❌نماینده شجاع
✅ نظر امام علی(ع) در مورد #مالک_اشتر:
«مالک! مالک چه بود! به خدا اگر کوه بود، کوهی بود جدا از دیگر کوهها و اگر سنگ بود، سنگی بود خارا که سم هیچ ستور به ستیغ آن نرسد و هیچ پرنده بر فراز آن نپرد. خدا رحمت کند #مالک را، او برایم چنان بود که من برای رسول خدا صلی الله علیه و آله بودم.
آدم خوب بودن دلیل بر نماینده، رییس جمهور یا سیاستمدار خوب بودن نیست.
حکومت اسلامی، مالک اشتر میخواهد.
#مالک_اشتر سپر بلای علی(ع) بود بخاطر همین #رهبر_انقلاب فرمودند:
آدمهایی را انتخاب بکنند که وقتی رفت در آن مسند نشست - حالا آن مسند هر چه باشد؛ چه مسند عضویّت در مجلس خبرگان باشد یا در مجلس شورای اسلامی باشد یا ریاست جمهوری باشد - خودش را #سپر بلای مشکلات کشور قرار بدهد،(شجاع باشد)
فانی در خدمات و مصالح و منافع عمومی مردم باشد، کشور را به دشمن نفروشد، مصالح کشور را برای رودربایستی با این و آن زیر پا نگذارد؛ باید این را انتخاب کنند. این میشود یک انتخابات خوب.
این نظر و معیار را با نامزدهای انتخاباتی پیش رو مقایسه کنید.
خود از این مجمل بخوان حدیث مفصل
⚘ @Nahjolbalaghe2
درفراق مالک
✅✅«و للّه درّ مالک و ما مالک لو کان من جبل لکان فندا، و لو کان من حجر لکان صلدا، أما و اللّه لیهدّنّ موتک عالما و لیفرحنّ عالما، على مثل مالک فلتبک البواکى، و هل مرجوّ کمالک، و هل موجود کمالک، و هل قامت النّساء عن مثل مالک».
(نهج البلاغه، نامه ۳۸)
✅یعنى خدا مالک را جزاى خیر دهد و چگونه مالک که اگر کوه بود کوهى عظیم و بزرگ بود، و اگر سنگ بود سنگى سخت بود، آگاه باشید بخدا سوگند مرگ تو اى مالک جهانى را ویران و جهانى را شاد مى سازد یعنى اهل شام را خوشنود و عراق را خراب مى گرداند، بر مردى مانند مالک باید گریه کنندگان بگریند، آیا یاورى مانند مالک دیده می شود، آیا مانند مالک کسى هست، آیا زنان از نزد طفلى بر مى خیزند که مانند مالک شود.
(ر. ک: ترجمه و شرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج ۵، ص ۹۹۰- ۹۹۱).
⚘ @Nahjolbalaghe2
094.الشرح.mp3
249.8K
✅ سوره شرح
🎤استاد خلیل الحصری
⚘ @Nahjolbalaghe2
#صوتقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیر سوره واقعه مى دانیم زوج همیشه به جنس مذکر و مؤنث گفته نمى شود، بلکه به امورى که قر
✨
✅ادامه تفسیر سوره واقعه
تعبیر به جَنّاتِ النَّعِیمِ انواع نعمتهاى مادى و معنوى بهشت را شامل مى شود.
ضمناً، این تعبیر مى تواند اشاره به این باشد که، باغهاى بهشت تنها کانون نعمت است، بر خلاف باغهاى دنیا که گاه وسیله زندگى و زحمت است، همان گونه که حال مقربان در آخرت با حالشان در دنیا متفاوت است; زیرا مقام والایشان در این دنیا، توأم با مسئولیتهائى است، در حالى که در سراى دیگر تنها مایه نعمت است.
بدیهى است منظور از قرب در اینجا قرب مقامى است نه قرب مکانى ; چرا که خداوند مکان ندارد و از ما به ما نزدیکتر است.
آیه بعد، به چگونگى تقسیم نفرات آنها در امم گذشته و این امت، اشاره کرده، مى گوید: گروه کثیرى از امتهاى نخستین اند (ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِینَ).
و گروه اندکى از امت آخرین (وَ قَلِیلٌ مِنَ الْآخِرِینَ).
ثُلّة چنان که راغب در مفردات مى گوید: در اصل به معنى قطعه مجتمع از پشم است، سپس به معنى جماعت و گروه به کار رفته است.
بعضى نیز آن را از ثَلَّ عَرْشُهُ (تختش فرو ریخت و حکومتش قطع شد) گرفته و آن را به معنى قَطَعَهُ مى دانند، و در اینجا به قرینه مقابله با وَ قَلِیلٌ مِنَ الْآخِرِینَ به معنى قطعه عظیم است.
طبق این دو آیه، گروه زیادى از مقربان از امتهاى پیشینند، و تنها کمى از آنها از امت محمّد(صلى الله علیه وآله) مى باشند.
ممکن است در اینجا این سؤال پیش بیاید که، چگونه این مسأله با اهمیت فوق العاده امت اسلامى سازگار است؟ با این که خدا آنها را بهترین امت خطاب کرده و فرموده: کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّة... .(۱۸)
پاسخ این سؤال با توجه به دو نکته روشن مى شود: نخست این که، منظور از مقربان همان سابقون و پیشگامان در ایمانند، مسلم است که در امت اسلامى پیشگامان در پذیرش اسلام در صدر اول، گروه اندکى بودند که نخستین آنها از مردان على (علیه السلام) و از زنان خدیجه بود، در حالى که کثرت پیامبران پیشین و تعداد امتهاى آنها و وجود پیشگامان در هر امت، سبب مى شود که آنها از نظر تعداد فزونى یابند.
دیگر این که، کثرت عددى دلیل بر کثرت کیفى نیست، و به تعبیر دیگر ممکن است تعداد سابقون این امت کمتر باشند، ولى از نظر مقام بسیار برتر، همان گونه که در میان خود پیامبران نیز تفاوت است: تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْض: ما بعضى از رسولان را بر بعض دیگرى برترى دادیم .(۱۹)
ذکر این نکته نیز لازم به نظر مى رسد که، ممکن است بعضى از مؤمنان در زمره پیشگامان در ایمان نباشند، اما داراى صفات و ویژگیهاى دیگرى باشند که، آنها را همردیف سابقون قرار مى دهد، و از نظر پاداش و اجر همردیف آنها هستند، لذا در بعضى از روایات از امام باقر(علیه السلام) چنین نقل شده: نَحْنُ السّابِقُونَ السّابِقُونَ وَ نَحْنُ الآخِرُونَ: ما پیشگامان پیشگام، و ما آخرون هستیم .(۲٠)
و در روایتى از امام صادق(علیه السلام) آمده است که، به جمعى از پیروان خود خطاب کرد فرمود: أَنْتُمُ السّابِقُونَ الاَوَّلُونَ، وَ السّابِقوُنَ الآخِرُونَ، وَ السّابِقُونَ فِى الدُّنْیا إِلى وِلایَتِنا، وَ فِى الآخِرَةِ إِلَى الْجَنَّةِ:
شما سابقون نخستین و سابقون آخرین هستید، در دنیا پیشگام در ولایت ما بودید و در آخرت پیشگام در بهشتید .(۲۱)
این نکته نیز لازم به یادآورى است که، بعضى تعبیر به اولین و آخرین را به اولین امت اسلام و آخرین امت اسلام تفسیر کرده اند، طبق این تفسیر همه مقربان از امت اسلامند.
اما این تفسیر، نه با ظاهر آیات سازگار است، و نه با روایاتى که در ذیل این آیات وارد شده که، افرادى از امم پیشین را بالخصوص به عنوان سابقون اولین معرفى کرده است.
⬇️📚
⚘ eitaa.com/Nahjolbalaghe2
#تفسیرسورهواقعه
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیر سوره واقعه تعبیر به جَنّاتِ النَّعِیمِ انواع نعمتهاى مادى و معنوى بهشت را شامل مى
✨
✅ادامه تفسیر سوره واقعه👇
📚 ۱ ـ إِذا منصوب به ظرفیت است، و ناصب آن لیس است که در آیه دوم آمده، مثل این که مى گوئیم: یَوْمَ الْجُمْعَةِ لَیْسَ لِی شُغْلٌ ، این احتمال نیز داده شده که، ناصب آن أُذْکُر مقدر بوده باشد، و یا جمله کان کذا و کذا ( کشاف ، ذیل آیه مورد بحث) ولى احتمال اول از همه مناسبتر است.
۲ ـ مؤنث بودن کاذِبة به خاطر آن است که در تقدیر نفس کاذبة یا قضیة کاذبة است (ضمناً لام در لوقعتها را بعضى براى تقویة دانسته اند، ولى ظاهر این است که لام براى تعدیه است).
۳ ـ خافِضَةٌ رافِعَةٌ خبر مبتداى محذوفى است و در اصل هِىَ خافِضَةٌ رافِعَةٌ بوده است.
۴ ـ خصال ، جلد ۱، صفحه ۶۴ ـ نور الثقلین ، جلد ۵، صفحه ۲٠۴.
۵ ـ طور، آیه ۱٠.
۶ ـ مرسلات، آیه ۱٠.
۷ ـ حاقه، آیه ۱۴.
۸ ـ مزمل، آیه ۱۴.
۹ ـ قارعه، آیه ۵.
۱٠ ـ در ترکیب این جمله احتمالات متعددى داده اند که از همه مناسبتر این است که گفته شود: أَصْحابُ الْمَیْمَنَة مبتدا است و ما استفهامیه مبتداى دوم، و أَصْحابُ الْمَیْمَنَة خبر آن است، و مجموعاً خبر مبتداى اول مى باشد و فاء در آغاز جمله به عنوان تفریع و تفسیر است.
۱۱ ـ هر چند در آیات بعد به جاى أَصْحابُ الْمَشْئَمَة ، أَصْحابُ الشِّمال آمده است.
۱۲ ـ در ترکیب این آیه و آیه بعد، احتمالات فراوانى داده شده: نخست این که: السابقون اول مبتدا است، و دومى توصیف یا تأکید آن است، و اولئک المقربون مبتدا و خبر مى باشد که مجموعاً خبر است براى السابقون ، بعضى نیز احتمال داده اند که: السابقون السابقون مبتدا و خبر است، و شبیه شعر معروف ابوالنجم است که مى گوید: أَنَا أَبُوالنَّجْمِ، وَ شِعْرِی شِعْرِی ، که در واقع یک نوع توصیف عالى است، این احتمال نیز داده شده که السابقون اول به معنى سابقون در ایمان و السابقون دوم به معنى سابقون به سوى بهشت بوده باشد که باز هم مبتدا و خبر خواهد بود.
۱۳ ـ این معنى در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) نقل شده است (مجمع البیان، جلد ۹، صفحه ۲۱۵).
۱۴ ـ تفسیر مراغى ، جلد ۲۷، صفحه ۱۳۴.
۱۵ ـ تفسیر نور الثقلین ، جلد ۵، صفحه ۲٠۶.
۱۶ ـ تفسیر نور الثقلین ، جلد ۵، صفحه ۲٠۹.
۱۷ ـ فِی جَنّاتِ النَّعِیمِ (جار و مجرور) ممکن است متعلق به مقرّبون باشد، و یا متعلق به محذوفى که حال است براى ضمیر در مقرّبون و در تقدیر چنین است: کائنین فى جنّات النعیم و یا خبر بعد از خبر.
۱۸ ـ آل عمران، آیه ۱۱٠.
۱۹ ـ بقره، آیه ۲۵۳.
۲٠ ـ تفسیر صافى ، ذیل آیات مورد بحث.
۲۱ ـ تفسیر صافى ، ذیل آیات مورد بحث.
@Nahjolbalaghe2