ ﺩﺭ ﺹ 73 " ﺻﻮﺍﻋﻖ " ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻡ ﺗﻌﺪﺩ ﻣﻨﺎﻗﺐ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﮔﻮﻳﺪ: ﺣﺪﻳﺚ ﭼﻬﺎﺭﻡ- ﺭﻭﺯ ﻏﺪﻳﺮﺧﻢ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: " ﻣﻦ ﻛﻨﺖ ﻣﻮﻟﺎﻩ ﻓﻌﻠﻲ ﻣﻮﻟﺎﻩ، ﺍﻟﻠﻬﻢ ﻭﺍﻝ ﻣﻦ ﻭﺍﻟﺎﻩ، ﻭ ﻋﺎﺩ ﻣﻦ ﻋﺎﺩﺍﻩ، ".، ﺗﺎ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺣﺪﻳﺚ، ﻭ ﺑﺘﺤﻘﻴﻖ ﺩﺭ ﺷﺒﻬﻪ، ﻳﺎﺯﺩﻫﻢ ﮔﺬﺷﺖ، ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﮔﺬﺷﺖ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺳﻲ ﺗﻦ ﺍﺯ ﺻﺤﺎﺑﻪ ﺁﻧﺮﺍ ﺍﺯ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﻃﺮﻕ ﺁﻥ ﺻﺤﻴﺢ- ﻳﺎ- ﺣﺴﻦ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺳﺨﻦ ﺩﺭ ﭘﻴﺮﺍﻣﻮﻥ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﺣﺪﻳﺚ ﺑﻄﻮﺭ ﻛﺎﻣﻞ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺍﻓﺘﺎﺩ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
🏴در کربلا چه گذشت...
▪️ نهم محرم الحرام | درخواست تاخیر جنگ
▪️در عصر تاسوعا امام علیه السّلام برای به تعویق انداختن جنگ یک شب دیگر مهلت گرفتند.
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 کلیپ بسیار زیبای «زوم بینهایت»
● از غدیرخم تا جنایت روز عاشورا !!
@Nahjolbalaghe2
.
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ
خداوند (براى آنان که کفران نعمت مى کنند،) مثلى
زده است: سرزمینى که امن و آرام بود. و همواره روزیش از هر جا مى رسید. امّا نعمتهاى خدا را ناسپاسى کردند. و
خداوند بخاطر اعمالى که انجام مى دادند، لباس گرسنگى و ترس را بر آنها پوشانید.
(نحل/۱۱۲)
*
وَلَقَدْ جَاءَهُمْ رَسُولٌ مِّنْهُمْ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ وَهُمْ ظَالِمُونَ
پیامبرى از خودشان به سراغ
آنها آمد، ولى او را تکذیب کردند.
از این رو عذاب الهى آنها را فراگرفت در حالى که ستمکار بودند.
(نحل/ ۱۱۳)
*
فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَيِّبًا وَاشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ
پس، از نعمت هاى حلال و پاکیزه اى که خدا به
شما روزى داده است بخورید. و شکر نعمت خدا را به جا آورید اگر او را مى پرستید.
(نحل/۱۱۴)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات ۱۰۶ تا ۱۱۱ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️۲ ـ مرتد فطرى
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات ۱۱۲ تا ۱۱۴
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
آنها که کفران کردند و گرفتار شدند
کراراً گفته ایم: این سوره، سوره نعمتها است، نعمتهاى معنوى و مادى در زمینه هاى مختلف، که به تناسب آن بحثهاى دیگر به میان آمده است، در آیات مورد بحث، نتیجه کفران نعمتهاى الهى را در قالب یک مثال عینى مى خوانیم.
نخست، مى گوید: خداوند براى آنها که ناسپاسى نعمت مى کنند مَثَلى زده است: منطقه آبادى را که در نهایت امن و امان بوده (وَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً قَرْیَةً کانَتْ آمِنَةً).
این آبادى آن چنان امن و امان بود، که ساکنانش با اطمینان در آن زندگى داشتند و هرگز مجبور به مهاجرت و کوچ کردن نبودند (مُطْمَئِنَّةً).
علاوه بر نعمت امنیت و اطمینان، انواع روزى هاى مورد نیازش به طور وافر از هر مکانى به سوى آن مى آمد (یَأْتِیها رِزْقُها رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکان).
اما سرانجام این آبادى ـ یعنى ساکنانش ـ کفران نعمتهاى خدا کردند و خدا لباس گرسنگى و ترس را به خاطر اعمالشان بر اندام آنها پوشانید (فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ فَأَذاقَهَا اللّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما کانُوا یَصْنَعُونَ).
* * *
نه تنها نعمتهاى مادى آنها در حدّ کمال بود که از نعمتهاى معنوى، یعنى وجود فرستاده خدا و تعلیمات آسمانى او نیز برخوردار بودند پیامبرى از خود آنها به سوى آنها آمد و آنها را به آئین حق دعوت کرد و اتمام حجت نمود ولى آنها به تکذیبش پرداختند (وَ لَقَدْ جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْهُمْ فَکَذَّبُوهُ).
در این هنگام، عذاب الهى آنها را فرو گرفت، در حالى که ظالم و ستمگر بودند (فَأَخَذَهُمُ الْعَذابُ وَ هُمْ ظالِمُونَ).
* * *
با مشاهده چنین نمونه هاى زنده و روشنى، شما در راه آن غافلان و ظالمان و کفران کنندگان نعمتهاى الهى گام ننهید شما از آنچه خدا روزیتان کرده است حلال و پاکیزه بخورید و شکر نعمتهاى او را به جا آورید اگر او را مى پرستید (فَکُلُوا مِمّا رَزَقَکُمُ اللّهُ حَلالاً طَیِّباً وَ اشْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیّاهُ تَعْبُدُونَ).
* * *
نکته ها:
۱ ـ آیا مثال است یا یک جریان تاریخى؟
در آیات فوق، هنگامى که سخن از یک منطقه آباد و پر نعمت به میان آمده که بر اثر کفران نعمت، گرفتار ناامنى و گرسنگى و بدبختى شد، تعبیر به مَثَلاً نموده، و از سوى دیگر، فعلهائى که در این آیه ذکر شده به صورت فعل ماضى است که بیانگر وقوع چنین حادثه اى در خارج است.
در میان مفسران گفتگو واقع شده که، آیا هدف، بیان یک مثال کلى بوده یا بیان یک واقعیت عینى خارجى است؟.
طرفداران احتمال دوم، در این که: این منطقه کجا بوده است باز گفتگو دارند:
گروهى معتقدند: اشاره به سرزمین مکّه است و شاید تعبیر: یَأْتِیها رِزْقُها رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکان (روزى آن منطقه به طور فراوان از هر مکانى فرا مى رسید) باعث تقویت این احتمال شده است چرا که این تعبیر دلیل بر این است که: آن منطقه یک منطقه تولید کننده مواد مورد نیاز نبوده، بلکه از خارج به آن حمل مى شده.
و از این گذشته، با جمله: یُجْبى اِلَیْهِ ثَمَراتُ کُلِّ شَىْء (ثمرات همه چیز به سوى آن آورده مى شود) که در سوره قصص ، آیه ۵۷ آمده و قطعاً اشاره به سرزمین مکّه است بسیار سازگار است.
ولى مشکل آن است که: از نظر تاریخى چنین حادثه اى به طور آشکار در مورد مکّه دیده نمى شود، که روزى بسیار پر نعمت و امن و امان باشد، و روز دیگر قحطى و ناامنى آن را به شدت فرا گیرد.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2