eitaa logo
نهج البلاغه کلام امیرالمومنین🕊
261 دنبال‌کننده
8 عکس
12 ویدیو
0 فایل
شرح حکمتها و خطبه ها و نامه های نهج البلاغه/ ترجمه تصویری نهج البلاغه/سخنرانی اساتید/کلیپ وپوسترهای مربوطه...... در خدمتتون هستم. @rahnama_63 لینک کانال https://eitaa.com/Nahjolbalaghe_Amiralmomenin110
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹شرح 🔻چهار عامل از عوامل طمع ورزی در نهج البلاغه بیان شده است: 1⃣ هوای نفس: در نامه ۴۵ خطاب به عثمان بن حنیف فرماندار بصره مینویسند: «من اگر مى خواستم، مى توانستم از عسل پاک، و از مغز گندم، و بافته هاى ابریشم، براى خود غذا و لباس فراهم آورم، امّا هیهات که هواى نفس بر من چیره گردد، و حرص و طمع مرا وا دارد که طعامهاى لذیذ بر گزینم، در حالى که در «حجاز» یا «یمامه» کسى باشد که به قرص نانى نرسد، و یا هرگز شکمى سیر نخورد» 2⃣ احساس حاجت و نیازمندی به مردم: در نامه ۵۳ در سیمای قضات وداوران خطاب به مالک اشتر می نویسند: «پس از انتخاب قاضى، هر چه بیشتر در قضاوت هاى او بیندیش، و آنقدر به او ببخش که نیازهاى او بر طرف گردد، و به مردم نیازمند نباشد، و از نظر مقام و منزلت آنقدر او را گرامى بدار که نزدیکان تو، به نفوذ در او طمع نکنند، تا از توطئه آنان در نزد تو در أمان باشد» 3⃣ سستی در یاری حق که طمع دشمن را بر می انگیزد : در بند ۳خطبه ۱۶۶می فرمایند : « اى مردم اگر دست از یارى حق بر نمى داشتید، و در خوار ساختن باطل سستى نمى کردید، هیچ گاه آنان که به پایه شما نیستند در نابودى شما طمع نمى کردند، و هیچ قدرتمندى بر شما پیروز نمى گشت» 4⃣ تکبر و سرکشی : در بند ۴ خطبه ۱۹۲ فرمودند: « افراد سرکش شما تسلیم شیطان شدند، و طمع ورزى او در شما کارگر افتاد، و این حقیقت بر همه آشکار گردید، و حکومت شیطان بر شما استوار شد، و با لشکر خویش به شما یورش برد، و شما را به ذلّت سقوط کشانید» ↩️ ادامه دارد... ┄┅═══✼🌿🌹🌿✼═══┅┄ 🕊https://eitaa.com/Nahjolbalaghe_Amiralmomenin110
🌹 شرح 🔻سه راه پیشگیری و درمان طمع ورزی در نهج البلاغ بیان شده است: ۱. یاد مرگ :  دربند دوم خطبه ۱۸۸ می فرمایند: «مردم شما را به یاد آورى مرگ، سفارش مى کنم، از مرگ کمتر غفلت کنید، چگونه مرگ را فراموش مى کنید در حالى که او شما را فراموش نمى کند و چگونه طمع مى ورزید در حالى که مرگ به شما مهلت نمى دهد». ۲. عدالت و مساوات : در بند یک  نامه ۲۷ به محمد بن ابی بکر می نویسند:« با مردم فروتن باش، نرمخو و مهربان باش، گشاده رو و خندان باش. در نگاه هایت و در نیم نگاه و خیره شدن به مردم به تساوى رفتار کن، تا بزرگان در ستمکارى تو طمع نکنند و ناتوان ها از عدالت تو مأیوس نگردند» . 🔻در نامه۴۶ به مالک اشتر می نویسند: «در نگاه و اشاره چشم، در سلام کردن و اشاره کردن با همگان یکسان باش تا زورمندان در ستم تو طمع نکنند و ناتوانان از عدالت تو مأیوس نگردند» ۳. تقوا : در بند مربوط به سیمای کارگزاران دولتی در نامه ۵۳ می نویسند:« از خاندان هاى پاکیزه و با تقوى، که در مسلمانى سابقه درخشانى دارند انتخاب کن، زیرا اخلاق آنان گرامى تر و آبرویشان محفوظ تر و طمع ورزیشان کمتر و آینده نگرى آنان بیشتر است». ↩️ ادامه دارد... ┄┅═══✼🌿🌹🌿✼═══┅┄ 🕊https://eitaa.com/Nahjolbalaghe_Amiralmomenin110
🌹 شرح 2⃣دوم افشا کردن مشکلات شخصی نزد دیگران: 🔷اگر افشا کردن مشکلات شخصی نزد متخصص برای حل مشکل باشد مثل مراجعه مریض به پزشک یا مراجعه به قاضی اشکالی ندارد. اما مقصود امیرالمومنین مواردی است که انسان مشکلات و گرفتاری های خودش را پیش دیگران بازگو می کند، در حالی که نه آنها میتوانند کاری بکنند نه مسئولیتی دارند. در خطبه ۱۰۵ می فرمایند:« خدا را، مبادا شکایت نزد کسى برید که نمى تواند آن را بر طرف سازد، و توان گره گشایى از کارتان ندارد». واین باعث ذلت و خواری میشود. 🔷در حکمت ۴۲۷ فرمودند: «کسى که از نیاز خود نزد مؤمنى شکایت کند، گویى به پیشگاه خدا شکایت برده است، و کسى که از نیازمندى خود نزد کافرى شکوه کند، گویى از خدا شکوه کرده است». لذا بردن شکایت و مشکلات شخصی نزد مومن هم برای اینکه مومن برای رفع آن دعا بکند و حاجت ما را نزد خدا ببرد اشکال ندارد. 🔷 مقصود کلی حکمت ۲ این است که در مقابل این افشای مشکلات، انسان رازداری را تمرین بکنیم یعنی انسان مشکلات خودش را، که بخشی مالی ،خانوادگی و شخصی است باید بتواند در سینه خودش مدیریت بکند لذا حضرت در حکمت ۶ فرمودند:« سینه خردمند صندوق راز اوست....» و این رازداری در حکمت ۴۸به عنوان نشانه صحت اندیشه بیان شده وفرمودند:«پیروزى در دوراندیشى، و دور اندیشى در به کار گیرى صحیح اندیشه، و اندیشه صحیح به راز دارى است». 🔷 در حکمت ۱۶۲ فرمودند : «آن کس که راز خود را پنهان دارد، اختیار آن در دست اوست». 🔷در بند ۱۰ نامه ۳۱ خطاب به امام مجتبی می نویسند: « هر گاه خدا را بخوانى، ندایت را مى شنود، و چون با او راز دل گویى راز تو را مى داند، پس حاجت خود را با او بگوى، و آنچه در دل دارى نزد او باز گوى، غم و اندوه خود را در پیشگاه او مطرح کن، تا غم هاى تو را بر طرف کند و در مشکلات تو را یارى رساند». ✅ در نتیجه این صبر وبردباری در نگه داشتن اسرار و زبان بستن از افشای اسرار خودش یک فضیلت بسیار بزرگ است مخصوصا برای کسانی که میخواهند یک مسئولیت بزرگ به عهده بگیرند یا مسئولیتی برعهده دارند. در حکمت ۱۷۶ می فرمایند : «بردبارى و تحمّل مشکلات، ابزار ریاست است». که به آن سعه صدر(سینه گشاده) می گویند. ✅ نتیجه مراقبت ازاسرار و مشکلات شخصی در بند ۲خطبه ۹۹ می فرمایند : « پس در عزّت و ناز دنیا بر یکدیگر پیشى نگیرید، و فریب زینت ها و نعمت ها را نخورید و مغرور نشوید و از رنج و سختى آن ننالید و ناشکیبا نباشید، زیرا عزّت و افتخارات دنیا پایان مى پذیرد، و زینت و نعمت هایش نابود مى گردد، و رنج و سختى آن تمام مى شود». 3⃣سوم اگر زبان امیر باشد بر نفس ،فرد ذلیل میشود اگر زبان در بند باشد فرد عزیز می شود ┄┅═══✼🌿🌹🌿✼═══┅┄ 🕊https://eitaa.com/Nahjolbalaghe_Amiralmomenin110
: 🟣🔸شناخت ضدّ ارزش ها (اخلاقى)🔸🟣 🍃وَ قَالَ (علیه السلام): الْبُخْلُ عَارٌ، وَ الْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ، وَ الْفَقْرُ يُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ [حَاجَتِهِ] حُجَّتِهِ، وَ الْمُقِلُّ غَرِيبٌ فِي بَلْدَتِهِ. 🍃و درود خدا بر او، فرمود: بخل ننگ و ترس نقصان است. و تهيدستى مرد زيرك را در برهان كند مى سازد، و انسان تهيدست در شهر خويش نيز بيگانه است. ☘ 🕊https://eitaa.com/Nahjolbalaghe_Amiralmomenin110
🌹شرح 🔻در زمینۀ بخل، امیرالمؤمنین مطالب بسیار مهم و جالبی در نهج‌البلاغۀ شریف دارند که در چند بخش ارائه می‌شود: 🔷۱.تعریف بخل: بخل در مقابل سخاوت، یعنی در جایی که انسان وظیفه دارد ببخشد و عطا کند، مانعی از درون نگذارد که ببخشد و از اعطا خودداری کند. 🔷۲.ماهیت بخل: امیرالمؤمنین معتقدند اگر صفت بخل در کسی تحقق پیدا کرد، آنجا کانون همۀ بدی‌ها و عیب‌ها خواهد بود. ۲.۱⬅️ در حکمت ۳۷۸می‌فرمایند: «بخل‌ورزیدن کانون تمام عیب‌ها و مهاری است که انسان را به‌سوی هر بدی می‌کشاند.» ۲.۲⬅️ برای اینکه ذات پلید بخل را خوب ترسیم کنند و در ذهن ما حک کنند، در حکمت ۱۹۵ زباله‌های آلوده و متعفن را حاصل و نتیجۀ بخل می‌دانند. آن حضرت در حالی که در راه از کنار مزبله‌ای عبور می‌کردند فرمودند: «این همان است که بخیلان به آن بخل می‌ورزند.» در روایت دیگری نقل شده است که: «این چیزی است که دیروز بر سر آن رقابت می‌کردید.» ۲.۳⬅️بر این اساس، امام بخل را از شعبه‌های جهل و بی‌عقلی و حماقت می‌دانند؛ لذا از بخیل تعجب می‌کنند و در حکمت ۱۲۶ می‌فرمایند: «در شگفتم از بخیل؛ به‌سوی فقری می‌شتابد که از آن می‌گریزد و سرمایه‌ای را از دست می‌دهد که برای آن تلاش می‌کند. در دنیا مانند تهیدستان زندگی می‌کند، اما در آخرت مانند سرمایه‌داران محاکمه می‌شود.» یعنی رفتاری که بخیل انجام می‌دهد با آرزویی که دارد اصلاً سازگار نیست؛ یعنی اینکه بخیل برعکس آنچه در دل دارد و آرزومند است رفتار می‌کند. ✅مولا همان‌گونه که بخل را این‌قدر زشت می‌دانند، سخاوت را یکی از چهار ستون استوارشدن و محکم‌شدن دین و دنیا می‌دانند و در حکمت ۳۷۲ به جابربن‌عبدالله انصاری می‌فرمایند: «ای جابر، استواری دین و دنیا به چهار چیز است: 1. عالمی که به علم خود عمل کند؛ 🌹 2. جاهلی که از آموختن سر باز نزند؛🍃 3. بخشنده‌ای که در بخشش بخل نورزد؛ 🌺 4. فقیری که آخرت خود را به دنیا نفروشد.🌷 ❌پس هرگاه عالم علم خود را تباه کند، نادان به آموختن روی نیاورد و هرگاه بی‌نیاز در بخشش بخل ورزد، تهیدست آخرت خود را به دنیا فروشد.»❌ ۲.۴⬅️ در منطق امیرالمؤمنین بخل و سخاوت (یعنی نبخشیدن و بخشیدن، انفاق‌نکردن و انفاق‌کردن) یکی از اسباب آزمایش الهی هستند؛ لذا دربند ۵خطبۀ ۱۸۳، با استناد به آیۀ «ان تنصروا الله ینصرکم» و آیۀ دیگری درباره قرض‌الحسنه این نکته و آزمایش الهی را این‌گونه بیان فرمودند: با اموال خود انفاق کنید، از جسم خود بگیرید و بر جان خود بیفزایید، و در بخشش بخل نورزید؛ چراکه خدای سبحان فرمود: «اگر خدا را یاری کنید، شما را پیروز می‌گرداند و قدم‌های شما را استوار می‌دارد.» و فرمود: کیست که به خدا قرض نیکو دهد تا خداوند چندبرابر عطا فرماید و برای او پاداش بی‌عیب‌ونقصی قرار دهد.» یاری‌خواستن خدا از شما به‌جهت ناتوانی نیست، و قرض‌گرفتن خدا از شما برای کمبود نمی‌باشد. در حالی از شما یاری خواسته که: «همۀ لشکرهای آسمان و زمین در اختیار اوست و خدا نیرومند و حکیم است.» و در حالی از شما طلب وام می‌کند که همۀ گنج‌های آسمان و زمین به او تعلق دارد و خدا بی‌نیاز و حمید است. بلکه خواسته است شما را بیازماید که کدام یک از شما نیکورفتارتر است.🤔 ↩️ ادامه دارد... ┄┅═══✼🌿🌹🌿✼═══┅┄ 🕊https://eitaa.com/Nahjolbalaghe_Amiralmomenin110
🌹شرح 🔷 ۳.بخل و احوال مردم آخرالزمان: می‌دانیم یکی از قواعد کلی قرآنی این است که هرچه فاصله از منبع دین و صدور دین و زمان رسول خدا و زمان صدور وحی بیشتر می‌شود، متأسفانه بر بدی‌ها و کثرت بدها افزوده می‌شود و از خوبی‌ها و تعداد خوبان کاسته می‌شود. امیرالمؤمنین در حکمت 468، با توجه به این قاعده، یکی از ویژگی‌های زشت بسیاری افراد در آخرالزمان را حاکم‌شدن بخل می‌دانند: «مردم را روزگاری دشوار در پیش است که توانگر اموال خود را سخت نگه می‌دارد، در حالی که به بخل‌ورزی فرمان داده نشده. خدای سبحان فرمود: ’بخشش میان خود را فراموش نکنید.‘ بدان در آن روزگار، بلندمقامان و نیکان خوار گردند.» 🔷 ۴. تعصب و خودمحوری؛ ریشۀ بخل: امیرالمؤمنین ریشۀ بخل را نوعی تعصب و خودمحوری و خودخواهی می‌دانند و در حکمت ۱۲۰، وقتی روان‌شناسی طایفه‌ای عرب را بیان می‌کنند و به طایفۀ بنی‌عبدالشمس یعنی همان بنی‌امیه می‌رسند، می‌فرمایند: «اما بنی‌عبد‌شمس دوراندیش‌تر و در حمایت مال و فرزندان توانمندترند و به همین جهت بداندیش‌تر و بخیل‌تر می‌باشند.» یعنی چون خوبی‌ها را فقط برای خود و طایفۀ خودشان می‌خواهند و فقط خودخواه و خودمحورند، هم حیله‌گرتر هستند تا بتوانند منافع دیگران را به‌نفع خودشان مصادره کنند و هم خیلی بخیل هستند و از خودشان به دیگران چیزی نمی‌دهند. 🔷۵. آثار فردی و اجتماعی بخل: دربارۀ آثار بخل می‌توان فرمایش‌های امیرالمؤمنین را به دو بخش تقسیم کرد: ۵.۱⬅️ آثار فردی بخل: در این بخش، امیرالمؤمنین آثار فردی را در دو بخش بیان فرموده‌اند: 🔹الف)محرومیت از سخا و بخشش و جود و کرم: در خطبۀ ۱۴۲، وقتی می‌خواهند سخاوت را بیان کنند، می‌فرمایند: «دست سخاوتمندی ندارد آن‌کس که از بخشش در راه خدا بخل می‌ورزد»؛ یعنی انسان بخیل از فضیلت و ثواب و آثار دنیوی و اخروی سخاوت محروم است. 🔹ب) تضییع حقوق و کفران نعمت‌ها: کسی که بخل می‌ورزد و ثروتمند می‌شود، قطعاً حقوق الهی را تضییع کرده تا به اینجا رسیده است؛ لذا در بند ۱ خطبۀ ۱۲۹فرمودند: «به هر سو می‌خواهی نگاه کن. آیا جز فقیری می‌بینی که با فقر دست‌وپنجه نرم می‌کند یا ثروتمندی که نعمت خدا را کفران کرده و با بخل‌ورزیدن در ادای حقوق الهی، ثروت فراوانی گرد آورده است؟» ↩️ ادامه دارد... ┄┅═══✼🌿🌹🌿✼═══┅┄ 🕊https://eitaa.com/Nahjolbalaghe_Amiralmomenin110
🌹شرح ۵.۲ ⬅️ آثار اجتماعی بخل: در این بخش، امیرالمؤمنین دو نکته را بیان می‌فرمایند: 🔺الف) ناامیدی مردم از خیر مدیران و حاکمان جامعه: در بند ۹ نامۀ ۵۳، خطاب به جناب مالک اشتر می‌نویسند: «بین خودت و مردم خیلی حاجب و نگهبان و فاصله ایجاد نکن و تا می‌توانی با مردم مستقیماً ارتباط بگیر.» سپس در تبیین دلیل این توصیه می‌فرمایند: «تو به‌هرحال یکی از دو نفر می‌باشی: یا خود را برای جان‌بازی در راه حق آماده کرده‌ای که در این حال، نسبت به حق واجبی که باید بپردازی یا کار نیکی که باید انجام دهی ترسی نداری. پس چرا خودت را پنهان می‌کنی؟ یا مردی بخیل و تنگ‌نظری، که در این صورت مردم به تو امیدی ندارند که بخواهند از تو درخواستی داشته باشند.» 🔺ب) شکست امت‌ها در حالی که همه به‌ظاهر مؤمن بودند: این بسیار نگران‌کننده است. در بند ۱۳ خطبۀ ۱۹۲، وقتی می‌خواهند عبرت از گذشته را برای ما بیان فرمایند تا آماده باشیم، می‌فرمایند: «و از کارهایی که پشت آن‌ها را شکست و قدرت آن‌ها را در هم کوبید، مانند کینه‌توزی با یکدیگر، پرکردن دل‌ها از بخل و حسد، به یکدیگر پشت‌کردن و ازهم‌بریدن و دست از یاری هم کشیدن، بپرهیزید.» 🔷۶. روش برخورد با بخیل: روش برخورد با بخیل را حضرت در دو جنبۀ فردی و مدیریتی‌اجتماعی دسته‌بندی کرده‌اند. گاهی در حوزۀ ارتباطات فردی خودمان با بخیل مواجه هستیم و باید بدانیم چه رفتاری در برابر او انجام دهیم و گاهی به‌عنوان مدیر یا حاکم یا کارگزار نظام، در برابر افراد بخیل وظیفه‌ای داریم. 🔹۶.۱⬅️ روش برخورد با بخیل در حوزۀ فردی 🔺الف) کسی که بخل واقعاً ملکۀ وجودی او شده است: در حکمت ۳۸ خطاب به امام‌مجتبی علیه‌السلام می‌فرمایند: «از دوستی با بخیل بپرهیز؛ زیرا آنچه سخت به آن احتیاج داری از تو دریغ می‌دارد»؛ یعنی با آدمی که بخل ملکۀ وجودی او شده است اصلاً دوست نشو. 🔺ب) کسی که آدم یا دوست خوبی است و گاهی از او رفتار بخیلانه سر زده و بخل سیرۀ او نشده است: در بند ۱۵ نامۀ ۳۱ به امام مجتبی علیه‌السلام می‌نویسند: «چون برادرت از تو جدا گردد، تو پیوند دوستی را برقرار کن؛ اگر روی برگردانَد، تو مهربانی کن و اگر بخل ورزد، تو بخشنده باش»؛ یعنی با او نباید قطع رابطه کنی، بلکه باید در مقابل ببخشی تا برگردد. ↩️ ادامه دارد... ┄┅═══✼🌿🌹🌿✼═══┅┄ 🕊https://eitaa.com/Nahjolbalaghe_Amiralmomenin110
🌹شرح 🔹۶.۲⬅️ روش برخورد با بخیل در حوزۀ مدیریتی و مسئولیتی: 🔺 الف)امیرالمؤمنین به ما آموخته‌اند که مدیران و کارگزاران حکومت اسلامی اولاً به هیچ بخیلی (کسی که بخل ملکۀ وجودی او شده است) نباید مسئولیتی بدهند. در بند ۳ خطبۀ ۱۳۱ فرمودند: «همانا دانستید که سزاوار نیست بخیل بر ناموس و جان و غنیمت‌ها و احکام مسلمین، ولایت و رهبری یابد و امامت مسلمین را عهده‌دار شود، تا در اموال آن‌ها حریص گردد»؛ یعنی اگر بخیل حاکم شد، دائماً به مردم فشار می‌آورد تا اموال آن‌ها را تصاحب کند. 🔺ب) نکتۀ دوم اینکه مدیران جامعه حتی حق مشورت‌کردن با بخیل را ندارند. امیرالمؤمنین در بند ۶از نامۀ ۵۳به مالک اشتر می‌نویسند: «بخیل را در مشورت‌کردن دخالت نده که تو را از نیکوکاری بازمی‌دارد و از تنگدستی می‌ترساند.» 🔺ج) امیرالمؤمنین به مقابله با احتکار بازرگانان بخیل اشاره می‌کنند: «احتکار یعنی حبس‌کردن مایحتاج عمومی در زمانی که مردم به آن احتیاج دارند، با هدف افزایش قیمت.» ایشان در فصل سیمای بازرگانان و صاحبان صنایع از بند ۸ نامۀ ۵۳، به مالک اشتر می‌نویسند: «این را هم بدان که در میان بازرگانان، کسانی هم هستند که تنگ‌نظر و بدمعامله و بخیل و احتکارکننده‌اند، که تنها با زورگویی به سود خود می‌اندیشند.» ✅نکته: اگر بخل واقعاً بخل باشد، در همۀ مصادیق زشت و بد است؛ اما در همۀ زبان‌ها، در کلام فصیح وقتی می‌خواهند از صفت خوبی خیلی تعریف کنند، گاهی آن را به صفتی بد تشبیه می‌کنند؛ مثلاً ممکن است از انسان‌های موفق و خوبی که برای وقت خود برنامه‌ریزی دارند، شنیده باشید که من در صرف وقت خودم خیلی بخیل هستم. یعنی حاضر نیستم وقت تلف کنم. هدرندادن وقت خصلت خیلی خوبی است؛ اما برای نشان‌دادن اوج این خوبی، آن را به یک بدی در ذهن مخاطب، تشبیه می‌کند؛ یا می‌گویند فلان شخص در احترام به پدر و مادر خیلی وسواس دارد. می‌دانیم که وسواس خصلت خیلی بدی است؛ اما منظور این است که در احترام به پدر و مادر خیلی مراقب است و خواسته اوج این خوبی را برساند، آن را در قالب خصلت بدی که در ذهن مردم جلوه کرده است، بیان می‌کند و البته از جنبۀ حساسیت و دقت آن. 🔷با این نگاه، امیرالمؤمنین در حکمت ۲۳۴ یکی از تفاوت‌های زن و مرد را همین می‌دانند و می‌فرمایند: «برخی از نیکوترین خلق‌وخوهای زنان، زشت‌ترین اخلاق مردان است؛ مانند تکبر، ترس، بخل. هرگاه زنی متکبّر باشد، بیگانه را به حریم خود راه نمی‌دهد و اگر بخیل باشد اموال خود و شوهرش را حفظ می‌کند و چون ترسان باشد، از هر چیزی که به آبروی او زیان رساند فاصله می‌گیرد.» در این حکمت، بخل به‌معنای بخل بد نیست. اینکه زن در قبال زحمات شوهرش و اموال و دارایی او خیلی حساس است که هرجایی خرج نشود و به هرکسی داده نشود و حیف و میل نشود و هدر نرود، خیلی صفت خوبی است. 🔴اگر بند ۶ نامۀ ۵۳ (موضوع مشورت‌نکردن با بخیل) و موضوع حکمت ۲۳۴(تفاوت بانوان و آقایان) را کنار هم بگذاریم، به نکتۀ جالبی می‌رسیم: مولا در بند ۱۷ نامۀ ۳۱به فرزند خودشان امام‌مجتبی(ع) می‌نویسند: «با زنان مشورت نکن.» دلیل آن چیست؟ در بند ۶ نامۀ ۵۳ فرمودند: «مدیران با بخیل مشورت نکنند»؛ چون بخیل واقعی تنگ‌نظر است و نمی‌خواهد بگذارد از کنار این مسئول خیری به مردم برسد. 🟢چرا گفته با زن مشورت نکن؟ اولاً منظور مشورت در امور اجتماعی است و ثانیاً زن به‌خاطر عشقی که به همسرش دارد و محافظت بیش از حد از اموال و دارایی خودش و همسرش، اگر مشاور شود ناخواسته طبق طبیعتش عمل می‌کند و این آثار سوئی دارد؛ لذا در حوزۀ کلان با زنان مشورت نکن، مگر زنی که این خصلت خودش را مدیریت کند و در حوزه‌‌های فردی و در جایگاه مناسب خودش به کار ببرد. ↩️ ادامه دارد... ┄┅═══✼🌿🌹🌿✼═══┅┄ 🕊https://eitaa.com/Nahjolbalaghe_Amiralmomenin110
🌹شرح 🔰امیرالمؤمنین در بخش دوم از حکمت سوم می‌فرمایند: «وَ الْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ»؛ ترسوبودن نوعی کمبود شخصیت است. 🔻تعریف ترس 🔹ما در فارسی معمولاً هم خوف و هم جُبْن را ترس معنی می‌کنیم. خوف و جُبْن با هم تفاوت دارند. اگر منبع ترس عقلایی و الهی باشد، غالباً تعبیر به خوف می‌شود؛ لذا در فرهنگ دینی ما خوف از خدا کمال است. در قرآن کریم می‌خوانیم: «ولِمَن خَافَ مَقامَ رَبّه جَنَّتان»؛ برای کسی که از مقام پروردگارش بترسد دو بهشت قرار داده شده است. اما اگر منشأ ترس عقلایی نباشد و وهمی باشد، معنای ترس جُبْن می‌شود و جبن یعنی زبونی و خفت و ناتوانی نفس در برابر خطر؛ حال چه خطر واقعی باشد، مثل خطر حملۀ دشمن ( کسی که به‌جای دفاع از دین و ناموسش در برابر حملۀ دشمن، از او می‌ترسد، جبن دارد) چه خطر وهمی باشد، مثل ترس از تاریکی یا ترس از میت که نشانۀ نقص شخصیت است. ⭕️بنابراین جبن یعنی زبونی نفس در برابر خطر، در جایی که باید شجاعت نشان دهد. 🔻ریشۀ ترس 🔹امیرالمؤمنین در بند ۶ نامۀ ۵۳، ریشۀ ترس را مانند ریشۀ بخل و حرص، نوعی بدگمانی و سوءظن به خدای متعال می‌دانند: «همانا بخل و ترس و حرص، غرائز گوناگونی هستند که ریشۀ آن‌ها بدگمانی به خدای بزرگ است.» 🔻ترس مجاز 🔹لذا در نهج‌البلاغه، تنها ترسی که مجاز و بلکه حسن شمرده شده، ترس از خداست. در بند ۳ خطبۀ ۱۶۰، امیرالمؤمنین می‌فرمایند: «به‌گمان خود ادعا دارد که به خدا امیدوار است. به خدای بزرگ سوگند که دروغ می‌گوید. چه می‌شود او را که امیدواری در کردارش پیدا نیست؟! پس هرکس به خدا امیدوار باشد، باید امید او در کردارش آشکار شود. هر امیدی جز امید به خدای تعالی ناخالص است و هر ترسی جز ترس از خدا نادرست است.» 🔻ثمرۀ ترس 🔹 امیرالمؤمنین ثمرۀ ترس به‌معنای جبن را ناامیدی معرفی می‌فرمایند. در حکمت ۲۱ می‌فرمایند: «ترس با ناامیدی همراه است.» یکی از ویژگی‌های بندگان خوب خدا نترسیدن است، در زمانی که ریشۀ ترس الهی نیست. امام وقتی مالک اشتر را برای فرمانداری مصر اعزام می‌کنند، در نامۀ ۳۸که خطاب به مردم مصر است، دربارۀ ویژگی‌های مالک می‌فرمایند: «در لحظه‌های ترس، از دشمن روی نمی‌گرداند. بر بدکاران از شعله‌های آتش تندتر است.» ↩️ ادامه دارد... ┄┅═══✼🌿🌹🌿✼═══┅┄ 🕊https://eitaa.com/Nahjolbalaghe_Amiralmomenin110
🌹شرح 🔰امیرالمؤمنین در بخش سوم و چهارم حکمت ۳ می‌فرمایند: «وَ الْفَقْرُ یخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ وَ الْمُقِلُّ غَرِیبٌ فِی بَلْدَتِهِ»؛ یعنی فقر باعث می‌شود انسان باهوش هرچند استدلال محکم داشته باشد، از بیان استدلال و برهانش لال بشود و انسان تهیدست در شهر خودش هم غریب است. 🔻پیامدهای فقر 🔹در نهج‌البلاغه مطالب بسیار مهمی در باب فقر و تنگدستی آمده است. اولین مطلب اشاره به خطرناکی و مهلک‌بودن و زشتی پدیدۀ فقر است، تا آنجا که امیرالمؤمنین از شر فقر به خدا پناه می‌برد. در حکمت ۳۱۹ خطاب به فرزندشان محمد حنفیه می‌فرمایند: «فرزندم، من بر تو از خطر فقر می‌ترسم. پس، از فقر به خدا پناه ببر.» 🔰در خطبۀ ۲۱۵، خود مولا در قالب دعا به درگاه خدا عرضه می‌دارند: «خدایا، به تو پناه می‌برم که در عین حال که پرودگار غنی مطلقی مثل تو دارم، در فقر دست‌وپا بزنم.» دلیل این پناه‌بردن به خدا پیامدهای خطرناک و مهلک فقر است. 1⃣ اولین پیامد فقر غربت است. فقیر به سه دلیل غریب می‌شود: 🔹الف) فرهنگ غلط ظاهربین جامعه: در جامعه خیال می‌کنند هرکس ازنظر مالی ضعیف است، ازنظر عقلی هم ضعیف است. 🔹ب) احساس حقارت خود فقیر از قرارگرفتن در جمع انسان‌های دارای توانایی مالی. 🔹ج) ناتوانی فقیر در مشارکت‌های اجتماعی، مثل مهمانی‌دادن و خیرات‌کردن که کم‌کم باعث انزوای فقیر می‌شود. در حکمت ۵۶امیرالمؤمنین می‌فرمایند: «انسان اگر ثروتمند باشد، ولو در دیار غربت زندگی کند، احساس دروطن‌بودن دارد و اگر فقیر باشد، ولو در وطنش هم زندگی کند، دائم احساس غریبی می‌کند. 2⃣ دومین پیامد خطرناک فقر نقص و ازبین‌رفتن دین است. در حکمت ۳۱۹امیرالمؤمنین می‌فرمایند: «فقر دین انسان را تضعیف می‌کند.» 3⃣ سومین پیامد خطرناک فقر سرگردانی عقل است. امیرالمؤمنین در حکمت ۳۱۹می‌فرمایند: «فقر باعث حیرانی و سرگردانی عقل می‌شود.» یعنی فقیر همۀ فکروذکرش مشکلات مالی و معیشتی خودش می‌شود و از سایر جنبه‌های زندگی مثل خانواده، معنویت، تربیت، لذت، تفریح و سایر استعداد‌های خودش غافل می‌شود. نمی‌تواند تحصیل علم کند و نمی‌تواند دنبال شکوفایی استعداد‌های خودش برود؛ چون فقیر است. 4⃣ چهارمین پیامد خطرناک و زشت فقر تولید بغض و کینه در جامعه است. امیرالمؤمنین در حکمت ۳۱۳می‌فرمایند: «فقر انگیزۀ خشم را در جامعه ایجاد می‌کند.» در پایان خطبۀ ۲۱۹، حضرت در بیان اینکه چرا کارگزاران نظام اسلامی باید در حد فقیرترین مردم زندگی کنند، می‌فرمایند: «به‌جهت اینکه اگر کارگزاران این امر را رعایت کنند، فقیر طغیان نمی‌کند»؛ یعنی اختلاف طبقاتی احساس نمی‌کند که بخواهد برای گرفتن حق خودش به قوۀ قهریه و طغیان و سرکشی روی بیاورد. ↩️ ادامه دارد... ┄┅═══✼🌿🌹🌿✼═══┅┄ 🕊https://eitaa.com/Nahjolbalaghe_Amiralmomenin110
🌹شرح 🔻راه‌های مقابله با فقر: 🔰امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغه راه‌هایی برای مقابله با فقر بیان فرموده‌اند که به‌صورت کلی به دو بخش تقسیم می‌شود: 🔷 1. وظیفۀ خود فقرا: امیرالمؤمنین در این بخش سه راهبرد را بیان فرموده‌اند: 🔹1.1 پیشگیری: در حکمت ۵۷ قناعت را چنین معرفی می‌فرمایند: «قناعت ثروتی است پایان‌ناپذیر»؛ یعنی فقیر اگر در موقع دارایی حتی اندک خود، قناعت را راهبرد زندگی خودش قرار بدهد، اصلاً به دیگران نیازمند نمی‌شود. در حکمت ۳۳، میانه‌روی در خرج‌کردن و بذل‌وبخشش را به‌عنوان راه دیگری بیان می‌فرمایند: «بخشنده باش، اما زیاده‌روی نکن. در زندگی حسابگر باش، اما سختگیر مباش.» 🔹1.2 مراقبت: فقیر باید از آبروی خودش مراقبت کند. امیرالمؤمنین در حکمت ۳۴۰ می‌فرمایند: «پاکدامنی [و خودنگهداری از درخواست از دیگران] زیور تهیدستی است.» تا این حد مهم است. در حکمت ۴۰۶ می‌فرمایند: «چه نیکوست فروتنی توانگران برابر مستمندان، برای به‌دست‌آوردن پاداش الهی و نیکوتر از آن خویشتنداری مستمندان برابر توانگران، برای توکل به خداوند است.» ✳️در بیان اوصاف متقین، در بند ۳ خطبۀ ۱۹۳ می‌فرمایند: «یکی از نشانه‌های متقین این است که می‌بینی در عین حال که فقیر است، زیبایی و عزت خودش را خوب حفظ می‌کند.» نتیجۀ این توصیه‌ها در بخش مراقبت این است که فقیر مواظب باشد آخرتش را به دنیا نفروشد. ✅حضرت در حکمت ۳۷۲ خطاب به جابربن‌عبدالله انصاری در عبارتی بسیار جالب که امیدوارم به گوش همه برسد، می‌فرمایند: «جابر، استواری دین و دنیا به چهار چیز است: 1. عالمی که به علم خود عمل کند؛ 2. جاهلی که از آموختن سر باز نزند؛ 3. بخشنده‌ای که در بخشش بخل نورزد؛ 4. فقیری که آخرت خود را به دنیا نفروشد. پس هرگاه عالم علم خود را تباه کند، نادان به آموختن روی نیاورد و هرگاه غنی و بی‌نیاز در بخشش بخل بورزد، فقیر آخرت خودش را به دنیا می‌فروشد.» 🔹1.3 علاج و درمان فقر: امیرالمؤمنین در این بخش صدقه را پیشنهاد می‌کنند. در حکمت ۷ می‌فرمایند: «صدقه دارویی قطعاً اثرگذار است.» در حکمت ۱۳۷ می‌فرمایند: «روزی خودتان را با صدقه‌دادن پایین بیاورید.» یعنی از آسمان درخواست کنید و به زمین برسانید. در حکمت ۲۵۸ می‌فرمایند: «وقتی فقیر شدید، با خداوند از طریق صدقه‌دادن تجارت کنید. »🌹 ↩️ ادامه دارد... ┄┅═══✼🌿🌹🌿✼═══┅┄ 🕊https://eitaa.com/Nahjolbalaghe_Amiralmomenin110
🌹شرح 🔷 2. وظیفۀ دیگران در مقابله با فقر 🔹الف) وظیفۀ ثروتمندان و اغنیا: امیرالمؤمنین در حکمت ۳۲۸می‌فرمایند: «همانا خدای سبحان روزی فقرا را در اموال ثروتمندان قرار داده است؛ پس فقیری گرسنه نمی‌ماند، جز به کامیابی توانگران و خداوند از اغنیا دربارۀ گرسنگی گرسنگان بازخواست خواهد کرد.» ، اولاً اغنیا باید بدانند که حق فقرا در اموال آنان است؛ لذا اگر فرصت پیدا کردند که رفع فقر کنند، این موضوع را نباید منت بشمارند، بلکه باید توفیق و سعادت و تکلیف بدانند. به همین دلیل امیرالمؤمنین در حکمت ۴۲۵ می‌فرمایند: «خدا را بندگانی است که برای سودرساندن به دیگران، نعمت‌های خاصی به آنان بخشیده. تا آنگاه که دست بخشنده دارند، نعمت‌ها را در دستشان باقی می‌گذارد و هرگاه از بخشش دریغ کنند، نعمت‌ها را از دستشان گرفته و به دست دیگران خواهد داد.» پس اغنیا باید شکر نعمت پول‌داری خودشان را به جا بیاورند. حضرت در خطبۀ ۱۴۲ می‌فرمایند: «آن‌کس که خدا او را مالی بخشید، پس باید به خویشاوندان خود بخشش کند و سفرۀ مهمانی خوب بگستراند و اسیر آزاد کند و رنج‌دیده را بنوازد و مستمند را بهره‌مند کند و قرض وامدار را بپردازد و برای درک ثواب الهی، در برابر پرداخت حقوق دیگران و مشکلاتی که در این راه به او می رسد شکیبا باشد؛ زیرا به‌دست‌آوردن صفات یادشده، موجب شرافت و بزرگی دنیا و درک فضایل سرای آخرت است.» ان‌شاءالله. 🔹ب) وظیفۀ حکومت در برابر فقرا: امیرالمؤمنین همۀ مطلب را در بخش سیمای محرومان و مستضعفان در نامۀ ۵۳خطاب به مالک اشتر می‌نویسند: «سپس خدا را خدا را دربارۀ طبقات پایین و محروم جامعه که هیچ چاره‌ای ندارند [و عبارت‌اند از] زمین‌گیران، نیازمندان، گرفتاران، دردمندان. همانا در این طبقۀ محروم، گروهی خویشتن‌داری کرده و گروهی به گدایی دست نیاز برمی‌دارند. پس برای خدا، پاسدار حقی باش که خداوند برای این طبقه معین فرموده است: بخشی از بیت‌المال و بخشی از غله‌های زمین‌های غنیمتی اسلام را در هر شهری به طبقات پایین اختصاص ده؛ زیرا برای دورترین مسلمانان همانند نزدیک‌ترین آنان سهمی مساوی وجود دارد و تو مسئول رعایت آن هستی. مبادا سرمستی حکومت تو را از رسیدگی به آنان بازدارد که هرگز انجام کارهای فراوان و مهم، عذری برای ترک مسئولیت‌های کوچک‌تر نخواهد بود. همواره در فکر مشکلات آنان باش و از آنان روی برمگردان؛ به‌ویژه امور کسانی را از میان آنان بیشتر رسیدگی کن که از کوچکی به چشم نمی‌آیند و دیگران آنان را کوچک می‌شمارند و کمتر به تو دسترس دارند. برای این گروه، از افراد مورد اطمینان خود که خداترس و فروتن‌اند، فردی انتخاب کن تا دربارۀ آنان تحقیق و مسائلشان را به تو گزارش کنند. سپس در رفع مشکلاتشان به‌گونه‌ای عمل کن که در پیشگاه خدا عذری داشته باشی، زیرا این گروه در میان رعیت بیشتر از دیگران به عدالت نیازمندند؛ و حق آنان را به‌گونه‌ای بپرداز که در نزد خدا معذور باشی. از یتیمان خردسال و پیران سال‌خورده که راه چاره‌ای ندارند و دست نیاز برنمی‌دارند، پیوسته دلجویی کن که مسئولیتی سنگین بر دوش زمامداران است. اگرچه حق تمامش سنگین است، خدا آن را بر مردمی آسان می‌کند که آخرت می‌طلبند، نفس را به شکیبایی وامی‌دارند و به وعده‌های پروردگار اطمینان دارند. پس بخشی از وقت خود را به کسانی اختصاص ده که به تو نیاز دارند تا شخصاً به امور آنان رسیدگی کنی؛ و در مجلس عمومی با آنان بنشین و در برابر خدایی که تو را آفریده فروتن باش و سربازان و یاران و نگهبانان خود را از سر راهشان دور کن تا سخن‌گوی آنان بدون اضطراب در سخن‌گفتن، با تو گفت‌وگو کند. از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بارها شنیدم که می‌فرمود: ملتی که حق ناتوانان را از زورمندان، بدون اضطراب و بهانه‌ای باز نستاند، رستگار نخواهد شد. پس درشتی و سخنان ناهموار فقرا را بر خود هموار کن و تنگ‌خویی و خودبزرگ‌بینی را از خود دور ساز تا خدا درهای رحمت خود را به روی تو بگشاید». ┄┅═══✼🌿🌹🌿✼═══┅┄ 🕊https://eitaa.com/Nahjolbalaghe_Amiralmomenin110